نام پژوهشگر: زهرا حسن زاده

بررسی شیوع علایم سندرم پیش از قاعدگی و ارتباط آن با سبک غذایی در دانش آموزان دبیرستانی زاهدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1389
  زهرا حسن زاده   نورمحمد بخشانی

در پژوهش حاضر که در میان ??9 نفر از دانش آموزان نوجوان شهر زاهدان اجرا شد ،??? % افراد درجات مختلفی (متوسط تا خیلی شدید) از حداقل یک نشانه سندرم پیش از قاعدگی را گزارش کردند. ??? نفر (%?/??) از افراد نمونه مورد بررسی دارای ملاک های acog برای pms بودند که از این میان ?? نفر (%?/??) آنها ملاک های dsm-iv برای pmdd را نیز داشتند . شایعترین علائم روانی گزارش شده با شدت متوسط تا خیلی شدید بترتیب خستگی و بی حالی ، اضطراب و نگرانی ، تغییر اشتها ، اشکال در خواب و کاهش علاقمندی به روابط اجتماعی و کار و شایعترین علائم جسمانی گزارش شده بترتیب درد پستان، دل درد، کمر درد ، درد مفصل یا عضله و درد دست و پا بودند. در بین مواد غذایی تنها میانگین های مصرف ماهیانه میوه و سبزیجات گروه غیر مبتلا بطور معناداری بیشتر از میانگین مصرف در گروه مبتلا بود و تفاوت معنا داری در سایر مواد غذایی مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که شدت نشانه ها در گروه سنی?? سال در مقایسه با گروه سنی ?? سال و بالاتر بطور معناداری بیشتراست(??/? (p?

بررسی تطبیقی مباحث عدم و احکام آن از منظر ابن سینا و ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  زهرا حسن زاده   فروغ السادات رحیم ‍پور

وجود، تنها چیزی است که می توان برای آن مصداقی واقعی یافت و در مقابل وجود، عدم است که هیچ مصداق و محکی ای در خارج ندارد و تنها در ذهن است که می توان برای آن، مصداقی در نظر گرفت، زیرا مفهوم آن در ذهن موجود است، به تبع احکام و لوازم مربوط به وجود، عدم نیز احکامی دارد که هرکدام از این احکام در فلسفه و منطق، جایگاه مخصوص به خود را دارند. برخی مواضعی که می توان در آنها به احکام عدم پرداخت عبارتند از: مواد ثلاث، حدوث و قدم، اعاده معدوم، هیولا، مسئله شرور و ... در مبحث مواد ثلاث، به موازات هر یک از مفاهیم سه گانه وجوب و امکان و امتناع، احکامی مرتبط با عدم وجود دارد. حکمی که ابن سینا و ملاصدرا در ارتباط با عدم در زمینه وجوب صادر کرده اند این است که « درساحت ربوبی، عدم راه ندارد.» این دو فیلسوف در زمینه امکان نیز احکامی را مرتبط با عدم ذکر کرده اند، از جمله عدمی بودن مفهوم امکان، مسبوق به عدم نبودن وجود مفارقات، عدم تناقض در این قضیه که ماهیت از حیث ذاتش نه موجود است و نه معدوم و ... درباره ماده امتناع نیز هر دو فیلسوف به اختصار احکامی را صادر کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا درباره این مسئله که حادث، مسبوق به چه نوع عدمی است، به اظهار نظر پرداخته و حدوث را به دو قسم زمانی و ذاتی تقسیم کرده اند. در بحث اعاده معدوم، هر دو فیلسوف، اعاده معدوم را ممتنع دانسته و معتقدند معاده جسمانی اعاده جسمهای معدوم شده دنیوی نیست. این دو فیلسوف معتقدند که هیولا قوه محض است و به همین علت به عدم بسیار نزدیک است. تنها تفاوت هیولا با عدم در این است که هیولا نحوه ای از وجود را دارد که همان قوه محض بودن است، اما عدم هیچ گونه وجودی ندارد. ابن سینا و ملاصدرا شر را عدمی دانسته و بر این عقیده اند که شر عدم ملکه است. احکام عدمی دیگری که دو فیلسوف در آنها با هم، اتفاق نظر دارند، عبارتند از احکامی در زمینه منطق، چگونگی علم به معدوم و عدم امتیاز و عدم علیت میان اعدام. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از احکام مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظرهایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خواهیم پرداخت.

ساخت و بررسی خواص فیزیکی پلی آنیلین به عنوان حسگر شیمیایی گاز آمونیاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده مهندسی شیمی 1391
  زهرا حسن زاده   امیرحسین نوارچیان

