نام پژوهشگر: مهدی قریشی
مرضیه مشکی محسن بهپور
آنالیز داروها نقش مهمی در کنترل کیفیت دارو ایفا می کند و اثرات زیادی بر سلامت عمومی دارد. بنابراین یک روش ساده، حساس و انتخابی برای اندازه گیری دارو خیلی موثر است استامینوفن یک عامل ضد درد بی خطر است که در تمام جهان برای تسکین سردرد، دل درد، درد مفاصل و دردهای عمومی مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند دیواره در اکسایش الکتروکاتالیزوری استامینوفن و اندازه گیری همزمان استامینوفن- پروپرانولول و نانولوله های کربنی استامینوفن- آسکوربیک اسید مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اکسایش استامینوفن در سطح الکترود اصلاح شده نسبت به الکترود خمیر کربن ساده در پتانسیل های منفی تر رخ می دهد. مکانیسم اکسایش الکتروکاتالیزوری استامینوفن در سطح الکترود اصلاح شده به وسیله روش های ولتامتری چرخه ای، کرونوآمپرومتری، کرونوکولومتری و ولتامتری ضربانی تفاضلی مورد مطالعه قرار گرفت. برای استامینوفن دامنه خطی 0/3 تا 0/40 میکرومولار و 0/100 تا 0/1400 میکرومولار و حد تشخیص 8-10×6/4 مولار در بافر بریتون- رابینسون (0/8 = ph) به دست آمد. با استفاده از ولتامتری چرخه ای پارامترهای ضریب انتقال الکترون ( ) و ثابت سرعت انتقال بار ظاهری (ks) و ضریب نفوذ گونه به سطح الکترود (d) را محاسبه کرد. الکترود تهیه شده به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری استامینوفن در نمونه های حقیقی مورد استفاده قرار گرفت.
مونا دلشاد سیاهکلی مهدی قریشی
در این پژوهش، رفتار الکتروشیمیایی تیروزین در حضور اوریک اسید با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند جداره، با روش های ولتامتری چرخه ای ، ولتامتری ضربان تفاضلی، ولتامتری روبش خطی، کرونوآمپرومتری و کرونوکولومتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان میدهد که تیروزین و اوریک اسید به طور الکتروکاتالیزوری با فرآیند نفوذ کنترل شده، اکسید می شوند. در مطالعه ولتامتری چرخه ای، جریان پیک آندی اکسایش تیروزین در الکترود خمیرکربن اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند جداره، دو برابر بیشتر از مقادیری است که توسط الکترود خمیرکربن اصلاح نشده به دست می آید. با روش ولتامتری ضربان تفاضلی، جریان الکتروکاتالیزوری به طور خطی با غلظت تیروزین و اوریک اسید به ترتیب در محدوده های 7-10×4 تا 4-10×1 مولار و7-10×3 تا 4-10×2 مولار، افزایش یافت. حد تشخیص برای تیروزین و اوریک اسید به ترتیب 7-10× 1و 8-10×5 مولار به دست آمد. ارزیابی اثر مواد فعال سطحی بر روی اندازه گیری غلظت تیروزین نوآوری در این پژوهش می باشد. به عبارت دیگر در حضور سدیم دودسیل سولفات (sds)، حد تشخیص تیروزین به 8-10×7 مولار کاهش یافت. پارامترهایی نظیر تعداد الکترون منتقل شده n، ضریب انتقال الکترون ?، ثابت سرعت ظاهری ks و ضریب نفوذ d، نیز برای اکسایش تیروزین تعیین مقدار شد. هم چنین الکترود اصلاح شده با نانولوله های کربنی چند جداره به طور موفقیت آمیز برای تعیین مقدار تیروزین و اوریک اسید در نمونه ی سرم پلاسما به کار برده شد.
