نام پژوهشگر: احسان ادیبی سده
احسان ادیبی سده ایرج پیروز
لرزه نگاری بازتابی ، یکی از متداول ترین روش های ژئوفیزیکی است که در اکتشافات نفت گاز به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی این پایان نامه ارائه روشی جهت بهبود کیفیت تصاویر حاصله از لرزه نگاری بازتابی در محیط هایی با ساختار زمین شناسی پیچیده می باشد.در این پایان نامه ما عملکرد روش نوین برانبارش سطح بازتاب مشترک (crs) را در بهبود کیفیت تصاویر حاصله از لرزه نگاری بازتابی مورد ارزیابی قرار دادیم. روش متداول تصویرسازی لرزه ای که بر اساس برانبارش نقطه میانی مشترک بنا نهاده شده است ، در محیطهایی که با بازتابنده های پرشیب یا ناهمسانی جانبی مواجه هستیم ، قادر به استفاده از تمام داده های سهیم در بازتاب از یک نقطه نمی باشد. در این گونه موارد استفاده از روش (crs)، به دلیل بهره گیری از اطلاعاتی شامل شکل بازتابنده ها (از قبیل شیب و انحنای بازتابنده) در پردازش ، می تواند به عنوان راه حل مشکل مذکور تلقی شود. همچنین رابطه چند پارامتره (crs) ، موجبات استفاده از تعداد اثر(تریس) خیلی بیشتری را در مقایسه با روش متداول در برانبارش فراهم می آورد. این موارد همه با هم باعث حصول تصاویری با کیفیت بالا تر و از همه مهمتر بالا رفتن نسبت سیگنال به نویز در خروجی های حاصل از پردازش به روش (crs) خواهد شد. پدیده های بازتابی در مقاطع (crs) در مقایسه با مقاطع حاصل از روش مرسوم دارای وضوح بالا تر و پیوستگی بیشتری می باشند. یکی از مشکلات روش(crs) ، عدم در نظر گرفتن شیب های متداخل در مقاطع است. بدین معنی که اگر دو یا چند رخداد در یک نقطه با یکدیگر تلاقی داشتند، در روش برانبارش سطح بازتاب مشترک این مساله به خوبی برطرف نمی گردد. نسخه اصلاح شده روش (crs) ، روش سطح پراش مشترک(cds) ، روشی است که قادر است مشکل تداخل شیب ها را در ساختار های پیچیده و نیمه پیچیده برطرف نماید. ما در این پایان نامه، بر روی داده های مربوط به یک ساختار نیمه پیچیده و یک ساختار پیچیده از مناطقی در ایران عملکرد روش نوین (crs) را مورد ارزیابی قرار دادیم. در ابتدا داده های مربوط به یک ساختار نیمه پیچیده که در مجاورت چند مخزن گازی بزرگ در ایران واقع شده بود توسط سه روش متداول ، (crs) و (cds) مورد پردازش قرار گرفت . مقطع cmp حاصله از وجود یک ناپیوستگی حکایت می کرد که لایه های افقی را از لایه های شیب دار واقع در زیر خود مجزا می ساخت .در مقطع حاصله، وقایع بازتابی و پراش به خوبی تصویر سازی نشده بودند . بنابر این، لزوم استفاده از روش های دیگری همچون (crs) و(cds) ضروری به نظر می رسید . در مقطع (crs) مشاهده شد پدیده های بازتابی دارای وضوح و پیوستگی بیشتری می باشند. اما با توجه به طبیعت روش (crs) مشکل تداخل شیب ها در مقطع مذکور حل نشده بود . به منظور برطرف کردن این مشکل از روش (cds) در پردازش این داده ها بهره جستیم . در مقطع (cds) مشکل تداخل شیب ها به خوبی برطرف شد و بسیاری از پدیده های بازتابی که در مقطع cmp به خوبی تصویر سازی نشده بود در مقطع (cds) با کیفیت بسیار بالاتر تصویر سازی شدند. محل بسیاری از گسل ها و شکستگی ها در این مقطع نمایان شد و بازتابنده های موجود در زمانهای بالا نیز به خوبی تصویر سازی شدند. در نهایت مقطع (cds) نشان داد که این روش قادر به برطرف نمودن بسیاری از ابهامات موجود در مقطع cmp داده های مربوط به ساختار نیمه پیچیده می باشد. سپس داده های مربوط به ساختاری پیچیده حاصل از روراندگی زاگرس در جنوب غربی ایران را ابتدا به روش متداول مورد پردازش قرار دادیم . مقطع حاصله چین خوردگی هایی با شیب زیاد را نشان می داد که این لایه های چین خورده به خوبی تصویر سازی نشده بودند. سپس داده های مذکور را به روش (crs) پردازش نمودیم . لایه های چین خورده مذکور در مقطع (crs) با وضوح و پیوستگی بیشتری نسبت به مقطع cmp به تصویر کشیده شدند. وقایع بازتابی موجود در عمق نیز در برخی از قسمت ها توسط مقطع (crs) تصویر سازی شدند. مقطع (crs) حاصله نشان داد روش نوین سطح بازتاب مشترک قادر است برخی مشکلات موجود فراروی تصویر سازی ساختار های پیچیده را برطرف نماید. کلمات کلیدی: سطح بازتاب مشترک، سطح پراش مشترک، تداخل شیب ها، برانبارش.