نام پژوهشگر: عبدالرضا مهاجری

نقش عوامل اکلوژیکی بر پوشش گیاهی کرچمبوی فریدن اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1389
  مهدی کیخایی   محمد رضا وهابی

آب، خاک و مرتع از مهمترین اجزاء منابع طبیعی هر کشور محسوب می شوند که به دلایل مختلف در معرض هدر رفت و تخریب قرار دارند. این مطالعه به منظور تعیین میزان تأثیر عامل های محیطی بر پوشش گیاهی در قالب مطالعه موردی در منطقه کرچمبوی جنوبی فریدن اصفهان انجام شد. با این هدف دو ترانسکت یکی به طول تقریبی 5/6 کیلومتر در امتداد جهت جغرافیایی شمالی- جنوبی و ترانسکت دیگری به طول 5/12 کیلومتر در امتداد جهت جغرافیایی غربی- شرقی مورد مطالعه قرار گرفتند. مهمترین ویژگیهای اکولوژیک در مکان های مورد مطالعه در چهار قسمت اقلیم( 26 عامل- با استفاده از روش میانیابی)، خاک( 14 عامل- حفر یک پروفیل در هر مکان و تشریح و نمونه بردای)، فیزیوگرافی( 8 عامل- اندازه گیری شیب، جهت و ارتفاع) و پوشش گیاهی( درصد پوشش تاجی و درصد ترکیب گیاهی- به روش تصادفی سیستماتیک) تعیین شدند. به منظور مطالعه تشابه موجود بین مکان های مورد مطالعه و طبقه بندی آنها، آمار کمی 48 عامل محیطی بر اساس شاخص فاصله اقلیدسی نسبی به روش واریانس حداقل و آمار درصد ترکیب گیاهی 31 گونه گیاهی، مورد طبقه بندی خوشه ای قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی خصوصیات رویشگاهی و تعیین ارتباط بین پوشش گیاهی و شرایط اکولوژیک منطقه مورد مطالعه، آمار درصد پوشش تاجی و درصد ترکیب گیاهی 31 گونه گیاهی در ارتباط با 48 عامل محیطی با استفاده از روشهای آنالیز افزونگی(rda) و آنالیز مولفه های اصلی(pca) رج بندی و مورد پردازش قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای مکان های مورد مطالعه بر اساس 48 عامل محیطی، در سطح تشابه 90 درصد چهار رویشگاه متفاوت مشاهده می شود، رویشگاه اول مکان های 1 و 6، رویشگاه دوم مکان های 3، 8 و 9 رویشگاه سوم مکان های 4 و 10 و رویشگاه چهارم مکان های 2، 5 و 7 را مجزا می کنند. همچنین در تجزیه خوشه ای بر اساس 31 گونه گیاهی در سطح تشابه 75 درصد چهار رویشگاه متفاوت مشاهده می شود، رویشگاه اول شامل مکان های 1 و 6، رویشگاه دوم مکان 4، رویشگاه سوم مکان های 2، 3، 8، 5 و 9 و رویشگاه چهارم شامل مکان 7 است. نتایج نشان داد استفاده از رج بندی به روش آنالیز مولفه های اصلی و آنالیز افزونگی دارای دقت بالاتری در تفکیک رویشگاه ها بوده و براین اساس پنج رویشگاه از یکدیگر جدا شدند. رویشگاه اول مکان های 3، 4، 5، 7 و 8، رویشگاه دوم مکان 1، رویشگاه سوم مکان 6، رویشگاه چهارم مکان 2 و رویشگاه پنجم مکان 9 را از یکدیگر جدا کردند. تجزیه عامل مشخص کرد از بین 48 عامل محیطی 21 عامل در تفکیک گروه ها از یکدیگر نقش مهمی داشتند. همچنین بر اساس آزمون تجزیه واریانس یک طرفه(anova) مشخص شد در آنالیز خوشه ای بر اساس 31 گونه گیاهی، در سطح تشابه 50 درصد 6 گونه و در سطح تشابه 75 درصد 7 گونه گیاهی و بر اساس 48 عامل محیطی، در سطح تشابه 75 درصد عامل جهت جغرافیایی غربی، در سطح تشابه 80 درصد 2 عامل درصد شن و مقدار پتاسیم و در سطح تشابه 90 درصد، درصد شن، مقدار پتاسیم و ارتفاع از سطح دریا نقش موثری در تفکیک گروه ها از یکدیگر داشتند. گونه های گیاهی واقع در رویشگاه اول (مهم تر از همه prangos ferulacea) در مناطقی مستقر می شوند که اقلیم منطقه نیمه مرطوب، خاک دارای بافت نسبتا" سنگین و رسی، نسبتا" عمیق و حاصلخیز بوده و جهت جغرافیایی غربی و جنوبی می باشد. گونه های گیاهی واقع در رویشگاه دوم(از همه مهم تر bromus tomentellus) در مناطقی مستقر می شوند که اقلیم منطقه مرطوب، بافت خاک سبک، نسبتا" کم عمق و از نظر مواد غذایی نسبتا" متوسط و دارای جهت جغرافیایی شمال شرقی می باشد. گونه های گیاهی واقع در رویشگاه سوم( مهم تر از سایر گونه ها agropyron trichophorum) در مناطقی مستقر می شوند که اقلیم منطقه نیمه مرطوب، عمق و حاصلخیزی خاک کم، بافت خاک سبک، همچنین جهت جغرافیایی جنوب شرقی باشد. گونه های گیاهی واقع در رویشگاه چهارم در مناطقی مستقر می شوند که اقلیم منطقه نیمه مرطوب و خاک دارای بافت نسبتا" متوسط و نسبتا" کم عمق با مواد آلی کم باشد. گونه های گیاهی واقع در رویشگاه پنجم(مهم تر از همهastragalus verus و ferula ovina) در مناطقی مستقر می شوند که اقلیم منطقه نیمه مرطوب، خاک دارای بافت متوسط، نسبتا" عمیق، تا حدی حاصلخیز و جهت جغرافیایی شرقی یا شمالی می باشد. در مجموع چهار عامل خاک شامل ماده آلی، درصد اشباع خاک، درصد شن و درصد آهک و چهار عامل فیزیوگرافیک ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب و جهات جغرفیایی شمال شرقی و شرقی تأثیر بیشتری در جداسازی رویشگاههای پنج گانه داشتند.

