نام پژوهشگر: زینب ناصرعلی
زینب ناصرعلی جعفر دلشاد
بر پژوهشگران و محققان ادب معاصر پوشیده نیست که احمد شوقی جایگاهی منحصر بفرد در دوره معاصر دارد و شعر وی سه دوره را پشت سر نهاده است: دوره اول: زمانی است که شاعر با دربار عثمانی و حاکمش ارتباطی محکم داشت، و او به غیر از پشتیبانی و حمایت از حاکم از وی درخواست می کرد که به مشکلات مردم و اصلاح امرشان اهتمام ورزد. در اواخر این دوره شوقی به ستایش و مدح پیامبر اسلام (ص) روی آورد و از آن حضرت برای امتش که در رنجها و آلامی که در زندگی اجتماعی و سیاسی اش متحمل می گشت، شفاعت می طلبید و آرزوی عزت و سربلندی و سعادت می نمود. دوره دوم: این دوره شامل مدتی است که شوقی در اسپانیا در تبعید بسر می برد؛ و در این زمان احساساتی چون دلتنگی و اشتیاق برای وطن، احیاء مجد و شکوه از میان رفته مسلمانان و... بر وی مستولی گشت و در اشعارش سعی در احیاء و بازگرداندن عزت و سربلندی های پیشین مسلمانان داشت، باشد که بدین وسیله اراده هایشان را بر انگیزد و آنان را برآن دارد تا برای بازگرداندن آن مجد و شکوه و تمدن درخشان بپاخیزند. دوره سوم: و آن مدت زمانی است که شوقی پس از گذراندن دوره تبعید، در کشورش مصر گذراند شاعر در این دوره در کنار مردم بوده و از حقوقشان دفاع می کرد و موضع گیریهای محکمشان را در مقابل دشمنان به نظم می کشید. شوقی در اشعارش اهداف ویژه ای را دنبال می کرد، که از آن جمله دعوت به جامعه اسلامی، تأیید دولت اسلامی زیر لوای خلیفه است تا از این طریق حکومت اسلامی از حوادثی که ملت را به طوفان مصائب و فجایع سوق می دهد، دور نگاه دارد. شوقی از جمله کسانی بود که در شعرش به مسائلی از قبیل احترام به ادیان و اقلیت های دینی اهتمام می ورزید و به تسامح و تساهل دینی و نیز عدالت اجتماعی فرا می خواند همچنین وی به مسائل اخلاقی اهمیت نشان می داد و از این همه، پیشرفت و ترقی جامعه را در نظر داشت. کلید واژگان: احمد شوقی، حکومت عثمانی، نهضت ادبی، گرایش اسلامی، مصر.