نام پژوهشگر: سیاوش تفضلی
سیاوش تفضلی علی اکبر احمدی افرمجانی
"منطق غیرصوری" یکی از زمینه های پژوهشی علم منطق است. هدف منطق غیرصوری، تدوین استانداردها، معیارها و فرآیندهایی برای تحلیل، تفسیر، سنجش، نقد و ایجاد استدلال ها در زبان است. منطق دانان غیرصوری که اغلب مشی پراگماتیک دارند، با رهیافتی غیرصوری و خلاف جریان عمده و رایج پژوهش های منطقی معاصر به مطالعه منطق می پردازند. این پایان نامه به شیوه کتابخانه ای و با موضوعیت نظریات منطق دانان غیرصوری به ویژه رالف جانسون و داگلاس والتون تدوین شده است. فصل دوم پایان نامه حاضر با محوریت دیدگاه جانسون درباره استدلال به بحث درباره فرانظریه و نظریه استدلال وی و نقد او به قیاس و استقرا پرداخته است. فصل سوم به دیدگاه والتون درباره منطق غیرصوری، استدلال، بررسی پراگماتیک استدلال و شاکله های استدلال ورزی اختصاص دارد. این مطالعه با محوریت دیدگاه های دو تن از بانیان و تاثیرگذارترین چهره های این رشته شکل گرفت، امّا کوشش شد در کنار معرفی نظرات ایشان به دیدگاه های برخی دیگر از افرادی که به ویژه در شکل گیری مفهوم ابتدایی منطق غیرصوری موثر بوده اند اشاره شود. به طوری که مورد اشاره خود منطق دانان غیرصوری نیز هست، منطق غیرصوری تا تبدیل شدن به زمینه ای مطالعاتی با مرزهای دقیق و روشن و جامعه پژوهش گران منسجم و شکل گرفته، آن چنان که در مورد منطق صوری شاهد آن هستیم، راه درازی پیش رو دارد. در مجموع، جانسون تلاش بیشتری برای نظریه پردازی در حوزه منطق غیرصوری انجام می دهد و از سوی دیگر والتون می کوشد با بحث درباره بستر استدلال ورزی، معرفی انواع نمونه های قالب استدلال و شاکله های استدلال ورزی، نمایی کلی از منطق غیرصوری ارائه دهد. هر دو این منطق دانان جریان ساز در حیطه منطق غیرصوری به جنبه انتقادی استدلال و نقش هر دو طرف مخاطب و استدلال ورز تاکید دارند. امری که با توجه به انتظار منطق دانان غیرصوری در کاربرد روزمره این رشته برای استدلال ورزی معقول به نظر می رسد. هم جانسون و هم والتون، نوع سومی از استدلال را در کنار انواع رایج و شناخته شده قیاسی و استقرایی پیش می نهند. این پایان نامه اولین مطالعه فارسی درباره منطق غیرصوری است و مطالعات بیشتر در باب نظریات سایر منطق دانان این حوزه می تواند به روشن تر شدن ابعاد منطق غیرصوری برای جامعه فلسفه و منطق کشورمان یاری رسان باشد.