نام پژوهشگر: نیلوفر حق دوست

برآورد مقدار ترسیب کربن توده های دست کاشت و طبیعی دخالت شده در منطقه چمستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1389
  نیلوفر حق دوست   مسلم اکبری نیا

گرمایش جهانی یکی از مهم ترین معضلات زیست محیطی قرن حاضر می باشد؛ و در اثر افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در اتمسفر به وجود آمده است. از طرفی ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه، از طرق مستقیم و غیرمستقیم در افزایش دی اکسید کربن اتمسفری سهیم است. تا کنون یکی از بهترین راهکارهای ارائه شده برای رفع معضل گرمایش جهانی، ترسیب دی اکسید کربن در اکوسیستم های جنگلی می باشد. جنگل های هیرکانی یکی از مهم ترین و با ارزش ترین اکوسیستم های کشور می باشند که می توانند نقش موثری در ترسیب کربن ایفا کنند. از این رو این تحقیق به منظور برآورد و مقایسه مقدار ترسیب کربن تودههای دست کاشت و طبیعی دخالت شده این جنگل ها، در قطعه 34 سری 12 حوزه آبخیز 51 جنگل های شمال کشور واقع در منطقه چمستان انجام گرفت. برای این منظور چهار توده، شامل یک توده طبیعی دخالت شده (بلوط- آزاد) و سه توده دست کاشت (شامل: پلت، توسکا ییلاقی و زربین) انتخاب گردید. در هر توده به صورت تصادفی سیستماتیک 4 پلات تو در تو پیاده، و نمونه های خاک (در سه عمق 15-0، 30-15 و 50-30 سانتیمتری)، لاشبرگ و برخی پارامترهای کمی درختان برداشت گردید. در نمونه های خاک کربن آلی به علاوه 10 فاکتور فیزیکی و شیمیایی دیگر، و در نمونه های لاشبرگ نیز مقدار کربن آلی اندازه گیری گردید. بیوماس درختان نیز با استفاده از معادلات آلومتریک برآورد گردید. مقدار ترسیب کربن کل، در توده طبیعی دخالت شده 21/480 تن درهکتار و در توده های دست کاشت پلت، توسکا ییلاقی و زربین به ترتیب 98/278، 77/258 و 1/205 تن در هکتار برآورد گردید که نتایج بیانگر بالاتر بودن ترسیب کربن توده طبیعی در مقایسه با توده های دست کاشت بودند. در بین توده های دست کاشت، پلت و زربین منجر به افزایش و توسکا ییلاقی باعث کاهش ترسیب کربن خاک در مقایسه با توده طبیعی شده بودند؛ بیوماس توده طبیعی دخالت شده نیز به صورت معنی داری بالاتر از توده های دست کاشت برآورد شد. در مجموع از بین اجزاء مختلف توده (بیوماس درختان، خاک و لاشبرگ) بیشترین سهم از ترسیب کربن را بیوماس به خود اختصاص داده بود. نتایج این تحقیق موید تأثیر بسزای توده های طبیعی دخالت شده منطقه مورد مطالعه در کاهش غلظت co2 اتمسفری می باشد. از این رو علاوه بر افزایش جنگلکاری با گونه های مناسب؛ مدیریت این توده ها (طبیعی و دست کاشت) در راستای حفظ و افزایش پتانسیل ترسیب کربن نیز، گامی موثر در راستای تعدیل بحران گرمایش جهانی خواهد بود.