نام پژوهشگر: صغری ظروفچی بنیس

بازیابی الگوی معماری مسکن در روستای بنیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  صغری ظروفچی بنیس   عیسی حجت

در گذشته های دور شهرها به معنایی که امروز می شناسیم توسعه نیافته بودند و بسیاری از آنها در حد روستاهای بزرگ امروزین بودند. بخش قابل توجهی از میراث به جای مانده از گذشته را سکونتگاه های سنتی تشکیل داده اند و از این میان جوامع سنتی روستایی دارای سهم خاص خود می باشند. روزگاری اهالی روستاها شهر را ساخته شهر ها داستان روستاها را بازگو می کردند اما دیر زمانی است که معماری اکثر روستاهای کشور به لهجه نه چندان آشنای شهری سخن می گویند که خود راوی داستان غربت است . حتی تلاش های سازمان هایی چون بنیاد مسکن نیز چون همه با تفکرات شهری و تنها به دید سازه ای و عمرانی انجام شده است هیچ کدام نتوانسته به بهبود در وضع روستا ها منجر شود زیرا آنچه در این میان نادیده گرفته شد ساکنین روستایی ، خواست ها و هویتشان بود . در این پژوهش سعی شده است تا با بررسی خصیصه ها و الگوهای منظر و معماری روستای بنیس تلاشی صورت گیرد جهت آغاز نمودن راهی برای دست یافتن به مبانی و اصول نانوشته ، ولی موجود و حقیقی که در این نوع از معماری نهفته است . در این پژوهش با بهره گیری از دانسته های پیشین و مطرح نمودن دیدگاه هایی از زوایای جدید نسبت به موضوع مسکن روستایی ، سعی در بازشناخت مفاهیم و مبانی نهفته در این میراث به جهت استفاده های آتی از آن نموده ایم. این پایان نامه با نگاه به هویت های بومی و منطقه ای و بر اساس اصول ثابت معماری روستایی در نظر دارد معماری به مخاطره افتاده روستای بنیس را بازیابی کند .این نه به مفهوم مرمت یا حتی بازگشت به معماری گذشته است بلکه سامان دهی بافت روستا بر اساس نیازهای جدید در تلفیق با اصول ثابت به جا مانده از گذشته است . اصولی که به عمد یا از روی سهو به فراموشی سپرده شد تا روستا مجالی باشد برای سودجویان و شهری هایی که تمکن خود را این بار در محیط روستا به رخ بکشندو برای این امر شیوه یافتن الگوی مسکن را راه حلی مناسب دانسته است . فصول این پایان نامه بر اساس نیازها و عملکردهایی است که در نهایت به طراحی و رسیدن به الگوی مسکن در روستای بنیس می انجامد . ساختار این پژوهش با مقدمه و بیان مساله و کلیات تحقیق آغاز گردیده و بعددر فصل دوم به شناخت مفاهیم و بستر طرح پرداخته شده است . در دو بخش بعدی -که هدف اصلی پژوهش به شمار می روند - به تحلیل منظر و معماری روستای بنیس پرداخته شده و برخی از مهمترین ویژگی های آن ها به بوته نقد گذاشته است. همچنین در این فصول به ارائه الگوها در مسکن روستای بنیس پرداخته شده است ، الگوهایی که از گذشته تا حال به عنوان جزئی ثابت در کنار الگوهای متغیر با زمان حفظ و حراست شده اند . در بخش پایانی نیز بر اساس الگوهای ارائه شده طرح هایی برای مسکن در روستای بنیس در غالب الگوهای متفاوت برای دو نوع ساکن دائم و موقت ارائه شده است . نکته ای که در نهایت به آن اشاره می رود این است که این پژوهش می تواند سرآغازی باشد برای پژوهش های بعدی که با تامل وتدقیق بیشتر و صرف زمان طولانی تر، به نتایجی ارزشمند دست یابند.