تشخیص و شناسایی گازهای آلاینده همواره موضوعی مهم و اساسی در صنایع و به ویژه صنایع پتروشیمی بوده است. خطرات ناشی از مواد شیمیایی و گازهای سمی سالانه موجب مسمومیت و حتی مرگ بسیاری از انسان ها، جانوران و گیاهان می شود. حسگرهای شیمیایی گاز بر پایه پلیمرهای رسانا با توجه به خواص ویژه ی آن ها در طی چند دهه ی اخیر رشد چشمگیری داشته است. ساخت آسان، مواد اولیه ارزان، پایداری مناسب و خواص حسگری و انتخاب پذیری این مواد باعث استقبال پژوهشگران و صنعتگران از حسگرهای پلیمری شده است. در این تحقیق از پلی آنیلین که پلیمری رسانا است به عنوان حسگر گاز آمونیاک استفاده شده است. به علت وجود عوامل سنتزی تأثیرگذارِ بسیار، در خواص رسانشی و حسگری پلی آنیلین، پس از تحقیقات اولیه و مرور مقالات علمی از بین تمامی عوامل چهار عامل دما (صفر، 20 و 60 درجه سانتی گراد) و زمان واکنش (1، 2 و 4 ساعت)، نسبت مولی مونومر به اکسیدکننده (2، 4 و 6) و نوع اسید مصرفی (hcl، hno3 و amps) در محیط سنتز، به عنوان عوامل مهم تر انتخاب شده اند. پس از انتخاب عوامل و سطوح آن ها، با استفاده از طراحی آزمایش ها به روش تاگوچی نتایج و اثر این عوامل بر پاسخ هایی همچون میزان بازده واکنش، میزان رسانش لایه نازک پلیمری و میزان تغییرات رسانش لایه نازک پلیمر در حضور گاز آمونیاک مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه ها از روش پلیمریزاسیون با هم زدن شدید سنتز شده اند. نتایج نشان داد که تمام عوامل انتخابی بر میزان بازده موثر هستند و برای رسیدن به بیشینه بازده نیاز است تا از یک اسید قوی (hcl) در زمان پلیمریزاسیون بالا (4 ساعت) و دمای کم (صفر درجه سانتی گراد) استفاده شود. همچنین غلظت بالای اکسیدکننده به مونومر به افزایش بازده کمک خواهد کرد. اگرچه طبق آنچه که سایر پژوهشگران هم گزارش کرده اند حتی در شرایط بهینه نیز بازده واکنش در تولید پلی آنیلین چندان بالا نیست. از بین عوامل ذکر شده تنها عامل نسبت مونومر به اکسیدکننده عامل غیر مهم برای تأثیر گذاری بر خواص رسانشی بوده است و سایر عوامل تأثیر بسزایی در میزان رسانش نمونه ها داشته اند. بطوریکه با انتخاب یک اسید قوی (hcl) و یک زمان میانه (2 ساعت) برای سنتز پلیمر و دمای بالای واکنش (c?60) می توان به حداکثر رسانش دست پیدا کرد. در حضور گاز آمونیاک تنها عامل مهم برای تأثیر بر تغییرات رسانش (نسبت به حالتی که حسگر در تماس با هوا می باشد) نوع اسید بوده است که باعث انتخاب پذیری مناسب این پلیمر برای گاز آمونیاک نسبت به هوا می شود. پاسخ های بدست آمده در این پژوهش در مقایسه با نتایج حاصل از پژوهش های قبلی که در مراجع علمی گزارش شده است پاسخ های مناسب تری بوده اند. همچنین در این پژوهش پلی آنیلین از روش پلیمریزاسیون بین سطحی سنتز شده و از کامپوزیت کردن پلی آنیلین و پلی (وینیل الکل)، لایه نازکی تهیه شده که برای بررسی تغییرات رسانش در برابر گاز دی اکسید کربن از آن استفاده شده است. نتایج نشان داده که این ترکیب پاسخ های مطلوبی در حضور این گاز از خود نشان نداده و لذا پلی آنیلین حسگر مناسبی برای این گاز به نظر نمی رسد. نتایج میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد، پلیمر تولیدی از هر دو روش (هم زدن شدید و پلیمریزاسیون بین سطحی) از لحاظ ریخت شناسی نانو صفحاتی با ضخامت کمتر از nm100 بوده اند.

بررسی تطبیقی رمان «اصل و فصل» سحر خلیفه و «سووشون» سیمین دانشور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا حسن زاده   محمد علی محمودی

چکیده ادبیات تطبیقی حوزه مهمی از مطالعات ادبیات است که به بررسی، تجزیه و تحلیل ارتباط ها و شباهت های بین ادبیات زبان ها و ملیت های مختلف می پردازد. آثار ادبی، بازتاب افکار و فرهنگ هر عصری هستند؛ این آثار در هر جامعه ای فضای روشنی از سیاست و جامعه را ارایه می دهند. رمان بخشی از این آثار ادبی، تبلور افکار نویسنده در آثارش و یکی از حوزه های ادبیات تطبیقی است. زنان نیز با قدرت نویسندگی و تجربه زنانگی خود با مهارت در این عرصه ظاهر شدند و توانستند چهره همه جانبه ای از خود ارایه دهند. سحر خلیفه رمان نویس مشهور فلسطینی نویسنده رمان «اصل و فصل» و دانشور رمان نویس مشهور معاصر ایران، نویسنده رمان «سووشون» است که به تبیین و واگویی ایده ها و افکار عدالت طلبانه و مبارزه با ظلم، استبداد و استعمار پرداخته اند و فکر خویش را در خدمت جامعه به کار گرفته اند. رمان دو نویسنده آینه ی تمام نمای اوضاع سیاسی ـ اجتماعی جامعه و جایگاه زن می باشد. در این پژوهش کوشش شده است، با نفوذ در افکار، احساسات و روحیه ی نویسنده های مورد نظر به فرایند تدبیر و تصرف در خلال آنچه که در میان فرهنگ های ملل مختلف رخ داده است، پرداخته و از نو بازآفرینی شود و با بررسی تطبیقی دو رمان از بعد سیاسی ـ اجتماعی و همچنین جلوه های پایداری و جایگاه زن به روش توصیفی ـ تحلیلی بین دو داستان تفاوت ها و شباهت های دو اثر پرداخته و سیمای واقعی ایران و فلسطین در مرحله ای از تاریخ از لابلای سطور این آثار استخراج شده و به تصویر کشیده می شود.