نام پژوهشگر: ابوالفضل سیفی

تأثیر کشورگرایی مصرف کننده بر قصد خرید کالاهای وارداتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  ابوالفضل سیفی   حسن قاسمی

گرایش به سمت کالاها و مارک های با کیفیت جهانی در کشورهای در حال توسعه یک واقعیت است و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین محصولات داخلی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران باید قادر باشند بطور موثر با محصولات وارداتی رقابت کنند. درک عواملی که تصمیم خرید مصرف کنندگان را تحت تأثیر قرار می دهد برای تولیدکنندگان بسیار حیاتی می باشد. در بازاریابی امروزی مفاهیم جدیدی وجود دارند که تولیدکنندگان داخلی باید با این مفاهیم آشنا شوند که یکی از این مفاهیم کشورگرایی مصرف کننده می باشد. بنابراین تولیدکنندگان علاوه بر توجه به ویژگی های کالا باید کشورگرایی مصرف کنندگان ایرانی را نیز در نظر بگیرند زیرا کشورگرایی مصرف کننده در خرید محصولات تأثیرگذار است. مصرف کنندگان کشورگرا مصرف کنندگانی هستند که ترجیح می دهند محصولات داخلی خریداری کنند و خرید محصولات ساخت خارج را یک عمل میهن پرستانه نمی دانند و معتقدند که این کار به اقتصاد داخلی صدمه می زند. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر کشورگرایی مصرف کننده و همچنین بررسی تأثیر کشورگرایی مصرف کننده بر نگرش آنها نسبت به محصولات وارداتی و متعاقبا قصد خرید آن محصولات می باشد. روش انجام این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و تصادفی، تعداد 284 نفر به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و انجام تحلیل های آماری از قبیل کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن و کرامر، آزمون من ویتنی، رگرسیون خطی چند متغیره و ساده و مشخص شد که افراد جامعه از کشورگرایی نسبتاً پایینی برخوردارند و متغیرهای جنسیت، تحصیلات، درآمد، آزادی فرهنگی و محافظه کاری بر کشورگرایی مصرف کننده موثر هستند و همچنین اثبات شد که ضرورت درک شده محصول تأثیر کشورگرایی مصرف کننده بر نگرش نسبت به واردات را تعدیل می کند و نگرش نسبت به واردات بر قصد خرید کالاهای وارداتی تأثیر می گذارد. نتایج این تحقیق می تواند به تولید کنندگان داخلی و خارجی در بخش بندی بازار و انتخاب بازار هدف و بطور کلی در طراحی استراتژی های بازاریابی در ایران یاری رساند.

طراحی بهینه پارامترهای سیستم تعلیق غیر فعال خودرو برای جلوگیری از چپ شدن و بهبود راحتی سفر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده مهندسی مکانیک 1394
  ابوالفضل سیفی   محمد علی حامد

