نام پژوهشگر: حامد نیک سرشت
حامد نیک سرشت محمد جواد شکریان
لازم به ذکر است که اهمیت این تحقیق در روشن کردن رابطه ای است که بین محتوا و فرم این اثر وجوددارد و این که چگونه آلبر کامو از فرم برای بیان محتوای اثر یعنی پوچی بهره برده است. همچون راوی، بازیگر و شنونده محدود می شوند. برای گسترش این کادر تئوری، نمونه ای عمل گرا پیشنهاد می شود که نه تنها عناصر انتزاعی مانند نویسنده ی انتزاعی و خواننده انتزاعی بلکه عناصر ملموسی همچون نویسنده ی ملموس وخواننده ملموس را نیز در بر می گیرد. این مدل که تمامی عناصر متن ادبی را شامل می شود، اجازه ی عبور از آنالیز روایی را به ما می دهد، در حالی که ایدئولوژی رمان و فضای اجتماعی فرهنگی و برداشتی که توسط خواننده صورت می گیرد را نیز در این تحلیل دخیل می کند. در این تحقیق سعی در محدود شدن بر روی این عناصر کردیم تا گونه شناسی روایی را براساس تضاد عملکردی راوی و بازیگر یک داستان بنا کنیم. پنج نوع روایی ایجاد شده بوسیله ی یک سری معیارها همچون (دورنمای روایی، زمان روایت ...) و از حیث زمانی، زبانی (کلامی)، احساسی – روانی مورد بررسی قرار می گیرند. نشانه های متمایز کننده در هر یک از این انواع روایی توسط مثال هایی که از کتاب بیگانه اثر کامو گرفته شده اند نشان داده می شوند. در واقع در طول این تحقیق سعی بر آن داریم تا تحلیلی روایی با دیدگاه لینتولت بر این اثر داشته باشیم تا سیستم روایی این اثر را مشخص کنیم.