نام پژوهشگر: صادق اصغری لفمجانی
خلیل عموزاده احمد پهلوانروی
آمایش سرزمین علمی است که با توجه به ویژگی های اکولوژیک سرزمین و شرایط اقتصادی - اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص می سازد. ارزیابی توان اکولوژیکی و آمایش سرزمین در یک منطقه، می تواند بهترین نوع کاربری ها را تعیین نموده و نقش مهمی را در برنامه ریزی صحیح و همگام با توسعه پایدار ایفا نماید که در این میان، روش های متفاوتی برای ارزیابی توان اکولوژیکی توسط متخصصان امر ایجاد گردیده است. در بسیاری از مناطق ایران، انتخاب کاربری و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین انجام می شود که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی می-گردد. در این تحقیق، برنامه ریزی کاربری اراضی و تهیه نقشه آمایش با استفاده از توانمندی های ویژه محیط gis در حوزه آبریز سیکان ایلام با مساحت تقریبی 9000 هکتار انجام شد. با استفاده از توابع موجود در gis نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب، جهات جغرافیایی، نقشه خاک، تیپ و تراکم پوشش گیاهی به روش دوتایی با هم ترکیب شده و در نهایت 89 واحد زیست محیطی بدون تکرار به عنوان واحدهای کاری ارزیابی توان و مدیریت کاربری زمین در مقیاس1:25000 تفکیک و نقشه-بندی گردید. همچنین ویژگی های اقلیم شناسی، احتمال فرسایش خاک و نوع کاربری فعلی برای هر واحد ثبت گردید. برای این واحدهای زیست محیطی یا اکوسیستم های خرد نیز ارزیابی توان اکولوژیک برای کاربری های کشاورزی، مرتع داری، جنگل داری، آبزی پروری، توریسم، توسعه شهری و حفاظت صورت پذیرفت. در نتیجه بررسی آمایشی سرزمین و اولویت بندی بین کاربری ها به روش کیفی قیاسی از بین توان های اکولوژیکی، نقشه آمایش سرزمین حوزه سیکان دره شهر تولید شد. در نتیجه کار آمایش از کل مساحت منطقه تقریباً 61/43 درصد به جنگل داری، 96/29 درصد به کشاورزی، 31/14 درصد به توریسم، 77/6 درصد به مرتع داری، 46/2 درصد به حفاظت محیط زیست، 05/2 درصد به دامپروری و 84/0 درصد به آبزی پروری اختصاص پیدا کرد. در ضمن منطقه از داشتن 3 کاربری به 8 کاربری ارتقاء پیدا کرد.
مرضیه شوقی صادق اصغری لفمجانی
توسعه پایدار مفهومی زیست محیطی و متناسب با عصر ماست که امروزه در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی مورد توجه و تأکید همگان قرار دارد. هم اکنون مجامع جهانی، که حول موضوع توسعه پایدار به فعالیت مشغولند، بر توسعه پایدار روستایی که در پی ارتقاء سطح زندگی و رفاه ساکنان روستاهاست، تأکید دارند. بررسی ها نشان می دهد که، امروزه روند دگرگونی های اجتماعی- اقتصادی و تحرک و جابه جایی روزافزون گروه های انسانی، به دگرگونی های روستاها منجر شده است. از این رو این مسئله که اساساً چه عواملی در ناپایداری های مختلف در محیط های روستایی تاثیرگذار بوده اند همواره مطرح بوده است، تحقیق حاضر نیز در همین راستا صورت می گیرد. لذا با توجه به اهمیت موضوع و روند رو به افزایش ناپایداری روستاها، این تحقیق در پی بررسی تطبیقی عوامل موثر در ناپایداری روستاهای بخش کاکی، شهرستان دشتی است. روش به کار رفته در این تحقیق ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی- تحلیلی می باشد. حجم نمونه، شامل کل روستاهای داری سکنه بخش کاکی می باشد. با توجه به تعداد خانوارهای ساکن و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد255 نفر از ساکنان روستاهای مورد مطالعه برای تکمیل پرسشنامه(به نسبت تعداد خانوارهای ساکن در هر روستا) انتخاب گردید. که در این پرسشنامه 29 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار روستایی (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی – فضایی) مورد بررسی قرار گرفته است. در این پایان-نامه با استفاده از روش ahp در نرم افزار expert choice و نرم افزار gis شدت ناپایداری روستاهای مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی شدت ناپایداری روستاها موید آن است که در حال حاضر تمامی آنها دارای مراتبی از ناپایداری می باشند. همچنین بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نقش عوامل زیست محیطی در ناپایداری روستاها بخش کاکی بیشتر از سایر عوامل می باشد و با توجه به آزمون من وینتی، بین روستاهای مجاور خلیج فارس و سایر روستاهای بخش کاکی از لحاظ ناپایداری تفاوت معنی داری وجود نداشت.
