نام پژوهشگر: حامد رجبی
حامد رجبی مهدی پورافشاری چنار پورافشاری چنار
در این تحقیق جداسازی گاز توسط غشاء ماتریس مخلوط نامتقارن مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور نانوذرات سیلیکا به روش سل- ژل به پلیمر استات سلولز اضافه شده و این غشاء به روش جدایش فازی خشک- مرطوب تهیه شد. بررسی روش ساخت با استفاده از تست های sem، sem-mapping و همین طور sem-line scanning انجام شده و در نهایت با استفاده از setup آزمایشگاهی حجم-ثابت تراوش پذیری گازهای دی اکسیدکربن، نیتروژن و اکسیژن به دست آمد و نتایج با غشاء چگال و همین طور غشاء سلولز استات نامتقارن خالص مقایسه شد. گزینش پذیری غشاء نامتقارن ساخته شده به میزان 27 درصد از غشای با جنس مشابه و چگال کمتر شد که به علت کاهش ضخامت لایه گزینش پذیر غشاء نامتقارن اجتناب ناپذیر است. همین طور تراوش پذیری غشاء نامتقارن استات سلولز با میزان 20 درصد وزنی سیلیکا برای گاز دی اکسیدکربن ازgpu 349/0 به gpu 498/0 رسید که افزایش 7/42 درصدی را نسبت به غشاء خالص نشان می دهد. گزینش پذیری دی اکسیدکربن نسبت به نیتروژن از مقدار 23/33 به مقدار 9/63 برای غشاء ماتریس مخلوط حاوی 20 درصد سیلیکا می رسد که افزایش 3/92 درصدی را نشان می دهد.
حامد رجبی صدیقه صفرزاده
این مطالعه به منظور بررسی اثر بیوچار تفاله پسته، لجن فاضلاب و کود شیمیایی بر زیست فراهمی و جذب نیتروژن و فسفر توسط گیاه اسفناج (رقم viroflay) انجام شد. آزمایش گلخانه¬ای به صورت فاکتوریل (3 × 2 × 3 × 2) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بود. تیمارها شامل سه سطح بیوچار (صفر، سه و شش درصد وزنی) تولید شده در دو دمای 200 و 400 درجه سلسیوس، سه سطح کودی ]صفر، (نیتروژن 80 و فسفر 15 میلی¬گرم بر کیلوگرم) و (نیتروژن 150 و فسفر 30 میلی¬گرم بر کیلوگرم)[ و دو سطح از لجن فاضلاب (صفر و 80 گرم بر کیلوگرم خاک) بود. نتایج نشان داد که بیوچار تولید شده در دمای 200 و 400 درجه سلسیوس به طور معنی¬داری میانگین اعداد قرائت شده بوسیله دستگاه کلروفیل¬متر، ارتفاع گیاه و وزن تر گیاه اسفناج را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داد. اما تأثیر معنی¬داری بر وزن خشک گیاه اسفناج نداشت. کاربرد کودهای شیمیایی و لجن فاضلاب سبب افزایش معنی¬دار میانگین اعداد قرائت شده بوسیله دستگاه کلروفیل¬متر، ارتفاع گیاه و وزن تر گیاه اسفناج در مقایسه با تیمار شاهد شد. اضافه کردن بیوچار تولید شده در دمای 200 و 400 درجه سلسیوس و لجن فاضلاب، جذب نیتروژن و فسفر و غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم را در اندام¬های هوایی به طور معنی¬داری افزایش داد، اما بیوچار تولید شده در دمای 400 درجه سلسیوس اثر معنی¬داری بر غلظت نیتروژن در اندام¬های هوایی نداشت. اضافه کردن سطوح کود شیمیایی به طور معنی¬داری جذب و غلظت نیتروژن و فسفر را در اندام¬های هوایی افزایش داد. اما سبب کاهش غلظت پتاسیم شد. کاربرد بیوچار تولید شده در دمای 200 و 400 درجه سلسیوس سبب کاهش غلظت روی، آهن و مس در اندام¬های هوایی گیاه اسفناج شد، اما غلظت منگنز را به طور معنی¬داری افزایش داد. اضافه کردن 80 گرم لجن فاضلاب بر کیلوگرم خاک سبب افزایش غلظت روی، منگنز، آهن و مس در اندام¬های هوایی گیاه اسفناج شد. هرچند با اضافه کردن کود شیمیایی، روند ثابتی در غلظت عناصر کم مصرف در اندام¬ هوایی اسفناج مشاهده نشد. اضافه کردن بیوچار تولید شده در دمای 200 و 400 درجه سلسیوس، کود شیمیایی و لجن فاضلاب سبب افزایش معنی¬دار غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم در خاک پس از برداشت اسفناج شد. اضافه کردن بیوچار تولید شده در دمای 200 درجه سلسیوس غلظت آهن و منگنز را در نمونه¬های خاک پس از برداشت اسفناج به طور معنی¬داری کاهش داد. اما اثر معنی¬داری بر غلظت روی و مس نداشت. کاربرد بیوچار تولید شده در دمای 400 درجه سلسیوس به طور معنی¬داری غلظت آهن، مس و روی را در نمونه¬های خاک پس از برداشت اسفناج کاهش داد، اما سبب افزایش غلظت منگنز شد. افزایش معنی¬دار در غلظت منگنز، آهن، مس و روی با کاربرد لجن فاضلاب در نمونه¬های خاک پس از برداشت اسفناج مشاهده شد. کاربرد بیوچار تولید شده در دمای 200 و 400 درجه سلسیوس به ترتیب منجر به کاهش و افزایش معنی¬دار پ¬هاش خاک پس از برداشت اسفناج شد. اضافه کردن بیوچار تولید شده در دمای 200 و 400 درجه سلسیوس به طور معنی¬داری باعث افزایش قابلیت هدایت الکتریکی خاک شد. کاربرد لجن فاضلاب در مقایسه با تیمار شاهد، قابلیت هدایت الکتریکی خاک و پ¬هاش خاک را به ترتیب افزایش و کاهش داد.