فریده وطنی محسن بهپور
یکی از مشکلات عمده صنعت، خوردگی فلزات و هزینه های ناشی از آن است که این هزینه ها، فقط جنبه ی مالی نداشته و گاهی اوقات خسارات جبران نشدنی نیز به همراه دارد. آهن و آلیاژهای آن از پر کاربردترین مواد مصرفی در صنعت هستند. اگرچه با افزودن فلزات و مواد دیگر به آهن و تولید آلیاژهای آن، میزان خوردگی این فلز را تا حد زیادی کاهش می دهند، اما امروزه هنوز هم کنترل خوردگی این فلز و آلیاژهای آن در محیط های اسیدی از مسائل مهم به شمار می رود. فلز فولاد زنگ نزن 304 از افزودن کروم و نیکل به آهن به وجود می آید و نسبت به فلز آهن، مقاومت بیشتری در برابر خوردگی از خود نشان می دهد. سولفوریک اسید به میزان زیادی در پالایش نفت و در کارخانجات تولید کننده کودها، رنگ ها، رنگدانه ها، رنگینه ها و مواد منفجره استفاده می شود. اما استفاده از این اسید در کنار فلزاتی همچون آهن، مشکلات وسیعی را در حوزه ی خوردگی به وجود می آورد. کاربرد بازدارنده ها، یکی از روش های بهبود و کاهش خوردگی می باشد که در سال های اخیر، مورد توجه محققان زیادی در سراسر جهان قرار گرفته است. در این پژوهش، اثر بازداری سه مشتق جدید ترکیب پیریمیدین-2-تیون به عنوان بازدارنده خوردگی برای فلز فولاد زنگ نزن 304 در محیط سولفوریک اسید 6 مولار با روش های مختلفی از جمله کاهش وزن، پلاریزاسیون تافلی، امپدانس الکتروشیمیایی، آنالیز سطح و مطالعات کوانتومی بررسی شده است. نتایج حاصل از روش کاهش وزن بیان می کنند که افزایش غلظت بازدارنده، عامل موثری در جهت کاهش خوردگی است اما افزایش طولانی زمان، نمی تواند خوردگی را زیاد کاهش دهد. داده های به دست آمده از روش های الکتروشیمیایی، درصد بازدارندگی تا 96 درصد را برای هر سه بازدارنده نشان می دهند. نتایج حاصل از پلاریزاسیون تافلی نشان می دهد که این سه ترکیب، به عنوان بازدارنده های مخلوط عمل کرده و پتانسیل خوردگی را به مقدار چشمگیری جابجا نمی کنند. اندازه گیری های امپدانس بیان می کنند که با افزایش غلظت بازدارنده در محیط اسیدی، مقدار مقاومت پلاریزاسیون و به تبع آن درصد بازدارندگی فلز افزایش می یابد. کلیه روش ها، با درصد تطابق نسبتاً خوبی نشان می دهند که افزایش غلظت بازدارنده، عامل موثری در جهت کاهش خوردگی است اما این اثر، در غلظت بالاتر از 3-10 مولار زیاد چشمگیر نیست. جذب بازدارنده ها روی سطح فولاد زنگ نزن 304 از همدمای جذب لانگمویر تبعیت می کنند و مقادیر منفی به دست آمده برای انرژی آزاد جذب، نشان از جذب فیزیکی-شیمیایی بازدارنده ها دارد و این مطلب با مطالعات دمایی انجام شده به روش پلاریزاسیون نیز تأیید شده اند چرا که با افزایش دما، مقدار درصد بازدارندگی کاهش می یابد.
زهره حدادی محسن بهپور
یک روش حساس و جدید الکتروشیمیایی برای اندازه گیری هم زمان کاتچین و گالیک اسید در عصاره ی چای سبز در محلول بافر بریتون-رابینسون بررسی شد. اندازه گیری ولتامتری کاتچین و گالیک اسید با حسگر جدیدی برپایه ی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانو ذرات طلا انجام شد. رفتار الکتروشیمیایی کاتچین و گالیک اسید در الکترود اصلاح شده توسط ولتامتری چرخه ای، کرونوکولومتری، ولتامتری روبش خطی، ولتامتری ضربان تفاضلی و ولتامتری الکترود صفحه ی چرخان بررسی شد. پارامترهای الکتروشیمیایی مثل ضریب نفوذ، ضریب انتقال الکترون، ثابت سرعت انتقال الکترون و دانسیته جریان تبادل یونی برای کاتچین و گالیک اسید اندازه گیری شد. حد تشخیص کاتچین 0/01میکرومولار و گالیک اسید 0/1 میکرومولار به دست آمد.در این تحقیق مشخص شد که پتانسیل های آندی کاتچین و گالیک اسید غیرقابل جداشدن هستند. از آن جا که جریان پیک آندی برابر با مجموع جریان های پیک آندی کاتچین و گالیک اسید می باشد و پیک کاتدی تنها مربوط به کاتچین می باشد، یک روش الکتروشیمیایی جدید برای اندازه گیری هم زمان کاتچین و گالیک اسید بررسی شد.
حمید احمدی زهرانی مهدی قریشی
در این تحقیق دو روش الکترود انتخابگر یون و ولتامتری عاری سازی کاتدی موج مربعی غلظت داروی کتوتیفن هیدروژن فومارات در نمونه های دارویی اندازه گیری شد. پس از انجام آزمایشهای مختلف و بهینه سازی پارامترها در هر دو روش مشخص شد که روش ولتامتری موج مربعی از سرعت بالاتر و حد تشخیص بسیار پایین تری برخوردار است.
