نام پژوهشگر: محمدعلی شریعت زاده
سوگند محسنی محمد حسین آبنوسی
سدیم آرسنیک یک آلاینده زیست محیطی با توان تولید رادیکال آزاد و تخریب بافتی می باشد. ویتامین e به عنوان یک آنتی آکسیدان قوی شناخته شده است. هدف این مطالعه بررسی اثر ویتامین e بر بافت کلیه در رتهای تیمار شده با سدیم آرسنیت با استفاده از تکنیک استریولوژی می باشد. برای انجام این آزمایش ابتدا رتهای نر نژاد ویستار با میانگین وزنی20±165گرم به 4 گروه (6n=) کنترل، ویتامین e (100mg/kg/day)، سدیم آرسنیت (8mg/kg/day) و سدیم آرسنیت + ویتامین e تقسیم شد. پس از دو ماه تیمار و تعیین وزن رتها، کلیه چپ خارج و فیکس شد. حجم کل کلیه، حجم مدولا و کورتکس، حجم پروکسیمال و دیستال توبول به همراه حجم اپی تلیوم و لومن توبولها و طول پروکسیمال توبول و دیستال توبول ،حجم گلومرولوس و اجزای آن تخمین زده شد. داده ها با روش آنالیز واریانس یکطرفه آنالیز و تفاوت میانگین ها درحد (05/0 p<) معنی دار در نظرگرفته شد. در این پژوهش میانگین وزن رتها، حجم کل کلیه، حجم کورتکس، حجم پروکسیمال توبول وحجم اپی تلیوم آن، حجم دیستال توبول و لومن آن، حجم گلومرول و حجم تافت در گروه سدیم آرسنیت نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری(05/0 p<) نشان داد. ویتامینe در گروه سدیم آرسنیت + ویتامینe موجب افزایش معنی دار (05/0 p<) حجم کورتکس، حجم پروکسیمال توبول و حجم سلولهای اپی تلیومی پروکسیمال توبول درحد گروه کنترل شد. همینطور ویتامین e درگروه سدیم آرسنیت + ویتامینe موجب افزایش وزن کلیه،حجم کلیه،حجم لومن پروکسیمال توبول و حجم گلومرول و حجم تافت نسبت به گروه سدیم آرسنیت شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ویتامینe توانست اثرات نامطلوب سدیم آرسنیت بر بافت کلیه را تا حد زیادی جبران کند. بنابراین می توان ویتامینe را به عنوان یک مکمل در مسمویت های ناشی از سدیم آرسنیت استفاده کرد.
جعفر مصباحی فرشته قاسم زاده
مقدمه: یکی از مهمترین جنبه های علم آنتوژنی، مطالعه فرآیند تولید مثل است، که در آن تناوب نسل یک موجود زنده امکان پذیر می گردد. تولیدمثل به دو نوع جنسی که در آن موجود تازه از سلول های جنسی ناشی از نر و ماده به عرصه ظهور میرسد و غیر جنسی که در آن تنها یک اصل زاینده نقش دارد ، تقسیم بندی می گردد. با توجه به این که زالوی طبی از گونه های با ارزش خانواده ی زالوها به شمار می آید و به دنبال کاربرد فراوان این حیوان در پزشکی و صنعت دارو، بررسی سیکل های تولید مثلی زالو و مطالعات بافت شناختی اندام های تناسلی آن می تواند کمک شایانی به پرورش این حیوان نماید. لذا بدین منظور، ساختار تخمدان و ارتباط آن با اندازه و وزن بدن زالوی طبی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: جمعیت هایی از زالوی طبی hirudo orientalis از روستای ایمر ملاساری شهرستان گنبد از توابع استان گرگان واقع در شمال ایران طی ماههای اردیبهشت، تیر و آبان جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل گردید. پس از تشریح و تثبیت کردن نمونه ها و انجام مراحل آبگیری و قالب گیری به کمک روشهای استاندارد بافتی و تهیه ی برش های 5 میکرونی، بررسی های بافت شناسی به کمک رنگ آمیزی های هماتوکسیلین- ائوزین و آبی تولییدین روی آنها صورت گرفت و در نهایت به کمک میکروسکوپ نوری شاخص های بلوغ جنسی در ماههای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه: مطالعات ریخت سنجی روی نمونه های اردیبهشت ماه در مقایسه با نمونه های جمع آوری شده از ماههای تیر و آبان، میانگین وزنی