نام پژوهشگر: رضا سعیدی ورنوسفادرانی

بررسی شیوه ی روایت گری نمایشی در هفت داستان تاریخ بیهقی– پروژه عملی: نگارش نمایشنامه : "ما هنوز زنده ایم"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  رضا سعیدی ورنوسفادرانی   مصطفی مختاباد

پژوهش حاضر، به تحلیل روایت نمایشی در تاریخ بیهقی با نگاهی به هفت داستان از این کتاب،می پردازد. در فصل اول به طور مختصر واژه های درام و روایت تعریف شده است و در پایان هر بخش از این فصل از تاریخ بیهقی مثال هایی آورده شده است.تاریخ بیهقی را نمون? کامل بلاغت طبیعیِ زبان فارسی به شمار آورده اند. بلاغت در آثار ادبی،باعث اثر گذاری بر مخاطب می شود؛ و آن چه بیهقی را از سایرین متمایز ساخته دغدغ? او برای اثرگذاری بر خوانندگان است. بیهقی در کنار دقت و سواسی که در بازتاب دادن واقعی رویداد های تاریخی دارد،به خوانندگانِ کتابش نیز می اندیشد.مخاطب اندیشی بیهقی موجب شده است تا او برای ایجاد کشش و همچنین برای باور پذیر کردن محتوای کتابش از شگردهایی بهره جوید. این شگرد های در عصر بیهقی از ویژگی های داستان نویسی محسوب نمی شده اند، اما امروز،در بعضی از مکتب های ادبی جهان،به رسمیت شناخته شده اند. هرچند میان تاریخ و داستان و نماشنامه تفاوت های فراوانی قایل شده اند؛می توان، با استفاده از بعضی اصول مکتب های ادبی رئالیسم و ناتورالیسم،حوادث واقعی تاریخی را در قالب رمان ها یا نمایشنامه های جذاب،عرضه کرد.آن چه شیو? روایت تاریخ بیهقی را از دیگر تاریخ نویسان مجزا می کند، دقت در جزئیات، توصیف تفصیلی فضای صحنه ها،استفاده از دیالوگ، و همچنین بهره بردن از تک گوییِ نمایشی است و این دلایل باعث شده است که روایت ِ تاریخ بیهقی روایتی دراماتیک باشد .