هدف اصلی این تحقیق تعیین ارتباط کمال گرایی و تحلیل رفتگی در ورزشکاران معلول جسمی- حرکتی بود. به این منظور، 118 ورزشکار معلول جسمی- حرکتی (سن 74/5±83/24 سال، سابقه ورزشی 53/6±43/12 سال و سابقه رقابتی 40/4±39/8 سال) که به بازی های آسیایی گوانجو در سال 2010 اعزام شده بودند، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی برای ورزش (هاس و پراپاوسیس، 2004) و پرسشنامه تحلیل رفتگی ورزشکار (رادک و اسمیت، 2001) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کمال گرایی مثبت در ارتباط معنی دار و منفی با ابعاد و سطح کلی تحلیل رفتگی دارد (05/0?p). ارتباط کمال گرایی منفی با بُعد کاهش احساس پیشرفت (05/0?p)، با سایر ابعاد تحلیل رفتگی و سطح کلی آن از لحاظ آماری معنی دار نبود (05/0< p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها کمال گرایی مثبت پیش بینی کننده معنی دار سطح تحلیل رفتگی است (001/0>p , 741/0- = ? , 13/0= 2r). براساس یافته ها، تقویت منابع ایجاد کننده کمال گرایی مثبت برای پیشگیری از اثرات مخرب تحلیل رفتگی در ورزشکاران معلول جسمی- حرکتی اهمیت دارد.

هدف اصلی تحقیق حاضر، مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهرستان بوکان با تاکید بر فعالیت های ورزشی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقاطع راهنمائی و متوسطه شهرستان بوکان، به تعداد 16252 نفر بودند که تعداد 376 دانش آموز به عنوان نمونه آماری از بین آن ها جهت شرکت در آزمون انتخاب شدند. جهت گرد آوری داده ها در تحقیق حاضر، از پرسشنامه محقق ساخته اوقات فراغت استفاده شد. این پرسشنامه دارای 24 سوال و شامل دو بخش است که بخش اول شامل سوالات مربوط به اطلاعات فردی (بسته- پاسخ) و بخش دوم در برگیرنده سوالات مربوط به تحقیق است که از نوع ( بسته- پاسخ) هستند. پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 82/0 مورد تایید قرار گرفت. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی، مقایسه ای و حال نگر بوده که در آن اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون فریدمن، آزمون یو – مان ویتنی و آزمون کای اسکور مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین اولویت فعالیت های مورد علاقه دختران در اوقات فراغت تفاوت معنی دار وجود داشت(8,dr= 008.= ,sig 0.001 > p)، بین اولویت فعالیت های مورد علاقه پسران در اوقات فراغت تفاوت معنی دار وجود داشت(8,dr= 000= ,sig 0.001 > p)، بین دختران و پسران از نظر گذراندن اوقات فراغت تفاوت معنی داری وجود داشت(2.161- = ,z 002.= ,sig 0.05 >p )، بین دبیرستانی ها و راهنمائی ها در نحوه گذراندن اوقات فراغت شان تفاوت معنی داری وجود نداشت(1.157 - = z , 054.= sig , 0.05 <p )، بین میزان پرداختن به فعالیت های ورزشی در زمان فراغت دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود داشت( 8,dr= 036.= ,sig 0.05 < p)، بین دختران و پسران در دلایل پرداختن به فعالیت های ورزشی تفاوت معنی دار وجود نداشت(0.142 - = z , 872.= sig , 0.05 <p )، و در نهایت بین دختران و پسران در دلایل عدم پرداختن به فعالیت های ورزشی تفاوت معنی دار وجود نداشت(1.142 - = z , 087.= sig , 0.05 <p). کلمات کلیدی: نحوه گذران، اوقات فراغت، فعالیت های ورزشی

هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و سبک رهبری تحول‎آفرین در مربیان ورزشی زن استان گلستان می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مربیان ورزشی زن استان گلستان تشکیل می دهد که از بین آن‎ها 313 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه هوش هیجانی (سیبریاشرینگ، 1986) با اعتبار 84/0، پرسشنامه چند عاملی رهبری (باس و آولیو، 2000) با اعتبار 81/0 و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. نتایج آزمون کلموگروف-اسمیرنوف نشان داد که توزیع متغیرها به صورت طبیعی نبوده است (05/0p<). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ضریب همبستگی اسپیرمن با نرم افزار 17spss انجام گرفت. نتایج نشان داد میانگین هوش هیجانی در آزمودنی ها 43/119 و میانگین نمرات سبک رهبری تحول آفرین 72/2 بود که بین هوش هیجانی و رهبری تحول‎آفرین رابطه مثبت و معناداری (002/0p=، 173/0r=) وجود داشت؛ به این معنی که مربیان زن دارای هوش هیجانی بالاتر بیشتر تمایل به رهبری تحول‎آفرین دارند. همچنین بین خرده مقیاس های خودآگاهی، خودانگیزشی و مهارت‎های اجتماعی هوش هیجانی با همه خرده مقیاس های رهبری تحول‎آفرین (انگیزش الهام‎بخش، تاثیر ایده آل، تحریک ذهنی و توجه فردی) رابطه معناداری یافت شد. از سوی دیگر خرده مقیاس همدلی هوش هیجانی تنها با دو خرده مقیاس رهبری تحول آفرین (انگیزش الهام‎بخش و توجه فردی) رابطه معناداری داشت ولی با تاثیر ایده‎آل و تحریک ذهنی رابطه معنادار نداشت. همچنین خرده مقیاس خودتنظیمی هوش هیجانی با هیچ یک از خرده مقیاس‎های رهبری تحول‎آفرین رابطه معنادار نداشت. واژه های کلیدی: هوش هیجانی، رهبری تحول‎آفرین، مربیان ورزشی زن

از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیق توصیفی- پیمایشی که به شکل میدانی اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد «موانع فعالیت های جسمانی» است که توسط کارول و الکساندریا بر اساس مدل هرمی موانع تهیه و شامل 29 پرسش است(85/0=?). جامعه آماری این تحقیق پرستاران زن بیمارستان های دانشگاه شهید بهشتی تهران که در 24 بیمارستان، با حجم تقریبی 2805 نفر زیر نظر این دانشگاه مشغول به کار می باشد. نمونه های آماری با استفاده از جدول مورگان تعداد 338 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss19 انجام شد.میانگین عوامل بازدارنده :نداشتن همراه با 47/3 بیشترین میانگین، سپس نداشتن وقت با 22/3، کمبود امکانات با 98/2، نداشتن دسترسی با 74/2، مشکلات فردی/ روانی با 32/2، نبود علاقه با 26/2و در نهایت کمترین مقدار مربوط نا آگاهی با میانگین 18/2 بود. میان عوامل بازدارنده و زیر مجموعه های آن (موانع درون فردی، بین فردی و ساختاری) با میزان مشارکت رابطه معنی داری وجود دارد. بین میزان مشارکت و سن در جامعه تحت بررسی با توجه به ضریب همبستگی بدست آمده رابطه معنی داری وجود دارد ولی بصورت معکوس یعنی هر چه سن افراد بالاتر می رود میزان مشارکت آنها کمتر می شود. بین میزان مشارکت افراد در فعالیتهای ورزشی بر اساس میزان تحصیلات در جامعه تحت بررسی اختلاف معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: موانع درون فردی (نداشتن علاقه، ناآگاهی، مشکلات فردی/ روانی) با انگیزه افراد رابطه دارند و از آن طریق می توانند بر میزان مشارکت فرد در ورزش اثر بگذارند. این نتایج از مدل هرمی موانع مشارکت حمایت می کنند و باعث روشن شدن نقش بیشتر انگیزه در این مدل می-شوند.

چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر، رابطه و مقایسه جو سازمانی با سلامت روانی معلمان تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی شهرستان اراک بود. جامع? آماری این پژوهش را کلی? معلمان مدارس شهرستان اراک تشکیل دادند که از بین آنها 490 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کـرافت (1965) و سلامت روانـی گلدبرگ (1979) استفاده شد. روایـی پـرسشنامه ها با بهره گیری از نظرات اصلاحی اساتید متخصص مدیریت ورزشی تعیین شد. پایایی پرسشنامه های جو سازمانی و سلامت روانی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 82/0 و 78/0 به دست آمد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. به منظور تـجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری کلموگروف اسمیرونف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، t مستقل و u من ویتنی در نرم افزار آماری spss استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های این پژوهش نشان داد بین جو سازمانی با سلامت روانی رابطه مثبت و معناداری (022/0=p ، 104/0=r) وجود دارد. همچنین بین مولفه های روحیه گروهی، علاقه مندی و فاصله گیری با سلامت روانی رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد (05/0=p). از طرفی نتایج تـحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های روحیه گروهی، علاقه مندی، فاصله گیری و نفوذ و پایایی واجـد شرایـط پیش بینی سلامت روانی معلمان می باشند. در خصوص مقایسه جو سازمانی و سلامت روانی معلمان تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی نتایج حاکی از آن بود که بین جو سازمانی (005/0=p ، 81/2=t) و سلامت روانی (02/0=p ، 3/2-=z) معلمان تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی تفاوت معناداری وجـود دارد به طوری که معلمان تربیت بدنی در هر دو متغیر از شرایط بهتر و مطلوب تری برخوردار می باشند.

ویژگی های رویدادهای ورزشی، هدف مناسبی را برای تروریسم وهمچنین مسئولیت مهمی را برای مدیران ورزشی جهت برنامه ریزی امنیتی فراهم می آورد. در کنار تروریسم، خشونت طرفداران و ناملایمات طبیعی یکی از مشکلات اخیر در رویداد ها می باشد. یک آّب وهوای غیر قابل پیش بینی می-تواند هرج ومرج زیادی را در استادیوم به وجود آورد. این اتفاق می تواند اثراتی از قبیل تخریب اجتماعی وهرج ومرج اقتصادی به دنبال داشته باشد. نتایج بالقوه از بلاهای غیر قابل پیش بینی در ورزش می تواند شامل هرج ومرج ومرگ میر، ویرانی های زیر بنایی باشد. دو تعریف پایه ای برای تروریسم شامل تروریسم داخلی و تروریسم بین المللی وجود دارد. تروریسم داخلی یک استفاده غیرقانونی وتهاجمی از نیرو وخشونت برپایه های شخصی یا گروهی وبدون سرپرستی خارجی می باشد. تروریسم بین المللی استفاده غیرقانونی از نیرو وخشونت در برابر اشخاص یا کمیته های مشخص به وسیله افراد یا گرو ههای است که ارتباطات مشخصی با نیروی خارجی یا اشخاصی که خارج از مرزهای ملی فعالیت می کنند دارند. . درسال 1996 در المپیک آتلانتا انفجار یک بمب می تواند یک مثال مناسب برای یک تروریسم داخلی باشد که باعث کشته شدن یک نفر و110 نفر زخمی گردید. حادثه 11سپتامبر سال2001 مثالی برای تروریسم بین المللی می باشد. چرا که عوامل به وسیله یک گروه تروریسم خارجی کنترل می گردیدند. رویدادهای ورزشی به عنوان یک ساختار زیربنایی و سرمایه ملی کلیدی