نام پژوهشگر: ابوعلی نقیب زاده
ابوعلی نقیب زاده عزت اله مظفری
یکی از مشکلات کارخانه فراوری سنگ آهن گل گهر، مهار باطله تر خروجی از کارخانه فراوری می باشد. هم اکنون کارخانه فراوری سنگ آهن گل گهر، دارای باطله تر خروجی با محتوای 40 درصد می باشد. با توجه به قرار گرفتن مجتمع سنگ آهن گل گهر در منطقه خشک و کم آب، برای بازیابی آب بیشتر از تیکنر و جلوگیری از به هدر رفتن آب صنعتی و نیز تسهیل در انتقال مواد و حفظ محیط زیست باید تا حد امکان درصد جامد باطله تر مورد نظر را بالا برد. یکی از روش هایی که در فرآیند آبگیری کارخانه های فراوری کانسنگ های فلزی از جمله کارخانه فراوری سنگ آهن گل گهر، کاربرد بهینه دارد، فرآیند آبگیری توسط تیکنر های مخروطی عمیق می باشد. با افزایش درصد جامد دوغاب با استفاده از تیکنر مخروطی عمیق، دوغاب باطله به صورت خمیری باطله تبدیل می شود. هدف از انجام این پروژه، ساخت دستگاه تیکنر مخروطی عمیق در مقیاس آزمایشگاهی و تولید باطله تر کارخانه به شکل خمیری با درصد جامد حدود 80 درصد، جهت بازیافت آب و کاهش حجم سد باطله است. بر این اساس ابتدا آزمایش های ته نشینی در استوانه مدرج انجام و درصد جامد مناسب جهت خوراک دهی به تیکنر با استفاده از معیار شار ته نشینی ، 5 درصد انتخاب شد. سپس با مقایسه فلوکولانت a27 ، فلوکولانت فعلی کارخانه با 6 نمونه فلوکولانت آنیونی شرکت فالیزان، تاثیر فلوکولانت فعلی کارخانه در سرعت ته نشینی باطله تر بررسی شد. پس از آن به منظور بررسی عوامل موثر در فرایند آبگیری تیکنر های مخروطی عمیق، دو دستگاه تیکنر مخروطی عمیق در مقیاس آزمایشگاهی با ارتفاع 2 متر و 4 متر در واحد نیمه صنعتی مجتمع سنگ آهن گل گهر ساخته شد و آزمایش هایی در حالت خوراک دهی ناپیوسته و خوراک دهی پیوسته با استفاده از این دو دستگاه انجام شد. بر اساس آزمایشات انجام شده با این دو دستگاه، تاثیر عوامل ارتفاع تیکنر، زمان ماند، ارتفاع گل و نرخ فلوکولانت بر فرایند آبگیری باطله تر و تولید خمیر باطله از دوغاب باطله بررسی و مقدار مناسب عوامل مذکور به ترتیب 4 متر، 6 ساعت، 5/2 متر و 20 گرم بر تن تعیین شد. در پایان امکان سنجی استفاده از تیکنر مخروطی عمیق با روش تحلیل جایگزینی در مجتمع سنگ آهن گل گهر مورد تحقیق قرار گرفت.
الهه کرمی داوود مرادخانی
در حال حاضر در کارخانه کالسیمین زنجان با استفاده از روش واسطه سنگین به پرعیارسازی عناصر سرب و روی پرداخته می شود. این در حالی است که، عملکرد و راندمان جدایش کانسنگ سرب و روی مطلوب نبوده و دارای اتلاف زیادی است. هدف این پروژه بهینهسازی پارامترهای مؤثر در جدایش و پرعیارسازی کانسنگ اکسیده - سیلیکاته سرب و روی معدن انگوران به روش آزمایشهای مایع سنگین و پیشنهاد برای روش واسطه سنگین است. قبل از انجام آزمایشهای مایع سنگین، شناسایی نمونه با انجام آنالیزهای جذب اتمی، آنالیز xrd، آنالیز xrf، مطالعات میکروسکوپی با استفاده از مقاطع نازک و صیقلی انجام شد. با توجه به نتایج حاصل از شناسایی نمونه عیار عناصر سرب و روی و کلسیم در نمونه خوراک اولیه در حالت کلی به ترتیب برابر با 98/1%، 99/18% و 34/10% بدست آمد. کانیهای سرب و روی شامل سروزیت، اسمیت زونیت و همی مورفیت هستند و کلسیت به عنوان کانی باطله شناخته شد. جهت انجام آزمایش های مایع سنگین دو پارامتر اصلی چگالی و دانهبندی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش های مایع سنگین با استفاده از مایع سنگین دی یدومتان انجام گرفت. برای محدوده دانهبندیهای 6350+15000- ، 4000+6350- ، 2000+4000- ، 1180+2000- ، 600+118- میکرون، آزمایشات هر یک در سه سطح چگالی (8/2، 3 و 32/3 گرم بر سانتی متر مکعب) انجام شده است. طبق نتایج به دست آمده، مایع سنگین با چگالی 3 گرم بر سانتیمتر مکعب، مناسبترین چگالی ازنظر پرعیارسازی مواد باارزش است. دانهبندی مناسب نیز محدوده دانهبندی 1180+4000- میکرون است که نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نیز آن را تأیید میکند. در محدوده دانه بندی 1180+4000- میکرون عیار سرب و روی در مواد غرق شده به ترتیب برابر با 32/3% و 2/40% است که در مقایسه آن با مقادیر عیار خوراک، عیارها تقریباً دو برابر شدهاند. عیار کلسیم نیز به مقدار 21/2% کاهش داده شده است.