نام پژوهشگر: ابوالقاسم عیسی مراد
ابوالقاسم عیسی مراد فرامرز سهرابی
چکیده پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی رواندرمانی دینی و تعیین اثربخشی آن بر اختلال استرس پسضربهای (ptsd) مزمن آزادگان ایرانی انجام شد. نوع تحقیق حاضر نیمه آزمایشی یانیمه تجربی می باشد. جامعهی پژوهشی عبارت بود از کلیهی آزادگان ساکن شهر تهران که به اختلال استرس پس از ضربهای (ptsd) مزمن مبتلا بودند. به منظور انتخاب نمونه ی آماری، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (در دسترس) افراد به دو گروه 12 نفری (گروه آزمایش و گروه کنترل) تقسیم وانتخاب شدند. به منظوراثر بخشی دوره با استفاده از پروتکل آموزش روان درمانی دینی که با تاکید بر آموزه های اسلام می باشد، به گروه آزمایش به مدت 10 جلسه ی دو ساعته ( هفته ای دو جلسه)، آموزش های لازم ومرتبط با موضوع داده شد. دادههای حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده ازآزمون های چک لیست اختلال استرس پس ضربه ای(tsc-40 و pcl-17) و سلامت عمومی(ghq) مورد تجزیه وتحلیلآماری قرار گرفت. در این تحقیق با توجه به آموزه های اسلام که با استنادات عقلی، نقلی و استدلال های فلسفی طراحی شده بود به تدوین الگوی روان درمانی دینی پرداخته شد و پس از اجرای پروتکل (برنامه آموزشی) نتایج به دست آمده در 8 فرضیه تنظیم و پس از تحلیل آن ها مورد تأیید قرار گرفت. فرضیه های اصلی عبارت بودند از: اثربخشی دوره آموزشی روان درمانی دینی در کاهش علائم و نشانه های اختلال استرس پس ضربه ای (ptsd) آزادگان ونیز افزایش سلامت جامعه هدف اثربخش بوده است. همچنین با توجه به خرده مقیاس های آزمون ها سایر فرضیه ها نیز مورد تأیید قرار گرفت که عبارتند از:آموزش روان درمانی دینی برکاهش علایم ونشانه های اختلال استرس پس ضربه ای(ptsd) آزادگان ایرانی مانند تداعی ها وافکار مزاحم، اجتناب ها ومحدودیت عواطف، بیش انگیختگی وخشم، اضطراب وافسردگی وتقویت عملکرد اجتماعی، شغلی وصبوری موثر بوده است. در نهایت ، نتایج نشان داد که آموزش رواندرمانی دینی درکاهش علایم و نشانههای اختلال استرس پس ضربه ای (ptsd) آزادگان ایرانی موثر می باشد. این یافته ها می تواند کاربردهای مفیدی برای درمان مبتلایان به اختلال ptsd و سایر اختلالات مشابه داشته باشد که در تحقیق حاضر به آن پرداخته شده است.
سارا زمانی قره نژاد نوغانی ابوالقاسم عیسی مراد
یکی از عمده ترین آسیب های روانی- اجتماعی که همواره جمعیت نوجوان و جوان را مورد تهدید قرار می دهد مسئله ی مصرف مواد مخدر می باشد. بر اساس گزارش های جهانی سن شروع اعتیاد 20-16 سالگی برآورد شده و هم چنان در حال کاهش است. در همین ارتباط ، اوتینگ ، به دنبال پژوهش های متعدد شیوع شناسی و بررسی علل مصرف مواد در دوره ی نوجوانی، نظریه ی " گروه دوستان " را مطرح می کند. هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیر هر یک از عوامل خانوادگی، مدرسه، مذهب و همسالان در پیش بینی میزان آمادگی گرایش به اعتیاد نوجوانان دختر دانش آموز و مشخص نمودن این مطلب است که آیا عوامل مذکور (خانواده، مدرسه، همسالان و مذهب ) می توانند به عنوان پیش بینی کننده آمادگی گرایش به اعتیاد در دانش آموزان عمل کنند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه ایرانی آمادگی گرایش به اعتیاد(iaps)، و هم چنین پرسشنامه عوامل موثر بر سوء مصرف مواد است. این پژوهش بر روی تعداد 685 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در دبیرستان های دولتی شهر تهران در مناطق 3، 12 و 15 آموزش و پرورش شهر تهران اجرا شده است. نتایج این پژوهش نشان داد بین عامل های خانواده، مدرسه، مذهب و همسالان و آمادگی گرایش به اعتیاد در دانش آموزان دختر رابطه معنادار وجود دارد و این عامل ها می توانند گرایش به اعتیاد را پیش بینی کنند. در طبقه بندی دانش آموزان بر حسب آمادگی گرایش به اعتیاد اگر چه درصد کمی(7/2%) از دانش آموزان آمادگی زیادی برای گرایش به اعتیاد دارند اما توجه به این موضوع حائز اهمیت است که در حدود 30درصد آنان (کم تر از یک سوم) از نظر آمادگی در طبقه متوسط قرار می گیرند. همبستگی بین آمادگی گرایش به اعتیاد و رابطه صمیمی با والدین 348/0- ، پرخطر بودن خانواده 25/0 ، کنترل و