بررسی پوشش گیاهی ناحیه یحیی آباد(نطنز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  شبنم عباسی   سعید افشارزاده

پوشش گیاهی بخش مهمی از ساختار اکوسیستم طبیعی را تشکیل می دهد. منطقه مرتعی یحیی آباد واقع در شیب های جنوبی کوه های کرکس با مساحتی حدود 6000 هکتار، در 35 کیلومتری جنوب غربی نطنز قرار گرفته است. ارتفاع این منطقه حداقل 2000 متر و حداکثر 2720 متر از سطح دریا می باشد. میانگین بارندگی سالانه 22/147 میلیمتر و متوسط درجه حرارت سالیانه 41/15 درجه سانتی گراد است. هدف از این تحقیق بررسی پوشش گیاهی منطقه و شناسایی فلور آن است. بدین منظور، گیاهان منطقه با روش نمونه برداری سیستماتیک-تصادفی و کوادرات گذاری جمع آوری و به کمک منابع معتبر مورد شناسایی قرار گرفتند، لیست کاملی از گونه ها به همراه کوروتیپ و فرم رویشی آنها، همچنین اسامی گونه های آندمیک، دارویی و در معرض خطر انقراض تهیه گردید. طبقه بندی و رج بندی پوشش گیاهی منطقه با استفاده از نرم افزار pc-ord (نسخه 4) انجام شد. ظرفیت، وضعیت و گرایش مرتع نیز تعیین گردید. مجموعه رستنی های این منطقه دارای بالغ بر 190 گونه گیاهی متعلق به 31 خانواده و 129 جنس می باشد. از مجموع 31 خانواده، خانواده asteraceae با 36 گونه، خانواده poaceae با 23 گونه، خانواده fabaceae با 19 گونه، خانواده brassicaceae با 18 گونه، خانواده lamiaceae با 17 گونه، خانواده caryophyllaceae با 12 گونه، خانواده rubiaceae با 5 گونه به ترتیب بزرگترین خانواده ها را تشکیل می دهند. بزرگترین جنس های منطقه به ترتیب شامل astragalus با 15 گونه، cousiniaبا 8 گونه، acanthophyllum با 5 گونه، alyssum با 4 گونه وallium ، bromus ، centaurea، eryngium ، lappula و poa هر کدام با 3 گونه می باشند. بیشترین عناصر جغرافیایی فلور منطقه مربوط به ناحیه ایران و تورانی با 133گونه (1/71%) می باشد. از این میان 35 گونه (7/18 % گونه های منطقه) جزء گیاهان انحصاری ایران و تورانی و از مجموع 190 گونه گیاهی، 22 گونه (6/11 % گونه های منطقه) بومی ایران هستند. در بین گیاهان منطقه به ترتیب همی کریپتوفایت ها با 85 گونه (7/44%)، تروفایت ها با 55 گونه (29%)، کامئوفایت ها با 35 گونه (4/18%)، ژئوفایت ها با 12 گونه (3/6%) و فانروفایت ها با 3 گونه (6/1%) مهم ترین اشکال زیستی را تشکیل می دهند. سیمای ظاهری منطقه از نوع استپ های درمنه زار با پوشش غالب artemisia aucheri در ارتفاعات و artemisia sieberi در مناطق دشتی است. پوشش گیاهی منطقه با استفاده از آنالیز خوشه ای و روش های مختلف رج بندی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز خوشه ای با ضریب تشابه سورنسون 50% و روش وارد، تعداد 8 گروه گیاهی در منطقه را مشخص نمود و روش های مختلف رج بندی عامل ارتفاع را به عنوان عامل اصلی در تفکیک گروه های گیاهی نشان دادند. ظرفیت مرتع ، برای تیپ a. aucheri ، 2/680 و برای تیپ a. sieberi ، 260 واحد دامی در ماه در هکتار در یک فصل چرا به دست آمد. وضعیت این منطقه مرتعی با استفاده از روش چهار فاکتوری جنگلبانی آمریکا، متوسط با گرایش پیش رونده است.

