نام پژوهشگر: فاطمه سیاه چین
فاطمه سیاه چین حسین فقیهی
چکیده انسان گرایی (اومانیسم) یکی از دستاورد های رنسانس در مغرب زمین است که پیروان این مکتب هدف خود را اصالت بخشیدن به انسان و احترام به او عنوان کرده اند و ادعا می کنند که برای اولین بار این مکتب به انسان اصالت بخشید. اگر انسان گرایی را به معنای رایج آن یعنی بشر دوستی بپذیریم، باید قبول کنیم که مهد این نظریه اروپا نیست؛ بلکه شرق و مذاهب شرقی و به ویژه دین مبین اسلام که از انسان دوست ترین ادیان و مذاهب است، از پایه گذاران این نظریه اند. در آثار شعراء و نویسندگان ایران اسلامی به تبعیت از دین اسلام، انسان ارزش خاص خود را دارد. صائب تبریزی از جمله ی این شاعران انسان گراست. در غزلیات او روح دینی و اسلامی به طرز زیبایی با مفهوم انسان گرایی گره خورده است. نگارنده در این پژوهش با دقّت در اشعار صائب به ترتیب، رابطه انسان با خدا، مبحث انسان گرایی و موانع آن را مورد تحلیل و تبین قرار داه است. در بحث رابطه انسان با خدا، اشعار صائب در زمینه اهمیّت دین، ارتباط انسان با خدا و الطاف خداوند به انسان قابل ملاحظه است. در مبحث انسان گرایی جوانب مختلف روابط ناب انسانی، از جمله کمک به همنوع، مهمان-نوازی، احسان و دستگیری از نیازمندان و غیره نمود پیدا کرده است. مضامین و مفاهیمی مانند حسد، حرص، بخل و دیگر صفات ناپسند، تحت عنوان موانع انسان گرایی آورده شده است. نگاه تحلیلی نگارنده به مفاهیم اشعار صائب نشان می دهد او شاعری مردمی است که سعی دارد با بیان اهمیّت دین و دینداری و با درس های اخلاقی و نکته های انسان گرایانه، انسان ها را به مدینه ی فاضله ای که در ذهن خود ساخته وارد کند. در اشعار او صفات ناپسند مانعی می شوند بر سر راه انسان گرایی؛ چرا که سبب می شوند افراد مقام و مرتبه عالی خود و دیگران را مد نظر قرار ندهند و به دیده تحقیر به آن ها بنگرند.