نام پژوهشگر: زهرا کشاورزی
زهرا کشاورزی عباس قلتاش
چکیده هدف از این پژوهش بررسی میزان توجه به مولفه های تکثرگرایی فرهنگی در کتب درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی ایران بوده است. در این پژوهش از روش توصیفی جهت مشخص نمودن مولفه های تکثرگرایی فرهنگی واز روش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل کتب درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش تحلیل محتوا، کتب درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی بود که کل جامعه، برای مطالعه انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه های تحلیل محتوای کتب درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی بود که پس از مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی، تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و حوزه فرهنگ تعیین گردید و پایایی ابزار نیز از طریق اندازه گیری های موازی به دست آمد که ضریب توافق بین اندازه گیری های مستقل 81/0 بدست آمد که نشان از پایایی ابزار دارد. واحد تحلیل، جملات مندرج در متن کتب درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی بوده است. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارت بودند از اینکه در کتب درسی تعلیمات اجتماعی در مجموع 18/8 درصد به مولفه های تکثرگرایی فرهنگی توجه شده است که در پایه اول راهنمایی 35/10 درصد، در پایه دوم راهنمایی 7/4 درصد و در پایه سوم راهنمایی 14/10 درصد به مولفه های تکثرگرایی فرهنگی توجه شده است. در کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی 56/6 درصد به بعد شناختی، 62/0 به بعد عاطفی و 1 درصد به بعد عملکردی توجه شده است که بیشترین میزان توجه مربوط به بعد شناختی در ارتباط با مولفه های تکثرگرایی فرهنگی بوده است. کلید واژه ها: تکثرگرایی فرهنگی، کتاب درسی، تعلیمات اجتماعی، دوره راهنمایی
زهرا کشاورزی عباس عصاری آرانی
چکیده مبحث توسعه که یکی از موضوعات گسترده در اقتصاد به شمار می رود در اواسط دهه 1980، جهش مناسبی را به سوی کمال آغاز کرد و به مفهوم فراگیر توسعه پایدار پیوند خورد. اصطلاح توسعه پایدار را می توان ترکیبی از دو واژه اغلب متضاد پیشرفت اقتصادی - صنعتی و کیفیت زیست محیطی دانست که دو جنبه ی متفاوت را در یک نماد متحد می سازد. هر چند توسعه پایدار از جنبه های مختلف قابل بررسی است لکن برخی محققین محوریت اصلی در توسعه پایدار را در بخش محیط زیست می دانند که به تبع آن توجه به بخش انرژی و نقش آن در توسعه و پیشرفت جوامع امری انکار ناپذیر است. در همین راستا پایداری انرژی را می توان نگاه موازی به حال و آینده در ارتباط با مکانیسم های تأمین و مصرف انرژی دانست. یکی از چالش های برنامه ریزی در راستای توسعه پایدار انرژی، هدف گذاری کمّی در برنامه های توسعه ملی به عنوان ابزاری عملی برای نظارت بر چگونگی پیشرفت در مسیر پایداری است. این امر ناشی از مبهم و غیر دقیق بودن مفهوم کیفی توسعه پایدار و ابعاد گسترده و چند وجهی این مضمون می باشد؛ که فرمول بندی ریاضی، استدلال، کنترل و تصمیم گیری در مورد آن را دشوار می سازد . بر مبنای این ملاحظات در این تحقیق، منطق فازی که منطق حاکم بر مجموعه های مبهم است، برای برآورد یک شاخص ترکیبی در حوزه پایداری انرژی به کار رفته است . روند شاخص ترکیبی پایداری انرژی که در حقیقت ابزاری برای سنجش و مقایسه حرکت کلی به سوی اهداف پایداری انرژی است به کمک بسته نرم افزاری matlab و برای دوره زمانی 1387-1370 برای ایران تخمین زده شده است . برای این منظور تعداد 8 متغیر به عنوان مولفه های توضیح دهنده پایداری در زمینه های الگوی تولید و مصرف انرژی، امنیت انرژی، دسترسی به انرژی، قدرت پرداخت و تغییرات آب و هوا (اثر co2) مورد استفاده قرار گرفته است که در قالب یک سیستم فازی سه لایه ای ، ابتدا به ابعاد اصلی پایداری انرژی یعنی بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تبدیل و در نهایت با ترکیب این سه بعد، شاخص نهایی ترکیبی پایداری انرژی به دست آمده است . نتایج حاصل از برآورد مدل برای دوره مذکور ضمن نمایش روند نزولی از پایداری انرژی در ابعاد اقتصادی و زیست محیطی و سیر صعودی در بعد اجتماعی آن، در کل حاکی از روند نزولی شاخص ترکیبی پایداری انرژی برای ایران می باشد.
زهرا کشاورزی رضا سیمبر
استراتژی کلان آمریکا در هزاره سوم بسیار متفاوت با استراتژی این کشور در قرن بیستم می¬باشد. بنابراین، استراتژی کلان تدافعی محور که بازتاب جنگ سرد بود جای خود را به استراتژی کلان تهاجمی که متناسب با دوران هژمونی و عصر تک قطبی می¬باشد، داده است. شورای امنیت، به عنوان رکن اجرایی سازمان ملل متحد، در دوره زمانی پس از جنگ سرد به عنوان بازوی قدرتی آمریکا عمل می¬کند، در این راستا، آمریکا با همراه سازی شورای امنیت با خود، به کشورهایی که هم مقابله با آنها مشکل است و هم بازدارندگی به همراه دارند اجازه نخواهد داد که استیلای جهانی آن را با مخاطره روبرو سازند. ایران از دید آمریکا سیاست به چالش کشیدن رفتار-های دوگانه غرب و نظم حاکم جهانی را در پیش گرفته است و به دنبال تلاش برای دستیابی به فناوری هسته¬ای است. لذا، آمریکا تلاش می¬نماید از راه تهدید و تحریم¬های یک جانبه وچند جانبه علیه ایران و نیز با تحت فشار قرار دادن شورای امنیت، در جهت هم سو شدن با اهداف خود، با چالش هایی که امنیت بین المللی و منافع ملی آن را با مخاطره روبرو ساخته است به مبارزه بپردازد. در این پژوهش، پس از ارائه تاریخچه¬ای از روابط آمریکا و شورای امنیت در دوران پس از جنگ سرد به بیان چارچوب تئوریک در قالب رئالیسم تهاجمی پرداخته می¬شود. و سپس بحران¬های متعددی که شورای امنیت و آمریکا پس از جنگ سرد در آن نقش ایفا کرده¬اند را مورد بررسی قرار می¬دهیم و در پایان تحریم¬های آمریکا و شورای امنیت علیه ایران مورد تحلیل قرار می¬گیرد. واژگان کلیدی: سیاست خارجی آمریکا، پسا جنگ سرد، شورای امنیت، بحران¬های بین المللی، تحریم¬های ایران، پرونده هسته¬ای