بررسی پوشش گیاهی منطقه شمال بادرود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  مهسا عبدی   سعید افشارزاده

تحقیق حاضر معرفی فلور و تحلیل پوشش گیاهی منطقه شمال بادرود است که ساختار گونه ای و انواع جوامع گیاهی این منطقه را مورد بررسی قرار می دهد. در این تحقیق همچنین برخی از ویژگی های خاک همچون اسیدیته (ph)، هدایت الکتریکی (ec)، شوری و درصد رطوبت، همچنین ارتباط برخی متغیر های محیطی و گونه ای شامل درصد پوشش سنگریزه ای، درصد برهنگی خاک، ارتفاع، درصد پوشش گونه ای، غنای گونه ای، یکنواختی، چیرگی نسبی و تنوع مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در مجموع 63 گونه متعلق به 49 جنس و 15 خانواده در منطقه ثبت گردید که اغلب متعلق به خانواده های asteraceae (2/22%)، chenopodiaceae (0/19%)، poaceae (9/15%)، brassicaceae (3/14%) و boraginaceae (5/9%) بودند. تروفیت ها با 67/66% فرم رویشی غالب منطقه را تشکیل می دهند و همی کریپتوفیت ها با 87/15% در رده ی بعدی قرار دارند. تحلیل کرونولوژیکی گیاهان منطقه نشان داد که 51/63 % از رویش های منطقه عناصر تک منطقه ای هستند که14/57% آن را رویش های ایرانو- تورانی تشکیل می دهند. به منظور تحلیل پوشش گیاهی منطقه از داده های پوشش نسبی حاصل از 60 قاب با ابعاد 5/1 × 2 متر مربع استفاده گردید که بر اساس روش سیستماتیک تصادفی در طول سه خط ترانسکت در بخش های مختلف منطقه قرار گرفتند. در تعیین اندازه ی قاب ها از روش تعیین سطح حداقل استفاده گردید. برای طبقه بندی پوشش گیاهی منطقه و مقایسه نتایج از دو روش twinspan و آنالیز خوشه ای به روش ward استفاده شد و سه جامعه گیاهی مشخص گردید که بر اساس گونه ی غالب هر کدام نام گذاری شدند. روش twinspan در سطوح اولیه نتایج قابل تفسیرتری نسبت به خوشه های نهایی در روش ward ایجاد نمود؛ در حالی که خوشه های اولیه حاصل از روش ward گروه های قابل تفسیر تری نسبت به گروه های نهایی حاصل از طبقه بندی به روش twinspan بودند. تأیید نتایج طبقه بندی با استفاده از روش های مختلف رج بندی شامل ra،dca ، nmds و آزمون mrpp صورت گرفت که همه ی این روش ها در تأیید نتایج طبقه بندی بسیار موثر نشان دادند. نتایج آنالیز خاک تفاوت قابل توجه در میزان ec و شوری بین جامعه artemisia sieberi با دو جامعه دیگر نشان داد در حالی که تحلیل ارتباط میان جوامع گیاهی با متغیرهای گونه ای- محیطی با استفاده از تکنیک های pca و cca تأثیر قاطعی از سایر عوامل اندازه گیری شده در جدایی گروه های گیاهی نشان نداد. میزان رو به افزایش ec در مقابل میزان رو به کاهش اسیدیته (ph) در لایه های بالایی خاک همراه با جایگزینی تدریجی برخی از گونه های علفی در بعضی از جوامع گیاهی منطقه با بوته های گزروفیت و گیاهان یک ساله شن دوست در نتیجه فشار طولانی مدت چرای دام و فرسایش بادی ممکن است نشانه ای از مراحل نهایی توالی به سمت پیشرفت بیابان در این منطقه باشد.

