نام پژوهشگر: محمد پناهزاده
محمد پناهزاده علی اصغر کلاگری
منطقه چهرگان در فاصله 10 کیلومتری غرب شهرستان تسوج در استان آذربایجانشرقی واقع شده است. واحدهای لیتولوژیک منطقه مورد مطالعه عمدتاً مربوط به دوران سوم بوده و شامل رخساره تخریبی- قاره ای درشت دانه به صورت دگرشیب بر روی سازندهای قدیمی تر می باشند. واحدهای تخریبی- قاره ای با انواع متنوعی از مارن ها (خاکستری تا سبز، خاکستری تا قهوه-ای و ژیپس دار) شروع شده و توسط یک سری از واحدهای تخریبی ( شیل، سیلت، مارن، ماسه سنگ، کنگلومرا) و تخریبی- کربناتی (شیل های آهکی سبز، ماسه سنگ و سیلتستون سبز تا خاکستری) پوشیده شده اند. ضخامت لایه های مس دار از چند سانتی متر تا ده متر بوده که در داخل واحدهای ماسه سنگ، سیلتستون سبز تا خاکستری و کنگلومرا حضور دارد. کوارتز، فلدسپار پتاسیم، پلاژیوکلاز، خرده سنگ، بیوتیت، مسکویت، کلریت، کلسیت، دولومیت، گوتیت، پیریت، کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت و پیروبیتومین ها از کانی های تشکیل دهنده زون های دگرسانی و کانی زایی شده می باشند. دگرسانی رسوبات تخریبی عمدتاً در طی دیاژنز رخ داده است. دو زون مهم دگرسانی که در چهرگان توسعه یافته عبارتند از: (1) دگرسانی اکسیدی (قرمز شده) و (2) دگرسانی شسته شده (سفید شده). قرمز شدن در اثر اندرکنش رسوبات قهوه ای تا برنزه با سیالات اکسیدی خلل و فرجی در طی مرحله همزمان با دیاژنز رخ داده است. این فرآیند با گسترش طبقات قرمز رنگ معروف به طبقات قرمز بالایی (upper red beds) در کل منطقه نمایان می شود. سفید شدن بدلیل عبور سیالات احیأ کننده (بخاطر حضور محلی مواد آلی در پالئوکانال) از داخل طبقات قرمز و شستن اکسیدهای آهن موجود از قبل (عامل رنگ قرمز در طبقات قرمز) در طی دیاژنز پیشین رخ می دهد که نتیجتاً لایه خاکستری رنگ در امتداد مجرای حرکت سیالات احیایی پدید می آید. زون کانی زایی شده به صورت عدسی شکل در داخل زون دگرسانی شسته شده توسعه یافته است. مهمترین عامل موثر در تشکیل این زون، فراوانی پیریت و مواد آلی (فسیل های گیاهی مناطق قاره ای) به عنوان عامل احیأ و نیز نفوذپذیری سنگ ها در زون دگرسانی شسته شده می باشد که ضمن عبور سیال اکسیدی مس دار باعث ته نشست مس و سایر عناصر فلزی می شود. نقشه های آنومالی برای عناصر فلزی و کمیاب بر اساس مطالعات ژئوشیمی آبراهه انجام گردید. ویژگی های لایه های مس دار، از قبیل لیتولوژی، شکل عدسی مانند و لایه ای، گسترش ناحیه ای آن، ساخت و بافت جانشینی و افشان، کانی شناسی، وجود مواد آلی (فسیل های گیاهی) و تمرکز کانه زایی مس در ارتباط با آن ها شواهد کافی را برای طبقه بندی این لایه ها بعنوان نوع رسوبی redbed فراهم کرده است.