راحتی سفر (ride comfort) در خودرو ها بستگی به احساس سرنشیان داخل وسیله نقلیه نسبت به ارتعاشات وارد شده بر خودرو دارد. ارتعاشات بدنه خودرو ناشی از عوامل گوناگونی مثل ناهمواری های سطح جاده، نیروهای آیرودینامیکی، ارتعاشات موتور و نابالانسی چرخ ها می تواند باشد[1].عموما ناهمواری های سطح جاده منبع اصلی ارتعاشات ایجاد شده بر روی وسیله نقلیه بوده و ضربه های اتفاقی ناشی از ناهمواری های جاده، خودرو را در معرض شتاب های قائمی قرار می د هد که سبب ناراحتی و خستگی سرنشینان می شود. با محدود سازی این شتاب ها می توان راحتی سفر خودرو را بهبود داد .[2]سیستم تعلیق به عنوان رابط بین بدنه اصلی خودرو و چرخ ها عامل کاهش ارتعاشات وارد بر وسیله نقلیه می باشد. می دانیم پارامترهای سیستم تعلیق مثل سفتی فنر و ضریب دمپرهای ویسکوز که ساختار اصلی سیستم تعلیق را تشکیل می دهند، می توان با مینیمم کردن ریشه متوسط مجذور شتاب ((rmsar برای انواع فرکانس ها که در استاندارد iso 2631 مشخص است به منظور کاهش ارتعاشات تعیین شود.[3] کنترل دینامیکی خودرو (handling) به معنای هماهنگی یک خودرو با داده های راننده یا راحتی کنترل آن می باشد. کنترل یک خودرو در هنگام پیچ ها و عدم واژگونی آن به عوامل متعددی از جمله هندسه ی اتومبیل، ارتفاع مرکز جرم و سیستم تعلیق آن وابسته است. عدم طراحی درست عوامل ذکر شده برای فرمان دهی هایی با زاویه ی بالا یا در هنگام پیچ های تند باعث افزایش حرکت رول و نزدیک شدن به آستانه واژگونی در مانور های نه چندان بحرانی دارد.[4] در بسیاری از تحقیقات انجام شده در ارتباط با سیستم تعلیق خودرو، راحتی سفر را به عنوان موضوع اصلی طراحی در نظر گرفته اند، ولی مدنظر قرار دادن تنها این موضوع سبب ایجاد مشکلاتی در کنترل دینامیکی خودرو و حتی واژگونی آن در حالت دور زدن در پیچ های نه چندان تند می گردد. هدف از این تحقیق، مرحله اول تهیه مدل ارتعاشی کامل خودرو و کدنویسی این معادلات می باشد. در مرحله ی بعد به فرمول بندی مسأله برای اهداف راحتی سفر و جلوگیری از چپ شدن در هنگام پیچ های تند پرداخته و در نهایت با استفاده از الگوریتم های فرااکتشافی به بهینه سازی پارامتر های سیستم تعلیق در دو حوزه ی مذکور می پردازیم. مراجع. [1] hongbiao yu, nan yu, application of genetic algorithms to vehicle suspension design, mechanical engineering dep. the pennsylvania state university, university park, pa 168 [2] m. mirzaei, r. hassannejad, application of genetic algorithms to optimum design of elasto-damping elements of a half-car model under random road excitation, j. multi-body dynamics , vol.221, part k, 2007 [3] tamboli, j. a. and joshi, s. g. optimum design of passive suspension system of vehicle subjected to actual random road excitation. j. sound viber., 1999, 219(2), 193-205 [4] s. takano, m. nagai, t. taniguchi, t. hatano, study on vehicle dynamics model for improving roll stability, jsae review 24 (2003) 149-156

بررسی عوامل موثر در شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1394
  ابوالفضل سیفی   زهره اسمعیلی

این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده و از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تمام دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم متوسطه دوم قم (43454 نفر) می باشند . حجم نمونه آماری با توجه به فرمول کرجسی و مورگان 380 نفر شد که ??2 نفر دانش آموز پسر و ??8 نفر دانش آموز دختر را در بر می گیرد . این تحقیق در قالب 6 فرضیه کلان که هر یک به سه فرضیه خرد تقسیم می شوند، انجام شده است و تاثیر متغیرهای پیش بین را بر هویت اجتماعی به عنوان فرضیه های کلان و بر هویت های دینی، خانوادگی و ملی به عنوان فرضیه های خرد بررسی کرده است. شیوه نمونه گیری طبقه ای است که نمونه ها از رشته های عمومی ، انسانی ، تجربی ، ریاضی ، فنی و حرفه ای و کار و دانش به تفکیک جنس و پایه تحصیلی به صورت تصادفی انتخاب شده است . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از t-test و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل چند متغیری (رگرسیون چندگانه) و تحلیل مسیر صورت گرفته است . نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای پیش بین (میزان رضایت از خود ، درونی شدن ارزش ها، هماهنگی ارزش های گروهی و تایید دیگران ) با متغیر ملاک هویت اجتماعی و سه بعد آن (ملی ، دینی، خانوادگی) رابطه معنا دار مثبت وجود داشت . یعنی با افزایش متغیرهای پیش بین متغیر ملاک هم افزایش می یابد و بین متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی با هویت اجتماعی رابطه معناداری وجود نداشت . ولی با بعد ملی رابطه معنا دار و معکوس و با بعد خانوادگی رابطه معنادار و مثبت وجود داشت . یعنی هر چه پایگاه اقتصادی – اجتماعی والدین بالاتر باشد ، هویت ملی آنان ضعیف تر و هویت خانوادگی آنها ، قوی تر می شود . بین متغیر جنس با هویت اجتماعی رابطه معنادار وجود نداشت ولی با بعد دینی رابطه معنا دار وجود داشت . بدین معنا که : دختران هویت دینی قوی تری نسبت به پسران داشتند .