نام پژوهشگر: احسان رحیمی جعفری
احسان رحیمی جعفری محمود خورسندی
در زبان عربی مانند هر زبان دیگری، گاه مطلب به صورت تشبیه و تمثیل گفته میشود تا شنونده یا خواننده فکر خود را بهتربه کار اندازد و مطلب مورد نظر را عمیقتر دریابد. این گونه سخن گفتن، از فصاحت و بلاغت و توانایی گوینده در استخدام واژههای مناسب ناشی میشود. یکی از گونههای این شیوه ی بیان، «استعاره» است که بحثهای مفصلی در علم بیان دارد و در قرآن کریم که به زبان عربی مبین نازل شده، موارد فراوانی ازآن یافت می شود. پرداختن به بحث استعاره و تأ لیف کتب متعدد در این زمینه از سوی علماو دانشمندان تنها از جنبه ی ادبی و زیبایی کلام مورد توجه نبوده است بلکه از قدیم الأیّام جنبه ی اعتقادی و مذهبی آن پر رنگ تر از جنبه ی ادبی آن بوده است. با ظهور اسلام و نزول کتاب آسمانی قرآن علما و فضلا و مفسرین جهت درک و فهم مقصود آن ناگزیر از پژوهش در فنّ بیان و به خصوص زیبا ترین شاخه ی آن یعنی استعاره شدند. از طرفی سایر متون اسلامی همچون احادیث نبوی و نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیّه که سرچشمه های معرفت دینی هستند همگی سر شار از نکات استعاری می باشند لذا این عجیب نیست که اغلب مفسرین ، تفسیر قرآن را با ذکر نکات بلاغی همراه کرده اند زیرا بدون درک آنها درک منظور قرآن و نیز متون اسلامی غیر ممکن است از این رو شیخ معروف نودهی نیز که خود عالمی دینی بوده در این زمینه از هیچ کوششی فرو گذار ننموده است. بر این اساس او یا خود در این زمینه دست به تألیف کتابی زده یا کتب علمای دیگر را به نظم کشیده و یا منظومه های خویش را شرح کرده است. از این روی به نظم رساله ی سمرقندیّه که در عصر خویش سر آمد کتب بلاغی در زمینه ی استعاره بود پرداخت و در غالب نظم ، بحث استعاره و انواع واقسام آن و بیان آراء و نظرات علمای بیان در مورد انواع استعاره را تبیین نمود و از ذکر عقاید ونظرات متفاوت علمایی همچون زمخشری ، سکاکی و قزوینی و دیگران دریغ نورزید. بااین حال در مواردی علاوه برذکر عقاید شخصی خویش به آرای مولف رساله ی سمرقندیّه اشکال گرفت و نظرات اصلاحی خویش را اظهار نمود ، و در برخی موارد مطالبی را بازگوکردکه ابوالقاسم لیثی سمرقندی از آن غفلت ورزیده است. با این اوصاف پایان نامه ی پیش رو با تکیه بر چنین پیش زمینه ای منظومه ی «تنقیح العبارات فی توضیح الإستعارات » شیخ معروف نودهی را ترجمه و شرح نموده و علاوه بر مباحث اصلی منظومه با بهره گیری از کتب بلاغی معتبر و استفاده از شواهد وادله ی متقن قرآنی وادبی به بررسی مسایل مربوط به انواع استعاره پرداخته و حتی الإمکان آراء ومذاهب مختلف بلاغی رادر قالب مذاهب سلف ، زمخشری ، خطیب قزوینی وسکاکی مطرح کرده و در کنار آن نظرات ناظم را بیان نموده است . همانطور که پیش بینی می شد نتایج حاصله از این پژوهش مویّد آن است که منظومه ی مورد اشاره به گونه ای شایسته مسایل مربوط به مجاز واستعاره را طرح نموده وآرای علمای بیان را مطرح کرده است . تحقیقات بسیاری در زمینه ی علم بیان و خصوصا ً مجاز و استعاره در حوزه ی علوم ادبی صورت گرفته است امّا آنچه این پژوهش را از سایر تحقیقات در این عرصه متمایز می نماید این است که اوّلا:این پژوهش استعاره را به صورت اختصاصی و ویژه مورد بررسی قرار می دهد که سبب می شود نتایج حاصله جزئی ، عینی و دقیق تر باشد . ثانیا ً : کمتر تحقیقاتی در این زمینه صورت گرفته است که موضوع آن منظومه ای در باب استعاره باشد. ثالثا ً:این پژوهش منظومه ای را مورد بررسی قرار داده که برپایه یکی از معتبر ترین کتب بلاغی به نظم درآمده است، لذا موجب آشنایی خوانندگان با آراو نظرات علمای طراز اول این فنّ می گردد . رابعاً : منظومه و رساله ی سمر قندیّه تا کنون به فارسی ترجمه نشده اند که از این جهت امید می رود پایان نامه حاضربرای آشنایی طلاب و دانشجویان زبان ادبیات فارسی وعربی با این آثار ارزشمند اسلامی مفید فایده باشدومشوّق پژوهشگران دیگر در عرصه ی پژوهش در علوم بلاغی گردد .