ضیاءالدین پورتقی محمدحسن جوادی
افراد از طریق شروط ضمن عقد می توانند خیلی از خواسته های معقولشان را در ضمن عقد ازدواجشان بیاورند که نسبت به خود زن و شوهر همچون قانون لازم به پیروی شود؛ در این پژوهش لازم دانستم ابتدا به معنا و مفهوم شروط ضمن عقد بپردازم تا خوانندگان با تمام زوایای این موضوع آگاه گردند سپس به شروطی که شورای عالی قضایی در ضمن عقد ازدواج قرارداده است، بپردازم، از جمله شرط تصنیف دارائی که بیان می دارد نصف اموال مرد بعد از طلاق به همسرش داده می شود و دوازده شرطی که اگر مرد تخلف کند حق وکالت در طلاق به زن داده می شود این دوازده شرط به نوعی در قانون تکرار شده است؛ تلاش داشته ام تفاوت این شروط با قانون مدنی را ذکر کنم و به فایده این شروط اشاره داشته باشم . در فصل سوم این پژوهش، اشاره میدارم به شروطی که مخالف با قانون و شریعت نمی باشد و مورد پسند عامه مردم است که می توانند در ضمن عقد ازدواجشان بیاورند همچون شرط وکالت مطلق برای زن، شرط انتخاب مسکن و حق داشتن شغل تا به دغدغه های امروز زنان در هنگام تشکیل خانواده راه حلی مفید ارائه شود زیرا گفتگو های مقدماتی زن و شوهر بدون اینکه در ضمن عقد آورده شود قابلیت دفاع از حق وی در دادگاه نمی باشد. در فصل آخر شروطی را ذکر می کنم که تعیین چنین شروطی ضمانت اجرائی کمی دارد و یا مخالف با مصالح اجتماعی است در نتیجه قانون اجازه نمی دهد افراد چنین تعهداتی را با توجه به شروط ضمن عقد بپذیرند؛ سعی داشته ام در حد امکان، دلایل عقلانی بر وجود مصالح اجتماعی و حقوق و تکالیفی که در نتیجه آن قانون وجود دارد اشاره ای کنم تا افراد آگاه گردند که در شریعت اسلامی احکام و قوانین، با توجه خصوصیات ذاتی و رفتار های اجتماعی زن و مرد با نگاهی همه جانبه، به طور برابر، برای همه افراد وضع گردیده است. واژگان کلیدی: شروط ضمن عقد، وکالت در طلاق، ازدواج مجدد، سوء معاشرت،
حسین عمادی مهدی قریشی
دیابت بیماری عمومی جهانی است که از قند خون بالا ناشی می¬شود. دیابت می¬تواند عوارض بسیاری داشته باشد و حتی گاهی منجر به مرگ شود. دیابت باید تا جایی که امکان دارد در مراحل اولیه خیلی سریع و به¬موقع با ارزیابی سطح گلوکز خون تشخیص داده شود. در این پایان نامه نانوکامپوزیتی از نانولوله¬های کربنی عامل¬دار شده با گروه کربوکسیل به¬همراه نانوذرات نیکل اکسید برای ساخت زیست¬حسگر گلوکز تهیه شده است. ابتدا نانولوله-های کربنی چند جداره با روش¬های مرسوم تیمار اسیدی دارای گروه¬های کربوکسیل شده و سپس از روش ولتامتری برای نشاندن الکتروشیمیایی نانوذرات نیکل اکسید روی نانولوله کربنی استفاده شد که تصویرهای الکترونی سطح الکترود این امر را تأیید می¬کند. زیست¬حسگر پیشنهادی برای تعیین گلوکز با روش ولتامتری ضربان تفاضلی دارای محدوده خطی از 00/15 تا 00/185 میکرومولار و حد تشخیص 63/1 میکرومولار می¬باشد. نتایج به¬دست آمده نشان داد که زیست¬حسگر طراحی شده دارای پایداری و تکرارپذیری است. در بررسی کارآیی زیست¬حسگر طراحی شده برای اندازه¬گیری گلوکز در نمونه¬های واقعی درمانگاهی، از روش افزایش استاندارد استفاده شد. مقایسه مقادیر گلوکز به¬دست آمده با روش الکتروشیمیایی و گزارش شده توسط درمانگاه نشان داد که زیست¬حسگر پیشنهاد شده از اعتبار خوبی برخوردار است. در پایان می¬توان نتیجه گرفت که زیست¬حسگر طراحی شده با نانوکامپوزیت نانولوله¬های کربنی کربوکسیل¬دار - نانوذرات نیکل اکسید پاسخ و فعالیت الکتروکاتالیزوری خوبی برای اکسایش گلوکز با استفاده از آنزیم گلوکز اکسیداز تثبیت شده روی این بستر از خود نشان می¬دهد.
صدیق کمال ابراهیم که پرانی مهدی صالحی
مواد مخدر به عنوان عادتی اجتماعی و نامقبول در تمام جوامع بشری افراد بسیاری را درگیر کرده است و از بارزترین دغدغه های فکری قرن حاضر است که آسیبهای اجتماعی متعدد نظیر بزهکاری و قاچاق را در پی دارد. با توجه به شیوع روز افزون آن در جهان که این امر خود افزایش تقاضا و کاهش سن مصرف کنندگان و نابهنجاری های دیگری را در پی دارد که به تباهی بشر منتهی خواهد شد ضرورت بررسی مجازات کسانی که به نحوی زمینه این تباهی تدریجی انسان که به عنوان اشرف مخلوقات است را فراهم می کنند امری حیاتی است. بنابراین وجود قواعد و مقرراتی در زمینه تولید، ساخت، قاچاق، توزیع و مصرف مواد مخدر امری ضروری است تا از شیوع روز افرون آن ممانعت به عمل آورد به دلیل مسلمان بودن مردم دو کشور ایران و عراق و همجواری این دو کشور با بزرگترین تولید کننده مواد مخدر در جهان موضوع مجازات در نظر گرفته شده در این باب در قوانین این دو کشور مورد بررسی قرار گرفته شده است.