و طولی پایین تری را نشان می دادند. میانگین وزنی و طولی برای نمونه های اردیبهشت ماه به ترتیب 67/0 گرم و 29/6 سانتیمتر، تیر ماه به ترتیب 81/1گرم و 13/9 سانتیمتر و نیز آبان ماه به ترتیب 68/1گرم و 75/8 سانتیمتر برآورد شد. مشخص شد نمونه هایی که مربوط به تیر ماه بوده و وزن آنها بالای 3گرم است، مراحل نهایی اووژنز تخمدانی را به خوبی نشان می دهند. حضور اووسیت های تکوین یافته همراه با هسته هایی که در موقعیت مرکزی اووسیت قرارگرفته اند و به طور آزادانه در لومن تخمدان شناور هستند و نیز ارتباط خود را با پلهای سیتوپلاسمی (سیتوفور) از دست داده اند گواه بر این ادعا است. تعدادی از نمونه های جمع آوری شده در تیر ماه به مدت 120 روز گرسنه باقی ماندند. مطالعات ریخت سنجی و بافت شناسی بر روی این نمونه ها بعد از این مدت زمانی، کاهش حدود 50 درصدی وزن و طول را نشان داد. بررسی ساختار تخمدان این نمونه ها نیز مشخص نمود که طناب تخمدانی تقریبا" به طور کامل به تحلیل رفته است و تنها اووسیت های آزاد در لومن مشاهده شدند. بحث وتفسیر: مطابق با این داده ها، این فرض که ارتباطی بین ساختار تخمدان با اندازه و وزن زالوی طبی وجود دارد، مورد تایید قرار می گیرد و تغذیه از طریق خون خواری با افزودن وزن، این ارتباط را تحت تاثیر قرار می دهد و مشاهدات اولیه نشان می دهد که افزایش وزن در زالوی طبی به شدت تحت تاثیر تغذیه از طریق خون خواری است و کاهش وزن نمونه های اردیبهشت ماه نسبت به نمونه های تیر و آبان ماه، احتمالا" می تواند به دلیل دوره ی زمستان خوابی و عدم تغذیه ی آنها در این مدت باشد و یا اینکه نمونه ها، زاده های تازه متولد شده ی همین ماه می باشند. ضمن اینکه با تغییرات فصلی، تغییرات در بافت شناسی تخمدان به وضوح مشاهده می گردد و شاخص های بلوغ تخمدانی در طول تابستان نسبت به بقیه ی فصول بخوبی خود را نشان می دهند.
مریم میرفخرایی محمدعلی شریعت زاده
در این پژوهش، پس از باز نمودن ناحیه پشتی رت های بالغ، یک جفت گانگلیون l5 از گانگلیون های ریشه پشتی نخاع خارج و به 5 گروه تقسیم شدند: 1- گانگلیون های لحظه زمانی صفر که بلافاصله فیکس شدند. 2- گانگلیون های کشت شده برای 72 و 96 ساعت (گروه کنترل) 3- گانگلیون های کشت شده برای 72 و 96 ساعت در حضور egta (5 میلی مولار) 4- گانگلیون های کشت شده برای 72 و 96 ساعت در حضور edta (5 میلی مولار) 5- گانگلیون های کشت شده برای 72 و 96 ساعت در حضور لوپرامید هیدروکلراید (200 میکرومولار). گانگلیون های تازه تهیه شده و کشت شده پس از فیکس توسط دستگاه cryostat برش گیری شدند. برای مطالعه مورفولوژیکی آپوپتوزیس نورون های حسی گانگلیون های ریشه پشتی نخاع از رنگ آمیزی فلئورسنت شامل hoechst33342 و propidium iodide و از تکنیک تانل برای مطالعه بیوشمیایی آپوپتوزیس استفاده شد. نورون های حسی گانگلیون های کشت شده برای 72 و 96 ساعت مشخصات مورفولوژیکی آپوپتوزیس شامل چروکیدگی سیتوپلاسم، تراکم هسته و متراکم شدن کروماتین را نمایان ساختند. علاوه بر آن، در این زمان ها تانل مثبت بودن نورون های حسی وقوع آپوپتوزیس را در این نورون ها تایید کرد. در زمان های ذکر شده، کاربرد جداگانه کلیت کننده های کلسیم (egta و edta) و بلاکر کانال های کلسیمی وابسته به ولتاژ (لوپرامید هیدروکلراید) توانست به طور معنی داری( 05/0 < p) کاهش قطر هسته نورون های آپوپتوتیک را نسبت به گروه کنترل مهار نماید. بعنوان نتیجه گیری، کاربرد کلیت کننده های کلسیمی و بلاکر کانال کلسیمی وابسته به ولتاژ توانست آپوپتوزیس را در نورون های حسی مهار نماید.
