نام پژوهشگر: آرش پاکمهر
آرش پاکمهر فرید شکاری
خشکی یکی از محدودیتهای بزرگ است که تولید گیاهان را در سرتاسر جهان تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از راه های مقابله با خشکی، استفاده از پرایمینگ بذر با غلظت های بهینه هورمون های رشد گیاهی است. سالسیلیک اسید یک ترکیب رایج فنولی تولید شده توسط گیاهان است، و همچنین یک تنظیم کننده خارجی رشد نیز می باشد که در تنظیم فرآیند های فیزیولوژیکی گیاهان شرکت می کند. تأثیر کاربرد خارجی سالسیلیک اسید روی فرآیندهای فیزیولوژیکی متفاوت است، به نحوی که باعث می شود که بعضی فرآیندها پیشرفت و از برخی دیگر ممانعت به عمل آید. که آن هم به غلظت سالسیلیک اسید کاربردی، گونه گیاهی، مرحله رشدی و شرایط محیط بستگی دارد. به منظور بررسی اثر پرایمینگ سالسیلیک اسید بر برخی خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک لوبیا چشم بلبلی (l. unguiculata vigna ) رقم پرستو، آزمایشی در قالب طرح استریپ بلوک با سه تکرار در سال زراعی 1388-1387در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، واقع در 6 کیلومتری شهر زنجان انجام شد. هر کرت شامل پنج ردیف کاشت به طول 4 متر و با فواصل 5/0 متر و فاصله بین ردیف و روی ردیف های کاشت به ترتیب 50 و10 سانتی متر بود. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی به عنوان عامل اصلی در 3 سطح (شاهد یا آبیاری منظم، اعمال تنش در زمان شروع گلدهی تا 50% گلدهی و اعمال تنش در زمان شروع تشکیل نیام تا تشکیل50% نیام ها)، و پرایمینگ بوسیله سالسیلیک اسید ( sa)، به عنوان عامل فرعی در پنج سطح، شامل سطوح صفر،900، 1800، 2700 و3600 میکرومول بود. جهت انجام پرایمینگ پس از تهیه دوزهای مختلف سالسیلیک اسید (sa) بذور لوبیا چشم بلبلی به مدت 4 ساعت در دمای c°4، تحت تیمارهای مختلف سالسیلیک اسید قرار گرفتند، سپس بذور خشک شده و پس از ضد عفونی با قارچ کش ویتاواکس به مزرعه منتقل شدند. کاشت بذور در اواسط خرداد 1387 به طور دستی انجام شد. پس از کاشت بذور لوبیا چشم بلبلی، آبیاری بوته ها هر 7 روز یکبار انجام گرفت. در طول فصل رشد کلیه علف های هرز که شامل تاج خروس، سلمه تره، توق و ... بود، بصورت دستی وجین گردیدند. پس از استقرار بوته ها در مراحل مختلف، نمونه برداری و جمع آوری داده ها انجام گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه نشان داد که در زمان اعمال تنش اول (تنش در زمان شروع گلدهی تا 50% گلدهی) و زمان اعمال تنش دوم (تنش در زمان شرع تشکیل نیام تا تشکیل 50% نیام ها) اثر آبیاری بر روی اکثر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی بجزء ارتفاع گیاه و شاخص برداشت معنی دار بود. اثر تیمارهای اعمال شده سالسیلیک اسید برای اکثر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی، بجزء شاخص کلروفیل در زمان اعمال تنش دوم معنی دار بوده است که نشان دهنده تاثیر غلظت های متفاوت سالسیلیک اسید روی صفات مورد ارزیابی می باشد. از سوی دیگر اثر متقابل سطوح آبیاری × سالسیلیک اسید در زمان اعمال تنش اول تنها برای طول غلاف در شاخه اصلی، تعدادغلاف در شاخه اصلی و فرعی، تعداد دانه در غلاف شاخه اصلی، وزن 100 دانه در غلاف شاخه اصلی و فرعی، بیوماس، عملکرد دانه، محتوای کلروفیل a، شاخص کلروفیل و محتوای پرولین برگ معنی دار و در بقیه صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی غیر معنی دار بوده است و در زمان اعمال تنش دوم اثر متقابل سطوح آبیاری و سالسیلیک اسید، تنها برای طول غلاف در شاخه اصلی و فرعی، تعداد غلاف در شاخه اصلی و فرعی، وزن 100 دانه در غلاف شاخه اصلی، شاخص برداشت، عملکرد دانه، محتوای نسبی آب، سرعت فتوسنتز، محتوای کلروفیل a، محتوای کل کلروفیل، شاخص کلروفیل و محتوای پرولین برگ معنی دار و در بقیه صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی غیر معنی دار بوده است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه واریانس تأثیر پرایمینگ سالسیلیک اسید روی میزان بازگشت صفات فیزیولوژیک به حالت نرمال ( بهبود)، نشان داد که اثر آبیاری بر روی اکثر صفات فیزیولوژیکی بجزء هدایت روزنه ای در زمان اعمال تنش اول، معنی دار بود. همچنین اثر سالسیلیک اسید روی تمام صفات فیزیولوژیکی در زمان اعمال تنش اول و دوم معنی دار بود. نتایج حاصل از مقایسات میانگین نشان داد که کاربرد سالسیلیک اسید، سرعت سبز، درصد سبز، ارتفاع گیاه، گلدهی، سطح برگ، محتوای نسبی آب، سرعت فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای، محتوای کلروفیل a، محتوای کلروفیل b ، محتوای کل کلروفیل، شاخص کلروفیل، محتوای پرولین برگ، بیوماس، شاخص برداشت و عملکرد دانه و اجزای آن را در مقایسه با گیاهان غیر تیمار، افزایش داد. کاربرد سالسیلیک اسید، نشت الکترولیت، محتوای قند محلول برگ، میزان co2زیر اتاقک روزنه ای، دمای برگ و دمای کانوپی را در مقایسه با گیاهان غیر تیمار، کاهش داد و محافظت علیه تنش خشکی را بهبود بخشید. همچنین با توجه به مقایسات میانگین و روابط بین صفات در شرایط تنش خشکی مشخص گردید که انتخاب دز مناسب سالسیلیک اسید، تأثیر قابل ملاحظه ای در افزایش هر یک از صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک دارد ولی بیشترین افزایش در اکثر صفات در بذور پرایم شده با دز 2700 میکرومول سالسیلیک اسید بدست آمد. که در نهایت منجر به این شد که بذور پرایم شده با دز 2700 میکرومول سالسیلیک اسید، بیشترین عملکرد دانه (4424-3437-2475 کیلوگرم در هکتار به ترتیب در تیمار شاهد و اعمال تنش در مرحله اول و دوم) را داشته باشند.