نام پژوهشگر: روح اله حاتمی
روح اله حاتمی غلامعلی رنجبر
کنجد (sesamum indicum l.) به عنوان یکی از گیاهان قدیمی، قرن هاست که به دلیل دارا بودن آنتی اکسیدان های طبیعی و خواص دارویی فراوان در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد. بذور ارقام کنجد از ارزش غذایی متفاوتی برخوردار بوده و ژنوتیپ های مختلف پاسخ متنوع به کشت جنین بالغ نشان می دهند. در این آزمایش میزان کالزایی و باززایی چهار رقم کنجد (اولتان، یکتا، ورامین و ناز تک شاخه) در محیط های کشت مختلف با ترکیبات هورمونی متفاوت با استفاده ازیک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی شد. دو محیط کشت مورد استفاده محیط ms و ms نیم قدرت (½ ms) بود .به منظور بررسی کالزایی، هورمون 2,4-d در چهار سطح به عنوان اکسین استفاده گردید. بعد از ضدعفونی بذور، جنین های دیپلوئید جدا شده و روی دو محیط القاء کالوس ms و ms نیم قدرت حاوی 5/1، 2، 5/2 و 3 میلی گرم در لیتر هورمون 2.4-d، به همرا 1/0 گرم در لیتر کازئین هیدرولیزات به عنوان مکمل قرار داده شدند. در این مطالعه درصد و وزن تر کالوس در ارقام و محیط های مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. بررسی ها نشان داد که رقم اولتان، ناز تک شاخه و یکتا به ترتیب با 38/91، 21/90 و 30/89 درصد بالاترین درصد کالزایی و ورامین با 47/81 درصد نسبت به سایر ارقام کمترین مقدار کالزایی را داشتند. از لحاظ وزن تر کالوس رقم اولتان با051/0 گرم، بیشترین میزان را در بین ارقام به خود اختصاص داد.کمترین وزن تر کالوس نیز مربوط به رقم ناز تک شاخه با 023/0 گرم بود. ارقام مذکور نسبت به محیط کشت ms تکمیل شده با 5/2 میلی گرم در لیتر هورمون 2,4-d پاسخ بهتری را به لحاظ کالزایی نشان دادند. به منظور القای اندام هوایی بعد از گذشت سی روز نمونه های کالوس جهت باززایی بر اساس طرح کاملاً تصادفی در محیط های کشت ms و ms نیم قدرت حاوی سطوح مختلف هورمونی naa (1/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر)، bap (0/1 و 5/1 میلی گرم در لیتر) و kin (0 و 0/1 میلی گرم در لیتر)، کشت شدند. در محیط باززایی رقم ورامین بطور متوسط با 6/25 درصد باززایی، برتری معنی داری (01/0>p) را نسبت به سایر ارقام از خود نشان داد. بر اساس نتایج بدست آمده هورمون کاینتین تأثیر بسزایی در افزایش درصد باززایی داشت، بطوریکه بهترین پاسخ نسبت به باززایی مربوط به محیط ms نیم قدرت تکمیل شده با 1/0 میلی گرم در لیتر از هورمون naa، 0/1 میلی گرم در لیتر از هورمون bap به همراه 0/1 میلی گرم در لیتر هورمون کاینتین بود. به منظور القای ریشه از اندام هوایی باززایی شده، هورمون های naa در دو سطح (1/0 و 5/0 میلی گرم در لیتر) و iaa در دو سطح (5/0 و 0/1 میلی گرم در لیتر) در ترکیب با هم مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که بیشترین تعداد ریشه زایی نیز مربوط به رقم اولتان بود که محیط ms نیم قدرت تحت شرایط هورمونی 5/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه 0/1 میلی گرم در لیتر هورمون iaa بهترین پاسخ را نشان داد.
