نام پژوهشگر: محبوبه سلیمی
محبوبه سلیمی حمید ندیمی
نیاز به تعلق و پیوندجویی از اساسی ترین نیازهای انسان است، که ابعاد و نمودهای متفاوتی دارد، بعد مکانی این نیاز فراگیر، مورد توجه روانشناسان محیطی قرار گرفته است و پیوند بین انسان و مکان یا «دلبستگی به مکان» مبنایی برای ارضای بسیاری از نیازهای انسان به واسطه مکان و معنا بخشی به زندگی برشمرده شده است. به ویژه دلبستگی به مکانهای با اهمیت برای انسان، که شاخص ترین آنها فضاهای سکونت است، لازمه پایداری و پویایی حیات انسانی به حساب می آید. در این راستا پروژه حاضر قصد دارد با به کارگیری مطالعات انجام شده در زمینه دلبستگی انسان به مکان، به طراحی مجموعه ای مسکونی با هدف ارتقای پیوند انسان و مکان بپردازد. دلبستگی به مکان، پیوندی عمیق و موثر بین انسان و مکان است که برخاسته از تعامل مثبت بین آن دو می باشد. از نظر روانشناسان محیط انسان در سه سطح تعامل خود را با مکان شکل می دهد، اولین سطح تعامل با مکان شناخت مکان است، که بنیان برقرای ارتباط متقابل با مکان است. تعامل انسان و مکان در سطح دوم به پیوند عاطفی با مکان منجر می شود، که برانگیزاننده معانی عاطفی و احساسی مکان برای انسان است، و در نهایت تعامل رفتاری انسان در ارتباط با مکان، پیوند او را با مکان تحکیم می نماید. شکل گیری دلبستگی به مکان منجر به احساس تعلق، پایداری و امنیت شده و برآوردن نیازها و نیل به اهداف به واسطه مکان را ممکن می سازد و می تواند به رفتارهای پاسخگو و متعهدانه انسان در قبال مکان بیانجامد. مولفه های دخیل در شکل گیری فرآیند دلبستگی به مکان شامل انسان، مکان و تعاملی است که بین این دو صورت می پذیرد. بر این اساس ویژگیهای انسان (اعم از ویژگیهای فردی مانند تجارب، ارزشها و علایق و یا ویژگیهای مشترک جمعی مانند فرهنگ، سنت، و مذهب) و همچنین مشخصه های مکان (شامل مولفه های کالبدی، فعالیتی و یا معنایی مکان) که بر شکل گیری ارتباط متقابل انسان و مکان تأثیرگذاراند، می توانند موجب ارتقاء دلبستگی انسان به مکان شوند. پروژه حاضر با طبقه بندی انبوه عوامل موثر، به دنبال چگونگی تأثیر فضای معماری بر این فرآیند و نیز خصوصیات مکانی است که قابلیت شکل دهی و تقویت پیوند انسان و مکان را ایجاد می نماید، هدف ارائه راهکارهایی است که فرآیند طراحی را در راستای خلق فضایی تعلق پذیر یاری نماید.
محبوبه سلیمی محمدآقا شفیعی
در سال های اخیر با توجه به نگرانی پیرامون آلودگی های زیست محیطی ناشی از بهره برداری از منابع سوخت فسیلی و رو به اتمام بودن این منابع، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر مانند انرژی باد مورد توجه قرار گرفته است. با ورود انرژی باد به سیستم های قدرت،نگرانی های در خصوص ماهیت تصادفی آن برای بهره برداران به وجود آمده و لذا موضوع هماهنگی بین واحدهای حرارتی و بادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بعلاوه در پیش بینی بار مورد تقاضا به سبب تأثیر پذیری بار از شرایط اجتماعی، محیطی و اقتصادی عدم قطعیت وجوددارد. هدف از مطالعه حاضر برنامه ریزی در مدار قرار گرفتن واحدهای حرارتی با در نظر گرفتن این عدم قطعیت هاست. عدم قطعیت مربوط به این دو پارامتر تصادفی در این مطالعه به وسیله ی تابع توزیع احتمال نرمال برای هر دوره ی زمانی مشخص می شود. به منظورپیاده سازی مدل تصادفی، از شبیه سازی مونت کارلو جهت سناریو سازی استفاده شده است. پس از تشکیل سناریوها و در نظر گرفتن افق برنامه ریزی میان مدت، مسأله ی در مدار قرار گرفتن واحدهای حرارتی با در نظر گرفتن قیود واحدهای حرارتی، قید ذخیره ی چرخان و قید آلودگی و با در نظر گرفتن تزریق توان بادی به سیستم برای هر یک از این سناریوها حل می گردد. پاسخ نهایی مسأله میانگین پاسخ های به دست آمده از حل هر یک از سناریوها می باشد. در این مطالعه راه حل های ممکن برای تعیین پاسخ مسأله با در نظر گرفتن عدم قطعیت ها پیشنهاد می شود. با استفاده از نتایج به دست آمده مشخص می شود که راه حل ارائه شده در این مطالعه در رسیدن به پاسخ بهینه عملکرد سریعتری نسبت به راه حل های ارائه شده تاکنون دارد. از سوی دیگر با توجه به غیرخطی بودن تابع هزینه ی بهره برداری مسأله و عملکرد بهتر و سریع تر مدل های خطی در همگرا شدن به پاسخ بهینه، در این مطالعه به کمک روش های خطی سازی مدلی خطی برای مسأله ارائه می شود. در نهایت برای کاهش زمان محاسبات در حل مسأله ی نمونه روش کاهش سناریو اعمال شده و نتایج آن مورد بررسی قرار می گیرد. به منظور شبیه سازی مونت کارلو در این مطالعه از نرم افزار matlab و به منظور بهینه سازی تابع هدف مسأله از نرم افزار gams استفاده شده است.