نام پژوهشگر: سمیرا محمودی

نقش تنش روانی زنان در توزیع فضایی ناپایداری اقتصادی- اجتماعی روستاها (مطالعه موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  سمیرا محمودی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

در مناطق روستایی اغلب با دسترسی ضعیف به فرصتهای شغلی، حمایت اجتماعی کمتر، مراقبت ناکافی و نادرست از فرزندان، مشکلات دستیابی به خدمات و حمل و نقل و ... زمینه ی احساس محرومیت، نابرابری، ناامنی و در نتیجه استرس و تنش روانی را در ساکنین این مناطق فراهم می شود. با توجه به این مسئله، پایداری اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی- کالبدی مناطق روستایی در صورتی تحقق خواهد یافت که جامعه روستایی علاوه بر بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی، به لحاظ وجود امکانات، خدمات و زیرساختها و تأمین نیازهای اساسی جامعه به سطحی از سلامت و آرامش روانی دست یابد. در این پژوهش با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بررسی استرس زنان روستایی و نقش آن در ناپایداری اجتماعی- اقتصادی روستاهای بخش مانه پرداخته شده است. با استفاده از مطالعات پیمایشی، نمونه گیری، 240 زن از 16 روستا به روش کوکران و شیوه تصادفی انجام شد، نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مورد مطالعه بیشتر از استرس اجتماعی رنج می برند و همچنین در بین عوامل مکانی- فضایی عامل جمعیت، میزان تحصیلات، اشتغال و وضعیت تأهل با استرس رابطه معنادار داشته است. و نیز پس از رتبه بندی روستاها به لحاظ پایداری این نتیجه بدست آمد که بین استرس زنان و ناپایداری روستاهای بخش مانه علی رغم وجود همبستگی معکوس، رابطه معناداری به لحاظ آماری وجود ندارد.

اندازه گیری همزمان استامینوفن و کافئین در نمونه های بیولوژیکی به روش آنالیز فاکتورهای موازی (parafac)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان مرکزی - دانشکده علوم پایه 1390
  سمیرا محمودی   عبدالمحمد عطاران

در این مطالعه یک روش برای اندازه گیری همزمان استامینوفن و کافئین توسط روش آنالیز فاکتورهای موازی (parafac) و روش کالیبراسیون کمترین مربعات جزئی (pls) ارائه شده است. کالیبراسیون بر اساس 25 مخلوط دو جزئی در رنج غلظتی 00/10-20/0 و00/18-10/0 میکروگرم بر لیتر از استامینوفن و کافئین تهیه شده است.روش مذکور در پنج ph مختلف 1، 5، 7، 10و 11 انجام گرفته است.آنالیز فاکتور های موازی با استفاده از داده های سه بعدی (5×151×25)و همچنین در بهترین ph ارائه شده است. توانایی روش در آنالیز نمونه های حقیقی برای اندازه گیری استامینوفن و کافئین در نمونه های بیولوژیکی همانند پلاسمای خون و ادرار مورد سنجش قرار گرفته است.دقت روش توسط محاسبهrmsep که برابر 1476/0و2995/0 برای استامینوفن و کافئین است،مورد سنجش قرار گرفته است.

تبیین الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان خراسان رضوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  سمیرا محمودی   غلامرضا غفاری

اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هر چیز در گرو برخورداری از سرمایه مناسب- بویژه سرمایه اجتماعی- از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. لذا واکاوی بر مطالعات انجام شده، نشان دهنده لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه پایدار و از جمله توسعه پایدار روستایی می¬باشد. واکاوی¬ها در این ارتباط نشان می¬دهد، اغلب مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در ایران، دارای نگرش جامعه¬شناسی بوده و بعد فضایی در آنها نادیده گرفته شده و یا بسیار کمرنگ است. در نتیجه، آنچه که از واکاوی نوشته¬های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی به دست می¬آید این است که مفهوم سرمایه اجتماعی بویژه با بُعد فضایی می تواند بعنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی در رویکرد توسعه پایدار روستایی به حساب آید. چرا که هدف اصلی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سرمایه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی، توانمندسازی، ظرفیت-سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، افزایش اعتماد به نفس و توسعه شبکه¬های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی می باشد. بدین¬منظور، پژوهش حاضر با هدف ارتقای سطح توسعه¬یافتگی روستایی بدنبال پاسخگویی به این سوال است که چه نوع ارتباطی بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد؟ و سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه از کدام الگوی فضایی تبعیت می¬کند؟ برای دریافت پاسخ علمی به سوال علمی از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده 18 روستای خراسان رضوی و واحد تحلیل در دو سطح فرد و روستا انتخاب شد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی با سرمایه¬های انسانی و اقتصادی رابطه معنادار آماری برقرار است؛ بطوریکه سرمایه انسانی سرمایه انسانی 7/17 درصد و سرمایه اقتصادی 1/91 درصد از واریانس سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می¬نمایند. همچنین نتایج نشان می¬دهد که بین سرمایه اجتماعی و توسعه روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری وجود دارد. براساس نتایج بدست آمده، سرمایه اجتماعی 5/23 درصد از توسعه¬یافتگی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می-نماید. در نتیجه، از طریق تحلیل رگرسیون می توان اذعان نمود که با افزایش سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه، سطح توسعه¬یافتگی نیز ارتقاء می¬یابد. همچنین میزان شاخص i برای تحلیل الگوی فضایی نقاط روستایی براساس شاخص سرمایه اجتماعی، 3/0- می باشد که با عنایت به e(i) محاسبه شده (18369/0-) می¬توان گفت که الگوی فضایی سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه به سمت الگوی پراکنده گرایش دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان دهنده نبود رابطه معنادار آماری بین موقعیت طبیعی روستاهای مورد مطالعه و میزان فاصله از شهر با نوع الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه می¬باشد.

