نام پژوهشگر: حامد یزدانی
حامد یزدانی فرهاد کلاهان
برنامه ریزی یک سیستم تولیدی هنگامی کارآمد و موثر است که خصوصیات، توانمندی ها و محدودیت های آن سیستم به دقت بررسی شده و همچنین معیارها و اولویت های مورد نظر به گونه ای شفاف در برنامه ریزی لحاظ گردند. یکی از عوامل تاثیرگذار در یک سیستم تولیدی، فعالیت های نگهداری و تعمیرات (نت) است که معمولا به صورت پیشگیرانه و برنامه ریزی شده انجام می شود. نت پیشگیرانه روشی برای بهبود عملکرد تجهیزات است که به منظور جلوگیری از وقوع خرابی های اتفاقی انجام می گیرد. فعالیت های نت مستلزم صرف زمان و هزینه است و بنابراین در فرآیند برنامه ریزی تولید می بایست لحاظ شود. واضح است که چنانچه روند برنامه ریزی نت پیشگیرانه و زمان بندی تولید به صورت مستقل صورت گیرد، برنامه ریزی تولید بهینه نخواهد بود. در این پژوهش سعی شده به گونه ای مدون و هدفمند مسئله برنامه ریزی همزمان تولید و نت پیشگیرانه در یک محیط چند ماشینی مدل سازی شده وسپس بکمک الگوریتم تبرید تدریجی حل گردد. تابع چند هدفه این مسئله شامل جمع وزن یافته موارد زیر است: 1) هزینه های پردازش کارها، 2) جریمه دیرکرد از موعد تحویل، 3) هزینه پیاده سازی نت پیشگیرانه، 4) جریمه دیرکرد از موعد نت، 5) جریمه افت قابلیت اطمینان و 6) هزینه مرتبط با گستره زمانی تولید. پس از طراحی مدل و انطباق الگوریتم تدریجی، یک مثال عددی متشکل از 3 ماشین موازی غیرمشابه و 50 کار مستقل با پردازش تک مرحله ای، حل گردیده و نتایج بحث شده اند. نتایج محاسباتی مبین کارایی و موثر بودن الگوریتم تبرید تدریجی برای حل مسائلِ پیچیده برنامه ریزی همزمان تولید و نت پیشگیرانه است. همچنین مقایسه صورت گرفته بین دو حالت برنامه ریزی با لحاظ کردن نت و دیگری بدون لحاظ کردن نت، این واقعیت را نشان می دهد که افت قابلیت اطمینان ناشی از عدم لحاظ کردن نت پیشگیرانه، بطور قابل توجهی در افزایش هزینه های کلی سیستم موثر است.
حامد یزدانی علی حیدری پناه
بطور معمول برای سازه هایی که در معرض بارهای دینامیکی قرار دارند از شمع ها استفاده می گردد. رفتار دینامیکی گروه شمع وابسته به اندرکنش بین شمع ها و خاک اطراف می باشد. اثرات اندرکنشی شمع-خاک، سختی شمع ها را تحت تاثیر قرار داده و یک میرائی برای تشعش انرژی به سمت بی نهایت ایجاد می کند. این سختی مختلط اصلاح شده تابع امپدانس نامیده می شود. هدف تحقیق حاضر توسعه مدل فیزیکی و ابزار تحلیل برای تعیین تابع امپدانس (ضریب سختی دینامیکی) گروه شمع در محیط لایه ای می باشد. روش تحلیلی مورد نظر با استفاده از مدل های مخروطی به بررسی تابع امپدانس گروه شمع در خاک لایه ای می پردازد. این روش توانائی ترکیب پیچیدگی لایه ای بودن خاک و رفتار کامل انتشار امواج در این محیط ها را دارا می باشد. اصول اساسی این روش بر پایه انتشار امواج می باشد. پاسخ دینامیکی گروه شمع در نیم فضای لایه ای را می توان به وسیله روش های دقیق که براساس تئوری الاستودینامیک سه بعدی می باشند، محاسبه کرد، که این روش ها نیازمند محاسبات پیچیده و پر هزینه هستند و این پیچیدگی وقتی مسئله مورد نظر یک محیط خاکی غیر همگن به همراه لایه بندی با خصوصیات مختلف باشد، بیشتر نیز می گردد. از این رو استفاده از این روش ها تنها در مسائل مهم با شرایط حساس قابل توجیه می باشد. مدل های مخروطی به سادگی می تواند مسئله خاک نامحدود در مسائل روزمره مهندسی را در نظر بگیرد. به عنوان یک جایگزین برای روش حل دقیق، مدل های فیزیکی ساده را می توان برای ارزیابی اندرکنش خاک و سازه و تعیین تابع امپدانس برای فونداسیون ها و نیز تعیین حرکت لرزه ای وروردی موثر به پی را معرفی کرد. ابتدا شمع تکی با استفاده از مدل مخروط تحلیل شده و تابع امپدانس شمع تکی برای درجات آزادی افقی و قائم تعیین می گردد، سپس با استفاده از مفهوم اندرکنش شمع-خاک-شمع، ضریب سختی دینامیکی گروه شمع تعیین می گردد. مقایسه نتایج حاصل از روش معرفی شده با روش های دقیق نشان می دهد که روش مخروط مطابقت خوبی دارد. مدل مخروطی در خاک لایه ای نیز نتایج قابل قبولی را ارئه می دهد که از ویژگی قابل ملاحظه این روش میباشد.
حامد یزدانی جواد اطاعت
چکیده ندارد.