نام پژوهشگر: سید موسی گلستانه
سید موسی گلستانه جمال حقیقی
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش انگیزش تحصیلی بر ابعاد شناختی-انطباقی، شناختی-غیر انطباقی، رفتاری-انطباقی و رفتاری-غیر انطباقی انگیزش و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم دبیرستان های پسرانه شهر بوشهر بود. آموزش انگیزش تحصیلی (طی 13 جلسه آموزشی) به عنوان متغیر مستقل و خود اثربخشی، تبحر گرایی، ارزش گذاری، پایداری، برنامه ریزی، مدیریت تکلیف، اضطراب، اجتناب از شکست، کنترل نامطمئن، خود ناتوان سازی، عدم التزام تحصیلی و عملکرد تحصیلی به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش و التزام تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی، مارتین، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودگردان، زیمرمن و مارتینز-پونز، و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی یادگیری، اکلس، بودند. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستانی شهر بوشهر در سال تحصیلی 88-1387 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. سپس، به گروه آزمایش انگیزش تحصیلی آموزش داده شد و به گروه گواه هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از اتمام دوره آموزشی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهایت، پس از 6 هفته از اتمام دوره آموزشی، دوباره از هر دو گروه آزمون انگیزش و التزام تحصیلی به عنوان پیگیری، گرفته شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) نشان داد که آموزش انگیزش تحصیلی باعث افزایش معنی داری در خود اثر بخشی، تبحر گرایی، ارزش گذاری، پایداری، مدیریت تکلیف و عملکرد تحصیلی شد و همچنین، باعث کاهش معنی داری در اضطراب، اجتناب از شکست و کنترل نامطمئن گردید. اما در متغیرهای برنامه ریزی، خودناتوان سازی و عدم التزام تحصیلی تغییر معنی داری صورت نگرفت. همچنین، نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری با سنجش های تکراری نشان داد که اثر آموزش انگیزش تحصیلی در طول زمان بر خود اثر بخشی، تبحر گرایی، ارزش گذاری، پایداری، برنامه ریزی، اضطراب، اجتناب از شکست، کنترل نامطمئن، خودناتوان سازی، عدم التزام تحصیلی و عملکرد تحصیلی پایدار است، اما در متغیر مدیریت تکلیف تداوم اثر مداخله مشاهده نشد.
لیلا زعفرانی علی پاکیزه
زمینه: در طول سال های اخیر، سازه هایی روان شناختی از قبیل معنویت و خودتعالی موضوع تعداد زیادی از تحقیقات بوده اند. تعالی شخصیت، یکی از جدیدترین سازه ها در روانشناسی شخصیت است که به عنوان سازمانی پویا از باورها، هیجانات و رفتارهای سازمان یافته براساس ارزش های دینی، معنوی و اخلاقی تعریف می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین تعالی شخصیت و اختلالات روانی بود. روش شناسی: 940 دانشجو از سه دانشگاه در بوشهر با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه هایscl-25 و پرسشنامه ی تعالی شخصیت پاکیزه پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه های تحقیق، از آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و آزمونt مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند بین همه ی ابعاد تعالی شخصیت و همه ی اختلالات روانی همبستگی منفی وجود دارد. همچنین از بین ابعاد تعالی شخصیت، بعد تجربه های روحانی قوی ترین پیش بینی کننده ی منفی اختلالات روانی بود. رفتارهای معنوی قوی ترین پیش بینی کننده ی منفی روان گسسته گرایی؛ بلوغ هیجانی و درک اجتماعی قوی ترین پیش بینی کننده ی منفی جسمانی سازی، حساسیت بین فردی و هراس؛ باورهای معنوی قوی ترین پیش بینی کننده ی منفی اضطراب و اندیشه ورزی پارانوئید؛ تجربه های روحانی قوی ترین پیش بینی کننده ی منفی افسردگی و وسواس- اجبار بوداند. همچنین یافته ها مبین آن بود که بین تعالی شخصیت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، ارتباط مثبت معنی دار وجود دارد اما بین اختلالات روانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان، ارتباطی یافت نشد، علاوه بر این، یافته ها نشان داد دانشجویان متأهل در مقایسه با دانشجویان مجرد از تعالی شخصیتی بالاتری برخوردار بودند. همچنین در این پژوهش، دانشجویان مجرد در مقایسه با دانشجویان متأهل نمره ی بالاتری در اختلالات روانی به دست آوردند. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط قوی بین تعالی شخصیت و سلامت روان، شرکت در کارگاه های آموزشی می تواند به سلامت روان دانشجویان کمک کند.
