نام پژوهشگر: مجتبی اسماعیلی وردنجانی

بررسی تاثیرات جهانی شدن اقتصاد بر روند شهرنشینی در خوزستان، مورد مطالعه: شهر اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  مجتبی اسماعیلی وردنجانی   محمد علی فیروزی

فرآیند جهانی شدن مدت هاست که آغاز گردیده و امواج گوناگونی را پشت سر گذاشته است. این فرآیند شامل سه بعد کلی اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و اقتصادی می باشد. بعد اقتصادی جهانی شدن مهمترین و تأثیر گذارترین بعد این فرآیند به شمار می رود. این بعد یا به عبارتی دیگر، جهانی شدن اقتصاد، مشتمل بر چهار بعد جهانی شدن تجارت، جهانی شدن تولید، جهانی شدن فن آوری و سرمایه گذاری های مستقیم خارجی می باشد که در این تحقیق به این چهار بعد در قالب جهانی شدن اقتصاد پرداخته خواهد شد. فرضیه های این پژوهش در رابطه با تأثیرات جهانی شدن اقتصاد بر روند شهرنشینی معاصر استان خوزستان می باشند که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این مبنا این تأثیرات در قالب سه فرضیه، که فرضیه ی نخست در خصوص افزایش جمعیت شهر اهواز و فرضیه های دوم و سوم نیز در رابطه با نظام شهری استان خوزستان می باشند تهیه شده است. بر این مبنا فرضیه ی دوم از منظر عملکردی(کیفی) به نظام شهری استان خوزستان و بالاخص شهر اهواز می نگرد و فرضیه ی سوم نیز از منظر جمعیتی(کمی) به نظام شهری استان خوزستان در قالب پدیده ی نخست شهری پرداخته که در این زمینه نیز از شاخص های رتبه-اندازه و چهار شهر استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد، صنعت نفت سرمنشاء تحولات گوناگونی در شهر و شهرنشینی استان خوزستان در رابطه با جهانی شدن اقتصاد می باشد. در واقع پس از کشف نفت در این استان، روز به روز بر اهمیت این استان در اقتصاد کشور و همچنین اقتصاد جهانی افزوده گردید. از این دوره به بعد بود که سرمایه گذاری های خارجی و دولتی وارد این استان شد و این روند با روی کار آمدن حکومت پهلوی شتاب گرفت. نفت و صنعت نفت به عنوان عاملی اساسی در جهانی شدن اقتصاد ایران و استان خوزستان به شمار می رود. به گونه ای که بیشترین صادرات کشور مربوط به نفت بوده و همچنین بیشترین میزان سرمایه گذاری های خارجی نیز در این بخش صورت می گیرد. در این خصوص استان خوزستان و به ویژه شهر اهواز نیز از جایگاه خاصی برخوردار می باشند. صنعت نفت ایجاد صنایع عظیم دیگری را الزام آور ساخت که اکثراً با سرمایه گذاری های شرکت های خارجی و کمک های فنی و مهندسی این شرکت ها به انجام رسیدند. از جمله ی این صنایع می توان به پالایشگاه، کارخانجات لوله سازی، کارخانجات فولاد و ... اشاره کرد. در دهه ی 1355-1345 سهم اهواز از صنایع ایجاد شده نسبت به سایر شهرها منجمله آبادان بیشتر بود. در واقع از همین سال ها است که روز به روز بر جمعیت شهر اهواز افزوده می شود و شهر آبادان را پشت سر می گذارد و علائم ظهور نخست شهری در نظام شهری استان خوزستان نمایان می گردد. با ورود نیروهای جهانی شدن اقتصاد به این استان و بالاخص شهر اهواز، نیاز به دگرگونی در برخ عملکردهای شهری بود. به گونه ای که عملکردهای جدیدی به ضرر برخی عملکردهای کهن و سنتی در شهرهای این استان جایگزین گردید. از جمله این عملکردها می توان به عملکردهای صنعت و ساخت، پولی و بانکی، عملکردهای تخصصی، عملکرد تجاری و بازرگانی، عملکرد حمل و نقل و ارتباطات اشاره کرد که روز به روز بر شمار شاغلین این فعالیت ها که به نوعی نشانگر جایگزین شدن عملکردهای جدیدی می باشند افزوده گشت.

ارزیابی مقاومت ارقام لوبیا به شته سیاه باقلا، aphis fabae scopoli (hemiptera: aphididae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  مجتبی اسماعیلی وردنجانی   زریر سعیدی

شته سیاه باقلا ، aphis fabae scopoli یکی از آفات مهم با طیف میزبانی وسیع می باشد که به تیره های متعددی از گیاهان خسارت می زند. از آنجایی که این حشره، یکی از آفات مهم لوبیا می باشد، مقاومت 15 رقم و لاین لوبیا نسبت به شته سیاه باقلا مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا ارقام آزمایشی در شرایط گلخانه نسبت به آفت در دو مرحله رشدی غربال شدند. آزمایشات آنتی زنوز و آنتی بیوز در شرایط گلخانه با دمای 2 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ±65 درصد انجام گردید. برخی صفات از جمله تراکم تریکوم در سطح برگ و غلظت فنل در ارقام آزمایشی تعیین گردید. نتایج آزمایش غربال نشان داد که در مرحله دوبرگی ارقام آزمایشی در چهار گروه حساس، نیمه حساس، نیمه مقاوم و مقاوم قرار گرفتند اما در مرحله گلدهی تقریباً همه مقاومت نسبی نشان دادند. آزمایش آنتی زنوز اختلاف معنی داری را بین ارقام مختلف لوبیا در برابر شته سیاه باقلا نشان نداد. تجزیه آماری داده ها نشان داد که بین ارقام مورد مطالعه از نظر طول دوره رشدی و میزان پوره زایی شته تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0.01)، به طوری که حداکثر و حداقل طول دوره رشدی به ترتیب روی رقم های دانشکده و تلاش مشاهده شد. بیشترین نرخ خالص تولید مثل روی لاین l42 (804/2±69/36) به دست آمد. کمترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی رقم دهقان (005/0±19/0) محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد ارقام دانشکده، jules، goynok و لاین های d10 و l42 به دلیل دارا بودن بیشترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت و نرخ متناهی و کمترین طول مدت زمان دو برابر شدن احتمالاً در افزایش جمعیت شته سیاه باقلا موثر خواهند بود. بیشترین میزان امید به زندگی روی رقم دانشکده) 50/25(ex= و کمترین میزان امید به زندگی شته سیاه باقلا روی رقم تلاش )45/15(ex= مشاهده شد. در مجموع آزمایشات انجام شده نشان داد که لاین های d81083، l19 و l1 و ارقام goynok و دهقان نسبت به سایر ارقام مقاومت بیشتری در برابر شته سیاه باقلا دارند. تراکم تریکوم و غلظت فنل با مقاومت و حساسیت ارقام مختلف به شته سیاه باقلا ارتباطی نداشت. با استفاده از ارقام و لاین های مقاوم می توان مصرف سموم حشره کش را علیه این آفت کاهش داد و به اجرای برنامه مدیریت تلفیقی شته سیاه باقلا کمک کرد.