رسوب نشانی الکتروفورتیک نانوکامپوزیت هیدروکسی آپاتیت/چیتوسان/نانولوله های کربنی روی فولاد زنگ نزن l 316
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1393
  سمیرا محمودی   تقی شهرابی فراهانی

در این پژوهشرسوب نشانی نانوکامپوزیت هیدروکسی آپاتیت و پوشش های دو جزئیهیدرکسی آپاتیت/چیتوسان و پوشش های سه جزئی هیدروکسی آپاتیت/چیتوسان/نانولوله های کربنیروی فولاد زنگ نزن l316 به روش الکتروفورتیک انجام شد. ابتدا پودر هیدروکسی آپاتیت(ha) به روش شیمیایی تر سنتز شد وپودر با مورفولوژی کروی و با اندازه دانه تقریباً 24 نانومتر بدست آمد. سپس پوشش تک جزئی هیدروکسی آپاتیت با استفاده از رسوب نشانی الکتروفورتیک (epd) از سوسپانسیون های متانول، اتانول، ایزوپروپانول و بوتانول و حاوی نانوذرات هیدروکسی آپاتیت با غلظت های 2و5و10 گرم بر لیتردر دو ولتاژ 20 و 60 و زمان های رسوب نشانی 30، 120، 240، 360، 480 و 600 ثانیه انجام گرفت. بمنظور بهبود چسبندگی پوشش به زیرلایه تعدادی از پوشش ها در دماهای 400 و 600 و 800 درجه سانتیگراد زینتر شدند. سینتیک رسوب نشانی، میکروساختار پوشش ها و مقاومت به خوردگی آن ها در محیط شبیه سازی شده بدن مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت پوشش های رسوب داده از بوتانول بعنوان پوشش بهینه در نظر گرفته شد. در مرحله ی بعدپوشش?های دو جزئی هیدروکسی آپاتیت/چیتوسان با استفاده از روش رسوب نشانی الکتروفورتیک از سوسپانسیون هایحاویg/l5/0چیتوسان و haبا غلظت های 5،2و g/l10در ولتاژ60 و در زمان های رسوب-نشانی 30، 120، 240، 360، 480 و 600 ثانیهانجام شد.در سوسپانسیو های ha/چیتوسان، متانول، اتانول و ایزوپروپانول به عنوان حلال و آب با غلظت بهینه برای هر الکل (%5 برای متانول، %15 برای اتانول و %20 برای ایزوپروپانول)و اسید استیک 1%برای حل کردن چیتوسان درنظر گرفته شد. مکانیزم رسوب نشانی تعیین شد و پوشش ها از نظر کیفیت ظاهری، وجود ترک ها، استحکام چسبندگی و مقاومت به خوردگی مقایسه شدند.همچنین با مقایسه خواص این پوشش ها با پوشش ها ha، مشخص شد چیتوسان تاثیر خوبی بر کیفیت و استحکام پوشش دارد. بمنظور بالا بردن مقاومت به خوردگی و سختی پوشش ها، پوشش نانو کامپوزیتی هیدروکسی آپاتیت/چیتوسان/ نانولوله های کربنی روی زیر لایه فولاد زنگ نزن l316 ایجاد شد و نانولوله های کربنی تاثیر خوبی بر استحکام پوشش و مقاومت در برابر خوردگی نشان داد. کلید واژه:پوشش دهی الکتروفورتیک،نانو کامپوزیت، هیدروکسی آپاتیت، چیتوسان، نانولوله های کربنی