شناخته شده است. هدف اصلی فعالیتهای تروریستی تخریب زیر بناهای ساختاری ومنابع کلیدی، مرگ ومیرهای جمعی، تضعیف اقتصادی وضربه زدن به اعتماد وغرور ملی می باشد. از اهداف اولیه تروریسم وارد آوردن زیان به وسیله کشتن وآسیب رساندن به عموم مردم می باشد. دست یافتن به این اهداف کاملاً شدنی است، زیرا هرساله عده زیادی تماشاگر در این رویدادها وجود دارد، علاوه براین ورزش یک صنعت چشمگیر در جهان تخمین زده شده است و یک حادثه در این رویدادهای بزرگ ورزشی می تواند باعث اثرات جبران ناپذیر براجتماعات و محل های برگزار کننده رویداد گردد. انگیزه های تروریسم از قبیل انگیزه های سیاسی شامل تئوریها وایدئولوژی مختلف است. بمب گذاری گروه الشباب وابسته به گروه القاعده در فینال جام جهانی سال 2010 یک نمونه از انگیزه سیاسی تروریسم می باشد، گروههای تروریسم مذهبی خطر ناکترین گروهها بدلیل کشت وکشتار زیادمی باشد. آنها معتقدند که در حال انجام کاری برای خدا میباشند و دریک ماموریت مقدس هستند. انگیزه این افراد برپایه این باور است که آنها پاداش خود را بعد از مرگ خواهند گرفت. بنابراین احتمال انتخاب راه انتحاری در روشهای انجام عملیات این گروهها وجود دارد. حملاتی که بصورت انتحاری می باشند 3% از کل عملیات تروریستی در فاصله بین سالهای 1980 تا2003 شامل شدند که مسئول 48% از مرگ ومیرهای تروریستی می باشد. بنابراین استادیوم های ورزشی اهداف بزرگی برای گروههای تروریست مذهبی می-باشد. گروههای نژادی اغلب شامل گروههای می باشند که اعتقاد دارند از دسته های بالاتر اجتماع می باشند وخود را از بقیه می دانند. اهداف گروه های تروریستی نژادی؛ افراد و یا مکان هایی است که در آن دیگر گروه های نژادی وجود دارند. گروه دیگر گروه تروریستی زیست گرا یا طرفداران محیط زیست هستند. این گروه خواستار توقف پیشرفت پروژه هایی است که به محیط زیست صدمه وارد می آورند. اهداف این گروهها فعالیت ها و یا کسب و کارهایی است که به اعتقاد ایشان به محیط اطراف صدمه وارد می کند. مهیا کردن یک محیط امن ومطمئن یک موضوع همیشگی برای دست اندر کاران رویدادهای ورزشی بوده است. گستردگی روز افزون رویدادهای ورزشی وخصوصیات مربوط به آن، باعث شده که تمام عوامل شرکت کننده در این رویدادها اعم از تماشاگران و ورزشکاران درمعرض خطر بیشتر قرار بگیرند. خطرهای تهدید کننده رویدادهای ورزشی عبارتند از: تروریسم، گروههای تبهکاری، جمعیت های نا خواسته، حمله های شدید وناگهانی، ویرانگری ضعف وناتوانی کادر حراست، حقه بازی، دزدی ودستبرد وناملایمات جوی. تروریسم، به عنوان یکی از رایج ترین خطر های تهدید کننده امنیت ورزشی در محل رویدادها شناخته شده است. امنیت و حراست محیط های ورزشی پیشگیری از خطرها واتفاقها ی پیش روی رویدادها و اماکن ورزشی می باشد. با این حال تاکید بیشتر موضوع ترورسیم، مدیریت جمعیت، بلاهای طبیعی وهمچنین جنبه-های قانونی واقتصادی اجرا کننده های رویدادهای ورزشی به خصوص حائزاهمیت می باشد. دست اندرکاران استادیوم های ورزشی، اندازه گیری های مربوط به امینت و حراست رابه منظور مهیا کردن محیط های به دور از کلیه خطرهای بالقوه اجرا می کند. دو واژه ایمن و امنیت اغلب در جای یکدیگر مورد استفاده قرار گرفتند در صورتکیه دو فعالیت کاملاً جدا ازهم می باشند. درواقع امنیت به حفاظت در مقابل رویدادهای اتفاقی وطبیعی اتلاق می-گردد. از طرفی ایمنی اطمینان از محافظت در مقابل آسیب های عمدی اتلاق می گردد.

