نام پژوهشگر: سیده مطهره حسینی

اختیارات مادر در سرپرستی فرزندان در نظام حقوقی ایران و چالش های پیش روی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  سیده مطهره حسینی   عزت السادات میرخانی

موضوع سرپرستی و تربیت کودکان، از جمله مسائلی است که به دلیل اهمیت ویژه آن قانون گذاران قوانین و مقررات ویژه ای در حمایت از آنان وضع نموده اند. در نظام حقوقی ایران که ریشه در حقوق اسلام و فقه متعالی امامیه دارد، طفل موجودی است که در همه جوانب حیات خود نیازمند حمایت و پشتیبانی فردی و اجتماعی می باشد. حمایت از اطفال در امور مالی و تربیتی، در فقه امامیه و حقوق ایران با پیش بینی نهادهای ولایت، حضانت، وصایت، قیمومت و امین بر صغار مورد توجه قرار گرفته است. حضانت نهادی مشترک میان والدین است که فقط نگه داری از طفل را شامل می شود. ولایت بر فرزندان، به معنای صاحب اختیار بودن در امور مهم و خصوصاً اداره ی امور مالی آن ها است که در قوانین ایران تا زمانی که پدر و جد پدری حیات دارند، ولایت از کودک با ایشان است و مادر از این جهت سمت و اختیاری نسبت به فرزند ندارد و حتی بعد از فوت آن ها نیز، مادر ولی طفل نمی شود، بلکه فقط تحت شرایطی بعد از فوت شوهر، چنان چه جد پدری حیات نداشته باشد و نیز پدر و جد پدری، در زمان حیات خود، شخصی را به نام وصی تعیین نکرده باشند، مادر در مقام قیم، امور صغار را تحت نظارت دادستان اداره می کند. در این تحقیق به بررسی جایگاه مادر در هر یک از این نهادها، بررسی خلاءها و مشکلات موجود در قوانین و مقررات موجود در رابطه با اختیارات مادر نسبت به کودک و شناسایی رویه های قضایی و بعضاً اداری در ارتباط با اختیارات مادر نسبت به کودک و بررسی میزان انطباق این رویه ها با قوانین و مقررات موجود پرداخته شده است. بررسی قوانین و مقررات در زمینه اختیارات مادر نسبت به کودک نشان می دهد که قرار دادن اختیارات برای اداره ی امور مالی و غیرمالی کودک برای مادری که با فوت شوهر خود حضانت طفل مشترک را به عهده گرفته با مادری که پس از متارکه، حضانت از طریق دادگاه به او واگذار شده یا به طور عملی کودک را نگه داری می کند، ضروری است. ضمناً دادسرای مربوط به امور سرپرستی و محجورین، باید با اصلاح رویه های خود حداقل اختیارات قیم را که قانون بر آن صحه گذارده است، محترم شمارند.

مدل سازی عوامل موثر بر فرسایش شیاری با استفاده از منطق فازی در منطقه احمدآباد مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  سیده مطهره حسینی   کمال الدین ناصری

فرسایش شیاری علاوه بر تخریب خاک و کاهش پتانسیل اکوسیستم های مرتعی، باعث بروز شرایط نامطلوب برای استقرار گیاهان می شود. بنابراین شناخت، مدل سازی و پیش بینی این نوع فرسایش در مدیریت مراتع و منابع طبیعی ضروری به نظر می رسد. ناتوانی بسیاری از مدل های موجود در بررسی ابهامات و عدم قطعیت ها، قیود و متغیرهای زبانی، روابط غیرخطی بین متغیرها، همچنین پیچیدگی و پویایی اکوسیستم های طبیعی، استفاده از منطق فازی را در فرآیندهایی نظیر پیش بینی و مدل سازی فرسایش توجیه پذیر می نماید. با استقرار ترانسکت های 50 متری در دامنه های تپه ماهوری منطقه احمدآباد مشهد با فرسایش شیاری کاملا مشهود، در هر یک از طول های مختلف دامنه، پارامترهای موثر در شکل گیری شیارها شامل: تاج پوشش گیاهی، پوشش سطح زمین، سنگریزه سطح زمین، شن، سیلت و رس موجود در خاک، شیب و اثر مشترک طول شیب و مقدار شیب تعیین شدند. فراوانی شیارها، عرض و عمق آن ها اندازه گیری و اندازه سطح مقطع شیارها با توجه به شکل آن ها، محاسبه شد. نتایج همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 5% نشان داد که فراوانی شیارها در واحد طول با پوشش سطح زمین بیشترین ضریب همبستگی را دارا می باشد (3/0-). ضمن آن که سطح مقطع شیارها در واحد طول با اثر مشترک طول شیب و درصد شیب بیشترین همبستگی را دارا است (3/0+). نتایج حاصل از مدل سازی تغییرات عرض، عمق و سطح مقطع شیارها در طول دامنه با استفاده از تابع ریاضی گامای ناقص، نشان داد که با افزایش طول دامنه، میزان متوسط عمق و سطح مقطع شیارها افزایش یافته و متوسط عرض شیارها ابتدا افزایش و پس از آن کاهش می یابد. سپس با استفاده از آزمون گاما، ترکیب بهینه متغیرهای "درصد سنگریزه سطح زمین"، "اثر مشترک طول شیب و درصد شیب" و "درصد سیلت موجود در خاک" به عنوان عوامل ورودی و "سطح مقطع شیار در واحد طول" به عنوان متغیر خروجی (تابع)، به منظور مدل سازی فازی انتخاب شد. 9 ترکیب متنوع از توابع عضویت به منظور فازی سازی متغیرهای ورودی و خروجی با 5 روش غیر فازی ساز با استفاده از روابط ترکیب ماکزیمم- مینیمم فازی مورد سعی و خطا قرارگرفتند، تا مدلی انتخاب شود که علاوه بر کوچک بودن مقدار ipe، از تعمیم پذیری مناسبی نیز برخوردار باشد. نتایج نشان دادند که روش دفازی کوچکترین ماکزیمم (som) کمترین میزان ipe را در مقایسه با سایر روش ها به خود اختصاص داده است. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده، در مدل سازی فرسایش استفاده از توابع نرم تر نظیر توابع گوسی نتایج بهتری نسبت به توابع شارپ و ساده نظیر ذوزنقه و مثلث به دنبال دارد. اگر تنها سادگی مدل مدنظر باشد ترکیب دو تابع ذوزنقه و مثلث از نتایج بهتری نسبت به استفاده از هر یک به تنهایی، برخوردار است. تابع عضویت گوسی با روش دفازی کوچکترین ماکزیمم به عنوان مدل بهینه در پیش بینی فرسایش شیاری در منطقه احمدآباد مشهد انتخاب شد.