نام پژوهشگر: صالحه غضنفری مقدم

بررسی و مقایسه مفاهیم عرفانی (با تأکید بر انسان کامل) منطق الطیر عطار با جاناتان مرغ دریایی ریچارد باخ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  صالحه غضنفری مقدم   فاطمه کوپا

در این پژوهش صرفاً بر آنیم تاحدودی اندیشه ها و آراء نویسنده و متفکری غربی از دوران معاصر را با افکار و عقاید شاعر و عارفی مسلمان و مربوط به قرن ها پیش، در خصوص ضرورت آشنایی و جستجوی انسان کامل، مقایسه نماییم. اهدافی را که از انجام این پژوهش جستجو می کنیم به طور خلاصه، می توان چنین بیان کرد: اول این که آیا در موضوع انسان کامل و ضرورت جستجو و نیل به آن، بین دو دیدگاه شرقی – اسلامی عطار و غربی – مسیحی باخ مشابهت و همگونی وجود دارد یا خیر؟ دیگر آن که هر کدام از این دو نویسنده، چه مراحل و آموزش هایی را برای نیل به این مقصود معرفی کرده اند. سوال دیگری که باید بدان پاسخ گفت این است که آیا دلیل یکسانی در به کار بردن نمادهای مشترکی همچون نماد پرنده، سفر و مرگ از جانب این دو نویسنده وجود داشته است و هر دوی آن ها از به کار گیری این نمادها، معنا و مفهوم واحدی را اراده کرده اند یا خیر؟ و نهایتاً این که آیا می توان چنین نتیجه گرفت که با توجه به تقدم زمانی عطار، باخ در اثر سمبلیک خود به طور مستقیم یا ضمنی از او الهام پذیرفته است ؟ نکته لازم به ذکر این است که هدف ما از این گونه مقایسه - که تأکید بر کشف و بیان شباهت های فکری و فرهنگی دو اندیشه متفاوت از دو فرهنگ متفاوت است - در حقیقت کشف دوباره نفس واحدی است که هر کدام از افراد عالم با هر عقیده و هر تفکری، شاخه ای منشعب از آن ریشه است که: «خَلَقَکُم مِن نَفسٍ واحِدَه» / شما را از «نفس واحدی» آفرید. (نساء/1) و بسیاری مفاهیم و نمادهایی که می شناسیم و به کار می بریم، ریشه در همان نفس واحد دارد که از آن به «فطرت» یاد می کنیم؛ و این فطرت واحد همه انسان هاست که از شرق تا غرب عالم یک حرف می زند و یک بیان دارد و به هر زبانی که سخن بگوییم و از هر نژادی و با هر فرهنگ و مذهبی که باشیم، آن یک حرف و آن یک نحوه بیان را می شناسیم و می فهمیم و همین باعث ایجاد شباهت ها و اشتراکات در ادبیات جهان و نمادهای مشابه و یکسان در اذهان و افواه آدمیان گشته است. برای مقایسه کتاب «جاناتان مرغ دریایی» با «منطق الطیر» ، پس از مراجعه به متن زبان اصلی کتاب «جاناتان» و مقابل نهادن سه ترجمه فارسی از آن، نهایتاً ترجمه خانم لادن جهانسوز را که از متنی روان تر و با حفظ امانت بیشتر برخوردار بود، به عنوان مبنا انتخاب کرده و با منطق الطیر مقدمه و تصحیح استاد شفیعی کدکنی مقابل کردیم. روش تحقیق ما در این پژوهش، روش تحقیق کتابخانه ایست که البته در بسیاری موارد که منابع مکتوب در اختیار نبود، از منابع الکترونیک و شبکه جهانی اینترنت استفاده شده است. این جستار، شامل چهار فصل است که سه فصل نخستین، موضوعات مقدماتی بحث را در بر گرفته و فصل پایانی به مبحث اصلی مقایسه دو کتاب می پردازد. در فصل آغازین، بنا به ضرورت به معرفی مختصری از دو شخصیت موردمطالعه - عطار و باخ- و همچنین آثار ایشان و به طور مبسوط تر دو کتاب مورد نظر – منطق الطیر و جاناتان مرغ دریایی – پرداخته شده است. در دومین فصل، با مفاهیم نماد و رمز، از دیدگاه روان شناسی و ادبیات آشنا می شویم و از آنجا که برخی نمادها در میان اقوام و ملل مختلف، به طور مشابه و یکسان به کار می رود و به خصوص در این دو کتاب با نماد مشترک «پرنده» مواجهیم، ریشه یابی به کار گیری نمادها از دیدگاه روان شناسان، مفید و ضروری به نظر می رسید که در این فصل به اختصار بدان پرداخته شده است. در فصل سوم، بیشتر به موضوع اصلی نزدیک شده و با توجه به این که تأکید ما در این پژوهش بر مقایسه انسان کامل از دو دیدگاه است، به معرفی آن از دیدگاه های مختلفی که زمینه فکری و فرهنگی و اعتقادی عطار و باخ را در بر گرفته اند، می پردازیم. در فصل پایانی، که جان سخن و اصل پژوهش ما را شامل می شود، به مقایسه مفاهیم عرفانی دو کتاب، با تأکید بر انسان کامل پرداخته شده است؛ و همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، در این فصل بیشتر به جستجوی نقاط اشتراک دو فرهنگ و تأثیر گذاری و تأثیرپذیری ضمنی آن دو، توجه شده است. و نهایتاً حاصل کلام، که بیانگر اهداف و نتایج مقایسه این دو اثر سمبلیک است.وآن این که،اولاًهر دو کتاب منطق الطیر و جاناتان مرغ دریایی، در زمره آثار ادبی سمبلیک جهان قرار گرفته اند و نمادهای مشترک «پرنده» ، «سفر» و «مرگ» در هر دوی این آثار به چشم می خورد.ثانیاًهرچند مدرکی دالّ بر اقتباس و الهام گرفتن باخ از منطق الطیر در دست نیست اما طبیعی است اگر مسأله توارد و اقتباس غیر مستقیم و ضمنی باخ را بپذیریم. به علاوه این که فطرت و نفس واحده همه ما، صرف نظر از مذهب و زبان و زمان و مکان، تنها یک حرف برای گفتن دارد و آن بازگشت به اصل است. همان اصلی که برای عطار در منطق الطیر، سیمرغ و برای باخ در داستان جاناتان، مرغ بزرگ یا مرغ حقیقت است.ثالثاًزیبایی و لطف این مقایسه، آن جا بیشتر آشکار می شود که در صفحه صفحه کتاب باخ، قدم به قدم تعالیم عطار را برای سیر و سلوک، به زبان و بیانی متفاوت مشاهده می کنیم. سختی ها و مرارت های این راه بی نهایت، مخالفت و ممانعت مخالفان، تلاش ها و از جان گذشتگی های خالصانه سالک و نهایتاً تعالی و پیشرفت و نیل به کمال، صحنه های اصلی و همانند یک سناریو است که با دو کارگردان، و در دو زمان کاملاً دور از هم به صحنه کتاب آمده است. دیگر آن که از نظر باخ حقیقت بر اساس غلبه اندیشه اگزیستانسیالیسمی به فعلیت رسیدن توانایی های بالقوه آدمی است ؛ ولی در اندیشه عرفانی عطار ، حقیقت وجود مطلقی است که حتی اکمل کاملان –پیامبر اکرم (ص) نیز به اندازه دو قوس کمان با او فاصله دارد. باخ رمز پیروزی انسان را منحصر به قابلیت، استعداد و افزایش آگاهی افراد می داند؛ در حالیکه عطار افزون بر این به علتی مافوق طبیعی یعنی به عظمت و عنایت حضرت حق نسبت می دهد. بروز احساس عشق و مهرورزی در هر دو داستان وجود دارد، با این تفاوت که باخ عشق را آخرین مرحله و نتیجه هم? تلاش ها و بعد از کسب توانمندی های و غلبه بر موانع می داند؛ در حالی که در نگرش عطار عشق دومین مرحله از هفت مرتبه کمال و محرّک آدمی در غلبه بر مشکلات است. همچنین متن زبان اصلی کتاب جاناتان مرغ دریایی، به عنوان پیوست در پایان این پژوهش قرار گرفته است.