سیدمهدی قریشی محسن بهپور
سرب سولفید (pbs) یکی از ترکیبات سنسور زیر قرمز است که خواص نوری و نیمه-رسانایی جدیدی را از خود نشان می¬دهد. این ترکیب در حالت توده¬ای و در دمای اتاق، باندگپ کوچک (0/41 ev) و شعاع بزرگی در حد 18 نانومتر دارد و نیز بسیار به¬اندازه کوانتومی حساس است. سرب سولفید می¬تواند شکل¬های مختلفی به¬خود بگیرد که بسته به¬نوع شکل و ساختار، خواص و کاربردهای متفاوتی از خود نشان می¬دهد، از جمله¬ی آن¬ها می¬توان به نانوکریستال، نانومیله، نانوذرات مکعبی، ستاره شکل، درختسان¬ها و گل¬مانند اشاره کرد که هر کدام از این اشکال می¬توانند با روش¬های مختلفی نظیر میکروویو، هیدروترمال و سولوترمال، رسوب شیمیایی بخار و سونوشیمی تولید شوند. pbs دارای کاربردهای وسیعی در بسیاری از زمینه¬ها مانند حسگرهای حساس به یون pb2+، آشکارسازهای زیر قرمز، وسایل نمایشگر و سلول خورشیدی می¬باشد. در این پژوهش فیلم لایه نازک نانوکریستالی سرب سولفید به¬روش رسوب¬دهی کاهش حمام شیمیایی با دوپ بیسموت به¬وسیله استفاده از میکروویو، روی بستر شیشه¬ای تهیه شد. رشد و پارامترهای موثر بر رشد فیلم سرب سولفید بررسی شده است. ما در این سیستم از یک کاهنده استفاده می¬شود که یک مکانیسم رسوب¬دهی جدید الکتروشیمیایی را معرفی می¬کند. در حضور عامل کاهنده تعداد مراکز هسته¬ای هم در محلول و هم بستر افزایش می¬یابد. از طرف دیگر، یون بیسموت مراکز هسته¬ای (bi(oh)3) در محلول ایجاد می¬کند، این هسته مرکزی تشکیل رسوب همگن را تسریع می¬کند. هنگامی¬که سرب سولفید با مقادیر متفاوت بیسموت دوپ شود، سیگنال ایجاد شده رفتار غیر خطی از خود نشان می¬دهد. برای رسیدن به¬بالاترین خواص فوتورسانایی یک مقدار بهینه از bi وجود دارد. در این پژوهش، اولین مشاهدات فرآیند رسوب¬دهی در حضور nh2oh و ناخالصی bi شامل تغییرات در زمان القا رسوب pbs و پس از آن تغییر در مورفولوژیکی، فوتورسانایی، رشد بلور و غیره می¬باشد. پس از لایهنشانی، مقاومت تاریک و حساسیت نوری فیلم اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که در حضور هیدروکسیل¬آمین¬هیدروکلراید به¬روش رسوب¬دهی کاهش حمام شیمیایی، حساسیت نوری فیلم به بالای %70 افزایش مییابد و مقاومت تاریک آن در محدودهی 3/0 تا 8/0 مگا اهم است. فوتورسانایی فیلمهای نازک سرب سولفید با بازپخت فیلمها در دمای 0c80 برای 70 ساعت افزایش می¬یابد، اثر پخت بر مقاومت الکتریکی و حساسیت نوری لایههای نازک مطالعه شد که این پارامترها با عملیات حرارتی تقریباً سه برابر می¬شوند. از دیدگاه مورفولوژیکی، نمونه¬ها توسط آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، میکروسکوپ نیروی اتمی (afm)، الگوی پراش پرتو x (xrd)، طیف تفرق اشعه ایکس (edx) طیف سنجی انعکاسی- نفوذی uv-vis ((drs مورد بررسی قرار گرفت.