راحله پودینه پیر مرتضی توکلی
پروژه های عمرانی در نظام اقتصادی و بودجه بندی کشور از اهمیت بالایی برخودار بوده و بخش عمده ای از بودجه کشور را نیز به خود اختصاص می دهند. پروژه های ملی – منطقه ای به آن دسته از پروژه ها گفته می شود که برای مناطق مختلف کشور در سطح وزارتخانه تعریف شده و دارای ردیف های اعتباری خاص بوده و قاعدتاً اثرات آنها فرامنطقه ای و فرابخشی است و در اکثر موارد بین چند شهرستان و استان قرار دارند. سیاست گذاری منطقه ای شکلی از تصمیم گیری ها در سطح ملی برای مناطق است که فارغ از نگرش بخشی، اقداماتی را با در نظر گرفتن ماهیت عوامل و عناصر در نظر می گیرد و در واقع توانایی بیشتری برای تعادل های بین منطقه ای داشته و به نیازهای ویژه هر منطقه و مسائل اجتماعی متفاوت آنها می پردازد. در همین راستا ناشناخته بودن اثرات توسعه اقدامات و سیاستگذاری های منطقه ای در سیستان عمده ترین دلیل انجام مطالعه حاضر است. در همین رابطه کلیه اثرات پروژه های شاخص اجرا شده با تأثیرات منطقه ای در ده سال گذشته در منطقه سیستان همانند پروژه انتقال آب سیستان به زاهدان، زهکشی سیستان، چاه نیمه چهارم، جاده ترانزیت، کارخانه سیمان، دیوار مرزی، پل ابریشم، تغییر سازمان فضایی منطقه از یک شهرستان به سه شهرستان، تبدیل سکونتگاههای روستایی به شهرها، توسعه آموزش عالی و غیره مدنظر می باشد. پژوهش حاضر از نوع توسعه ای و روش انجام آن توصیفی _ تحلیلی و با مدل ahp و با استفاده از نرم افزارexpert choice و spss مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در اولویت بندی کلی پروژه ها از دیدگاه پاسخگویان( کارشناسان اداری و غیراداری)، پروژه توسعه آموزش عالی با وزن (0.333) بیشترین تأثیر را در بین پروژه های مورد بررسی داشته و پروژه انتقال آب زابل به زاهدان و دیوار مرزی با وزن (0.011) کمترین تأثیر را در بین پروژه های مورد بررسی داشته اند. همچنین براساس آزمون من وینتی، بین دیدگاه کارشناسان اداری و غیر اداری در زمینه تأثیر اشتغالزایی اقدامات انجام شده طی سال های (90-80) در منطقه سیستان تفاوت معناداری وجود نداشت. در پایان پژوهش، راهکارها و پیشنهاداتی برای بهبود تصمیم گیری در عرصه برنامه ریزی منطقه ای در مناطق مرزی و خاص همانند سیستان ارائه شده است.
فرشته سرگلزایی صادق اصغری لفمجانی
پایداری، مجموعه¬ای از ابعاد اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فضایی است که در تعامل و تقابل آنها، پایداری یا عدم پایداری تحقق می¬یابد. در این رویکرد، تبیین وضع موجود جوامع روستایی، ساختار، مشکلات، روند توسعه و به ویژه سطح رفاه ساکنین نواحی روستایی از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. بدین ترتیب درک و شناسایی وضع موجود و شرایط حاکم بر نظام¬های محلی، منطقه¬ای و ملی و آگاهی از وضعیت پایداری جوامع روستایی اعتبار ویژه¬ای را در تصمیم¬گیری¬ها داراست. از این رو، این موضوع که چه عواملی در پایداری روستاها تأثیر¬گذار می¬باشند، همواره مطرح بوده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستاهای بخش مرکزی شهرستان زابل صورت گرفته است. روش به کار رفته در این تحقیق ترکیبی از روش¬های میدانی و توصیفی – تحلیلی می¬باشد. حجم نمونه، شامل 52 روستای بخش مرکزی شهرستان زابل می¬باشد. با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در این روستاها و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 254 نفر از سرپرستان خانوار در روستاهای مورد مطالعه برای تکمیل پرسشنامه انتخاب گردید. سهم هر روستا برای تکمیل پرسشنامه، براساس فراوانی افرادی که در آن مستقیماً یارانه به حسابشان واریز می¬شود، در نظر گرفته شده است. در این پرسشنامه ها، 25 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار روستایی مورد توجه بوده است. در این پژوهش، با استفاده از روش ahp در نرم افزارهای expert choice و arcgis و استفاده از تحلیل های آماری در spss، اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستاها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی مؤید آن است که با اجرای طرح هدفمندسازی یارانه¬ها، میزان پایداری 41 روستا (معادل 79 درصد از روستاهای مورد مطالعه) تضعیف شده است. همچنین یافته¬های تحقیق نشان می¬دهد که مشارکت¬های مردمی در سطح روستاهای مورد مطالعه با اجرای این طرح کاهش یافته است.
مهدی نادریان فر صادق اصغری لفمجانی
در سال های اخیر، کاهش یا توقف جریان آب ورودی رودخانه هیرمند به سیستان، موجب وقوع خشکسالی های پی در پی، خشک شدن تالاب هامون، تشدید خشکی محیط، کاهش پوشش گیاهی و افزایش فرسایش خاک شده است. این عوامل در کنار وزش بادهای 120روزه، شرایط مناسبی را جهت افزایش طوفان های گرد و غبار و حرکت ماسه های روان به سوی روستاهای شهرستان هیرمند مهیا نموده است. بروز این پدیده ها، چالش های متعددی را بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی - فضایی روستاهای این شهرستان تحمیل می کند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات ماسه های روان در روستاهای شهرستان هیرمند می باشد. روش این تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، تحلیل های آماری و تحلیل های فضایی استفاده شده است. در این راستا، نرم افزارهای choice expert، spss و arcgis به کار گرفته شده اند. یافته های پژوهش موید آن است که موقعیت روستاها نسبت به تالاب هامون بر شدت اثرات ماسه های روان در این روستاها تأثیرگذار می باشد. از طرف دیگر، تخلیه شدن جمعیت یا روند کاهشی جمعیت در بسیاری از روستاهای مجاور بستر خشکیده تالاب هامون به علت هجوم ماسه های روان حاصل از فرسایش آن، بیانگر وجود شرایط بحرانی حاکم در این روستاها می باشد.
