نام پژوهشگر: مهرداد پناهی
مهرداد پناهی محمد باقر تاج الدین
در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر ساختار خانواده بر مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور همدان در بین نمونه 339 نفری به روش پیمایشی پرداخته شده است. چهارچوب نظری در این پژوهش ترکیبی از دو نظریه ساختار شخصیتی هیگن و همچنین نظریه کنشی پارسونز شکل گرفته است. از نظریه ساختار شخصیتی دو فرضیه در خصوص اقناع گرایی و اقتدارگرایی در ساختار خانواده و همچنین از نظریه کنش پارسونز چهار فرضیه در خصوص عام گرایی ، خرد گرایی ، امید به آینده و فعال گرایی شکل گرفته است. مسئله اصلی مشارکت اجتماعی در جامعه تواتری و دوره ای بودن آن است که چگونه در دوره ای مشارکت اجتماعی بالا و در دوره ای دیگر پایین و همچنین می توان بیان داشت که جامعه ما از مشارکت اجتماعی در سطح پایینی برخوردار است که این خود از چندین عامل پیروی می کند که یکی از مهمترین آنها نظام ساختار خانواده است چراکه خانواده پایه گذار جامعه و همچنین اولین کانون اجتماعی کردن فرزندان است. هدف اصلی از انجام این پژوهش این است که نوع تربیت و شخصیت افراد در ساختار خانواده های ( اقناع گرا ، اقتدارگرا) چه تاثیری می تواند بر مشارکت اجتماعی داشته باشد و چگونه از طریق خانواده می تواند سطح مشارکت اجتماعی را در جامعه افزایش داد. بدین سان پس از انجام بحث نظری و همچنین جمع آوری اطلاعات ،از طریق نرم افزار spss به تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش همبستگی پیرسن و تحلیل واریانس در رگرسیون خطی پرداخته شده است ، نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از این است که هرچه اقناع گرایی خانواده افزایش می یابد بر میزان مشارکت اجتماعی دانشجویان افزوده می شود. یعنی بین اقناع گرایی خانواده ها و مشارکت اجتماعی همبستگی قوی و مثبتی وجود دارد و بلعکس آن در خصوص اقتدارگرایی خانواده ها هرچه بر میزان اقتدارگرایی خانواده ها افزوده می شود از میزان مشارکت اجتماعی دانشجویان کاسته می شود یعنی همبستگی بین این دو معنادار منفی است.