اثر چرا بر تنوع گونه ای در مراتع و دیمزارهای رهاشده شهرستان فریدن استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1390
  هانیه اقدامی   مصطفی ترکش

تنوع گونه ای یکی از مهمترین شاخص های نشان دهنده سلامت مراتع است که با توجه به فشار وارد شده بر مراتع کشور اهمیت دوچندانی در این اکوسیستم ها پیدا کرده است. در مراتع کشور تعیین تنوع گونه ای به دلیل تأثیر در سلامت مرتع و وضعیت آن حائز اهمیت است. تغییر کاربری اراضی و استفاده بیش از حد توان اکولوژیک اکوسیستم های مرتعی از جمله عوامل مهم در کاهش تنوع گونه ای به شمار می آید که می تواند سلامت و پایداری این اکوسیستم ها را به مخاطره اندازد. هدف از این تحقیق بررسی اثر چرا بر تنوع گونه ای در مراتع و دیمزارهای رهاشده شهرستان فریدن استان اصفهان بود. در هر مکان مرتعی درصد پوشش تاجی و تراکم گونه های گیاهی اندازه گیری شده و از روش حداقل سطح تعداد گون? هر منطقه به دست آمد. سپس عوامل ادافیکی و عوامل انسانی موثر بر هریک از مکان ها اندازه گیری شد و شاخص های غیرپارامتریک غنای گونه ای، یکنواختی و تنوع گونه ای مورد محاسبه قرار گرفت. از روش های پارامتریک ( مدل های وفور- رتبه ای) نیز جهت ارزیابی تنوع گونه ای استفاده گردید. سپس منحنی سطح/گونه برای هریک از مکان ها ترسیم شده و با استفاده از معادلات رگرسیون (نیمه لگاریتمی) ارتباط تعداد گونه (غنا) و سطح مورد مطالعه بررسی گردید و مقادیر ضریب تبین گزارش شد. به منظور بررسی ارتباط گونه ها با عوامل محیطی از آنالیز داده های چند متغیره ( روش رج بندی) استفاده شد. نتایج این تحقیق حاکی از اختلاف معنی دار بین مکان های مرتعی در سطح یک درصد برای شاخص-های غنای گونه ای (مارگالف و جکنایف و رقیق سازی) بود. بر اساس نتایج این مطالعه بهترین شاخص غنای گونه ای رقیق سازی می-باشد. از بین شاخص های غیر پارامتریک تنوع گونه ای شاخص هیل n1 و شانون- وینر اختلاف معنی داری را در سطح پنج درصد نشان دادند که این اختلاف نیز بین مراتع خوب با مراتع تخریب شده و دیمزارهای رهاشده می باشد. مدل وفور-رتبه ای در روش پارامتریک، نشان داد که داده ها از مدل لوگ نرمال تبعیت می کنند. حداقل سطح نمونه برای تعیین غنای گونه ای برای مراتع خوب 128 متر مربع، مراتع تخریب شده 32 متر مربع و دیمزار های رها شده 16 متر مربع تعیین شد. نتایج همچنین نشان داد که در سطح یک درصد اختلاف معنی داری بین مکان های مرتعی مرتع خوب با دیمزار رهاشده و مرتع تخریب شده وجود دارد به طوری که هرچه از عوامل انسانی (فاصله از روستا، آبشخور و جاده) دور شویم، بر میزان تنوع گونه ای و غنای گونه ای افزوده می شود. فاصله از روستا جزء مهمترین متغیر های اثر گذار بر روی میزان تنوع گونه ای و غنای گونه ای شناخته شد. از طرف دیگر بین تنوع با پارامتر های مقدار ماده آلی، درصداشباع خاک، آهک و رس ارتباط مثبت و با میزان درصد شن و هدایت الکتریکی خاک ارتباط منفی وجود دارد. . فاصله از روستا جزء مهمترین متغیر های اثر گذار بر روی میزان تنوع گونه ای و غنای گونه ای شناخته شد. از طرف دیگر بین تنوع با پارامتر های مقدار ماده آلی، درصداشباع خاک، آهک و رس ارتباط مثبت و با میزان درصد شن و هدایت الکتریکی خاک ارتباط منفی وجود دارد.