مریم ده مرده حمید حیدری مکرر
ترویج کشاورزی نوعی آموزش غیر رسمی به روستاییان و علاقه مندان به کشاورزی است . هدف، آشنا نمودن روستاییان در استفاده از فناوریهای نو جهت افزایش تولید،میزان بهره وری، درآمد و ارتقای سطح زندگی است. این امر توسط عده ای مروج به منظور ایجاد تغییرات داوطلبانه رفتاری در کشاورزان با فرض داشتن منافع جمعی یا اجتماعی انجام میشود . آموزش زنان میتواند نقش موثری داشته باشد. در روستاهای شهرستان زابل نیز امر ترویج و آموزش کشاورزی به زنان جهت بهبود زندگی روستاییان و افزایش رفاه وجود دارد.در این پژوهش سعی شده است تا به بررسی نقش آموزش کشاورزی به زنان روستاهای دهستان بنجار در بخش مرکزی شهرستان زابل و تاثیر آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستا و زندگی روستاییان پرداخته شود. همچنین میزان ارتباط آموزش کشاورزی با نوع محصولات کشاورزی مورد نیاز در منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. جهت دستیابی به این نتایج مطالعات و بررسی های میدانی با استفاده از نرم افزار spss اجرا شد.نتایج تحقیق حاکی از این است که میان آموزش و ترویج کشاورزی زنان روستایی و افزایش درآمد روستاییان رابطه مستقیم وجود دارد . همچنین باعث بهبود سطح روابط اجتماعی زنان در برخورد با ادارات مختلف و مردم میشود. مشخص گردید که بین آموزش کشاورزی و نوع محصولات کشاورزی مورد نیاز منطقه مورد مطالعه ارتباط وجود دارد . در پایان پژوهش راهکارها و پیشنهادهایی ارائه شد. این راهکارها شامل: - برگزاری کلاسهای آموزشی و ترویجی در زمینه کشت مخلوط در اراضی به دلیل افزایش جمعیت و کمبود زمین- استفاده بیشتر از کارشناسان خارج از استان جهت بهره برداری بیشتر- اولویت دادن به نیازسنجی از زنان روستایی در کار مروجان –همچنین درزمان آموزش به زنان روستایی بهتر است به زبان و گویش خود آنها گفته شود تا آموزشگر بتواند با آنها رابطه نزدیکتری برقرار کند میباشد.
فاطمه پورابراهیمی محمودرضا میرلطفی
جمعیت از دیدگاه نوین، ابزار، وسیله¬ی کار و بهره¬گیرنده نهایی روند توسعه محسوب می¬شود. این بینش جمعیت را تنها یک مقوله کمی تلقی نکرده بلکه ساختار کیفی آن را نیز مورد توجه قرار می¬دهد. یکی از مباحث مهم در این رابطه، سالخوردگی جمعیت است که امروزه در شهرها و بویژه روستاهای کشور ظاهر شده است و یکی از دلایل بازدارنده توسعه روستایی محسوب می¬شود. با این دیدگاه، هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل اثرات سالخوردگی بر بازدارندگی توسعه اقتصادی - اجتماعی روستایی در بخش جلگه رُخ شهرستان تربت حیدریه بود که با روش توصیفی – تحلیلی، مبتنی بر مطالعات میدانی انجام شد. جمع¬آوری داده¬ها از طریق تکمیل پرسشنامه انجام شد که در راستای شناخت وضعیت توسعه روستاهای منطقه، تعداد 48 شاخص در دو بعد اجتماعی و اقتصادی مورد شناسایی و تجزیه – تحلیل قرار گرفت؛ برای تجزیه و تحلیل داده¬ها و تهیه نقشه¬ها به ترتیب از آزمون¬های آماری نرم¬افزار spss و gis استفاده شد. متناسب با نتایج آزمون من¬ویتنی و سطح معناداری کمتر از 05/0، به تفاوت معنادار سطح توسعه بین روستاهای با ترکیب سنی جوان و سالخورده پی برده شد. همچنین متناسب با یافته¬های پژوهش، میانگین بعد اجتماعی در روستاهای جوان 07/4 و در روستاهای سالخورده 44/2 بوده و میانگین بعد اقتصادی 92/3 و 64/1 به ترتیب در روستاهای جوان و سالخورده به دست آمد. درمجموع، نتایج پژوهش حاکی از آن است که پدیده سالخوردگی در توسعه اقتصادی – اجتماعی روستاهای این بخش نقش بازدارنده ایفا نموده است.
محمدمهدی قهرمانی صادق اصغری لفمجانی
سال هاست که در همه ی کشورها، موضوع مواد مخدر به یکی از مهمترین مسائل جامعه تبدیل شده است. به طوری که چه در کشور ما و چه در سطح جهانی دارای ابعادی نگران می باشد. در میان مسلماً اقشار ضعیف جامعه بیشترین آسیب را از اعتیاد و عوارض گوناگون آن خواهند دید. با توجه به اهمیت موضوع در این پایان نامه تلاش بر این است تا با تحلیل فضایی اثرات اقتصادی و اجتماعی اعتیاد در خانواده های روستایی تحت پوشش کمیته امداد سیستان مورد کنکاش قرار گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 40 روستا به عنوان حجم نمونه محاسبه گردید. روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. همچنین در تجزیه و تحلیل اطلاعات، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp) در نرم افزار expert choice و نرم افزارarc gis شدت نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی خانوارهای دارای مشکل اعتیاد مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت جهت آزمون فرضیات از آزمون های من ویتنی و آزمون همبستگی کندال استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین نوع مواد مخدر مصرفی و تعداد افراد دارای مشکل اعتیاد خانوارهای نمونه با شدت نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی آنان در سطح اطمینان 99 درصد رابطه معنا داری وجود دارد.
