نام پژوهشگر: زهرا حسینی
زهرا حسینی مجید تقی زاده
هدف اصلی انجام این پروژه، ساخت کاتالیست نانو گاما-آلومینا با روش های مختلف و مقایسه ی آنها با هم به منظور دستیابی به روشی است که نتایج مطلوب تری را دارا می باشد. در ادامه بررسی هایی، روی پارامترهای مختلف تأثیرگذار روی روش انتخابی برای یافتن شرایطی که نتیجه بهتری را حاصل کند انجام گردیده است. در خاتمه نیز شرایط عملیاتی واکنش آبگیری متانول به دی-متیل اتر نظیر دما، سرعت فضایی و نوع خوراک بر روی کاتالیست منتخب نهایی مورد ارزیابی قرار گرفت و عملکرد کاتالیتیکی آن در سنتز dme با یک کاتالیست تجاری مقایسه شده است. در مطالعه ی حاضر از روش های سل-ژل و روش رسوبی برای ساخت کاتالیست استفاده شده است. مقایسه ی نتایج حاصل از تست های راکتوری و تست های تعیین مشخصات نشان داد که روش سل-ژل آلی عملکرد بهتری دارد. در ادامه با تغییر پارامترهای روش مذکور نقاط بهینه ی پارامترها تعیین گردید. جمع بندی نتایج نشان داد که نمونه یsgo-10 نمونه ی بهینه می باشد.در مرحله ی بعد کاتالیست بهینه با کاتالیست صنعتی ref-c مقایسه شد و نتایج نشان داد که در شرایط تعادلی عملکرد آنها نزدیک به هم می باشد ولی با افزایش جریان خوراک و دور شدن از تعادل کاتالیست بهینه عملکرد بهتری از خود نشان می دهد. در انتها بررسی شرایط عملیاتی فرایند روی کاتالیست بهینه نشان داد که دما روی میزان تبدیل کل متانول تأثیری ندارد ولی با افزایش دما میزان محصولات جانبی افزایش یافته و درنتیجه میزان گزینش پذیری dme در دماهای بالا کاهش می یابد. بررسی اثر آب هم نشان داد که حضور آب در خوراک باعث کاهش میزان فعالیت کاتالیست (تبدیل متانول و بهره ی dme تولیدی) می شود.
زهرا حسینی عزیز اله جعفری
در این تحقیق فلور کوه های شمال شرق یاسوج (کوه های کاچیان و آب نهر) مورد بررسی قرار گرفته است. این منطقه با مساحتی بالغ بر 4000 هکتار در موقعیت جغرافیایی?60??51 طول شرقی و ?70 ?30 عرض شمالی واقع شده است که از شرق به کاکان، کمهر و تنگ سرخ، از غرب به یاسوج و مهریان، از شمال به کاکان، کوه چال کلا و چشمه چنار و از جنوب به کوه چاله خرس، کوه توپ عبدالله، دهنو و محمودآباد محدود می شود. این منطقه در محدوده ارتفاعی 1800 تا 3200 متر از سطح دریا واقع گردیده است. هدف از این تحقیق شناسایی گونه های گیاهی منطقه مورد نظر و معرفی گونه های در معرض خطر، نادر و اندمیک جهت حفاظت از فلور منطقه و همچنین شناسایی و معرفی گونه های دارویی، سمی و هرز منطقه جهت فراهم نمودن زمینه مدیریت علمی و بهره برداری اقتصادی از گیاهان می باشد. با شروع فصل رویش و مراجعه به منطقه مورد نظر در طی فصول مختلف اقدام به جمع آوری گیاهان و خشکاندن آنها به شیوه ی علمی گردید. سپس نمونه های هرباریومی تهیه شده با استفاده از فلورهای مختلف شناسایی شدند و فهرست تقریبا کاملی از گونه های گیاهی، فرم رویشی، اسامی گونه های دارویی، اندمیک، ارزش حفاظتی و اتنوبوتانی آن ها ارائه گردید. مطالعه فلورستیک منطقه به روش پیمایشی نشان داد که در منطقه مورد مطالعه 59 خانواده، 197 جنس، 295 گونه، 2 زیر جنس و 4 واریته گیاهی وجود دارد که از این میان 29 گونه (21/15 درصد) بومی ایران می باشند. تیره های کاسنی (asteraceae) با 34 گونه، پروانه آسا (fabaceae) با 29 گونه و تیره های شب بو (brassicaceae) و نعناع (lamiaceae) هر کدام با 27 گونه مهمترین تیره های گیاهی موجود در منطقه هستند. 28 تیره دارای یک جنس و یک گونه هستند.
