نام پژوهشگر: النا رضایی سرابی

زیبایی خداوند در متون عرفانی منثور تا قرن هفتم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1389
  النا رضایی سرابی   حسن سلطانی

بررسی دقیق آثار صوفیه معلوم می دارد صوفیانی که حقیقت وجود را اراده خودآگاه یافتند مثل شقیق بلخی،رابعه عدویه یا آنان که حقیقت وجود را زیبایی شمردند یا گروهی که آن را معرفت یا نور نام نهادند همه مکمل هم بودند.اینان در پی کمال بودند که با زیبایی و دریافت و درک آن برابر است. عرفا با سلوک و پرورش روح بصیرت می یابند که زیبایی حق را فراتر از مخلوقات و آثار دنیا ببینند هرچند در بیان آن زیبایی قاصرند. توجه به زیبایی خداوند در آثار ابتدایی عرفانی یا صورت نگرفته و یا بسیار اندک است. جمال گرایی در قرن ششم وهفتم به اوج خود می رسد. عارف پس از قرب در می یابد که هدف این بوده که در دریای زیبایی خداوند فنا شود تا به بقا دست یابد. نکته مهم دیگری که در این پایان نامه به آن توجه شده رابطه زیبایی و عشق در متون عرفانی است. عشق نخستین فرزند زیبایی است. هیچ یک از عرفا منکر وجود زیبایی حق نشده اند. در میان همه عرفا عین القضات و بهاولد نگاهی عاشقانه تر به زیبایی خداوند داشته اند. دریافت زیبایی رابطه مستقیم با مراتب سلوک دارد. گاه سلوک زمینه دریافت زیبایی مطلق را فراهم می کند و یا تجلی زیبایی خداوندی راه کمال و فنای عارف را به او می نماید.