زهرا محبی خیر آبادی صادق اصغری لفمجانی
ارتقاء سطح مطلوبیت کالبدی و کیفیت زیست¬محیطی سکونتگاه¬های انسانی از موضوعاتی است که می¬بایست همواره در بحث رفاه مردم و سیاست عمومی دولت ها مورد توجه قرار گرفته و برنامه¬ریزی¬ها جهت دستیابی به این اهداف باشد. از این رو یکی از محورهای اساسی در تحلیل وضعیت سکونتگاه¬های روستایی، توجه به وضعیت کالبدی و ¬محیطی آنهاست. بر این اساس، تحقیق حاضر، ضمن بررسی سطح مطلوبیت کالبدی و کیفیت زیست¬محیطی روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان فسا، عوامل موثر در ارتقاء وضعیت موجود را مورد کنکاش قرار می¬دهد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می¬باشد که در آن 38 روستای بالای 20 خانوار واقع در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است. در جمع¬آوری داده ها، طیف گسترده¬ای از شاخص های مطرح در ابعاد کالبدی و زیست¬محیطی مورد توجه بوده. در این راستا، عمدتاً خبرگان محلی، اعضای شورای اسلامی روستا و دهیاران مورد توجه بوده¬اند. برای تجزیه و تحلیل داده¬های حاصل از پرسشنامه¬ها و فرم¬های مشاهدات میدانی نیز از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp ) و expert choice و arcgis استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که 29 درصد از روستاهای مورد مطالعه از نظر کیفیت زیست¬محیطی در سطح مناسب و یا بسیار مناسب و 4/26 درصد آنها در سطح نامناسب یا بسیار نامناسب قرار دارند. این مقادیر برای سطح مطلوبیت کالبدی روستاها به ترتیب 7/23 و 5/39 درصد برآورده گردیده است. همچنین، تحلیل آماری تحقیق نیز موید آن است که بین سطح مطلوبیت کالبدی و کیفیت زیست¬محیطی روستاهای مورد مطالعه رابطه¬ی معناداری برقرار می¬باشد.
نیما صفرپور غریب فاضل نیا
تجربه سال های متمادی اجرای اقدامات توسعه ای براساس رویکردی عمدتاً اقتصادی و بدون ملاحظه ی تأثیرات زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی ای که این اقدامات به جا می گذارند، چندان خوشایند نبوده است. از این رو هر اقدام توسعه ای در قالب طرحها یا پروژه های کلان در عین حال که می توانند نتایجی خوشایند داشته باشند، قادرند انبوهی از مسایل مانند فرسایش اجتماعی، تخریب محیط زیستی، ایجاد تضاد میان دولت و مردم، آسیب های اجتماعی، نقض حقوق قانونی مردم، ایجاد تبعیض های اجتماعی و غیره ... را نیز به همراه داشته باشد. بر این اساس به طور قطع یقین ورود صنعت، خاصه صنایع مدرن به اجتماعات محلی موجب دگرگونی هایی در ساختار اقتصادی- اجتماعی منطقه همجوارمی شود. بنابراین انجام ارزیابی اجتماعی- اقتصادی پیش از شروع و پس از هر پروژه توسعه ای، شناخت پیامدهای مثبت و منفی و هم چنین ویژگی های منطقه ای که قرار است پروژه در آن جا اجرا شود اهمیت زیادی پیدا می- کند. شواهد موجود نشان می دهد منطقه عسلویه که تا قبل از حضور صنایع گاز و پتروشیمی در یک دهه اخیر، هیچ گونه واحد صنعتی وجود نداشته است. زندگی به صورت طبیعی جریان داشته و از آلودگی زیست محیطی و انواع، آسیبهای اجتماعی خبری نبوده؛ و نیز سطح مناسبی از ارتباط بین مردم برقرار بوده است. به نظر می رسد، با ورود صنعت در سال 1376 و گسترش فعالیت های مرتبط با توسعه صنعتی، منطقه دستخوش تحولات اساسی همراه با تاثیراتی همانند؛ تغییر رویکرد اقتصادی مردم، تغییر نگرش به زندگی و افزایش امکانات خدماتی و رفاهی، دگرگونی در ارزش ها و باورها و شیوع انواع آسیب های اجتماعی بوده است. لذا تحقیق حاضر درصدد است تا به بررسی و ارزیابی اثرات اجتماعی- اقتصادی مجتمع پالایشگاهی پارس جنوبی بر مناطق روستایی پیرامون آن بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع اسنادی، پیمایشی و تکمیل پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار spss و برای آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن (speaman correlation) استفاده شده است. نتایج کلی مبین این واقعیت است که با افزایش فاصله سکونتگاه های روستایی از مجتمع پالایشگاهی پارس جنوبی تأثیرات اقتصادی- اجتماعی آن نیز کاهش می یابد به عبارتی دیگر نتایج نشان می دهد بین بعد اقتصادی- اجتماعی و فاصله مجتمع پالایشگاهی پارس جنوبی نسبت به روستاهای پیرامون آن با توجه به مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن دو بُعد (692/0-،491/0-) و سطح خطای کمتر از 01/0 درصد، رابطه منفی معناداری وجود دارد. و با توجه به سطح معناداری 000/0 می توان ادعا نمود، توافق معناداری بین فرضیات وجود دارد.