هدف این تحقیق بررسی ارتباط ساختار سازمانی با اثربخشی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان مازندران (شامل 14شهرستان) بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارشناسان شاغل در این ادارات تشکیل می دهند که تعدادشان 88 نفر می باشد و حجم نمونه برابر با جامعه آماری تحقیق بوده است. تحقیق حاضر که تحقیقی توصیفی، تحلیلی و از نوع مطالعات میدانی است برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد سنجش عوامل ساختار سازمانی استیفن رابینز (81/0= ?) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی دکتر حمیدی (95/0 = ?) استفاده شده است. روش آلفای کرونباخ که جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها صورت گرفته، ضریب روایی پیچیدگی را (744/0)، ضریب روایی رسمیت سازمانی را (709/0)، ضریب روایی تمرکز سازمانی را (706/0) و ضریب روایی اثر بخشی سازمانی را (836/0) محاسبه نموده که میانگین کل ضرایب برابر با (748/0) می باشد. نتایج بدست آمده در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی و با استفاده از نرم افزار spssمورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد بین میزان پیچیدگی ساختار سازمانی و اثربخشی سازمانی ادارات ورزش و جوانان استان مازندران ارتباط معناداری وجود دارد (05/0< p). بین میزان رسمیت ساختار سازمانی واثربخشی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان مازندران ارتباط معنی داری وجود دارد(05/0<p). بین میزان تمرکز ساختار سازمانی و اثربخشی در ادارات ورزش و جوانان استان مازندران ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0<p ). بین میزانارتباط ساختار سازمانی و اثربخشی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان مازندران ارتباط معنی داری وجود دارد(05/0<p) واژگان کلیدی:ساختار سازمانی، اثر بخشی سازمانی، پیچیدگی، رسمیت، تمرکز

در جهان امروز با گسترش رشته های ورزشی از یک طرف و افزایش انواع معلولیت از طرف دیگر، لزوم ابداع و به کارگیری شیوه های جدید و بهتر جهت ورزش معلولین بیش از پیش احساس می شود. لذا بر آن شدیم تا بخشی از نیازهای ورزشی جانبازان و معلولین ضایعه نخاعی که با کیفیت زندگی آنان در ارتباط بوده را بیان کنیم. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه میزان بهره مندی از امکانات و تجهیزات ورزشی موجود و متناسب با نیاز جانبازان ضایعه نخاعی ورزشکار بر کیفیت زندگی آنان در سطح کشور می باشد. در این پژوهش تعداد 150 نفر از جانبازان ورزشکار ضایعه نخاعی از بین 250 نفر جامعه آماری این تحقیق انتخاب و پرسشنامه های کیفیت زندگی و پرسشنامه محقق ساخته میزان بهره مندی از امکانات وتجهیزات ورزشی را تکمیل نمودند. معیار انتخاب افراد مورد مطالعه، جانبازان ضایعه نخاعی گردنی و کمری که ورزش می کردند و سن آنان بین 25 تا 65 سال بودند. روش تحقیق بصورت توصیفی و از نوع همبستگی و بررسی رابطه بین متغیرها بوده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسن وt-test تک نمونه ای و دو گروه