نام پژوهشگر: مهدیه رحمانیان
حمیده نبات ریز مهناز علی اکبری دهکردی
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی زوجدرمانی مبتنی بر دلبستگی بر ترس از صمیمیت و بخشش زوجین متأهل صورت گرفته است. روش : جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر تهران بود. ازبین زوجین مراجعه کننده به خانه های سلامت دو منطقه از شهرتهران ، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، ابتدا 60 زوج انتخاب شدند. پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان جهت غربالگری، توسط زوجین تکمیل گردید. از این تعداد 40 زوج دارای سبک دلبستگی ناایمن بودندکه باتوجه به معیارهای ورود و یکسان سازی که در نظر گرفته شد (سن، تحصیلات، شغل، مدت زمان ازدواج)، 30 زوج انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 زوج گروه آزمایش و 15 زوج گروه کنترل). ابزار گردآوری دادهها: مقیاس ترس از صمیمیت، پرسشنامه ی بخشش انرایت و گروه مطالعات تکامل انسانی (1997) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره (آنکوا) و تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در میزان ترس از صمیمیت، بخشش و مولفههای آن تفاوت معنادار وجود دارد (01/0p?). به این معنی که زوج درمانی مبتنی بر دلبستگی برکاهش ترس از صمیمیت وافزایش بخشش زوجین موثر است. نتیجه گیری: آن چه اهمیت دارد این است که طبق نتایج بدست آمده، آموزش زوج درمانی مبتنی بر سبک دلبستگی، میزان صمیمت (هیجانی ، عقلانی ، جنسی ، جسمانی ، ارتباطی ، اجتماعی ، تفریحی ، روانشناختی ، معنوی ) و بخشش (شناختی ، رفتاری ، عاطفی ) را افزایش داده و علاوه بر آن بر تغییر سبک دلبستگی موثر بوده است و لذا این نوع زوج درمانی با توجه به ماهیت آن ، بسیار کارآمد و نویدبخش است .
نپتون ویسه تهرانی محمد اورکی
موضوع : اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر روی کاهش نشانه ها وبهبود عملکرد اجرایی کودکان مبتلا به adhd 6 تا11 سال شهر تهران هدف تحقیق : هدف وانگیزه این پژوهش اثربخشی نوروفیدبک برروی کاهش نشانه ها و بهبود عملکرد اجرایی کودکان بیش فعال وکمبود توجه میباشد واز آنجائیکه این کودکان جهت رفع علائم و کنترل اختلال خود وبهبود آن از داروهای محرک زا استفاده میکنند . ولی از آجائیکه مصرف دارو در بلندمدت موجب عوارض جانبی بسیار میباشد ، شاید با استفاده از این روش بتوان بصورت بی زیان از نشانه های رنج آور خود رهایی یابند . نمونه گیری وروش کار : طرح پژوهش از نوع آزمایشی بالینی و 8 کودک مبتلا به بیش فعالی و کمبود توجه برپایه معیارهای dsm-iv-tr به روش تصادفی ساده در دو گروه دختر و پسر انتخاب شدند . ارزیابی بصورت پیش آزمون وپس آزمون انجام گرفت و هردو گروه پس ازارزیابی اولیه به مدت 30 جلسه وسه روز درهفته به مدت 20 دقیقه آموزش نوروفیدبک برروی این کودکان اجرا شد . وسپس پس از پایان 30 جلسه این کودکان تحت ارزیابی ثانویه قرار گرفتند. ابزار پژوهش : جهت ارزیابی از تست های تشخیصی tova ، پرسشنامه کانرز – فرم والدین - تست های حافظه n-back و وکسلر ( فراخنای ارقام و رمز نویسی ) که جهت سنجش حافظه فعال کاربرد دارند ، مورد استفاده قرار گرفت . تجزیه التحلیل آماری : روش آماری مورد استفاده در این پژوهش از آمار توصیفی ( میانگین وانحراف معیار ) وآمار استنباطی از ( تحلیل کوواریانس چند راهه ) در نظر گرفته شد. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که روش آموزش نوروفیدبک بر بهبود نشانه ها وعملکرد اجرایی این کودکان اثر بخش بوده و همچنین آموزش نوروفیدبک نشان دهنده این بود که ماندگاری اثر درمانی اش نسبتا" قابل قبول و اطمینان بخش تر در برابر درمان دارویی است
سپیده شاهمرادی محمد اورکی
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر نوروفیدبک ودرمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم اختلال وسواس- جبری بود. بدین منظور 12 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواس در هر دو جنس با روش انخاب هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها در 3 گروه 4 نفری در قالب گروه های مداخله (آزمایش 1و2 که تحت تمرین نوروفیدبک ونوروبیوفیدبک بر اساس امواج مغزیشان می باشند) و یک گروه کنترل (که تنها دارو درمانی می شدند) قرار گرفتند. تحقیق حاضر شامل دو متغیر مستقل(نوروفیدبک ونوروبیوفیدبک) و دو متغیر وابسته( کاهش علایم وسواس فکری- عملی و اضطراب) می باشد. مداخله آزمایشی، در قالب 2 پروتکل به اجرا درآمد که به مدت 10 هفته، هفته ای 3 جلسه به صورت یک روز در میان به تمرین پرداختند. افراد جهت اندازه گیری متغیر وابسته در پیش و پس آزمون شرکت کردند.