نبی شهرکی حمید حیدری مکرر
امروزه صنعتی شدن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به منزله شالوده دستیابی به توسعه محسوب می شود و در همین راستا به منظور بهبود شرایط اقتصادی و زندگی روستاییان، راهبرد ایجاد شهرک های صنعتی در نواحی روستایی در سه دهه گذشته از سوی برنامه ریزان اتخاذ شده است. ایجاد و گسترش شهرک¬های صنعتی می¬تواند از طریق ایجاد تنوع و افزایش اشتغال و درآمد، افزایش ارزش افزوده فعالیت¬های کشاورزی، گسترش فرهنگ صنعتی، نقش مؤثری در توازن و تعادل شهر و روستا و توسعه نواحی روستایی داشته باشد. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثرات شهرک صنعتی محمدآباد شهرستان هامون بر زندگی شاغلین در شهرک صنعتی و روستانشینان روستاهای همجوار با توجه به شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیستی و کالبدی با استفاده از روش¬های توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات و داده¬ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه¬ای، مشاهدات میدانی و تنظیم پرسشنامه است. اطلاعات بدست آمده از این مراحل با استفاده از نرم افزار spss و gis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می¬دهد که، روستاهای مجاور شهرک صنعتی محمدآباد با توجه به نظر شاغلین و غیر شاغلین روستاهای مجاور شهرک توانسته اند از امکانات این شهرک در جهت بهبود وضعیت خود استفاده نمایند. بنابراین با توجه به آزمون t تک نمونه ای و سطح معناداری بدست آمده شهرک صنعتی محمدآباد بر افزایش بهبود وضعیت زندگی دو جامعه (روستائیان و شاغلین در شهرک صنعتی محمد آباد) نمونه مؤثر بوده است. کلمات کلیدی: روستا، همجواری، شهرک صنعتی محمدآباد، شهرستان هامون
مهدی معصومی جشنی غریب فاضل نیا
در سال¬های اخیر گردشگری دریاچه¬ای به عنوان یکی از گونه¬های نوظهور گردشگری طبیعی مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است. صاحب نظران حوزه گردشگری بر این عقیده¬اند که دریاچه ها ظرفیت بسیار بالایی جهت جلب و جذب توریسم دارند. شاید بتوان با اطمینان عقیده این صاحب¬نظران را واقع¬گرایانه تلقی نمود، چرا که واقعیت این است که تالاب ها یکی از بی نظیرترین، زیباترین، بکرترین و شگفت¬انگیزترین پدیده های طبیعی هستند که هر یک دارای جلوه¬های بسیار بدیع، جالب، ناشناخته و پر رمز و رازی هستند. رویکردهای جدید توسعه گردشگری طبیعی نیز بر اتخاذ آن دسته استراتژی¬هایی که علاوه بر حفاظت از چشم¬اندازهای بکر دریاچه ها بر بهره¬مندی مردم محلی از منافع حاصل از توسعه گردشگری دریاچه¬ای نیز تاکید دارند، متمرکز شده اند. این تحقیق با تاکید بر این رویکرد، در صدد مطالعه و تحلیل کم و کیف پهنه های مستعد گردشگری دریاچه¬ای در یکی از مستعدترین مناطق ایران (استان فارس) و نیز مطالعه اثرات آن بر سکونتگاه¬های روستایی پیرامون برآمده است. تعدد دریاچه¬ها در استان فارس مجموعه عناصر به¬هم پیوسته جذاب و دیدنی را برای گردشگران به نمایش می¬گذارد. به طوری که حضور گردشگران باعث ایجاد شرایط خاص اقتصادی- اجتماعی و کالبدی- فیزیکی در روستاهایی پیرامون دریاچه ها گردیده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، شناسایی پهنه¬های مستعد گردشگری دریاچه¬ای و بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی و کالبدی- فیزیکی آن¬ها بر مناطق روستایی همجوار در استان فارس می¬باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه¬ای، بررسی¬های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده، اطلاعات جمع¬آوری شده با استفاده از مدل (ahp)، نرم افزار gis و آزمون¬ ضریب همبستگی کندال (kendalls) در نرم¬افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که پهنه¬های مستعد گردشگری دریاچه¬ای در استان فارس دارای اولویت¬بندی جهت توسعه می باشند. همچنین نتایج موید آن است که با افزایش فاصله سکونتگاه¬های روستایی از دریاچه¬ها تأثیرات اقتصادی- اجتماعی و کالبدی- فیزیکی گردشگری دریاچه¬ای کاهش می¬یابد، به عبارت دیگر نتایج نشان می¬دهد بین میزان تأثیر گردشگری دریاچه¬ای بر ابعاد اقتصادی- اجتماعی و کالبدی- فیزیکی و طبقات فاصله روستاها از دریاچه های مورد مطالعه با توجه به مقدار ضریب همبستگی کندال (470/0-) و سطح خطای کمتر از 01/0 درصد، رابطه منفی معناداری وجود دارد.