زهرا نگاهی محمود هاشمی تبار
دیابت شایع ترین اختلال مزمن متابولیک و نوین ترین روش درمانی آن تمایز سلول های بنیادی به سلول های تولیدکننده ی انسولین در شرایط آزمایشگاهی وجایگذاری آنها در پانکراس می باشد. در سالهای اخیر بر اساس شناخت الگوی بیان ژنهای مختلف در این روند، پروتوکلهای تمایزی متعددی ابداع گردیده است. با اینحال شناسایی تنظیم کننده های جدید بمنظور تولید سلولهای انسولین ساز فعال در حال انجام می باشد. ادیپونکتین هورمون ترشح شده از بافت چربی است که بواسطه دو گیرنده اختصاصی (adipor1 وadipor2) نقش مهمی در متابولیسم گلوکز، ترشح انسولین و مهار آپوپتوز در سلولهای بتا ایفا می کند. در این تحقیق بررسی تغییرات بیان ژن گیرنده های ادیپونکتین در طی روند تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی بندناف به سمت سلول های انسولین ساز مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روش ها: سلول های ژله وارتون بند ناف پس از جداسازی بند ناف از نوزادان کامل به روش explant کشت و پس از تایید چند قوه زا بودن (تمایز به استخوان و بافت چربی) به منظور تمایز به سمت سلول های بتا در روز اول با بتامرکاپتواتانول (1/0 میلی مول بر لیتر)، در روز 5 با bfgf و نیکوتین آمید (1/0 میلی مول بر لیتر) تیمار شدند در طول دوره تمایز (14 روز) بیان ژن گیرنده 1 و 2 ادیپونکتین در روزهای 1 ،2، 3، 9 و 14 با استفاده از تکنیک real time pcr، رنگ syber green و روش مقایسه ای ct?? بررسی شد. نتایج و بحث: میزان بیان ژن گیرنده های ادیپونکتین از روز 6 پس از تمایز نسبت به گروه تیمار(سلولهای تمایز نیافته) افزایش معنی داری را نشان داد (05/0p<). بر اساس مطالعات انجام شده میتوان چنین استنباط نمود که افزایش بیان گیرنده های ادیپونکتین طی روند تمایز سلولهای بنیادی بند ناف در آزمایشگاه افزایش می باید و این تغییر احتمالا توام با افزایش ترشح انسولین می باشد.
