نام پژوهشگر: پرگل محمودی فر
پرگل محمودی فر ناصر شیربیگی
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ارزشیابی از تدریس اساتید از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه های غرب کشور در سال تحصیلی 88-87 می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری این تحقیق، کلیه اساتید رسمی، پیمانی و کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های کردستان- رازی کرمانشاه و بوعلی همدان بوده است. نمونه گیری به صورت طبقه ای متناسب با حجم بوده که تعداد 257 نفر از اساتید و 600 نفر دانشجو انتخاب شدند. ابزار اندازه-گیری محقق ساخته بود و شامل پرسشنامه های اساتید 37 سوالی و پرسشنامه دانشجویان 25 سوالی بودند، که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برای پرسشنامه اساتید ضریب پایایی 88/0 و ضریب پایایی 86/0 برای پرسشنامه دانشجویان به دست آمد. تجزیه و تحلیل آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج نشان داد که: از دیدگاه اکثریت اعضای هیأت علمی ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید بر بهبود کیفیت تدریس آنان موثر می باشد. همچنین از دیدگاه اکثریت دانشجویان، ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید بر بهبود کیفیت تدریس اساتید موثر می باشد. آزمون t مستقل و تحلیل واریانس نشان داد که نظرات اعضای هیأت علمی با توجه به جنسیت، مدرک و مرتبه علمی آنان متفاوت است اما از لحاظ متغیرهای نوع استخدام، دانشکده و دانشگاه تفاوت وجود ندارد. از طرف دیگر یافته ها نشان داد که نظرات دانشجویان در خصوص اثربخشی تدریس با توجه به جنسیت، مقطع تحصیلی دانشجویان متفاوت نبوده اما با توجه به دانشکده و دانشگاه تفاوت وجود دارد. آزمون t مستقل نشان داد که بین دیدگاه اساتید و دانشجویان در خصوص اثربخشی ارزشیابی دانشجویان از تدریس اساتید تفاوت معنادار وجود داشته است. - مقدمه انسان به صورت معمول و در طول زندگی با استفاده از عقل و تجارب خود در حال انتخاب و گزینش است و بالطبع در پس هر انتخاب و گزینش نوعی ارزشیابی نهفته است(محمدی و همکاران، 1386). امروزه دانشگاه ها همانند بخش صنعت نیازمندند که از کیفیت نظام اطمینان حاصل کنند و برای دستیابی به آن باید به ارزیابی مستمر بپردازند(بازرگان، 1374). فیگنبوم از پایه گذاران دیدگاه های مدیریت کیفیت، معتقد است که کیفیت آموزشی عاملی کلیدی در رقابت پنهان بین کشورهاست، چرا که کیفیت خدمات در هر کشور بر اساس نحوه تفکر، عمل تصمیم گیری مدیران، معلمان، اقتصاد-دانان، مهندسان و سایر گرو ه های تحصیل کرده اجتماع صورت می گیرد(صالح اولیاء، 1377). مسأله کیفیت همیشه در آموزش عالی مورد توجه بوده اما شدت و قوت آن متفاوت بوده است از دهه 90 به بعد کیفیت از یک حالت حاشیه ای و فرعی به یک مسأله مهم و قابل توجه تبدیل گشته است. هنگامی که از بهبود و تضمین کیفیت بحث می شود در واقع منظور این است که می خواهیم تلاش کنیم تا فعالیت ها در جهت کیفیت قابل قبول و مورد انتظار هدایت شوند. نظام آموزش عالی زمانی دارای کیفیت است که در جهت برطرف نمودن نارسائی های نظام تلاش کند تضمین کیفیت مستلزم شناخت وضعیت موجود و مشخص نمودن وضعیت مطلوب و ایجاد یک نظام کارآمد و موثر ارزشیابی است(محمدی و همکاران، 1384). بنابراین در آموزش می توان کیفیت را حذف خطاها، دوری از اشتباهات، بهبود مستمر فرایندهای یاددهی و یادگیری، توانائی در برآورده کردن نیازهای دانشجویان، اثربخشی و در نهایت تطابق با استانداردها دانست(عزیزی، 1379). به طور کلی کیفیت نظام آموزشی حالت ویژه ای است که در نتیجه یک مجموعه از اقدامات مشخص برای پاسخگوئی به نیازهای اجتماعی مشخصی ایجاد شده است(مختاریان و محمدی، 1387). اگر کیفیت را ترکیبی از کارآیی، اثر بخشی، بهره وری، نوآوری، مسئولیت پذیری در یک محیط در نظر بگیریم، می توان چنین گفت که کیفیت به عنوان اولین اولویت در نظام دانشگاهی مطرح است که در جهت بهبود آن باید کوشش کرد(محمدی و همکاران، 1384). تحقیق حاضر قصد دارد اثربخشی ارزشیابی از تدریس اساتید را از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه های غرب کشور مورد بررسی قرار دهد.