یاسر نظری مرتضی توکلی
یکی از مهم¬ترین متغیرهایی که در برنامه¬ریزی مبنای محاسبات در نظر گرفته می¬شود، حجم و خصوصیات جمعیت و روند دگرگونی¬های آن در گذشته، حال و آینده است. تأمین نیازهایی مانند تغذیه، بهداشت، آموزش، اشتغال، مسکن، تأمین اجتماعی و ... ارتباط مستقیمی با حجم و روند تحولات جمعیت دارد. در اغلب برنامه¬ریزی¬ها ضمن توجه به رقم کل جمعیت، گروه¬بندی¬های خاصی نیز ضرورت می¬یابد؛ بنابراین علاوه بر آگاهی از حجم و نرخ رشد جمعیت در حال و آینده، وقوف بر ساختار سنی و جنسی جمعیت نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. روش انجام پژوهش حاضر مبتنی بر روش ترکیبی (روش¬های پیمایش و روش توصیفی و تحلیلی) است، که در این مرحله با توجه به اطلاعات موجود به بررسی تغییرات جمعیتی، تهدیدات ناشی از این تغییرات در سطح روستاها مطالعه و پرداخته می¬شود و سپس در مرحله بعدی، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه راه¬کارها با استفاده از روش¬ها و فرمول¬های آماری استفاده می¬شود، از نرم افزار spss و excel برای تحلیل داده¬ها استفاده نموده و اطلاعات مورد نیاز را از سالنامه های آماری، سازمان آمار کشور استخراج می¬گردد. بر اساس سرشماری سال 1390، شهرستان جوانرود دارای 71235 نفر جمعیت، نقاط روستایی 19752 نفر جمعیت، 17854 خانوار که 4817 آن روستایی، دارای 139 نقطه روستایی و همچنین شامل دو بخش و 4 دهستان است. جامعه آماری شامل کلی? روستاهای محدوده¬ی مورد مطالعه که با استفاده از داده¬های جمعیتی از سال 1365-1390 انجام می¬شود. نتایج نشان داد که میزان اشتغال روستاهای منطقه جوانرود در سه دوره سرشماری به ترتیب با 89/49، 74/32 و 78/79 درصد نرخ اشتغال و با میانگین 03/51 درصد، انحراف معیار 89/18 درصد و واریانس 66/356 را به خود اختصاص داده است. میزان بیکاری روستاهایی منطقه به ترتیب دوره¬های سرشماری با 92/12، 38/19 و 99/14 درصد نرخ بیکاری و میانگین 76/15 درصد، انحراف معیار 30/3 و واریانس 89/10 بوده است. مهاجرت نیز به ترتیب 24، 5/22 و 15 درصد می¬باشد و مبین این واقعیت است که میزان اشتغال کاهش و بیکاری و مهاجرت روندی رو به رشد داشته و در مواقعی وضعیت وخیم را نشان می¬دهد.
عیسی شهرکی صادق اصغری لفمجانی
با توجه به این که امروزه توانمندسازی به یکی از مفاهیم اصلی توسعه پایدار تبدیل شده است و رابطه آن با توسعه پایدار به شکلی است که یا از اجزای آن یا عامل آن و یا معلول توسعه پایدار به حساب می¬آید، لذا دستیابی به توسعه پایدار بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان¬پذیر نیست. با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق تلاش گردیده است تا با تحلیل فضایی، موانع و محدودیت¬های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد سیستان مورد کنکاش قرار گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 40 روستا به عنوان حجم نمونه محاسبه گردید. روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی¬های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp) با کمک نرم¬افزار expert choice و تحلیل¬های فضایی و آماری از طریق نرم افزارهایarcgis و spss استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق بر اساس آزمون anova نشان داد که وابستگی به آب رودخانه هیرمند با میانگین 5020/0، مشکلات سازمانی با میانگین 4900/0، ویژگی¬های شخصیتی و فردی سرپرست خانواده با میانگین 4365/0 و مشارکت با میانگین 4179/0 بعنوان بالاترین عوامل در موانع یا محدودیت¬های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد شناخته شد. در همین راستا، دیگر نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس تحلیل های آماری، بین شدت اثرات موانع یا محدودیت¬های اقتصادی و اجتماعی خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی با سایر روستاهای سیستان اختلاف معناداری وجود دارد.
زهرا محمدی یگانه صادق اصغری لفمجانی
توجه به تأثیرات بحران های طبیعی از جمله خشکسالی بر تمامی ابعاد زندگی انسان، به ویژه زندگی افراد ساکن در نواحی روستایی و روند رو به افزایش ناپایداری روستاها دارای اهمیت قابل ملاحظه ای است. با توجه به وابستگی جمعیت ساکن در منطقه سیستان به تالاب بین المللی هامون، پژوهش حاضر به بررسی اثرات خشکسالی های هیدرولوژیک در روستاهای حاشیه این تالاب می پردازد. جامعه آماری تحقیق، شامل روستاهای واقع در شعاع 2 کیلومتری این تالاب می باشد که تحت تأثیر و در ارتباط مستقیم با این تالاب می باشند. این محدوده شامل 35 روستا با جمعیت 2416 خانوار است که با کاربرد فرمول کوکران (cochran)، حجم نمونه ای معادل 332 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین گردید. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل سلسله مراتبی(ahp) و تحلیل های آماری و فضایی و نرم افزارهایspss ,expert choice و arcgis استفاده شده است. با مقایسه ی میانگین متغیرهای مربوط به شاخص ها در دو دوره ی قبل از خشکسالی و شرایط حاضر، تفاوت معناداری در توان اقتصادی و اجتماعی خانوارهای ساکن و مطلوبیت زیست محیطی و کالبد - فضایی این روستاها مشاهده می گردد. در واقع این خشکسالی ها، خسارات جبران ناپذیری بر روستاهای این محدوده وارد کرده است که کاهش شدید سطح زیر کشت و تعداد دام خانوارها، از بین رفتن تولیدات صنایع دستی وابسته به نیزارهای هامون، افزایش بیکاری، کاهش جمعیت و حتی خالی از سکنه شدن شماری از این روستاها، آلودگی هوا، نابود شدن جاذبه های گردشگری و مسدود شدن کانال های آبرسانی و معابر با ماسه بادی از آن جمله می باشد.