فرشته جمالی علی پاکیزه
چکیده : هدف: پژوهش حاضر، به منظور بررسی میزان تاثیر گذاری آموزش تلقیح ضد استرس بر سلامت عمومی بیماران نوروتیک اجرا گردید. روش : از بین 100 نفر بیماری که توسط روانپزشکان شهرستان دشتستان با تشخیص اختلال خلقی و اضطرابی، به کلینیک مشاوره نوید زندگی درشهر برازجان، ارجاع داده شده بود، تعداد30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و با استفاده از روش تقسیم تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابتدا اعضای هر دو گروه آزمایشی و کنترل پرسشنامه سلامت عمومی ghq-28 را تکمیل نمودند. سپس اعضای گروه آزمایشی در طول هشت هفته در هشت جلسه دو ساعتی آموزش تلقیح ضد استرس شرکت نمودند. سرانجام همه اعضای دو گروه آزمایشی و کنترل، مجددا پرسشنامه سلامت عمومی ghq-28 را تکمیل نمودند. نتایج : نتایج تحقیق حاضر بیانگر تاثیر معنادار آموزش تلقیح ضد استرس بر سلامت عمومی بیماران نوروتیک می باشد. به عبارت دقیق تر، تفاوت معناداری بین اختلاف میانگین پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در هر چهار شاخص سلامت عمومی شامل شکایات جسمانی ، اضطراب ، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی مشاهده شد. بیشترین تاثیرگذاری آموزش تلقیح ضد استرس بر کاهش اضطراب و افسردگی بیماران نوروتیکی و در درجه دوم بر کاهش شکایات جسمانی و بهبود دراختلال عملکرد اجتماعی آنها مشاهده گردید. در تفکیک بیماری ها نیز مشاهده شد که آموزش تلقیح ضد استرس در بیماران با تشخیص اضطرابی و افسردگی بهبودی بیشتری نسبت به اختلال وسواس داشته است که در هر چهار شاخص تفاوت ها معنی دار بود. اما در اختلال وسواس تفاوت معنی داری در شاخص های شکایات جسمانی،اختلال در عملکرد اجتماعی مشاهده نشد و تنها در شاخص اضطراب و افسردگی تفاوت معنی دار بود. بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های تحقیق حاضر مبنی بر تاثیر آموزش تلقیح ضد استرس بر سلامت عمومی بیماران نوروتیک و با عنایت به آمار رو به رشد اینگونه اختلالات، آموزش تلقیح ضد استرس به بیماران نوروتیکی باعث بهبود کیفیت زندگی آنها و صرفه جویی در بسیاری از هزینه های مربوط به درمان اختلالات نوروتیکی می شود.
مریم رفیعی سید موسی گلستانه
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت تعلل بر افزایش خودکارآمدی، اجتناب از شکست و راهبردهای یادگیری بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال 92-93 دانشگاه بوشهر می باشد و از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 دانشجوی دختر انتخاب شد. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل محسوب می شود. ابزارهای تحقیق حاضر شامل پرسشنامه تعلل بروس و تاکمن (1991)، پرسشنامه انگیزشی- شناختی زوشو و بارنت (2011) و پرسشنامه خودکارآمدی مارتین (2007) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری و کوورایانس یک راهه استفاده شد. نتایج تحلیل کوراریانس چند متغیری نشان دادند که آموزش مدیریت تعلل موجب افزایش خودکارآمدی، کاهش اجتناب از شکست و بهبود راهبردهای شناختی و فراشناختی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شد.
مریم رفیعی سید موسی گلستانه
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت تعلل بر افزایش خودکارآمدی، اجتناب از شکست و راهبردهای یادگیری بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال 92-93 دانشگاه بوشهر می باشد و از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 دانشجوی دختر انتخاب شد. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل محسوب می شود. ابزارهای تحقیق حاضر شامل پرسشنامه تعلل بروس و تاکمن (1991)، پرسشنامه انگیزشی- شناختی زوشو و بارنت (2011) و پرسشنامه خودکارآمدی مارتین (2007) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری و کوورایانس یک راهه استفاده شد. نتایج تحلیل کوراریانس چند متغیری نشان دادند که آموزش مدیریت تعلل موجب افزایش خودکارآمدی، کاهش اجتناب از شکست و بهبود راهبردهای شناختی و فراشناختی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شد