نام پژوهشگر: علیرضا قجاوند
علیرضا قجاوند اسماعیل علی اکبری
ازعمده ترین اثرات رشد سریع شهرنشینی، ایجادنارسایی درنظام توزیع فضایی کاربری های مختلف و درنتیجه نابسامانی درامرتوزیع خدمات به ساکنین شهرها می باشد. امروزه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته ی اصلی برنامه ریزی شهری ،به دنبال انجام مجموعه اقدامات هدفمندبرای نظم دادن به محیط جغرافیایی درقالب مقدورات و خواست شهروندان است. یکی از مهمترین اقدامات درامربرنـامه ریزی کاربری اراضی شهری، مکان یابی صحیح مراکز خدماتی می باشد که دراین زمینه برنامه ریزان با مکان یابی و تخصیص مناسب زمین به کاربری های موردنیازدرکالبدشهر، کمک موثری به تأمین رفاه و آسایش شهرنشینان کرده، ضمن کمک به تحقق عدالت اجتماعی امکان زیست بهتردرشهرهارافراهم می نمایند. ازجمله مراکز مهم و حساس درحوزه خدمات شهری ،فضاهای آموزشی و به ویژه مدارس می باشندکه بررسی معیارهای منطقی و علمی درخصوص مکان یابی ،توزیع فضایی و رعایت الگوهای همجواری بااین مراکزبه لحاظ ابعادگسترده و عملکردقابل توجه آنها بسیارضروری می باشد. منطقه ی 14 شهرتهران به عنوان یکی از مناطق میانی دارای 483432نفرجمعیت بوده(درسال 1385)، باوسعتی درحدود23کیلومترمربع و تراکم 20429نفردرکیلومترمربع ازنظر کاربری های آموزشی دارای مشکلات زیادی می باشد. دراین راستا پایان نامه ی حاضر تلاشی برای بررسی معضلات مدارس متوسطه ی نظری دراین منطقه ازحیث توزیع فضایی،شعاع دسترسی و رعایت الگوهای همجواری می باشد. برای این منظورابتدا نقشه ی منطقه رقومی شده و سپس به کمک داده های مکانی (ازروی نقشه های ، و )و داده های توصیفی(بااستفاده ازمدارک ،اسناد،آمارو پژوهش های میدانی) درمحیط« arc gis» یک پایگاه اطلاعاتی تشکیل گردید. درمرحله ی بعد برای هرکدام ازعوامل موثر(مکان دبیرستان-ها،محدوده های ثبت نامی، نواحی، محلات و....) لایه ای تهیه و لایه های مربوط به شبکه راهها و کاربری های مختلف به آنها متصل شد. سپس ازطریق توابع « buffer» و «overlay» درمحیط « arc map» نقشه های مربوط به محدوده های ثبت نامی، شعاع دسترسی وهمپوشانی شعاع دسترسی دبیرستان ها به تفکیک جنس و همچنین وضعیت همجواری کاربری های مختلف بامدارس متوسطه ترسیم شده و برای هرکدام تحلیل لازم صورت گرفته است. نتایج این پایان نامه حاکی ازآن است که وضعیت موجوددرمکان گزینی مدارس متوسطه درمنطقه-ی14شهرتهران چه به لحاظ شعاع دسترسی وچه به لحاظ ارتباط باسایر کاربری ها ، مناسب نبوده و ازاستانداردهای لازم دربرنامه ریزی کاربری اراضی شهری به دوراست. گویی انتخاب مکان برای اکثر مدارس درجهت حل کوتاه مدت مشکلات ومسائل روز افزون بوده است. درتأیید مطالب فوق باید عنوان کردکه درنواحی 5،4،3،1 و6 این منطقه توزیع فضایی مدارس مناسب نبوده وبه طور میانگین تعداد 11واحد ازمجموع 29واحدآموزش متوسطه ی نظری، ازنظر همجواری باکاربری های مختلف دروضع نامطلوب قرارگرفته اند. درآخر ذکر این نکته لازم است که برای بهینه شدن نظام خدمات رسانی و افزایش کیفیت خدمات آموزشی، می توان بااستفاده ازنرم افزارهای مختلف و بخصوص gis ضمن تجزیه و تحلیل وضع فعلی مدارس درابعادمختلف، نقاط ضعف آنها راشناسایی و نسبت به رفع آنها درآینده اولویت بندی نمود.