طاهره امیرشکاری نعمت ضیایی
هدف از این آزمایش بررسی اثرات سطوح مختلف عصاره آبی و پودر اندامهای هوایی گیاه خارخاسک روی عملکرد تولیدی، شاخصهای کیفی تخممرغ و فراسنجههای خونی مرغهای تخمگذار در طول دوره تخمگذاری (28 تا 40 هفتگی) بود. 210 قطعه مرغ تخمگذار نژاد های– لاین w36 سن 28 هفته به طور تصادفی به 5 تیمار و هر تیمار شامل 6 تکرار و هر تکرار شامل 7 قطعه مرغ تخمگذار تقسیم شدند. این آزمایش بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. تیمارها شامل: 1 t(0)، 2t (5 میلیگرم)، 3t (10 میلیگرم) عصاره آبی اضافه به آب آشامیدنی و 4t (5 میلیگرم) و 5t (10 میلیگرم ) پودر اندامهای هوایی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به جیره مرغهای تخمگذار اضافه شد. نتایج نشان داد که مصرف خوراک روزانه در طول دورههای 30-1 (001/0p?)، 60-30، 90-60، و درکل دوره 90-1 روز معنیدار شد (05/0p<). ضریب تبدیل خوراک در طول دورههای 60-30 (05/0p<)، 90-60 و درکل دوره 90-1 روز معنیدار شد (05/0p<). درصد تولید تخممرغ در دورههای 60-30 (05/0p<)، 90-60 (01/0p?) و در کل دوره 90-1 روز معنیدار شد (05/0p<). وزن تخممرغ در دورههای 30-1، 90-60 و در کل دوره 90-1 روز معنیدار شد (05/0p<). وزن توده تخممرغ در طول دورههای 30-1 (001/0p?)، 60-30 (05/0p<)، 90-60 (05/0p<) و درکل دوره 90-1 روز (01/0p?) معنیدار شد. تیمارها اثر معنیداری روی واحد هاو نداشتند (05/0<p). وزن و ضخامت پوسته تخممرغ به طور معنیداری افزایش یافت (001/0p?). کلسترول زرده و رنگ زرده تخممرغ به طور معنیداری کاهش یافت (001/0p?). فراسنجههای خونی شامل کلسترول (05/0p<)، گلوگز و تریگلیسرید خون (001/0p?) به طور معنیداری کاهش یافت. ولی سطوح مختلف عصاره آبی و پودر گیاه خارخاسک اثر معنیداری بر hdl، ldl و پروتئین کل پلاسما نداشت (05/0<p). بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش استفاده از 5 میلیگرم پودر گیاه خارخاسک اثرات بهتری بر خصوصیات تولیدی مرغهای تخمگذار تجاری داشته و جهت استفاده در جیره توصیه میشود.
مرآت مهرزاد محسن بهپور
در دهههای اخیر تلاشهایی در زمینه پیشرفت آلایندهزدایی آب و هوا شده است. یکی از روشهای مورد توجه تصفیه، اکسایش با استفاده از نیم رسانا به ویژه تیتانیوم دی اکسید با بهره گیری از نورخورشید است. این فرآیند مواد آلی را به کربن دی اکسید، آب و یونهای معدنی دیگر تبدیل میکند. شکاف انرژی tio2 ev 3/2 است که برای استفاده اقتصادی و زیست-محیطی توجه زیادی به انتقال ناحیه جذبی tio2 از ناحیه فرابنفش به مریی با روشهایی مانند دوپ کردن با فلزات و نافلزات شده است. در این پژوهش نانولایه نازک تیتانیوم دیاکسید دوپشده با گوگرد و نیتروژن به روش سل ژل و غوطهوری روی بسترهای شیشهای کوچک تثبیت شده است. فرآیند فتوکاتالیستی – نانولایه دوپ شده با n و s با تخریب رنگهای آزویی تحت تابش نور مریی و نورخورشید ارزیابی شد. آزمایشات نشان داد که تخریب در 9 ساعت با نور مریی 11 % است. فعالیت فتوکاتالیستی با استفاده از فتوراکتور به شکل بستر ثابت فیلم نازک و از نوع جریان پیوسته سیال با بهرهگیری از نور مریی و نورخورشید مورد ارزیابی قرار گرفت. برای شناسایی فتوکاتالیست تثبیت شده از روشهای میکروسکوپ نوری ) sem (، طیف سنجی فتوالکترون پرتو x ( xps (، پراش اشعهی x ( xrd (، طیف سنجی توزیع انرژی x ( edx ( استفاده گردید. طیف سنجی مریی فرابنفش و اندازهگیری اکسیژن شیمیایی مورد - نیاز ) cod ( برای فرایندهای مورد مطالعه مورد استفاده قرار گرفت.