عبدالمجید رضایی کهخا محمودرضا میرلطفی
انسان پیچیده ترین و نیازمندترین موجود جهان آفرینش است و نیازها سرچشمه سیاسی برای تحرک و فعالیت انسان هستند به طوری که انسان بی نیاز همانند یک شئ بی جان و بی تحرک است. انسان به لحاظ انسانیت خود دارای نیازها و انگیزه های متنوعی است که ناگزیر از ارضاء آن بوده و از این جهت است که تمامی سعی و تلاش او در طول زندگی معطوف به ارضاء این نیازها و ارتقاء سطح کمی و کیفی زندگی مادی و معنوی خود می شود. مسئله مهم در زمینه نیازهای انسانی مکانیسم این نیازها و چگونگی ارضاء آن ها و حصول رضایتمندی در انسان است. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل مختلف مربوط به رضایتمندی از مجتمع نشینی در شهرک مسکونی علی اکبر می باشد. روش این پژوهش توصیفی _ تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مجتمع مسکونی علی اکبر و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 388 نفر برآورده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss20 انجام شد. نتایج تحقیق نشان می¬ دهد که میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع مسکونی شهرک علی اکبر در حد ضعیف (1.8858) برآورد شده است؛وساکنان از ابعاد روابط همسایگی (اجتماعی)وامنیت رضایت نسبی داشته¬اند. همچنین معیارهای روشنایی و تهویه، ویژگی های کالبدی، تسهیلات مجتمع، دسترسی و حمل ونقل، مدیریت و نگهداری، دید و منظر، روابط همسایگی و زیست محیطی نارضایتی (ضعیف) ساکنان را در برداشته است؛ بنابراین اغلب معیارهای رضایتمندی از واحدهای سکونتی در سطح ضعیف قرارگرفته اند.
نسیبه حسینی صادق اصغری لفمجانی
امروزه اغلب کشورها برای دستیابی به توسعه پایدار، توانمندسازی را کارآمدترین روش یافته اند. در واقع توسعه پایدار بدون توانمندسازی مردم، مفهومی ناقص است. توانمندسازی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و اقتصادی در محیط روستا، شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان، تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، مسکن، آموزش و پرورش و بهداشت می باشد. بر این اساس، تحقیق حاضر، ضمن بررسی عوامل موثر در توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی واقع در بخش های مرکزی و زبرخان شهرستان نیشابور، موانع و محدودیت های موجود بر سر راه توانمندسازی را مورد کنکاش قرار می دهد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که در آن 37 روستای بالای 20 خانوار واقع در این بخش ها مورد بررسی قرار گرفته است. در جمع آوری داده ها، طیف گسترده ای از شاخص های مطرح در هر یک از ابعاد اقتصادی و اجتماعی مورد توجه بوده است که در دو سطح خانوار و روستا مورد بررسی قرار گرفته اند، در تکمیل پرسشنامه های روستا، عمدتاً خبرگان محلی، اعضای شورای اسلامی روستا و دهیاران مورد توجه بوده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها و فرم های مشاهدات میدانی نیز از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و تحلیل های آماری و فضایی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که 35/51 درصد از روستاهای مورد مطالعه از نظر شدت موانع و محدودیت های توانمندسازی اجتماعی در سطح مناسب یا بسیار مناسب و 40/5 درصد آن ها در وضعیت نامناسب یا بسیار نامناسب می باشند. این مقادیر برای سطح اقتصادی به ترتیب 93/18 و 1/8 درصد بوده است. همچنین، تحلیل های آماری تحقیق نیز موید آن است که بین روستاهای واقع در بخش های زبرخان و مرکزی شهرستان نیشابور به لحاظ شدت اثرات موانع و محدودیت های اقتصادی و اجتماعی اختلاف معناداری وجود ندارد.
اعظم بردبار گلوی صادق اصغری لفمجانی
بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل عوامل موثر در توسعه و ناپایداری مسکن روستایی در شهرستان-های زابل و هامون است. جامعه آماری این تحقیق تمامی روستاهای شهرستان های زابل و هامون و خانوار های ساکن در آنها می-باشد.یافته های تحقیق حاکی از آن است که 4/16 درصد از روستاهای مورد مطالعه از نظر سطح توسعه در طیف کم و 6/83 درصد در طیف متوسط و زیاد قرار دارند . این مقادیر برای سطح ناپایداری در طیف بسیار کم و کم برابر با 2/89 درصد و برای طیف متوسط 8/10 درصد برآورد گردیده است.
جسیم فرهمند صادق اصغری لفمجانی
توسعه کالبدی- فیزیکی روستاها باعث ساماندهی بهینه کاربری اراضی، بهبود شبکه¬های معابر، مسکن، وضعیت خدمات زیربنایی، امکانات رفاهی و ارتقاء بهداشت محیط آنها شده، تفاوت بین روستاها و شهرها را کاهش داده، مانع مهاجرت روستاییان، کم جمعیتی و تخلیه آنها می¬گردد. با توجه به شرایط خاص روستاهای کوهستانی و محدودیت ژئومورفولوژیکی توسعه در آنها، هدف این تحقیق تحلیل چالش¬های کالبدی- فیزیکی توسعه در روستاهای کوهستانی شهرستان کامیاران می-باشد. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی، کتابخانه¬ای و بررسی¬های میدانی انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل روستاهای کوهستانی واقع در این شهرستان و حجم نمونه نیز شامل روستاهایست که در آنها حداقل 100 خانوار ساکن وجود داشته باشد. بر این اساس، در این پژوهش 22 روستا مورد بررسی بوده است که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در آنها و استفاده از فرمول کوکران، 355 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه برای تکمیل پرسشنامه¬ها تعیین گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده¬ای از شاخص¬ها تعیین و در چاچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسشنامه¬های خانوار و روستا و فرم مشاهدات میدانی)، وضعیت هر یک از روستاها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، و تحلیل¬های آماری و فضایی و نرم افزارهای expert choice و spss و gis arcاستفاده نموده¬ایم. نتایج تحقیق موید آن است که، روستاهای مورد مطالعه از نظر شدت چالش¬های کالبدی- فیزیکی، و میزان عملکرد نهادها در توسعه کالبدی- فیزیکی اختلاف معناداری با یکدیگر دارند. همچنین بر اساس آزمون تحلیل واریانس یک طرفه وضعیت نامناسب شبکه معابر در بروز و تشدید چالش¬های کالبدی- فیزیکی روستاهای مورد مطالعه بیشتر از سایر عوامل می¬باشد، و با توجه به نتیجه آزمون همبستگی پیرسون بین سطح چالش¬های کالبدی- فیزیکی توسعه و سطح عملکرد نهادها در روستاهای مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد.
