نام پژوهشگر: رقیه رمضان زاده عالیزمینی

مقایسه روان بنه های سازش نایافته اولیه و رگه های شخصیتی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، وسواسی- بی اختیاری، و گروه غیربالینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  رقیه رمضان زاده عالیزمینی   فرزین رضاعی

اختلات شخصیت باعث اختلال در عملکرد زندگی افراد شده، و حالتی مزمن و پیچیده دارد. همچنین عامل زمینه ساز اختلالات روانپزشکی متعددی هستند. روان بنه ها در هسته مرکزی اختلالات شخصیت قرار می گیرند و الگوهای رفتاری ارائه شده در کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی ((dsm عمدتاً پاسخ هایی به روان بنه های مرکزی هستند. هدف این مطالعه بررسی روان بنه های سازش نایافته اولیه و رگه های شخصیتی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، وسواسی-بی اختیاری، و مقایسه ی آنها با جمعیت غیربالینی است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تحقیق علی- مقایسه ای است که بر اساس نمونه در دسترس، شامل 25 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، 25 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-بی اختیاری، و 25 نفر از جمعیت غیربالینی، انتخاب شدند. همه آنها آزمون روان بنه های سازش نایافته اولیه- فرم کوتاه و پرسشنامه رگه های شخصیتی نئو- فرم کوتاه را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری manova و آزمون های تعقیبی، و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های این پژوهش تفاوت دو گروه بالینی را با گروه غیربالینی در بیشتر روان بنه ها و نیز در رگه های شخصیتی نشان داد. بیماران با اختلال شخصیت مرزی نسبت به بیماران اختلال شخصیت وسواس-بی اختیاری روان بنه های سازش نایافته بیشتری داشتند و این دو گروه بالینی در مقایسه با گروه غیربالینی به لحاظ روان بنه سازش نایافته در شرایط روانی پائین تری (نامناسب تری) قرار داشتند. به لحاظ رگه های شخصیتی بر اساس آزمون 5 عاملی شخصیتی نئو، در رگه روان آزرده گرایی گروه بیماران اختلال شخصیت مرزی (bpd) سطح بالاو گروه بیماران اختلال شخصیت وسواس-بی اختیاری (ocpd) در رگه وظیفه شناسی سطح بالاتری نسبت به گروه های دیگر قرارگرفتند. در سه رگه برونگردی، گشودگی در برابر تجارب، و توافق جویی گروه غیربالینی نمره بالاتری کسب کردند. نتایج به طور کلی تفاوت معنادار دو گروه بالینی با گروه غیر بالینی را در روان بنه های سازش نایافته اولیه و رگه های شخصیتی نشان می دهد که با توجه به یافته ها به نظر می رسد که مطالعه روان بنه ها یکی از روش های کارآمد برای پی بردن به عوامل زیربنایی مرتبط با مشکلات شخصیتی است.