رخند روحانی نوسر مجید صفاری¬نیا
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته بر کاهش علائم اضطراب و اضطراب انتظار و مولفه های آن انجام گرفته است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری افراد 19-45 سال مبتلا به اضطراب فراگیر شهر تهران بود. نمونه شامل 19 نفر دارای اضطراب فراگیر بود که به صورت هدفمند از بین 70 نفر از دانشجویان تهرانی (1393) با اضطراب بالا انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (9 نفر) قرار گرفتند. در مرحله غربالگری از مصاحبه تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر بر اساس iv dsm- و از پرسشنامه های اضطراب بک (bai) و اضطراب انتظار برای بررسی متغیرهای پژوهش استفاده شد. درمان بیوفیدبک با دستگاه محقق ساخته طی 10 جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش اجرا گردید. دادهها با آزمون های کوواریانس تک متغیره (آنکوا) و کوواریانس چند متغیره (مانکوا) تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل آنکوا نشان داد، دستگاه بیوفیدبک محقق ساخته علائم اضطراب را کاهش داده است (01/0>p). در رابطه با اضطراب انتظار هیچ گونه تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه دیده نشد. در مورد مولفه های اضطراب انتظار نیز هیچ تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه مشاهده نگردید.
مرضیه قاسمی منش محمد احسان تقی زاده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی و مهارت حل مساله بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در سال 94-1393 انجام شد. روش: روش تحقیق دراین پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون -پس آزمون همراه با گروه کنترل است. شرکت کنندگان در این پژوهش 200نفر از دانش آموزان دختر دوره ی دوم دبیرستان شهید باهنر منطقه 11تهران بودند که پرسشنامه اضطراب امتحان (tai) را تکمیل نمودند. از بین دانش آموزان فوق که در این مقیاس نمره بالایی را دارا بودند 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده، سپس در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15نفر) گمارده شدند. جهت اجرای پیش آزمون نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان در هر دو گروه ثبت گردید و برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی آنان ، میانگین کل نمرات آبان ماه آنان ثبت شد. پس از آن گروه آزمایش آموزش مهارت های خودآگاهی و حل مساله را طی 8 جلسه هفتگی (هر جلسه یک ساعت و نیم) دریافت کردند و در پایان دوره جهت اجرای پس آزمون هر دو گروه مجددا آزمون اضطراب امتحان را تکمیل نموده و نمرات اضطراب امتحان آنان بدست آمد. همچنین برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی دانش آموزان هر دو گروه، میانگین کل نمرات بهمن ماه آنان ثبت شد. نتیجه: نتایج تحلیل کوواریانس با استفاده از برنامه نرم افزاری spss-19 نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر اضطراب امتحان وجود دارد (05/0>p) و اضطراب امتحان در گروه های آموزش مهارت خودآگاهی وحل مساله در مقایسه با گرو های کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p) اما تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر عملکرد تحصیلی مشاهده نشد (05/0<p).
فرزانه احمدی مهدیه رحمانیان
مقدمه: محققان معتقدند میزان خلاقیت را با ایجاد محیط مناسب پرورش داد. با توجه به این که دوران کودکی، حساس ترین دور? رشد خلاقیت است، لذا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتار کارآفرینی بر رشدخلاقیت کودکان 4 تا 6 ساله مهدکودک های استان سمنان انجام گردید. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامع? آماری این پژوهش، کلی? کودکان 4 تا 6 سال? مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی استان سمنان که مشمول طرح کارآفرینی و خلاقیت قرار گرفته اند و از این جامعه 30 نفر (15نفرگروه کنترل و 15نفر گروه آزمایش) به شیو? نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. گروه های آزمایش درجلسات مداخله ای آموزش رفتار کارآفرینی بر رشدخلاقیت شرکت کردند ولی گروه کنترل هیچ جلسه مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنام? خلاقیت تورنس استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل از روش های آماری تحلیل کواریانس یکراهه و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، اثربخشی آموزش رفتار کارآفرینانه در فرم نمره گذاری شده توسط والدین در گروه دختران بر نمر? کل خلاقیت (004/0>p) و در گروه پسران بر مولف? انعطاف پذیری (044/0>p) و نمر? کل خلاقیت (002/0>p) معنادار بوده، و در فرم نمره گذاری شده توسط مربیان در گروه دختران بر ابتکار(019/0=p) و بر نمر? کل خلاقیت (004/0>p) و در گروه پسران فقط بر نمر? کل خلاقیت (002/0>p) معنادار بوده است. نتایج تحلیل کواریانس بررسی اثربخشی رفتارکارآفرینی در فرم مربیان نشان داد که آموزش رفتار کارآفرینانه، انعطاف پذیری (252/7=f, 05/0>p) را در گروه دختران افزایش داده است. نتیجه گیری: آموزش رفتارکارآفرینانه بر رشد خلاقیت تاثیر خوبی دارد.یعنی با آموزش رفتار خلاقانه به کودکان، والدین و مربیان دیدگاههای تربیتی روشن و جهت داری که رشد قوه ابتکار و نوآوری کودکان را پشتیبانی و حمایت کند خواهند داشت که می تواند دلیلی بر تقدم و اهمیت موفقیت فرزندان در برخی زمینه ها بر رشد خلاقیت از نظر والدین و مربیان باشد.