غلامرضا الله دوست صادق اصغری لفمجانی
در مرزهای اکثر کشورهای در حال توسعه، سطح قابل توجهی از نیاز مردم مرزنشین از طریق مبادلات مرزی تأمین میشود. این گونه مبادلات، علیرغم غیررسمی و محلی بودن آن، دارای نقش پراهمیتی در مبادلات میان کشورهای همسایه بوده و باعث بهبود زندگی ساکنان نقاط مرزی و پیامدهای گوناگون اجتماعی ـ اقتصادی در این مناطق می¬گردد. در این میان منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان با 300 کیلومتر مرز مشترک با کشور افغانستان، یکی از این مناطق مرزی میباشد که از دیرباز دارای نقش پراهمیتی به لحاظ فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در شرق کشور بوده است. در راستای حفظ و کنترل مرز در طی یک دهه که در سطح این منطقه صورت گرفته، علی¬رغم اثرات مثبت، با عامل توسعه و ایجاد رونق اقتصادی منطقه هم راستا نبوده و منجر به تضعیف مبادلات اقتصادی در این منطقه مرزی شده است. لذا این تحقیق در صدد بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی سیاستهای مبادلات مرزی دولت در روستاهای مرزی منطقه میباشد. روش به کار رفته در این تحقیق، ترکیبی از روش¬های میدانی و توصیفی ـ تحلیلی می¬باشد. حجم روستاهای نمونه، شامل 43 روستا از شهرستان¬های زهک و هیرمند می¬باشد. با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در این روستاها و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 380 خانوار در روستاهای مورد مطالعه برای تکمیل پرسشنامه محاسبه گردید. در این پرسشنامه¬ها 70 شاخص مربوط به دو بعد اقتصادی و اجتماعی مورد توجه بوده است. در این پژوهش، با استفاده از روش ahp و نرم¬افزارهای expert choice و arcgis و استفاده از تحلیل¬های آماری در spss، اثرات اقتصادی و اجتماعی سیاست¬های مبادلات مرزی دولت در روستاها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی موید آن است که با احداث دیوار مرزی میزان نابسامانی¬های اقتصادی و اجتماعی تشدید گردیده است.
سعید افسری حمید حیدری مکرر
یکی از رویکردهای توسعه روستایی، برنامه¬ریزی «پایین به بالا» است که براساس آن، مشارکت مردمی محلی و دخالت موثر آنان در فرآیند برنامه¬ریزی، محور توسعه روستایی محسوب می¬شود. در این رابطه شناخت جایگاه شوراها در بین روستاییان و ارزیابی نظرات مردم در زمینه عملکرد شوراها می-تواندیکی از روش¬های ارزیابی میزان موفقیت شوراها باشد. شوراها و مشارکت دو اصل مهم و جدانشدنی هستند. مشارکت مردمی میتواند منجر به پیدایش شوراها شود و شوراها می¬توانند با عملکرد خود مشارکت مردم را کاهش یا افزایش بدهند. شکل¬گیری شوراهای اسلامی در نواحی شهری و روستایی، یکی از ثمرات بزرگ انقلاب شکوهمند اسلامی ایران می¬باشد. امروز اهمیت شوراها در اداره امور به حدی است که در شرایط کنونی، مهم ترین ویژگی عدم تمرکز دولت¬ها محسوب می¬شود و از طریق آن، قدرت سیاسی و اداری به سطوح استانی، شهری و روستایی انتقال داده می¬شود. نگرش مثبت مردم به شوراها، موجب تقویت پایه¬های آن می¬شود. با توجه به اهمیت شوراها و مشارکت، طبیعی است عملکرد شوراها از ابعاد مختلف در شکل¬گیری و تغییر نگرش مردم تأثیر زیادی دارد. در تحقیق حاضر به بررسی نقش شوراهای کشوری بر مشارکت محلی مردم در روستاها (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان زابل) پرداخته شده است. هدف اصلی این مطالعه شناخت فعالیت¬های موجود شوراهای اسلامی کشور و هم راستا بودن این فعالیت¬ها در جهت تحقق مشارکت مردم محلی می¬باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می¬باشد. جمع¬آوری اطلاعات و داده¬های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه¬ای، منابع اسنادی، پیمایشی و تکمیل پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم-افزار spss و برای آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن (spearman correlation) و آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج کلی مبین این واقعیت است که فعالیت¬های شوراها در طی چهار دوره تشکیل آنها هم راستا با مشارکت و جذب مردم محلی در فعالیت¬های توسعه¬ای روستاهای مورد مطالعه بوده، هم¬چنین عوامل اجتماعی- اقتصادی مردمی و میزان مشارکت آنها در طرح¬های مشارکتی شوراها در نواحی روستایی مورد مطالعه از ارتباط تنگاتنگی برخوردار بوده است. به عبارتی دیگر نتایج نشان می¬دهد فعالیت¬های شوراها در طی چهار دوره تشکیل آنها و مشارکت مردم محلی، عوامل اجتماعی- اقتصادی مردمی و میزان مشارکت آنها در طرح¬های مشارکتی شوراها، با توجه به مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی و سطح خطای کمتر از 01/0 درصد، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. و با توجه به سطح معناداری 000/0 می¬توان ادعا نمود، توافق معناداری بین فرضیات وجود دارد.
صادق اصغری لفمجانی عبدالرضا رحمانی فضلی
چکیده ندارد.