طیبه منصوری ملک سلیمانی مهرنجانی
بیس فنل a آلاینده ی زیست محیطی با خاصیت استروژنی است که به عنوان القا کننده ی استرس اکسیداتیو شناخته شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر ویتامین c به عنوان یک آنتی اکسیدان بر روی بافت تخمدان رت های بالغ تیمار شده با bpa است . رت های ماده ی بالغ به 4 گروه تقسیم شدند: کنترل, بیس فنل a (,(60µg/kg/day ویتامین c ,(150mg/kg/day)بیس فنل a+ ویتامین c. تیمار خوراکی به مدت 20 روز انجام شد. بعد از تیمار تخمدان راست آن ها برداشته شد و در فیکساتیو فیکس شدند و پس از انجام مراحل هیستوتکنیک با استفاده از روش های استریولوژی حجم کل تخمدان, کورتکس, مدولا و حجم جسم زرد, ضخامت منطقه ی شفاف, حجم اووسیت و هسته ی آنها درانواع فولیکول ها تخمین زده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و روش آنالیز یک طرفه آنالیز و تفاوت میانگین ها در حد 05/0p< معنی دار در نظرگرفته شد. وزن بدن و وزن تخمدان در گروه بیس فنل a در مقایسه با گروه کنترل تغییر قابل توجهی نشان نداد. حجم کل تخمدان ,کورتکس , مدولا , حجم جسم زرد و میانگین حجم اووسیت و هسته ی آنها در فولیکول آنترال در گروه بیس فنل a نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد و بیس فنل a باعث کاهش معنی دار تعداد فولیکول های آنترال و افزایش معنی دار تعداد فولیکول های آترزی و همچنین کاهش معنی دار ضخامت منطقه ی شفاف در فولیکول های ثانویه و آنترال در گروه بیس فنل a در مقایسه با گروه کنترل شد. (05/0p<). تیمار همزمان ویتامین c با bpa اثرات مخرب bpa روی پارامترهای ذکر شده را جبران کرد. این مطالعه نشان داد که ویتامین c توانست اثرات نامطلوب بیس فنل a بر بافت تخمدان را تا حد زیادی جبران کند.
افسانه حاجیان کرهرودی محمدعلی شریعت زاده
بیس فنول آ یک ماده استروژنی شناخته شده است که تولید ros می کند و بر روی سیستم تولید مثلی نر اثر سمی دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر محافظتی روغن سیاه دانه بر پارامترهای اسپرم در برابر سمیت القا شده با بیس فنول آ بود. موش های نر بالغ به طور تصادفی به 4 گروه(6=n) : کنترل، بیس فنول آ ، روغن سیاه دانه و بیس فنول آ + روغن سیاه دانه تقسیم و به مدت 34 روز به صورت دهانی تیمار شدند. در پایان دوره تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت گردید و ناحیه دمی اپیدیدیم چپ قطعه قطعه شد. اسپرم های خارج شده به منظور بررسی پارامترهای اسپرمی از جمله تعداد، تحرک، قابلیت حیات و ناهنجاریهای اسپرم مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت کروماتین اسپرم، توسط رنگ آمیزی های آکریدین اورانژ و آنیلین بلو بررسی گردید. همچنین قطر لوله های منی ساز، قطر هسته سلول های اسپرماتوگونی و میزان پراکسیداسیون لیپیدی توسط بیس فنول آ اندازه گیری شد. در این بررسی وزن بدن و بیضه در 4 گروه تغییر معنی داری نداشت. کاهش معنی داری در تعداد tتحرک، قابلیت حیات و مورفولوژی طبیعی اسپرم در گروه بیس فنول آ در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. در گروه بیس فنول آ + روغن سیاه دانه، روغن سیاه دانه توانست به طور معنی داری پارامترهای ذکر شده را نسبت به گروه بیس فنول آ افزایش دهد.. همچنین کاهش معنی¬داری در میانگین قطر لوله های منی ساز در گروه بیس فنول آ نسبت به گروه کنترل دیده شد .و نیز در گروهی که بیس فنول آ دریافت کردند نسبت به کنترل، مالون دی آلدئید بصورت معناداری افزایش یافته است. بیس فنول آ تاثیری بر روی قطر هسته سلول های اسپرماتوگونی و تمامیت dna اسپرم و جایگزینی پروتامین به جای هیستون نداشت. نتایج نشان داد که روغن سیاه دانه توانست سمیت القا شده توسط بیس فنول آ بر روی پارمترهای اسپرم را تا حدودی بهبود ببخشد.