امین اغماضی نعمت ضیایی
در این آزمایش تأثیر سطوح مختلف سبوس گندم به همراه یا بدون آنزیم بر عملکرد رشد، وزن لاشه و متابولیت¬های خونی جوجه¬های کبک مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 72 قطعه جوجه یک¬ روزه کبک به 8 تیمار و 3 تکرار و تعداد 3 قطعه جوجه در هر تکرار با میانگین وزنی یکسان تقسیم شدند. تیمارها شامل چهار سطح سبوس گندم (0، 10، 15 و20 درصد) و دو سطح آنزیم (0 و 05/0 درصد) بود. داده¬های به دست آمده به صورت آزمایش فاکتوریل 4×2 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار مقایسه شدند. جوجه¬ها از سن 1 تا 30 روزگی با جیره آغازین، 30 تا 60 روزگی با جیره دوره رشد و 60 تا 90 روزگی با جیره دوره پایانی تغذیه شدند. محاسبه میزان مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک بصورت ماهیانه انجام شد. در سن 90 روزگی ابتدا جوجه¬ها وزن کشی و سپس جوجه¬ها کشتار شد و نمونه های خون جهت تعیین غلظت گلوکز، تری¬گلیسرید، کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی بالا تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که استفاده از سبوس، آنزیم و اثر برهم¬کنش سبوس و آنزیم بر مصرف خوراک ماه اول، ماه دوم، ماه سوم و کل دوره معنی¬دار شده (05/0>p). بیشترین مصرف خوراک در تیمار 10% سبوس با آنزیم مشاهده گردید. میانگین افزایش وزن جوجه کبک¬ها نبز در ماه اول، ماه دوم، ماه سوم و سه ماهه در سطح 5درصد معنی¬دارگردید (05/0>p).و در تیمار 10 درصد سبوس با آنزیم بیشترین افزایش وزن ثبت شد. تاثیر آنزیم و سبوس بر ضریب تبدیل جوجه¬ها در ماه اول معنی¬دار نبود (05/0>p).اما در ماه دوم، ماه سوم و کل دوره معنی¬دار بود (05/0>p). اثر برهم¬کنش سبوس و آنزیم در ماه اول و سوم معنی¬دار نبود (05/0>p) ولی در ماه دوم و کل دوره معنی¬دار بود (05/0>p). در تمامی موارد اندازه¬گیری شده تیمار 10درصد سبوس با آنزیم بهترین عملکرد را نشان داده و سطح 20 درصد سبوس بدون آنزیم کمترین مصرف خوراک، پایین¬ترین افزایش وزن و بالاترین آفزایش وزن را داشت .
فاطمه رفیعی مهدی قریشی
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف پودر بهلیمو و ویتامین c بر عملکرد و برخی فراسنجههای خونی جوجههایگوشتی تحت تنش گرمایی، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی روی 160 جوجه نر یکروزه سویه راس 308 انجام شد. جوجهها تا 25 روزگی با جیره تجاری آغازین و رشد، همسان با کاتالوگ راس تغذیه شده و سپس به طور تصادفی در چهار تیمار شامل سه سطح پودر بهلیمو (صفر، 0/5 و یک درصد جیره) و یک سطح ویتامین c (250 میلیگرم بر کیلوگرم جیره) با چهار تکرار (هر کدام شامل 10 پرنده)، قرار گرفتند. با آغاز تنش گرمایی از روز بیست و پنجم پرنده ها از ساعت نه شب تا پنج بعد از ظهر، در معرض دمای 2 ± 35 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. در پایان آزمایش (42 روزگی)، یک جوجه از هر پن به طور تصادفی انتخاب و پس از وزنکشی و خونگیری کشتار شد. نتایج نشان داد که مصرف یک درصد بهلیمو منجر به افزایش مصرف خوراک، افزایش وزن و بهبود ضریب تبدیل غذایی به ترتیب، به میزان 3/29، 5/81 و 2/59 درصد در مقایسه با گروه شاهد شد (p<0/05). با مصرف یک درصد بهلیمو وزن نسبی سینه نسبت به گروه شاهد 11/53 درصد افزایش یافت (p<0/05). همچنین تیمارها منجر به افزایش وزن بورس شدند (p<0/05). استفاده از نیم درصد و یک درصد بهلیمو به ترتیب منجر به کاهش 15/85 و 17/57 درصد ldl خون نسبت به گروه شاهد شد. همچنین مصرف یک درصد بهلیمو منجر به کاهش هتروفیل به میزان 3/5 درصد، افزایش لنفوسیت به میزان 3/5 درصد و کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت به میزان 0/06 درصد نسبت به گروه شاهد شد (p<0/05). افزایش آنزیم گلوتاتیونپراکسیداز در سه تیمار دیده شد (p<0/05)، به طوریکه مصرف یک درصد بهلیمو و ویتامین c افزایش آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز را به ترتیب، به میزان 51/81 درصد و 27/90 درصد نسبت به گروه شاهد در پی داشت. نتایج این آزمایش نشان داد که سطوح مختلف پودر بهلیمو و ویتامین c میتواند منجر به بهبود عملکرد، افزایش وزن سینه، وزن بورس، شمار لنفوسیتها، آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز وکاهش کلسترول، هتروفیل و نسبت هتروفیل به لنفوسیت خون و نیز غلظت ldlخون شده و احتمالا تا اندازهای اثرات منفی تنش گرمایی بر عملکرد پرنده را کاهش دهد و سبب تقویت پاسخ ایمنی پرنده گردد.
سعیده نحوی مهدی قریشی
چکیده ندارد.
