نام پژوهشگر: فائزه کوهساریان
فائزه کوهساریان مهبود فاضلی
پیش از پیدایش صورتگرایی ، هر آنچه در ادبیات و نقد ادبی رواج داشت ، نویسنده محور و آمیخته به شرایط تاریخی و اجتماعی وی بود . پس از ظهور این مکتب ، نویسنده محوری کنار گذاشته شد و متن محوری معیار نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفت و چون متن ، برساخته زبان است ، رویکردی زبانشناختی بدان کاملاً قابل قبول است . این رساله به بررسی فرم – مهمتریـن ویژگی یک اثـر ادبی از دیدگـاه فـرمالیست ها – می پردازد . برای این مقصود ، نخست در بخش قاعده افزایی ، انواع توازن های آوایی ، واژگانی و نحوی که شامل انواع تکرارها است ، بررسی شده و سپس به نحوه بهره گیری عطار از این عناصر به صورت هنجارگریزی معنایی و نحوی در مثنوی خسرونامه و تأثیر آنها پرداخته شده است که به نظر می آید عطار با به کار بردن این عناصر توانسته است به ویژگی های زبانی خاصی که شعر او را از آثار دیگـر شاعران متمایـز و به آثار دیگرش خصوصاً الهی نامه نزدیک می کند ، دست یابد . او با استفاده از الگوهای تکرار و هنجارگریزی ها توانسته است در فرم عمودی شعر ، انسجام و پیوستگی را ایجاد کند و کلیتی سازمان یافته از آن ارائه دهد . واژه های کلیدی : خسرونامه ، عطار ، فرم ، توازن ، قاعده افزایی ، هنجارگریزی و روایت .