نام پژوهشگر: اسماعیل ،ورمحمدی

conceptual metaphor and the acquisition of english metaphorical competence by persian english majors: a cognitive linguistic approach
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  اسماعیل ،ورمحمدی   منصور فهیم

بنا براستدلال زبانشناسان شناختی ، اندیشه آدمی تا حدّ زیادی استعاری است: ما اندیشه ای را، و یا قلمرو مفهومی معیّنی را، بر حسب اندیشه و یا قلمرو مفهومی معیّن دیگری درک ویا تجربه می کنیم. موارد این نوع اندیشیدن ، که استعارات مفهومی خوانده می شوند، در زبان های گوناگون به صورت تعبیرات استعاری واقعیّت می یابند. به گمان بعضی از پزوهشگران زبان دوم، آموزش وفراگیری این گونه تعبیرات باید بخشی لازم از برنامه ها ی آموزش زبان دوم باشد، زیرا زبان فراگیران تا حد زیادی غیر استعاری است، در حالی که توانش استعاری بخشی لازم و لاینفک از توانش ارتباطی افراد را تشکیل میدهد. چهارچوب نظری این تحقیق «نظریه استعاره مفهومی» بوده است که توسط جورج لیکاف و مارک جانسون و بعضی از محققان دیگر ارائه شده است. نخست، تحقیق حاضر به دنبال یافتن پاسخی به این سوال بوده است که آیا بالابردن آگاهی زبان آموزان نسبت به استعارات مفهومی در زبان انگلیسی به آنان در درک و تولید استعارات متعارف آن زبان کمک موثرتری می نماید. دوم، این تحقیق در پی یافتن پاسخی به این سوال بوده است که آیا دشواری درک انواع گوناگون استعاراتِ متعارفِ زبان انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان به یک اندازه است. و سوم، تحقیق حاضر در پی یافتن پاسخی به این سوال بوده است که آیا بین مهارت انگلیسیِ زبان آموزان فارسی زبان و درک استعارات متعارف زبان انگلیسی توسط آنان همبستگی معناداری وجود دارد. در این تحقیق اصطلاح «استعارات متعارف» به استعاراتی اطلاق می شود که به نظام مفهومی فرهنگ یک جامع? زبانی، که در زبان روزمره آن انعکاس می یابد، شکل می بخشد، و اصطلاح «توانش استعاری» به توانائی فراگیران زبان دوم در درک و تولید استعارات متعارف زبان دوم اطلاق می گردد. در آزمایش نخست، که برای یافتن پاسخی به سوال نخست انجام گرفت، تعداد دویست عبارت استعاری متعارف زبان انگلیسی به دو گروه از دانشجویان فارسی زبانِ سال دوم رشته زبان انگلیسی، یک گروه گواه و یک گروه آزمایش، به مدت دوازده هفته آموزش داده شد. گروه گواه با روشی سنتی،یعنی بدون دادن هر گونه آگاهی به آنان نسبت به استعارات مفهومی، و گروه آزمایش با روشی در چهارچوب زبانشناسی شناختی، یعنی با دادن آگاهی به آنان در مورد استعارات مفهومی، آموزش داده شد. این فراگیران در آزمون درک عبارات استعاری آموزش داده شده و نیز در آزمون تولید کنترل شده این عبارات، که هر یک در سه نوبت بصورت پیش آزمون ، پس آزمون ، و آزمون درنگیده انجام گرفت، شرکت کردند .در آزمایش دوم، که برای یافتن پاسخی به سوال دوم صورت گرفت، گروهی از دانشجویان فارسی زبان سال دوم رشته زبان انگلیسی در آزمونی چهار گزینه ای که برای اندازه گیری دشواری درک انواع استعارات متعارف زبان انگلیسی ساخته شده بود، شرکت نمودند.و در آزمایش سوم، که برای یافتن پاسخی به سوال سوم انجام گرفت، گروهی از دانشجویان فارسی زبان سال اول، دوم، و چهارم رشته زبان انگلیسی در امتحان آزمون درک استعارات متعارف زبان انگلیسی و آزمون مهارت زبان انگلیسی میشیگان شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در آزمایش نخست از چهار آزمون-تی ، در آزمایش دوم از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی ، و در آزمایش سوم از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج آزمایش نخست نشان داده است که به نظر می رسد آگاهی افزایی فراگیران زبان دوم نسبت به استعارات مفهومی زبان دوم اثرآماری معناداری در تولید و یا درک معانی عبارات استعاری توسط فراگیران زبان دوم در دراز مدت ندارد. نتایج آزمایش دوم نشان داده است که بین بعضی از انواع استعارات متعارف زبان انگلیسی، به لحاظ دشواری فهم آنها توسط فراگیران فارسی زبان، تفاوت های آماری معناداری وجود دارد. این آزمایش نشان داده است که ساده ترین عبارات استعاری متعارف زبان انگلیسی، به لحاظ درک آنها توسط فارسی زبانان، عباراتی اند که از لحاظ صورت و شالود? مفهومی با معادل های خود در زبان فارسی یکسان ، و مشکل ترین آنها عباراتی اند که از لحاظ صورت و شالوده مفهومی با معادل های خود در زبان فارسی متفاوت اند. نتایج آزمایش سوم نشان داده است که بین مهارت کلی زبان انگلیسی شرکت کنندگان در این آزمایش و توانایی درک استعارات متعارف زبان انگلیسی توسط آنان همبستگی معنادار نسبتا زیادی وجود دارد. نتایج این تحقیق، به لحاظ نظری و آموزشی، برای آموزش و فراگیری تعبیرات استعاری روزانه زبان انگلیسی بسیار سودمند خواهد بود. مهم تر از هر چیزی، این نتایج مفهوم ترتیب دشواری در زبان را گسترش داده و سوالاتی در مورد سنجش عبارات استعاری مطرح نموده است. همچنین، نتایج این تحقیق نشان می دهد که لازم است مدرسان زبان دوم، با توجه به نوع مهارت زبانی ای که آموزش داد می شود، رویکرد متفاوتی نسبت به آموزش عبارات استعاری زبان دوم داشته باشند، و نیز از روش های متفاوتی برای تأکید بر شالوده مفهومی این گونه عبارات استفاده کنند.