نظارت والدین 244/0- ، تنش و ناسازگاری در خانواده 24/0، صمیمیت در خانواده 234/0- ، مصرف سیگار در خانواده 1/0 ، وضعیت درسی 3/0- ، سازگاری با مدرسه 28/0- ، منابع حمایتی در مدرسه 25/0- و مذهب 23/0- به دست آمد. اجرای رگرسیون چند گانه با روش ورود هم زمان داده ها نشان داد که عامل های خانوادگی، مدرسه، همسالان و مذهب در مجموع با ضریب تبیین 264/0 آمادگی گرایش به اعتیاد در دانش آموزان را پیش بینی می کنند. ضریب تأثیر (بتا استاندارد) برای هر یک از عوامل مذکور به ترتیب 128/0- ، 309/0- ، 307/0- و 112/0- به دست آمد. به این ترتیب این عامل ها می توانند بیش از 26درصد تغییرات آمادگی گرایش به اعتیاد در دانش آموزان را تبیین نمایند. پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای زیادی بر آمادگی گرایش به اعتیاد تأثیر گذارند که نتایج اصلی آن در تمامی تحقیقات داخلی و خارجی هم سویی داشته و لذا می توان با اطلاع از این عوامل خطر و محافظت کننده اقدام به کنترل و کاهش عوامل خطر و تقویت عوامل محافظت کننده نمود و در نهایت پیشگیری اولیه از سوء مصرف مواد در نوجوانان را با علم به موارد مذکور در سطح گسترده به اجرا درآورد.
حسن جهانی زنگیر علیرضا محمدی آریا
پژوهش حاضر به عنوان بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی و الگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 1391-1390 انجام گرفت. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. به همین منظور نمونه ای با حجم 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، الگوهای ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک و تاب آوری کانر و دیویدسون بر روی آنان اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با تاب آوری و جهت گیری گفت و شنود رابطه مثبت و معناداری دارد و با جهت گیری همنوایی رابطه معناداری ندارد(p<0/01)؛ سبک دلبستگی اجتنابی با هیچ یک از متغیرهای تاب آوری، جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی رابطه معناداری ندارد(p<0/01)؛ سبک دلبستگی دوسوگرا با تاب آوری و جهت گیری گفت و شنود رابطه منفی و معناداری دارد و با جهت گیری همنوایی رابطه معناداری ندارد(p<0/01)؛ همچنین جهت گیری گفت و شنود با تاب آوری رابطه مثبت و معنا دار و جهت گیری همنوایی با تاب آوری رابطه منفی و معناداری دارند(p<0/01). در نتیجه می توان گفت چون افراد دلبسته ایمن، از خود و دیگران الگوهای عمل درونی مثبتی دارند بنابراین در روابط خود باز بوده و از تاب آوری بالاتری نسبت به افراد دلبسته نا ایمن برخوردارند و در مقابل افراد دلبسته نا ایمن به دلیل اجتناب از موقعیت ها و نیاز داشتن به تایید دیگران، در روابط خود بیشتر همنوا بوده و از تاب آوری پایینی برخوردارند. همچنین می توان گفت، جهت گیری گفت و شنود و ویژگی های آن یعنی آزادی بیان و پذیرش بلا شرط پیش بینی کننده قوی و مثبت تاب آوری افراد در مواجهه با حوادث و مشکلات زندگی است.
حمیده ساربان ابوالقاسم عیسی مراد
هدف از پژوهش حاضر بررسی17 مولفه ی نگرش تربیتی والدین از دیدگاه یانگ و رابطه آن ها با ابعاد سلامت روانی– اجتماعی(خودپنداره و تعامل اجتماعی) نوجوانان دختر می باشد. حجم نمونه این پژوهش تعداد 120 دانش آموز با میانگین سنی 14 سال از مناطق 2و تبادکان آموزش و پرورش شهرستان مشهد به شیوه تصادفی گزینش شدند تا به آزمون فهرست عوامل حمایت کننده فردی(1997) و والدینشان به آزمون سبک فرزندپروری یانگ (2003) پاسخ دهند. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش هم زمان گویای آن بود که مولفه های نگرش تربیتی والدین قادر به پیش بینی کنندگی معناداری برای ابعاد مختلف سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان می باشند. بدین معنا که هر چقدر والدین در سبک تربیتی خود از طرحواره های فرزندپروری به صورت منفی بیشتر استفاده کنند، سطح سلامت روانی- اجتماعی فرزندان آن ها پایین تر خواهد بود. در مقابل والدینی که در سبک تربیتی آن ها وجود طرحواره های منفی کمتر دیده شده است، فرزندان آن ها از خودپنداره مثبت، خودکنترلی و خود کارآمدی بالا و دیدی مثبت نسبت به خود، زندگی و آینده و هم چنین از صلاحیت اجتماعی و سازگاری روانی و اجتماعی خوبی برخوردارند.