لیلا کیخا محمدعلی شریعت زاده
پارانونایل فنل یک آلاینده زیست محیطی است که اثرات خود را از طریق اختلال در سیستم اندوکرینی و القای استرس اکسیداتیو بر روی سیستم تولیدمثلی نر اعمال می کند. هدف از این مطالعه بررسی اثر حفاظتی روغن سیاه دانه بر پارامترهای اسپرم در موش های تیمار شده با پارانونایل فنل بود. موش های بالغ با میانگین وزنی 3±32 گرم، به 4 گروه (6n=): کنترل، روغن سیاه دانه (ml/kg/day5)، پارانونایل فنل (mg/kg/day250) و پارانونایل فنل + روغن سیاه دانه تقسیم و پس از 34 روز تیمار دهانی، بیضه چپ خارج و برای مشاهدات هیستوپاتولوژیکی استفاده شد. ناحیه دمی اپی دیدیم چپ در محیط کشت hams f10 قطعه قطعه شد. اسپرم های آزاد شده به منظور بررسی برخی از پارامتر های اسپرم از جمله: تحرک، قابلیت حیات، تعداد و مورفولوژی مورد استفاده قرار گرفت. بررسی کیفیت کروماتین توسط رنگ آمیزی های هسته ای اکریدین اورانژ و آنیلین بلو انجام شد. همچنین غلظت مالون دی آلدئید (mda) سرم خون اندازه گیری شد. داده ها با روش آماری one way anova و تست توکی (tukey’s test) آنالیز و تفاوت میانگین ها در حد (05/0>p) معنی دار در نظر گرفته شد. وزن بدن و بیضه در بین گروه ها اختلاف معنی داری را نشان نداد. کاهش معنی داری در تعداد، قابلیت حیات، تحرک، مورفولوژی طبیعی اسپرم، قطر لوله های منی ساز و ضخامت اپی تلیوم زایشی و افزایش معنی داری در قطر لومن و سطوح mda در گروه پارانونایل فنل نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید. در گروه پارانونایل فنل+روغن سیاه دانه، روغن سیاه دانه به طور قابل توجهی توانست اثرات زیان بار پارانونایل فنل بر پارامترهای فوق را جبران نماید. تجویز روغن سیاه دانه به تنهایی توانست موجب افزایش معنی داری در تعداد، مورفولوژی طبیعی اسپرم و تحرک و کاهش معنی داری در سطوح mda نسبت گروه کنترل شود. پارانونایل فنل تاثیری بر روی تمامیت dna و جایگزینی پروتامین بجای هیستون در اسپرم و قطر هسته سلول های اسپرماتوگونی نداشت. روغن سیاه دانه به عنوان یک آنتی اکسیدانت توانست اثرات نامطلوب پارانونایل فنل بر روی بافت بیضه و پارامترهای اسپرم در موش های بالغ را تا حد زیادی جبران کند.
منیره محمودی محمدعلی شریعت زاده
پیوند بافت تخمدان به¬عنوان یکی از روش¬های امیدوار¬کننده برای حفظ باروری در بیماران جوان سرطانی که متحمل شیمی درمانی یا رادیوتراپی می¬شوند، می¬باشد. استراتژی اساسی در بهبود کارایی پیوند تخمدان، غلبه بر آسیب ایسکمی ریپرفیوژن اولیه و تولید رادیکال¬های آزاد می¬باشد که در طی رگ¬زایی مجدد در بافت پیوند شده رخ می¬دهد. هدف این مطالعه بررسی اثرات تیمار همزمان اریتروپویتین (epo) به¬عنوان یک آنتی¬اکسیدانت، آنتی آپوپتوز و آنژیوژنیک و n-استیل سیستئین (nac) به¬عنوان یک فاکتور آنتی¬اکسیدانت و آنتی¬آپوپتوز بر آسیب ایسکمی ریپرفیوژن و بقای گرفت بدنبال انجماد شیشه¬ای و پیوند هتروتوپیک- اتوگرفت در بافت تخمدان موش در عضله پشتی بود. موش¬های 5-4 هفته¬ای نژاد nmri به 2 گروه اصلی تازه و انجمادی تقسیم و هر گروه خود نیز به 5 زیرگروه (6 حیوان در هر زیر گروه): کنترل، پیوندی¬+سالین، پیوندی¬+epo (iu/kg i.p.500)، پیوندی+nac (mg/kg i.p.150) و پیوندی +epo+nac تقسیم¬بندی شد. گروه¬های تیماری یک روز قبل و تا 7 روز بعد از پیوند تیمار شدند. 28 روز بعد از پیوند، تخمدان¬ها¬ بازیافت و مورفولوژی آن¬ها با استفاده از روش-های استریولوژی مورد بررسی قرار گرفت. میزان سرمی مالون¬دی¬آلدئید و هورمون¬های پروژسترون و استرادیول و درصد فولیکول¬های آپوپتوزی اندازه¬گیری شد. بیان مارکر cd31 به¬عنوان شاخص رگ¬زایی جدید نیز مورد سنجش قرار گرفت. نتایج با نرم¬افزار spss و با روش آنالیز واریانس یک¬طرفه (one- way anova) و آزمون