نام پژوهشگر: غزاله مسعودی
غزاله مسعودی حسین یحیی زاده
رساله حاضر پژوهشی است در زمینه بررسی ارتباط میزان سلامت اجتماعی با کیفیت زندگی، که به روش پیمایش انجام شده است. جمعیت آماری این پژوهش دانشجویان دختر ساکن در خوابگاههای دانشگاه تهران می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند . هدف اصلی این پژوهش شناخت رابطه بین میزان سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی است. جهت رسیدن به هدف پژوهش با توجه به تاریخچه کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی و بررسی تحقیقات و تئوری های مناسب، موضوعات اصلی مورد بررسی قرار گرفته اند و در نهایت نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مورد توجه واقع شده اند. سنجش مفهوم کیفیت زندگی در این پژوهش بر اساس چارچوب و الگویی که توسط سازمان بهداشت جهانیwho ارائه شده ، انجام خواهد شد. ابزار اندازه گیری کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی از نوع عمومی می باشد و گروه whoqol سازمان بهداشت جهانی، کیفیت زندگی را از جنبه های سایکولوژیک درونی که رضایت از زندگی را فراهم می نماید و جنبه های خارجی که جنبه های درونی را تحت تأثیر قرار می دهد، مورد بررسی قرار می دهد. کیفیت زندگی در این پرسشنامه ها مفاهیمی غیر از کیفیت زندگی مربوط به سلامت را نیز در بر می گیرند، مفاهیمی مانند حیطه های فردی- درونی ( باورهای شخصی) ، فردی- اجتماعی ( ارتباط با شبکه های اجتماعی)، محیط خارجی- طبیعی (اثرات محیط جغرافیایی و محیط طبیعی را که فرد در آن کار یا زندگی می کند) و خارجی- اجتماعی ( امنیت، جرم و همسایه ) را شامل می شود. باتوجه به موارد مذکور از دیدگاه این گروه در سازمان بهداشت جهانی ، کیفیت زندگی، مفهومی با دامنه وسیع است که وابسته به سلامت جسمی، وضعیت روحی، میزان استقلال، ارتباط اجتماعی، اعتقادات و باورهای شخصی و محیط می باشد.لذا مواردی که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت ارتباطات اجتماعی و سلامت محیطی . همچنین برای سنجش مفهوم سلامت اجتماعی از نظریه پنج گانه کییز به عنوان الگوی تعریف و ارائه شاخص ها استفاده خواهد شد. بدین معنی که ابعاد پذیرش اجتماعی ، مشارکت اجتماعی ، شکوفایی اجتماعی ، همبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی از سلامت اجتماعی افراد با استفاده از مدل نظری کییز مورد بررسی قرار می گیرد . کییز معتقد است که کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی توان بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کردو عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت جسمی ، عاطفی و روانی است و نیز تکالیف و چالش های اجتماعی را در برمی گیرد . با توجه به مبانی نظری پژوهش ، مدل نظری ارائه گردید که در آن رابطه متغیر مستقل یعنی سلامت اجتماعی با متغیر وابسته یعنی کیفیت زندگی با هم مشخص شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شدند و تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیات با استفاده از آزمون های آماری مناسب صورت گرفت. تمامی فرضیات پژوهش تأیید شدند و نتایج نشان داد که بین میزان سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و همچنین شاخص های آن(سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت ارتباطات اجتماعی و سلامت محیطی) رابطه معنی دار وجود دارد.به این معنی که بالا رفتن میزان سلامت اجتماعی باعث بالا رفتن سطح کیفیت زندگی و بالعکس پایین آمدن میزان سلامت اجتماعی باعث کاهش سطح میفیت زندگی می شود.