نام پژوهشگر: قاسم برخی
قاسم برخی شهین واعظی
از آنجا که تحقیقات اخیر دال بر نقش خوشه های واژگانی در عملکرد بهتر در محیطهای دانشگاهی و در بافتهای گفتاری و نوشتاری از لحاظ سازماندهی کلام و انتفال بهتر و واضح تر مفهوم دارند? محقق بر آن داشته شد که مقایسه ای بین دانشجویان ایرانی و انگلیسی انجام دهد تا به بررسی این نکته بپردازد که آیا فراوانی استفاده از این اجزای بسیار مهم کلامی و نحوه کاربرد آنها در پایان نامه های دانشجویان ایرانی و انگلیسی به هم تفاوت دارد و اینکه آیا این تقاوت معنا دار است یا خیر تا مشاهده کنیم که آیا نحوه آموزش و منابع استفاده شده برای تدریس مهارت نوشتن در محیطهای دانشگاهی کارا بوده اند یا خیر. در وهله بعدی این سوال مطرح بود که آیا بین خرد گونه های پایان نامه های دانشجویان انگلیسی از قبیل مقدمه? روش شناسی? و نتیجه گیری از لحاظ فراوانی استفاده از خوشه های واژگانی و نحوه کاربرد آنها تفاوت معنا داری وجود دارد یا خیر که به درک بهتر ما از این سه خردگونه می توانست کمک شایانی بکند. جامعه آماری این تحقیق دربرگیرنده پایان نامه های رشته زبانشناسی کاربردی بودند که به زبان انگلیسی توسط دانشجویان ایرانی محصل در دانشگاههای قابل دسترس در تهران و پایان نامه های دانشجویان انگلیسی دانلود شده از اینترنت بود. پایان نامه های انگلیسی بر اساس بیوگرافی دانشجویان و دانشگاه آنها انتخاب شد. در قسمت دوم تحقیق برای بررسی تفاوت خردگونه ای فقط از پایان نامه های دانشجویان انگلیسی استفاده شد. برای شمارش و استخراج خوشه های واژگانی از نرم افزار (کی اف ان گرام) نسخه سال 2007 استفاده شد و برای تحلیل نوع کاربردی آنها از چهارچوب کاربردی سال 2008 هایلند استفاده شد. برای تشخیص تفاوت معنادار برای مقایسه پایان نامه های دانشجویان ایرانی و دانشجویان انگلیسی از آزمون آماری تی تست استفاده شد و برای مقایسه خردگونه های پایان نامه ها از آزمون آنوای یک طرفه و شفی استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دانشجویان ایرانی وانگلیسی از لحاظ فراوانی کاربرد و نوع کاربرد خوشه های واژگانی وجود دارد. دانشجویان انگلیسی از خوشه های واژگانی بیشتری استفاده کرده بودند و خوشه های واژگانی مشارکت محور در پایان نامه های دانشجویان انگلیسی بیشترو خوشه های واژگانی تحقیق محور در پایان نامه های دانشجویان ایرانی بیشتر استفاده شده بود. در بین خردگونه های پایان نامه های دانشجویان انگلیسی نیز تفاوت معنا داری وجود داشت و فراوانی خوشه های واژگانی در روش شناسی بیشتر از دو خردگونه دیگر بود. نوع کاربردی تحقیق محور در روش شناسی بیشتر و نوع مشارکت محور و متن محور در قسمت نتیجه گیری بیشتر استفاده شده بود. بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که دانشجویان ایرانی در استفاده از خوشه های واژگانی و نحوه کاربرد آنها از نسبت به دانشجویان ایرانی مهارت کمتری دارند و می بایست در مطالب درسی برای آموزش مهارت نوشتن به این اجزای مهم کلامی توجه بیشتری مبذول شود. تفاوت بین خردگونه ها نیز دال بر این نکته است که با آگاه ساختن دانشجویان به این تفاوتها و بررسی خوشه های واژگانی مختص هر خردگونه و تدریس آنها در کلاسهای آموزش مهارت نوشتن ممکن است باعث تسهیل وتسریع مهارت نوشتن در محیطهای دانشگاهی شود.