نام پژوهشگر: الهام حاجیان
الهام حاجیان کمال جمشیدی
شبکه های حسگر بی سیم از گره هایی با توان و قدرت پردازشی محدود تشکیل شده اند. این گره ها به حسگرهایی مجهز شده اند که محیط را حس می کنند. توان گره ها محدود و غیر قابل شارژ می باشد. از این رو یکی از محدودیت های اصلی انرژی می باشد. یکی از راه حل ها برای بهبود مصرف انرژی خواب و بیداری دوره ای می باشد. smac پروتکلی است که ما روی آن کار کردیم و با استفاده از مدیریت توان پویا خواب و بیداری دوره ای را انجام دادیم و مسیری برای ارسال داده پیشنهاد کردیم که از اتوماتا برای هر گره استفاده می کند.
الهام حاجیان پارسا یعقوبی
چکیده فرم در گسترده ترین مفهوم، ارگانیکی یکپارچه از اجزاءِ مکمل است. نوع ادبی شعر، از ظرفیت انداموارگی بسیاری برخوردار است. از این روی فرم، ذاتی شعر است؛ اما آن چه موجب تفاوت میزان ارزش هنری شعر شاعران با یکدیگر می شود، نحوه ی بازنمایی فرم ویژه ی شعر آنان است. فروغ فرخزاد از تمام ظرفیت های فرم مکانیکی و فرم زنده برای فرم دهی اشعارش بهره گرفته است. 94% از اشعار دو مجموعه ی پایانی وی، به واسطه ی یک نظام ارگانیک درونی، فرم یافته اند. نیمی از این اشعار با یک عنصر غالب، فرم پذیرفته اند. عناصر غالب در فرم دهی اشعار فرخزاد عبارتند از: عنصر پرسش، عنصر تکرار، عنصر روایت و عنصر نمایشنامه ای. عنصر تکرار با گونه های متفاوت دوار، سطری، سیال، کانونی گر، مدخلیت، مرکب زنجیره ای و ترکیبی، گسترده ترین عامل در انسجام ساختار اشعار وی به شمار می آید. نیم دیگری از اشعار، بدون یک عنصر غالب، صرفاً از طریق مضمون واحد، فضاسازی ها، ارتباط عناوین اشعار با درون مایه ، تناسب موسیقی شعر و تخیل با درون مایه و تکرارهای درون قطعه ای دارای فرم شده اند. این اشعار گاه در ساختاری گسسته نمای آشکار شده اند. علاوه بر به کارگیری تناسبات درون متنی، وی گاه با به کارگیری عناصر داستانی، گاه با الگو برداری از ساختار سوره ای از قرآن، گاه با یک فضای نمادین گسترده و گاه با عناصر بلاغی سراسری، فرم اشعارش را پدید آورده است. البته فرم در اشعار کوتاه تنها با وابستگی اجزاء درونی آن پدید آمده است. وی به دلیل درکی که از هماهنگی و تناسب محتوی با طرز بیان در حوزه ی هنر داشت، اشعاری در فرم مکانیکی غزل و مثنوی نیز پدید آورده است. واژه های کلیدی: ساختار، فرم زنده، فرم مکانیکی، تکرار، فروغ فرخزاد.