مستقل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای روایی و پایایی کل پرسش های پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان آن 86% در پرسشنامه امکانات و تجهیزات ورزشی و 81% در پرسشنامه کیفیت زندگی محاسبه گردید. نتایج تحقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتیجه گیری مقایسه ای صورت پذیرفت. جانبازان ضایعه نخاعی در سطح کشور از اماکن ورزشی مناسب و استاندارد برخوردار نبوده ولی تجهیزات ورزشی استاندارد متناسب با نیازهای ورزشی جانبازان نخاعی در اکثر باشگاهها در دسترس می باشد. داده های آماری نشان می دهد که از وجود مربیان با تجربه و علمی جهت آموزش گروه های مختلف ورزشی جانبازان نخاعی استفاده نمی شود. برنامه ریزی جهت بهره برداری کمی وکیفی از تجهیزات ورزشی همراه با آموزشهای لازم به گروه های ورزشی جانبازان ضایعه نخاعی صورت نمی گیرد ولی برنامه ریزی منظم در طول سال جهت تمرینات ورزشی جانبازان نخاعی انجام می شود. جانبازان ورزشکار نخاعی از کیفیت زندگی خود در مقایسه با جانبازان غیر ورزشکار رضایت بیشتری دارند. در مجموع بررسی ها نشان می دهد که علیرغم وجود مشکلات جسمی و حرکتی در جانبازان نخاعی ورزشکار و غیر ورزشکار در زمینه سلامت جسمانی و سلامت روانی و کیفیت زندگی و در نهایت سلامت عمومی، پرداختن به ورزش و شرکت در فعالیت های ورزشی باعث کاهش مشکلات جسمی و روانی شده و جانبازان ورزشکار نخاعی به مراتب وضعیت بهتری نسبت به هم نوعان غیر ورزشکار خود داشته که با تحقیقات صورت گرفته در گذشته همخوانی دارد و حاکی از تفاوت معنی دار میان سلامت روانی و جسمانی جانبازان نخاعی که در فعالیت های ورزشی شرکت می کنند، با جانبازان غیر ورزشکار می باشد.

هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر حضور تماشاگران در مسابقات لیگ داخلی بسکتبال و والیبال و فوتبال ایران می¬باشد در دو رشته والیبال و بسکتبا ل پرسشنامه بین بانوان تماشاگر نیز توزیع گردید. تعداد شرکت کنندگان شامل385نفر بودند. تعداد450 پرسش نامه بین شرکت کنندگان توزیع شد که از این میان تعداد 400 پرسش نامه عودت داده شد. با حذف موارد ناقص تعداد 385 پرسش نامه کامل به محقق بازگردانده شد. ویژگی-های دموگرافیک شرکت کنندگان شامل جنسیت، سن، سطح تحصیلات و میزان درآمد بود. ضمناً عوامل موفقیت و پیروزی، حمایت از تیم، حمایت از بازیکنان، حمایت از مربی، حمایت از سطح ورزش، حمایت از ورزش و حمایت از جامعه به عنوان انگیزاننده¬های درونی و ارتقا، تبلیغات رسانه¬ها، رفتار بازیکن، هیجان، زیبایی شناختی، مهارت بدنی ورزشکاران و مدل نقش به عنوان انگیزاننده¬های بیرونی شناخته شدند. و عوامل عدم آگاهی، عدم موفقیت، عدم علاقه از سوی دیگران و نبود کسی برای همراهی به عنوان عوامل بازدارنده درونی معرفی شدند. که عوامل انگیزاننده معرفی شده باعث ترغیب تماشاگر به حضور در مسابقه می¬شد و عوامل بازدارنده معرفی شده نیز باعث جلوگیری از حضور تماشاگر در رویداد می¬شدند. با توجه به یافته¬های محقق عوامل یا بازدارنده¬ها ی بیرونی ویژگی¬های دموگرافیک تاثیری در بروز رفتار مصرف کننده ورزشی نداشتند.