بررسی شرایط رویشگاهی? بذردهی و جوانه زنی گونه لیمونیوم ایرانیکوم در منطقه سجزی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1387
  علی نادری فسارانی   مهدی بصیری

چکیده دشت سجزی واقع در شرق شهراصفهان، جزء دشت های خشک محسوب می شود که با فرآیند بیابانزایی شدید مواجه است. گونه limonium iranicum که از گونه های بومی مقاوم به خشکی و شوری است، به طور تنک و لکه ای گسترده شده است. تولید بذر، جوانه زنی، استقرار و همچنین مقاومت به جابجایی گیاهچه های این گونه طی آذر ماه سال 1385 تا تیر ماه سال 1386 مطالعه شد. خصوصیات خاک در سه مکان رویشی این گونه تعیین گردید. آزمایش های جوانه زنی در انکوباتور با دمای 30 درجه سانتیگراد و 12 ساعت نور متناوب انجام شد. گیاهچه ها در سینی های کشت، کاشته شدند و پس از 90 روز به گلدان های پر شده از خاک مکان های رویشی منتقل شدند. وزن هزار دانه بذر معادل 284/0 گرم محاسبه شد و متوسط تولید هر پایه، 5/10 عدد بذر به دست آمد. تیمارهای پیش از جوانه زنی نشان داد که تیمار سرمادهی به مدت 7 روز در دمای صفر تا 5 درجه سانتیگراد، بیشترین جوانه زنی را داشته است. سرعت جوانه زنی و ضریب آلومتری در تیمارهای پیش از جوانه زنی اختلاف معنی داری نداشتند. درصد سبز شدن بین دو زمان اواخر بهمن و اواخر اسفند اختلاف معنی داری نداشت. تیمارهای مختلف بستر در سطح 05/0 اختلاف معنی داری در سبز شدن گیاهچه ها ایجاد کردند. بستر ماسه و پیت موس در کشت اواخر بهمن ماه بیشترین درصد سبز شدن (7/47 درصد) را داشت. در اواخر اسفند ماه کمترین درصد سبز شدن (52/18 درصد) در بستر ماسه، کاه و کلش و پیت موس مشاهده شد. اثر متقابل زمان کشت و مواد بستر تأثیر معنی داری بر سبز شدن گیاهچه ها داشت (05/0?=). بستر ماسه و پیت موس با 5/43 درصد، بیشترین، در حالی که بستر ماسه، کاه و کلش و پیت موس با 1/24 درصد کمترین درصد سبز شدن را داشت. گیاهچه های سبز شده پس از 90 روز رشد به گلدان های پر شده از خاک مکان رویشی منتقل شدند و موفقیت این انتقال صد درصد بود. در مطالعه خصوصیات خاک مقدار گچ تأثیر منفی بر استقرار طبیعی این گونه داشته است. افزایش شوری از 8/37 دسی زیمنس بر متر به 4/52 دسی زیمنس بر متر باعث خشک شدن گیاهان بومی شده است.در صورتی که بنظر می رسد مقدار آهک و رس تأثیر مثبت بر استقرار در شرایط رشد این منطقه دارد. abstract