روح اله حاتمی عزت السادات میرخانی
موضوع کار خانگی زنان پس از عصر روشنگری به موازات سایر مسائل زنان در محافل گوناگون مورد توجه و بازخوانی قرار گرفت و اهمیت و جایگاه آن از دیگاه های مختلف مورد تحلیل و نقادی واقع گردید. در این پژوهش به کار خانگی زنان یا به دیگر تعبیر، خانه داری، از منظر دین اسلام و رویکردهای فمینیستی پرداخته می شود. در فصل اول کلیاتی مانند اهداف، فرضیات و پیشینه تحقیق مطرح می شود. با آن که در طول تاریخ و در سراسر جهان، خانه داری به مثابه وظیفه زن بر او تحمیل شده، اما در اسلام کار خانگی نه تنها وظیفه زنان به شمار نمی آید، و در فقه اسلامی، به واسطه ی نفقه، اجرت المثل، نحله و اجرت شیر دادن برای آن دستمزد تعیین شده است.. فصل دوم با عنوان مبانی نظری، در برگیرنده چهار بخش واژه شناسی، تاریخچه کار خانگی در ایران و جهان، فرهنگ و فلسفه کار از دیدگاه دینی و جامعه شناسی و تقسیم کار اجتماعی است و فصل سوم با نام مبانی کار خانگی در اسلام، به بنیادهای اسلامی و الهی ای می پردازد که بر آن اساس کار خانگی در این دین تعریف و تبیین می شود. ازجمله بخشهای فصل سوم می توان به هستی شناسی دینی، خانواده در اسلام و نقش زن و مادر از دیدگاه دین اشاره کرد. در خانواده های مسلمان پیش از آن که زن در خدمت مرد باشد، مرد به حکم وظیفه اسلامی در خدمت زن بوده و وسیله آسایش او را فراهم می سازد. اسلام زنانی مثل مریم، فاطمه زهرا و هاجر سلام ا... علیهنَّ را همچون الگویی نه تنها برای زنان که برای همگان چه در خانه و چه در اجتماع معرفی می کند. در اسلام هیچ نوع کار یدی برعهده زن گذاشته نشده، بر اهمیت نقش مادری تأکید می شود و همچنان که زنان به همسرداری و خانه داری تشویق می شوند و شوهرداری آنان با جهاد یکسان دانسته شده، مردان نیز ترغیب می شوند تا در کار خانه به زنان خود کمک کنند. فصل چهارم کار خانگی زنان را در قرآن و سنت پیامبر (ص) و معصومان بررسی می کند. فصل پنجم به سرچشمه های بروز فمینیسم در تاریخ غرب، رویکردهای فمینیستی و دیدگاه آنها در مورد خانه داری می-پردازد و در پایان و در بخش نتیجه گیری، مقایسه ای میان اسلام و فمینیسم در موضوع خانه داری انجام می شود. به طور کلی فمینیسم مباحثه یا گفتمانی است که از جنبش ها و نظریه های گوناگونی تشکیل شده است که به تحلیل تفاوتها و نابرابری-های جنسیتی، ریشه های شکل گیری آنها و مبارزه برای برابری برای زنان می پردازند. تحلیل کار خانگی در اقتصاد، تاریخ، و انسان شناسی فمینیستی مسأله ای است محوری. بیشتر فمینیست ها دستمزد خانوادگی را «اساس» تقسیم جنسی کار کنونی می داند. فمینیستهای لیبرال، معتقدند که در ازدواج و تشکیل خانواده، همه منافع و رشدها برای مرد و همه عقب ماندگیها و زیانها برای زن است. در حالی که فمینیست های مارکسیست برآنند که استثمار زنان در خانواده به سود سرمایه داری است، رادیکال فمینیست ها اصرار می ورزند که این استثمار به سود تمام مردان تمام می شود. آنان مادری کردن را نماد آشکار تقسیم کار جنسی دانسته و منسوخ شدن نقش زن خانه دار و تمامی نقش های جنسیتی را به عنوان بهترین استراتژی در جهت آزادی زنان پیشنهاد می نماید. مارکس و انگلس در «مانیفست کمونیست» از الغای خانواده و اجتماعی شدن کار خانگی می گویند. رزا لوکزامبورگ در «سوسیالیستی شدن جامعه» از الغای کار خانگی می گوید و فمینیست های مادی، خودشان و نبردشان برای عمومی کردن کار خانگی، را محور ایدئولوژیک جنبش فمینیستی می دانند. در گرایش فمینیسم پست مدرن که از سوی کسانی مانند ژولیا کریستوا، لوس ایریگاری و هلن سیکسو و عمدتاً در فرانسه رهبری می شود، برخلاف گرایش لیبرال زنان دیگر نمی کوشند تا «مشابه» مردان شوند، بلکه آنان خود را به مثابه دیگری و «متفاوت» از مردان می پذیرند؛ آنان تفاوتهایی مانند مادری و زیبایی را نشانه برتری آنان می دانند. لیسا وگل بر آن است که کار خانه ارزش های عینی و ملموس تولید می کند؛ به همین دلیل کاریست نسبتاً غیر بیگانه ساز و می تواند تصویری اجمالی از جامعه ی آتی باشد که حول کار غیر بیگانه ساز سازمان یافته باشد.