هدف از مطالعه ی حاضر عبارت است از ارتباط علّی نگرش نسبت به تبلیغات از طریق ورزش با ریسک ادراک شده ی مصرف کنندگان ورزش است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه مازندران شهرستان بابلسرکه در نیمسال دوم سال تحصیلی92-91درحال تحصیل بودند که با توجه به هدف تحقیق و استفاده از معادلات ساختاری و ارائه مدل، تعداد300 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه ریسک ادارک شده(کارول،2009) و نگرش نسبت به تبلیغات(رضوی،1390) استفاده شد.روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع روش معادلات ساختاری است. به منظور آزمون فرضیه ها و اهداف از آزمون معادلات ساختاری و به منظور تعیین روایی وپایایی پرسشنامه ریسک ادراک شده از آزمون تحلیلی عاملی تأییدی و آلفای کرونباخ در سطح معنی داری0.05 استفاده شد. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که ویراست فارسی مقیاس براس سنجش ریسک ادراک شده در مصرف کنندگان روایی و پایایی دارد و مدل مفهومی ارتباط علّی نگرش نسبت به تبلیغات از طریق ورزش با ریسک ادراک شده ی مصرف کنندگان ورزش معنی دار نشد

امروزه اهمیت مفهوم برند در خرید مشتریان به حدی است که برخی صاحب نظران از آن به عنوان یک محصول کامل یاد کرده و معتقدند بسیاری اوقات مشتریان در عوض آن ¬که محصولی را خریداری نمایند، برندها را می¬خرند. هر نام تجاری دارای شخصیت خاص خود می¬باشد که آکر (1997) از 42 گویه شخصیت برند، آن ها را در 5 بعد تقسیم بندی کرده است. پژوهش حاضر ارتباط علّی شخصیت برند را با حس نسبت به برند و اعتماد به برند مورد بررسی قرار داد. این تحقیق از نوع علًی و ابزار جمع¬آوری داده¬ها مقیاس محقق ساخته بوده است که بر اساس مدل آکر تدوین شده است و اعتبار آن توسط کارشناسان و متخصصان مدیریت ورزشی مورد تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق 300 نفر از دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی که در سال تحصیلی 1392 مشغول به تحصیل بودند. داده¬های جمع¬آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و نرم¬افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد از میان ابعاد شخصیت برند، بعد توانایی و دوام بر اعتماد و احساس نسبت به برند تأثیر مثبت و معناداری داشت.بعد صداقت و هیجان تأثیر معناداری بر اعتماد و احساس نسبت به برند نداشت و بعد کمال فقط بر احساس نسبت به برند تأثیر مثبت و معناداری داشت. مدل مفهومی تحقیق نشان می¬¬دهد، اعتماد و احساس نسبت به برند تأثیر معنا¬داری بر وفاداری به برند می¬گذارد. این تحقیق پیشنهاد می کند که حضور شخصیت برند منجر به جذب مشتریان وفاداری خواهد شد.

هدف از این تحقیق، ارزیابی هوش¬فرهنگی اعضاء هیأت علمی تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی شرق ایران بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضاء هیأت علمی تربیت بدنی مناطق 7، 9، 10 و 14 دانشگاه آزاد اسلامی (n=102)، می باشند. نمونه تحقیق به علت محدودیت جامعه، به روش سرشماری، با جامعه برابر است. ولی به دلیل محدودیت های در جمع آوری پرسشنامه و گستردگی جامعه از کل پرسشنامه های توزیع شده تعداد 88 پرسشنامه استخراج گردید. ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه هوش¬فرهنگی اقتباس شده از کتاب پژوهشنامه مدیریت، مقیمی و رمضانی (1390)، جلد چهارم انتشارات راه دان بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ 0.70 به دست آمد. از آمار توصیفی، آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون فرید من برای تجزیه تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که: میزان هوش¬فرهنگی اعضاء هیأت علمی تربیت بدنی بالاتر از حد متوسط است. بین بعد فراشناختی هوش¬فرهنگی و بعد شناختی هوش¬فرهنگی همبستگی معنی دار و نیز بین هوش¬فرهنگی شناختی با ابعاد انگیزشی و رفتاری هوش¬فرهنگی همبستگی معناداری وجود دارد. با استفاده از آزمون فرید من اولویت بندی ابعاد انجام گرفت که بالاترین اولویت مربوط به بعد فراشناخت و آخرین اولویت مربوط به بعد رفتاری بود.