ارزشگذاری اقتصادی کارکرد اکوسیستم های طبیعی حوضه سد گلپایگان در حفظ آب و خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  عباس ابراهیمی   علیرضا موسوی

خدمات اکوسیستم¬های طبیعی می توانند مزایای اقتصادی مستقیم و غیر مستقیم ایجاد کنند. اگر چه این خدمات توسط جوامع بشری استفاده می¬شوند ولی به طور کامل شناخته نشده اند. ارزش¬گذاری اقتصادی آنها می تواند راه موثری برای فهم فواید چندگانه این قبیل خدمات باشند. در این پژوهش، ارزش اقتصادی کارکرد حفظ آب و خاک توسط پوشش¬گیاهی در اکوسیستم¬های طبیعی حوضه آبخیز سدگلپایگان استان اصفهان برآورد شده است. بدین منظور از روش scs برای کمی سازی کارکرد حفظ آب و از روش mpsiac برای کمی سازی کارکرد حفظ خاک استفاده گردیده است. برای نشان دادن نقش پوشش¬گیاهی در حفظ و نگهداری آب و خاک و جلوگیری از هدر رفتن آنها، سه سناریو برای منطقه تعریف گردید که شامل 1- پوشش¬گیاهی منطقه به طور کامل حذف شود، 2-پوشش¬گیاهی منطقه به میزان 10درصد افزایش یابد، 3-پوشش¬گیاهی منطقه به میزان 20درصد افزایش یابد و سپس با استفاده از دو مدل scs و mpsiac میزان تأثیر هر یک از سناریوها بر وضعیت رواناب و فرسایش و رسوب محدوده مورد مطالعه تعیین شد. نتایج نشان می دهند پوشش¬گیاهی باعث افزایش تلفات اولیه و کاهش شماره منحنی شده و در وضع موجود توانسته است 13/13میلیون متر مکعب آب و 96/67483 مترمکعب خاک را حفظ کند. همچنین در سناریو 2 و 3 پوشش¬گیاهی 24/5 و 70/9 میلیون مترمکعب آب و 84/34814 و 76/65700 مترمکعب خاک را حفظ و از هدر رفت آن جلوگیری خواهد کرد. به منظور برآورد ارزش اقتصادی کارکرد حفظ آب و خاک از رویکرد هزینه جایگزینی استفاده شده و هزینه¬های لازم برای نگهداری آب و خاک و جلوگیری از هدر رفت آنها براساس هزینه¬های احداث سازه¬های مصنوعی در منطقه محاسبه گردیده است، که در اینجا هزینه احداث سد خاکی برای حفظ آب و سد گابیونی برای به تله اندازی رسوبات در زیر حوضه قرقن (یکی از زیر حوضه¬های سدگلپایگان) مربوط به سال 1378 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ارزش¬گذاری نشان می دهد هر هکتار از اراضی محدوده مطالعاتی در وضع موجود قادر است سالانه 43/123 مترمکعب آب و 63/0 مترمکعب خاک به ارزش 35000 و 18000ریال در خود نگه داشته و از هدر رفت آن جلوگیری نماید، لذا هر هکتار از اراضی منطقه ارزشی معادل 4320050 و 12/11419 ریال از حیث نگهداشت آب و کنترل فرسایش خاک خواهد داشت. همچنین در سناریو2 و3 هر هکتار از اراضی منطقه قادر خواهد بود سالانه 31/49 و 23/91 مترمکعب آب و32/0و 61/0 مترمکعب خاک را در خود نگه دارد. بنابراین هر هکتار از اراضی از حیث نگهداشت آب ارزشی برابر با 1726002 و 3193142 ریال و از حیث کنترل فرسایش ارزشی برابر با 10/5891 و 38/11117 ریال خواهد داشت. نتایج بدست آمده گویای اهمیت و نقش قابل توجه اکوسیستم¬های مرتعی در حفظ آب و خاک بوده و می¬تواند در برنامه¬ریزی¬های عملیات اصلاحی و کنترل روند تخریب اراضی به کار گرفته شود