tukey آنالیز و میانگین¬ها در سطح p?0.05 معنی¬دار در نظر گرفته شد. افزایش معنی¬داری در میانگین حجم کل تخمدان، حجم کورتکس و تعداد فولیکول¬ها در گروه¬های پیوندی تیمار شده در مقایسه با گروه¬های پیوندی +سالین مشاهده شد (p<0.05). میانگین درصد فولیکول¬های آپوپتوتیک (p<0.001) و میزان مالون¬دی¬آلدئید (p<0.05) در گروه¬های پیوندی تیمار شده کاهش و میزان استرادیول (p<0.05) بطور معنی¬داری افزایش یافت. بازگشت سیکل استروس در گروه¬های پیوندی تیمار شده زودتر از گروه¬های پیوندی + سالین مشاهده شد (p<0.05). میزان بیان مارکر cd31 در گروه¬های پیوندی+epo و epo+nac در مقایسه با سایر گروه¬ها بیشتر بود. در نتیجه، تیمار epo و nac و به ویژه تیمار همزمان epo+nac در هر دو گروه¬ پیوندی تازه و انجمادی توانست بطور موثری آسیب ایسکمی ریپرفیوژن را کاهش و بقاء و تکوین فولیکولی و همچنین ساختار و عملکرد تخمدان¬های پیوندی را از طریق کاهش استرس اکسیداتیو و آپوپتوزیس و همچنین تسریع رگ¬زایی جدید بهبود بخشد.
ابراهیم چراغی محمدعلی شریعت زاده
این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه اثر n-استیل سیستئین (بعنوان آنتی اکسیدان)، متفورمین (بعنوان کاهش دهنده انسولین) و تجویز همزمان آن دو بر ویژگی های بالینی، بیوشیمیایی مایع فولیکولی، کیفیت تخمک و جنین در بیمارانpcos در طی تحریک تخمک گذاری در سیکلicsi انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه یک تحقیق کارآزمایی بالینی آینده نگر تصادفی کنترل شده با دارونما است که بر روی 60 بیمار مبتلا به pcos بین سن 25 تا 35 سال، نامزد عمل icsi در بخش ivf مرکز درمان ناباروری قم، در چهار گروه (هر گروه 15 بیمار) انجام شد. گروه –n استیل سیستئین (nac؛600 میلی گرم سه بار در روز)، گروه متفورمین (mtf؛ 500 میلی گرم سه بار در روز)، گروه تجویز همزمان متفورمین با n- استیل سیستئین (mtf+nac؛ با دوزهای یاد شده) و گروه دارونما (placebo؛ با ors (oral rehydration salts )؛ سه بار در روز) از روز سوم سیکل قبلی تا روز پانکچر تخمک ها به مدت شش هفته تحت درمان قرار گرفتند. در هر بیمار، تمام ویژگی های پایه بالینی، فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی در سرم و مایع فولیکولی، خصوصیات مورفولوژیکی تخمک ها و جنین ها، و نیز بیان ژن هایgdf-9 ، bmp-15 و c-kit در تخمک ها بررسی شد. سطح لپتین در سرم و مایع فولیکولی در تمام گروه های درمانی در مقایسه با دارونما کاهش معنی داری داشت. کاهش معنی داری در سطح انسولین وlh در مایع فولیکولی و سرم فقط در گروه هایmtf وnac و نیز سطح مالون دی آلدئید(mda) در سرم و مایع فولیکولی در دو گروه mtf+nac وnac در مقایسه با دارونما مشاهده شد، اما سطح mda در گروهmtf کاهش معنی داری را نشان نداد. کاهش معنی داری در میزان قطعه قطعه بودن جسم قطبی، فضای پیش زرده ایی و واکوئله بودن سیتوپلاسم در تخمک و نیز کاهش تعداد تخمک های نابالغ و غیرطبیعی و افزایش تعداد جنین های با کیفیت خوب در گروه nac در مقایسه با گروه دارونما مشاهده شد، ولی این نتایج در گروههای met و nac+met بدست نیامد. همچنین در گروه nac با افزایش معنی دار بیان gdf-9 در تخمک های نابالغ و بالغ لقاح نیافته و کاهش معنی دار بیان c-kit در تخمک های نابالغ و بالغ لقاح نیافته و کاهش معنی داری در سطح پروتئین c-kit محلول در مایع فولیکولی در مقایسه با گروه دارونما شد. براساس نتایج بدست آمدهnac به تنهایی می تواند به عنوان یک جایگزین برای سایر داروهای حساس کننده به انسولین مانند متفورمین در نظر گرفته شود، اما مطالعات بیشتر همراه با افزایش طول و دوز درمانی برای ارزیابی دقیق تر اثرات تجویز همزمان این دو دارو در بیمارانpcos در طول تحریک تخمک گذاری در سیکلicsi مورد نیاز است.