حمید رشیدی مهدی قریشی
چکیده ندارد.
نسرین سلطانی محسن بهپور
در این تحقیق، اثر باز دارندگی 3 گروه متفاوت از بازهای شیف ((تیو بازهای شیف (گروه i)، بازهای شیف بیس (n، s دو دندانه¬ای) (گروه ii) و بازهای شیف n،n بیس (سالیسیلیدین)- آریل متان ها ( گروه iii)) بر روی خوردگی استیل در محلول هیدروکلریک اسید به روش¬های الکتروشیمیایی (پلاریزاسیون و طیف بینی الکتروشیمی امپدانس ) و روش کلاسیک کاهش وزن مطالعه شد. در گروه i اثر بازدارندگی سه تیو باز شیف (ia، ib و ic) روی خوردگی استیل نرم (mild steel) شماره 1 در محلول 15% هیدروکلریک اسید بررسی شد. نتایج این بررسی نشان داد که ترکیبات ia و ib با غلظت mg/l 200 درصد بازدارندگی 99% داشته و از نوع بازدارنده های مخلوط (کاتدی، آندی ) هستند. در گروه ii اثر بازدارندگی چهار باز شیف بیس (n، s دو دندانه¬ای) (iid-iia) روی خوردگی استیل 304 در محلول m 0/1 هیدروکلریک اسید مورد مطالعه قرار گرفت. منحنی¬های پلاریزاسیون نشان داد که همه بازدارنده¬های این گروه از نوع بازدارنده¬های مخلوط کاتدی –اَندی هستند. در گروه iii اثر بازدارندگی چهار باز شیف n،n بیس (سالیسیلیدین)- آریل متان (iiia-iiid) روی خوردگی استیل نرم شماره 2 در محلول m 0/2 هیدروکلریک اسید مطالعه شد. نتایج این بررسی بازدارندگی بهتر ترکیب iiia را از بین ترکیبات دیگر با میانگین درصد بازدارندگی 97% نشان داد. تمام اندازه¬گیری¬ها نشان دادند که درصد بازدارندگی با افزایش غلظت بازدارنده تا حد مشخص افزایش می¬یابد. این بدین معنی است که مکانیسم اصلی بازدارنده¬ها، جذب آن¬ها روی سطح فلز است. جذب بازدارنده¬های هر سه گروه از جذب هم¬دمای لانگمویر تبعیت می¬کنند. پارامتر¬های ترمودینامیکی جذب ( و ) بازهای شیف هر سه گروه با استفاده از منحنی¬های هم¬دمای جذب به دست آمد. پارامترهای فعال¬سازی فرآیند جذب از قبیل، ، آنتالپی فعال¬سازی، و آنتروپی فعال¬سازی، ، با بررسی اثر دما بر عملکرد بازدارنده¬ها، به دست آمد. با استفاده از نتایج ترمودینامیکی و سینتیکی چگونگی فرآیند جذب (فیزیکی یا شیمیایی) بازدارنده¬ها روی سطح فلز ارزیابی شد. رابطه بین درصد بازدارندگی تجربی و پارامترهای کوانتومی نظری مورد ارزیابی قرار گرفت. در هر سه گروه ضریب هم¬بستگی بین نتایج نظری و تجربی، ، تقریبا به یک نزدیک بود. با بررسی سطح فلزات حفاظت شده و خورده شده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) جذب بازدارنده¬ها روی سطح فلز اثبات شد.
مهدی شبانی نوش آبادی مهدی قریشی
به دلیل کاربردهای فراوان آلومینیوم و آلیاژهای آن، توجه بسیار زیادی به انواع روش های حفاظت از خوردگی این مواد در محیط های مختلف خورنده شده است. استفاده از پوشش های آلی، راه مناسبی برای حفاظت فلز از خوردگی می باشد بخصوص اگر خواص مکانیکی مناسبی نیز داشته باشد. نشست الکتریکی پلیمرهای رسانا بر روی سطح یک الکترود، یک زمینه تحقیقاتی بسیار فعال در الکتروشیمی در طول دو دهه اخیر می باشد. در این پژوهش، پوشش های یکنواخت و چسبنده نانوکامپوزیتی پلی آنیلین- مونت موریلونیت و پلی آنیلین خالص با استفاده از روش کرونوپتانسیومتری تحت شرایط گالوانو استا بر روی آلیاژ آلومینیوم 3004 تهیه شد. تهیه پوشش های با تراکم بیشتر و چسبندگی قوی تر بر روی آلومینیوم در بهترین شرایط در چگالی جریان اعمالی بالاتر در مرحله تشکیل پلیمر به دست آمد. پوشش های تهیه شده با تکنیک های طیف سنجی uv-vis، پراش اشعه x، طیف سنجی ft-ir و میکروسکوپی روبشی الکترونی شناسایی و تعیین ساختار شد. اثر حفاظت از خوردگی بهبود یافته نانوکامپوزیت پلی آنیلین- مونت موریلونیت نسبت به پلی آنیلین خالص با استفاده از یک سری آزمایش های الکتروشیمیایی پتانسیواستا مانند منحنی های تافل و اندازه گیری های امپدانس مانند منحنی های نایکوییست بر روی آلومینیوم در محلول الکترولیت سدیم کلرید 5/3 درصد اثبات شد. مقادیر جریان خوردگی از µa cm-2 55/6 برای آلومینیوم بدون پوشش به 158/0 و µa cm-2 102/0 به ترتیب برای آلومینیوم پوشش داده شده با پلی آنیلین و نانوکامپوزیت پلی آنیلین- مونت موریلونیت تحت شرایط یکسان کاهش یافت. هم چنین سرعت خوردگی این پوشش ها به ترتیب 4-10×17/5 و 4-10×12/1 میلی متر برسال به دست آمد که نسبت به آلومینیوم بدون پوشش به ترتیب در حدود 40 و 200 برابر کمتر می باشد. بیشترین حفاظت موثر در مقابل خوردگی در محیط خورنده خنثی زمانی به دست آمد که چگالی جریان اعمال شده برابر ma cm-215باشد. بر طبق نتایج به دست آمده، پوشش نانوکامپوزیت پلی آنیلین- مونت موریلونیت اثر حفاظت خوردگی را نسبت به پوشش پلی آنیلین خالص بهبود می بخشد.
