نام پژوهشگر: مرضیه هرمزدی
مرضیه هرمزدی ابراهیم رنجبر
گلستان سعدی یکی از برجسته ترین آثار منثور کلاسیک فارسی است. یکی از ویژگی های بارز آن، وجود جنبه ی داستان پردازی در حکایات آن است. سعدی این حکایات را متناسب با مقاصد خود و خصوصاً برای بیان تجربیّات، تعالیم اخلاقی، نکته های حکمی، اجتماعی و ... به کار گرفته است. سادگی زبان در نقل حکایات با استفاده از گفت وگو باعث جذّابیت فضای داستان ها شده است. گفت وگو کارکرد مهمی در معرفی شخصیت ها و حوادث دارد؛ از این حیث به عنوان یک عنصر داستانی قابل بررسی است. در پژوهش حاضر حکایات واجد گفت وگو بررسی شده اند. بنا بر این ابتدا تعریف گفت وگو، اهمیت، انواع، چگونگی و سایر جزئیات آن را ذکر کرده ایم و آن گاه این عنصر را در سطح حکایات به لحاظ بسامد ذکر اوصاف اقشار، در گلستان بررسی کرده ایم. در پایان هر مبحث، نتیجه گیری کوتاهی از تحلیل گفت وگوهای هر قشر یا طبقه ارائه کرده ایم و در نهایت یک نتیجه گیری کلی از بررسی این عنصر در مجموع حکایات گلستان آورده ایم. نتیجه ای که از این بررسی گرفته ایم این است که سعدی در موارد زیادی از زبان شخصیت ها سخن می گوید؛ به همین دلیل گفت وگوها در گلستان در چنین مواردی تأثیری در شخصیت-پردازی ندارد. شخصیت های داستانی حکایات عمدتاً با لحن مشترک سخن می گویند، در واقع با لحنی و در فضایی سخن می گویند که راوی اراده می کند. البته باید گفت حضور نویسنده همواره به این معنی نیست که او کاملاً در بیان ذهنیات و افکار شخصیت ها مداخله می کند، بلکه به این معنی است که راوی بیشتر نقش بازگو کننده ی افکار شخصیت ها را ایفا می کند و حضور وی به معنی دخالت بالقوه و پیوسته ی وی در افکار و ذهنیات شخصیت ها نیست.