محمدعلی شریعت زاده شمس شریعت
دراین تحقیق اثرات روغن ذرت و پنبه دانه هیدروژنه به مادران بادار در (rabbit) مورد بررسی قرار گرفته و نوزادان ماده متولد شده در سه گروه (hcto , co , control) در سن 8 هفتگی که هنوز نابالغ بودند اوارکتومی گردیده واز طریق روشهای هیستوشیمی ورنگ آمیزی های مختلف تغییرات ماکروسکپیک و میکروسکپیک در دستگاه تناسلی با گروه کنترل (جیره عادی) مورد مقایسه قرار گرفتند که نتایج زیر بدست آمد: الف - در گروه رژیم غذائی ده درصد روغن ذرت : یک نوع بلوغ زودرس نسبت به گروه کنترل مشاهده شد(خرگوشهای ماده با توجه به سن 8 هفتگی که هنوز نابالغ و در مرحله دیکتیوتن بودند در تخمدان خوددارای فولیکولهای گراف (رسیده) شده بودند و تغییراتی را از نظر کیفی (هیستوپاتولوژی) و کمی (ازنظر تعداد انواع مختلف فولیکولی) در ساختمان تخمدان نشان دادند که در مجموع با توجه به آنالیز روغن ذرت (گاز کروماتوگرافی) به علت بالا بودن اسید لینولئک (9ˆ59) و مقدار مختصر از اسید آراشیدونیک ، می توان گفت که این روغن به عنوان محرک رشد و نمو دستگاه تناسلی عمل می نماید. ب - در گروه جیره غذائی ده درصد روغن پنبه دانه هیدروژنه (hcto) : این روغن که در ترکیب اصلی روغن نباتی مصرفی است به علت این که فاقد اسیدهای چرب اشباع نشده است باعث کاهش رشد و نمو دستگاه تناسلی در حیوان ماده گردیده و تغییرات به وجود آمده (کیفی وکمی) در تخمدان نسبت به گروه کنترل کاملامشهود بود. با توجه به نتایج بدست آمده از اثرات روغن (co) و (hcto) و همچنین اثرات سوء هریک به تنهائی دراثر مصرف رایج و بی رویه آنها پیشنهاد می شود که استانداردی از این دو ماده غذائی از نظر مصرفی باید در جیره غذائی مشخص شود زیرا رعایت تعادلی درمصرف اسیدهای چرب اشباع شده و اشباع نشده توسط مادران باردار موجب حفظ سلامت نسل های آینده خواهدبود.
فرخنده رضانژاد احمد مجد
اثر آلودگی هوا بر نمو لایه های دیواره بساک ، میکروسپورزایی ، ساختار دانه های گرده، رهایی محتویات درونی دانه های گرده، میزان پروتئین کل گرده ، نیمرخ الکتروفورزی پروتئین دانه های گرده، آلرژی زایی دانه های گرده و شناسایی آلرژنها در سه سرده گل طاووسی ، گل جعفری و گل توری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.