نام پژوهشگر: محمد جواد هراتی

توسعه و چالش های هویتی در ایران معاصر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  محمد جواد هراتی   محمدرحیم عیوضی

بررسی رابطه دو متغیر توسعه و هویت و تأثیر فرآیند توسعه بر شکل گیری چالش های هویتی در ایران معاصر ، موضوع رساله حاضر است. نظریه پردازان توسعه بر این باورند توسعه فرآیندی است که تغییراتی در عرصه اجتماعی ایجاد نمود و موجد چالش ها و بحران هایی در جامعه است که از جمله این چالش ها و بحران ها در موضوع هویت مطرح می باشد. البته برخی از نظریه پردازان توسعه بر این باورند که چالش ها ی مذکور امکان حل شدن و تبدیل شد ن به فرصت را دارند . اما سئوال اصلی رساله این است که چرا چالش های هویتی در فرآیند توسعه در ایران معاصر حل نشده و بستر کمتری برای تبدیل شدن به فرصت پیدا نموده اند وهمواره زمزمه تهدید را سر داده است. رساله حاضر با بررسی مقایسه ای فرآیند توسعه در دو مقطع تاریخی ایران «عصر پهلوی دوم و عصر جمهوری اسلامی» در تلاش برای تبین عمده ترین دلیل این امر می باشد . در مقایسه دو دوره عصر پهلوی دوم و جمهوری اسلامی ایران ، تفاوت های اساسی در عرصه های گوناگون دیده می شود که از جمله آن می توان به تفاوت در ساختار سیاسی، فرهنگی و رویکرد سیاست مداران دو دوره به مقوله پیشرفت اشاره نمود . با عنایت به این تفاوت های اساسی ، دو مقطع مذکور می توانند نمونه های خوبی برای مقایسه و نتیجه گیری بهتر باشند. در عین تفاوت های بنیادین، می توان به تشابه ها در رابطه با موضوع توسعه و هویت اشاره نمود . از جمله این مشابهت ها می توان به شرایط اقتصادی و اجتماعی و ضرورت های طرح موضوع توسعه ،نوع الگو های استفاده شده در توسعه و برخی پیامد های ناشی از فرآیند توسعه اشاره نمود . از جمله این پیامد ها می توان به ورود ارزش های اجتماعی جدید، تغییرات فرهنگی و چالش ها هویتی اشاره نمود. هر چند در هر دو مقطع تاریخی تلاش هایی در راستای هویت سازی صورت گرفته است اما تلاش برای هویت سازی نیز نتوانست چالش های هویتی را حل نموده و به فرصت تبدیل نمایند . حاصل این امر در عصر پهلوی ، بحران هویت و در عصر جمهوری اسلامی ، چالش هویتی است که در صورت تبدیل نشدن به فرصت ،بستر تبدیل شدن به تهدید برای آینده انقلاب اسلامی را فراهم خواهد نمود . نگارنده در پاسخ به پرسش اصلی رساله با مقایسه شرایط مختلف در دو دوره ، اینگونه استدلال می کند که عدم مفهوم سازی و نظریه پردازی و همچنین استفاده از الگو های بیرونی توسعه و تقلید گرایی، عمده ترین دلیل حل نشدن چالش های هویتی و تبدیل نشدن آنها به فرصت در ایران معاصر بوده است . با عنایت با استدلال فوق برای بیرون آمدن از وضعیت موجود، ابتدا می باید مفهوم سازی و نظریه پردازی نموده و در راستای تدوین الگویی برای پیشرفت گام برداشت. در این راستا توجه به الگویی جایگزین توسعه به منظور رسیدن به پیشرفت پیشنهاد می گردد که نگارنده آن را "الگوی تعالی و پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران" نامیده است . به منظور ارائه پیشنهاد هایی در راستای تدوین الگوی مذکور منابعی را می باید مورد مطالعه قرار دادکه عبارتند از: منابع اسلامی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، و دیدگاه های بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر انقلاب اسلامی. با مطالعه این منابع می توان به بایسته های الگوی تعالی و پیشرفت اشاره نمود. در بحث از این بایسته ها، چند موضوع محوری قابل ذکر است که عبارتند از :عدالت محوری بر مبنای آموزه های اسلامی، مدیریت فرهنگی، هویت سازی و تولید علم. الگوی تعالی و پیشرفت می تواند به عنوان الگویی به منظور پیشرفت و اعتلای انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار گیرد.