میثم محلوجی محسن بهپور
استفاده از بازدارنده های خوردگی یکی از مهم ترین روش های عملی برای حفاظت در مقابل خوردگی، به خصوص در محیط اسیدی است. فولاد و آلیاژهای آن از جمله فلزاتی هستند که به طور گسترده در صنایع مختلف از جمله به عنوان ظروف ذخیره مواد و دستگاه-های تصفیه کاربرد دارند. مشکل اصلی فولاد و آلیاژهای آن خوردگی در محیط اسیدی است. محلول های اسیدی عموماً در فرآیند های صنعتی، بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. همچون سولفوریک اسید که در محلول های اسیدشویی مورد مصرف قرار می گیرد. ترکیبات ناجور حلقه جزو ترکیبات بسیار جدیدی هستند که برای جلوگیری از خوردگی از آن ها استفاده شده است. پیریمیدین-2-تیون و مشتقات آن جزو دسته ی ناجور حلقه ها طبقه بندی می شوند. در این تحقیق، اثر بازدارندگی پنج دسته از بازدارنده های پیریمیدین-2-تیون و مشتقات آن (p1-p5) روی استیل نرم در محیط سولفوریک اسیدی به روش های الکتروشیمیایی (پلاریزاسیون و طیف بینی الکتروشیمی امپدانس) و روش کلاسیک کاهش وزن مطالعه شد. منحنی های پلاریزاسیون نشان داد که همه بازدارنده های این گروه از نوع بازدارنده های مختلط می باشد. تمام اندازه گیری ها نشان داد که رفتار بازدارنده های p1-p5 تقریباً مشابه هم می باشند و عملکرد یکسانی دارند. آزمایشات بخش تجربی در دمای آزمایشگاه (℃25) در غلظت های مختلف بازدارنده های p1-p5 انجام شده است که نشان می دهد، این ترکیبات بر روی سطح استیل نرم جذب می شوند و جذب آن ها از هم دمای لانگمویر تبعیت می کند. اندازه گیری های روش های کاهش وزن، پلاریزاسیون و طیف بینی الکتروشیمیایی امپدانس نشان می دهد که اثر بازداری با افزایش غلظت افزایش می یابد و واکنش تحت کنترل سینتیکی است. کلیه ی آزمایش ها افزایش اثر بازداری بازدارنده های p1-p5 را با افزایش غلظت و زمان غوطه وری نشان می دهد و از تطابق خوبی برخوردارند. داده های به دست آمده از روش های الکتروشیمیایی، کلاسیک و کوانتومی، اثر بازداری مناسبی در حدود 95% را برای همه ی بازدارنده ها روی استیل نرم نشان می دهد. پارامتر های ترمودینامیکی جذب سطحی (gads∆ و kads) با استفاده از هم دمای جذب سطحی به دست آمد. مقادیر gads∆ به kj/mol40- بسیار نزدیک است که نشان دهنده ی جذب فیزیکی شیمیایی است. پارامترهای فعال سازی فرآیند جذب سطحی از قبیل انرژی فعال سازی، آنتالپی و آنتروپی فعال سازی با بررسی اثر دما بر عملکرد بازدارنده ها به دست آمد. با استفاده از نتایج ترمودینامیکی و سینتیکی چگونگی فرآیند جذب (فیزیکی یا شیمیایی) روی سطح بررسی شد. در محاسبات کوانتومی مشابهت بازدارنده ها مشاهده شد، بطوری که ehomo برای بازدارنده های p1-p5 روند افزایشی یا کاهشی خاصی نداشت.