رویاسادات سجادی ابوالقاسم عیسی مراد
تحقیق حاضر با هدف تعیین رابطه بین جهت گیری مذهبی با امید به زندگی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه این تحقیق دانشجویان دانشگاه بودند. تعداد افراد نمونه شامل 250 نفر دانشجو بود که از این تعداد108نفر مقطع کارشناسی و 142نفر مقطع کارشناسی ارشد بودند. دانشکده ها به روش نمونه گیری خوشه ای و دانشجویان به صورت فردی انتخاب و پرسشنامه ها را تکمیل کردند. مشخصات افراد برای ورود به تحقیق، اشتغال به تحصیل در سال تحصیلی1392-1391 بود. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت: در این مقیاس 21 سوالی عبارات1 تا 10 و سوال دوازده برای سنجش جهت گیری بیرونی مذهب و عبارات 13 تا 21 و سوال یازده، جهت گیری درونی مذهب را می سنجد و براساس طیف لیکرت نمره گذاری می شود و پرسشنامه امید به زندگی میلر: پرسشنامه میلر از نوع آزمون تشخیصی بوده و شامل 48 جنبه از حالت های امیدواری و درماندگی می باشد ، ارزش های نمره ای هر جنبه از یک تا پنج تغییر می کند و پرسشنامه شادکامی آکسفورد: پرسشنامه 29 ماده دارد بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر وجود تفاوت معنادار ( 0.01 p<) بین جهت گیری مذهبی درونی با امید به زندگی و شادکامی در دانشجویان است، بنابراین فرضیه محقق تایید می شود. ولی بین جهت گیری مذهبی بیرونی و امید به زندگی و شادکامی تفاوت معناداری دیده نشد، به این معنا که فرضیه ی تحقیق رد شد.
افشین فرج زاده ابوالقاسم عیسی مراد
پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه بین هوش معنوی و ویژگیهای شخصیتی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان بانک سامان در شعب تهران انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. نمونه تحقیق شامل 210 نفر از کارکنان بانک سامان در شعب تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها عبارتند از: پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1999)، پرسشنامه شخصیتی مک کری و کاستا (1985) و پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده و همکاران (1387). برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی با ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری رابطه منفی و معنادار دارد و با ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، توافق گرایی و وجدان گرایی رابطه مثبت و معنادار دارد. از سویی دیگر رفتار شهروندی سازمانی با گشودگی به تجربه رابطه معناداری ندارد. در این میان هوش معنوی همبستگی مثبت و معناداری با رفتار شهروندی سازمانی دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که، ویژگیهای شخصیتی وجدانی بودن و توافق گرایی و نیز هوش معنوی در 3 گام در کل 35 درصد از واریانس رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی میکنند. با توجه به یافته های پژوهش، ویژگیهای شخصیتی (حداقل در دو بعد وجدانی بودن و توافق گرایی) و هوش معنوی میتواند عامل مهمی در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان در زمان استخدام آنها باشد.
احسان دین پرور فریده حسین ثابت
توانایی کنترل هیجانات ناگوار برای سلامت و خودکارآمدی هیجانی اهمیت خاصی دارد. این گونه به نظر می رسد توانایی استفاده از ظرفیت های هیجانی در عصر حاضر بیشتر احساس می شود و یافته های پژوهشی ثابت کرده اند افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند، از سلامت روان بالاتری برخوردارند. بازیابی ارادی و غیرارادی خاطرات ناخوشایند ذخیره شده در حافظه هیجانی، با ناسازگاری همبستگی بالایی دارد. پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی مدیریت حافظه هیجانی (emmp) بر ارتقای هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی انجام گرفته است. 60 نفر از مردان 30-20 ساله که از خـدمات کانون فرهنگی اجتماعی صادق الـوعد تهران استفاده می کردند، پرسشنامه های هوش هیجانی بار- ان (eq- i) و سازگاری اجتماعی بل (ba- i) را تکمیل کردند. از این بین، افرادی که ملاک حضور در پژوهش شامل هوش هیجانی متوسط و پایین و عدم سازگاری اجتماعی را دارا بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت12 جلسه 75 دقیقه ای آموزش emmp دریافت کردند. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه پی گیری 90 روزه بود. یافته ها موید این موضوع است که emmp بر ارتقای هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی اثر داشته و در پی گیری 90 روزه، این تأثیر پایدار بوده است. emmp، از طریق افزایش آگاهی هیجانی، تنظیم هیجان و آموزش راهکارهای مدیریت حافظه هیجانی، باعث ارتقای هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی می شود. بنابر این با آموزش emmp، می توان هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی را ارتقا داد.
طناز دربان باشی خامسی ابوالقاسم عیسی مراد
پژوهش حاضر به بررسی نگرش مذهبی و مثبت نگری مادران در سلامت روانی دختران دبیرستانی آنان پرداخت. در این پژوهش از پرسشنامه های هنجار شده ایرانی نگرش مذهبی خدایاری فرد و رحیمی نژاد(1391)و مثبت نگری خدایاری فرد و غباری بناب و نیز پرسشنامه سلامت روان عمومی ، استفاده گردید.در این پژوهش به اثبات رسید که بین نگرش مذهبی و مثبت نگری ماردان و سلامت روانی دختران نوجوان آنان رابطه معناداری وجود دارد.