عدالت و اجرای آن یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان ،هم چنین آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته¬اند. قرآن هم به عنوان یک منبع الهی و سرچشمه ی عمیق¬ترین افکار و عالی¬ترین معارف در عرصه های گوناگون حیات فکری، فرهنگی، علمی، اجتماعی، ادبی و هنری مسلمانان بوده است که می توان از این منبع عظیم به عنوان مبنایی برای اجرای عدالت در سازمان ها که انسان‏ها در طول عمرشان با آن ها سروکار دارند، استفاده کرد. در عدالت سازمانی چنین مطرح می شود که باید با چه شیوه هایی با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند به صورت عادلانه با آن ها رفتار شده است. دلیل اهمیت عدالت سازمانی آن است که این متغیر می تواند باعث تغییراتی در عملکرد کارکنان باشد که در این راستا از تأثیرگذاری آن بر روی فرایندهای روانی کارکنان نباید غافل بود. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین عدالت سازمانی با اثربخشی و فرسودگی شغلی دبیران تربیت¬بدنی مدارس شهر زاهدان بوده است که بدین منظور 113نفر از دبیران تربیت بدنی (زن و مرد) تمام وقت و نیمه وقت (رسمی و حق التدریس) مدارس شهر زاهدان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه¬های عدالت سازمانی نیهوف و مورمان (1993)، اثربخشی پارسونز و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981) پاسخ گفتند. در پایان نتایج به دست آمده از پرسشنامه های تحقیق به کمک آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان داد که بین عدالت سازمانی و مولفه های آن با اثربخشی و فرسودگی شغلی دبیران تربیت بدنی مدارس شهر زاهدان رابطه معناداری (p<0/01) وجود دارد.

این پژوهش با هدف شناخت و توصیف رابطه بین هوش معنوی با اخلاق ورزشی ورزشکاران رشته های انفرادی شهر یزد انجام شده است. روش تحقیق با توجه به موضوع آن توصیفی و از نوع همبستگی می-باشد که به لحاظ هدف کاربردی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش کلیه ورزشکاران سازمان یافته تمامی رشته های انفرادی شهر یزد در سال(1393) می باشند؛ که تعداد آن ها حدود 43258 نفر بود. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران تعداد 381 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه ی هوش معنوی و اخلاق ورزشی استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون به روش گام به گام در سطح اطمینان 95% به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی با اخلاق ورزشی ورزشکاران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، بین تفکر انتقادی موجودی و اخلاق ورزشی ورزشکاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، بین تولید معنی شخصی و اخلاق ورزشی ورزشکاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، بین آگاهی و اخلاق ورزشی ورزشکاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، بین توسعه حالت آگاهی و اخلاق ورزشی ورزشکاران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین مولفه های هوش معنوی(تفکر انتقادی موجودی، تولید معنی شخصی، توسعه حالت آگاهی) می توانند اخلاق ورزشی ورزشکاران را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد مربیان و سرپرستان تیم ها و ورزشکاران، هوش معنوی را به عنوان عاملی تأثیرگذار بر آشناسازی فرد با هنجارها، ارزش ها، عقاید و نحوه ی رفتار توجه گردد تا بدینوسیله شاهد افزایش هرچه بیشتر اخلاق ورزشی و ابعاد آن در محیط های ورزشی باشیم.

تاثیر محرومیت حسی و موسیقی بر میزان درک فشار وخلق وخو مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. بیست وچهار دانشجوی مرد تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم تهران به مدت 12 دقیقه روی دوچرخه ارگومتر با شدت کار سبک ، متوسط وسنگین رکاب زدند. در پایان هر مرحله میزان درک فشار ، خلق وخو وضربان قلب انان اندازه گیری شد. هر آزمودنی به ترتیب در یک حالت کنترل ، محرومیت حسی و شنیدن موسیقی شرکت کرد. تفاوتهای معنی داری در میزان درک فشار و ضربان قلب بین حالتها ( کنترل ، محرومیت حسی، موسیقی ) در شدتهای مختلف کار مشاهده نشد. ضمنا سطوح معنی دار بیشتری از خلق وخو در مدت موسیقی در مقایسه با حالت محرومیت حسی در شدت کار متوسط و سنگین دیده شد. جمعا نتیجه گرفته شد که تاثیر محرومیت حسی و موسیقی بر خلق و خو وابسته به بار تمرین است .