نام پژوهشگر: حسین آقاپوری
حسین آقاپوری غلامعلی چگینی زاده
پژوهش حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی به بررسی رویکرد اتحادیه اروپا به منطقه کردستان عراق و حکومت منطقه ای کردستان می پردازد. در ابتدا دیدگاه های واقع گرایی ساختاری، نهادگرایی نولیبرال و همچنین سازه انگاری در خصوص مفهوم "بازیگری" و همچنین بازیگری اتحادیه اروپا مورد بررسی قرار گرفته، و سپس دیدگاه سازه انگاری، با توجه به میزان سازگاری بیشتر با موضوع، به عنوان چهارچوب اصلی تحقیق انتخاب می شود. در فصل بعدی جایگاه کردستان در خاورمیانه، کردستان عراق در عراق و همچنین نقش داخلی، منطقه ای و بین المللی حکومت منطقه ای کردستان مورد برسی قرار می گیرد. در این فصل علاوه بر پرداختن به موقعیت ژئوپولتیکی، ژئواکونومیکی، هیدروپولتیکی و ترانزیتی کردستان عراق، وضعیت بین المللی و منطقه ای کردستان عراق در چهار دوره بعد حین و بعداز جنگ جهانی اول، بعد از جنگ چهانی دوم تا پایان جنگ سرد، پس از جنگ سرد تا 11 سپتامبر و دوره پس از یازده سپتامبر مورد مطالعه قرار می گیرد. فصل چهارم مبانی سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مولفه های تأثیرگذار بر روابط اروپا و خاورمیانه را مورد کاوش قرار می دهد. در این فصل به اهمیت کردستان عراق برای اتحادیه اروپا به عنوان یکی از مناطق مهم خاورمیانه و همچنین همسایه محتمل اتحادیه اروپا اشاره می شود. فصل آخر به بررسی سیاست های اقتصادی و فرهنگی اتحادیه اروپا در منطقه فدرال کردستان عراق می پردازد. در ابتدای فصل سیاستهای اقتصادی اتحادیه اروپا در بخشهای نفت و گاز و حوزه های اقتصاد غیرنفتی مورد بررسی قرار می گیرند و برخی از نهادها و شرکت های اروپایی فعال در منظقه کردستان در حوزه های فوق معرفی می شوند. در بخش دیگر این فصل سیاست های فرهنگی کشورهای اتحادیه اروپا در منطقه کردستان عراق مورد مطالعه قرار گرفته و برخی از نهادها، سازمان ها، و موسسات اروپایی فعال فرهنگی در منطقه کردستان و همچنین حوزه فعالیت های آنان معرفی می شود. این بخش نگاهی نیز به دیاسپورا و نهادهای کرد و غیرکرد اروپایی تأثیرگذار بر روابط حکومت منطقه کردستان و کشورهای اتحادیه اروپا می اندازد. نویسنده بر این باور است که اتحادیه اروپا با رویکردی اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی در منطقه کردستان عراق در صدد تعمیق هرچه بیشتر این نوع روابط می باشد تا بسیاری از کاستی های سخت افزارانه خود در منطقه خاورمیانه و کردستان را جبران نماید. همچنین وی بر این باور است که با رویکردی سازه انگارانه می توان به تحلیل روابط دو بازیگر(اتحادیه اروپا به عنوان بازیگر فراملی و منطقه کردستان به عنوان بازیگر فروملی فدرال) را که در تعاریف وستفالیایی دولت نمی گنجند، پرداخت.