زهرا حسینی رامین کریمیان
این پژوهش شامل سه بخش است: در بخش اول سنتز نانوپلی¬آکریل¬آمید حکاکی شده با مولکول گلوکز به عنوان قالب به روش سونوشیمیایی رادیکالی گزارش می¬شود. خواص جذبی این پلیمر نشان داد که نانو ذرات پلیمری سنتز شده با اندازه متوسط 5/33 نانومتر گزینش پذیری خوبی برای گلوکز دارند. بخش دوم شامل سنتز نانوکامپوزیت حکاکی گرافن¬اکسید-منگنزاکسید@پلی¬آکریل¬آمید با مولکول قالب گلوکز است که آکریل¬آمیداست که این نانو کامپوزیت با اندازه بین 60 تا 80 نانومتر گزینش پذیری خوبی برای مولکول گلوکز دارد. خواص نانوپلی¬آکریل¬¬آمید و نانوکامپوزیت حکاکی شده به وسیله آنالیز¬های ftir, uv, sem, edx بررسی شده است. بخش سوم نیز ساخت سنسور با استفاده از نانوکامپوزیت گرافن اکسید-منگنز اکسید@ پلی¬آکریل¬¬آمید حکاکی شده با گلوکز است که این سنسور در محدوده پتانسیل 9/0- تا 7/0ولت با سرعت اسکن 25/0 میلی¬ولت بر ثانیه در پتانسیل 4687/0ولت، در غلظت¬های 6 تا 12 میلی¬گرم بر دسی¬لیتر حساسیت و گزینش پذیری خوبی به گلوکز نشان می¬دهد
حامد خسروی ماشااله دانشور
به منظور بررسی اثر کود زیستی ورمی کمپوست و مقادیر مختلف پلیمر بیوسوپرجاذب و ارقام نخود بر روی عملکرد و صفات زراعی نخود آزمایشی در سال زراعی 93-1392 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان به صورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل مقادیر مختلف پلیمر بیوسوپرجاذب (شاهد، 150 و 250 کیلوگرم در هکتار)، کود زیستی ورمی کمپوست (شاهد، 10 و 15 تن در هکتار) و ارقام نخود (آرمان و آزاد) بود. . اثر متقابل سه جانبه ورمی کمپوست در بیوسوپرجاذب در رقم بجز در صفت عملکرد کاه در سایر صفات نشان داد که در هر سطح از بیوسوپرجاذب، با افزایش میزان مصرف کود آلی ورمی کمپوست در هر یک از ارقام تحت آزمایش مقدار هر کدام از صفات اندازگیری شده فوق افزایش یافته اند. با توجه به معیار قرار دادن عملکرد دانه و بهره وری از بارش و نتیجه یکسان حاصله از این دو صفت مشاهده گردید که با افزایش مصرف بیوسوپرجاذب به تنهایی در ترکیبات تیماری یعنی در تیمارهای b2v1c2 ، b2v1c1 ، b3v1c2 و b3v1c1در مقایسه با شاهد b1v1c2 و b1v1c1 عملکرد دانه و بهره وری از بارش بطور معنی داری افزایش یافت. هر چند که با تلفیق مصرف هر دو کود ورمی کمپوست و پلیمر بیوسوپرجاذب افزایش یافت ولی بیشترین عملکرد دانه و بهره وری از بارش از تلفیق سه جانبه b1v3c2 و b1v3c1 ( کاربرد 15 تن در هکتار و عدم مصرف بیوسوپرجاذب در هر یک از ارقام آرمان یا آزاد ) حاصل گردید. بنابراین هر یک از دو رقم طبق نتایج بدست آمده قابل توصیه در منطقه تحت آزمایش می باشند.