نام پژوهشگر: شاهرخ ملک زاده
شاهرخ ملک زاده شهرام حافظی
از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری در آغاز هزاره سوم میلادی فرایند کارآفرینی و خلاقیت است که اساس و بستر ساز تغییر و تحول و دگرگونی است. افراد، سازمان ها و جوامعی که نتواند خود را با این تحولات پرشتاب همگام کنند دچار توقف، سکون و اضمحلال می شوند. در این میان افرادی هستند که در زمانی که همگان بر هرج و مرج، نابسامانی، تناقض و عدم تعادل اذعان دارند، به دنبال به دست آوردن فرصتی هستند تا بتوانند با ارائه محصول و یا خدمات جدیدی به جامعه، تعادل را برقرار کرده و اوضاع را سامان بخشند و ارزشی از خود برجای گذارند. این افراد که محور توسعه اقتصادی هستند، کارآفرین خوانده می شوند. کارآفرینان موجب می شوند تا سازمانی از سازمان های دیگر پیشی بگیرد و کشوری نسبت به کشورهای دیگر به نحو چشم گیر پیشرفت نماید. مسلماً با توجه به پیچیده شدن سازمان ها، رشد تکنولوژی، نو و بدیع بودن علم سازمان ها، مدیران به طور روز افزون تلاش می کنند، دریابند چگونه سازمان های خود را کارآفرین و خلاق سازند تا باعث رشد و موفقیت سازمان هایشان شوند. بنابراین اگر ایده نو وارد سازمان نشود رو به زوال می روند. در واقع برای سازمان های امروز خلاقیت و کارآفرینی به مثابه پله های نردبان ترقی هستند که باید با آگاهی کامل و موفقیت طی شود (خسروی نیا طاهری،1387). کارآفرینی سازمانی، فرایندی است که در آن محصولات یا فرایندهای نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده به منظور دستیابی به نتایج نوآورانه برخوردار هستند، این فرایند نیازمند یک عمل کارآفرینانه و یک عامل کارآفرینانه است عمل کارآفرینانه به مفهوم سازی و پیاده سازی یک ایده، فرایند، محصول، خدمت یا یک کسب و کار جدید دلالت دارد (آسترکی، 1389: 6 ). با نگاهی به روند رشد و توسعه جهانی در می یابیم که با افزایش فناوری های پیشرفته، نقش و جایگاه کارآفرینان به طور فزاینده ای بیشتر می شود. کارآفرین می تواند مهم ترین تأثیر را بر توسعه اقتصادی داشته باشد؛ به همین دلیل در تبیین نظریه ی توسعه اقتصادی نقش اصلی را به کارآفرین نسبت می داد(بلیچ و استمپ ، 2003). باید پذیرفت که عصر تسلط دولت ها بر اجتماعات بشری رو به افول است. اکنون دوران تسلط روحیه ی کارآفرینی فرا رسیده است. در بازارهای پررقابت جهانی، سرمایه داری بزرگ کلاسیک به مرور قدرت خود را از دست می دهد. فقط کسانی که روحیه ی کارآفرینی دارند، در عرصه های بین المللی قادر به ادامه ی حیات اقتصادی- اجتماعی می باشند. از این رو در این عرصه ی نوین رقابتی جامعه ای پیشتاز است که از کارکنانی برخوردار باشد که پویا و خلّاق باشند، توان گردآوری منابع مختلف تولید را داشته، بتوانند با کوشش های خلّاقانه خود به کسب و کار بپردازند و به بیانی بهتر کارآفرین باشد (هزار جرییی، 1389: 152). مسلماً با توجه به پیچیده شدن سازمان ها، رشد تکنولوژی، نو بدیع بودن علم سازمان ها، مدیران به طور روز افزون تلاش می کنند، دریابند چگونه سازمان های خود را کارآفرین و خلاق سازند تا باعث رشد و موفقیت سازمان هایشان شوند(علی میری،1390: 47). بنابراین می توان گفت که خلاقیت جوهره ی کارآفرینی و عامل کلیدی موفیت و بقای سازمان هاست که به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست. با نوآوری، این اندیشه های نو به محصول تبدیل می شود. به عبارت دیگر، در خلاقیت اطلاعات به دست می آید و در نوآوری، آن اطلاعات به صورت های گوناگون عرضه و باعث تغییر دگرگونی در محصول جدید می شود. ایجاد و رشد خلاقیت در سازمان مستلزم وجود عوامل و شرایط مناسب است این عوامل می توانند گوناگون باشند. عده ای معتقدند که موفقیت سازمان ها مبتنی بر وجود افراد خلاق است و بر همین اساس جذب و استخدام افراد خلاق را به سازمان ها پیشنهاد می کنند. این خصوصیات زاییده ی جوی آزاد و مشارکت جویانه و مطلوب و مقصود هزاره ی جدید میلادی است؛ که در حال حاضر رنگ باخته و دیگر نمی توان بر اساس آن برنامه ریزی کرد. لذا برای پرداختن به این مهم ایجاد فضایی مناسب در سازمان ها، در اولویت قرار می گیرد. سازمان ها به عنوان جامعه ای کوچک که ارتباط اعضای آن با یکدیگر فضای اجتماعی مشخصی را بوجود می آورد، باید بتواند در بروز خصایصی چون خلاقیت، خودباوری، آینده نگری با ریسک پذیری و تمایل به کامیابی (روحیه ی کارآفرینی) هر کارکنان باشد. ایجاد جوّ و فضای مناسب و مطلوب که زمینه ی بروز این ویژگی ها را فراهم آورد، یکی از وظیفه ها و رسالت های مدیران است (بهرام زاده و همکاران، 1389: 54). جوّ سازمانی محیطی است که افراد در آن کار می کنند و منعکس کننده ی نگرش کارکنان و شیوه ی مدیریت سازمان می باشد. مدیران سازمان نیز باید همیشه به فکر بهبود و اصلاح جوّ سازمانی باشند تا افزون بر نگهداری کارا و اثربخش آن، در افراد ایجاد انگیزه کرده و نیازهای مادی و معنوی آن ها را برآورده کنند. یکی از اندیشمندان این حوزه بر این باور است که وجود یک جو مناسب می تواند نقش محرکی دایمی را برعهده گرفته و رفتار کارکنان را در جهت خلاقیت هدایت کند. بنابراین می توان گفت اگر سازمانی که جوّی مناسب برای خلاقیت دارد با بحرانی مواجه شود به آسانی می تواند با برانگیختن توجهات کارکنان خود به سوی حل آن مشکل، بر بحران فایق آید. اما در سازمانی با جوّ نامناسب، جلب این توجهات، مدت بسیار زیادی به طول می انجامد (محمدکاظمی و همکاران،1391 :69). با توجه به نقش کلیدی و اهمیت بیش از پیش کارآفرینی و خلاقیت در پیشگامی و رقابت پذیری سازمان ها این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال می باشد که جو سازمانی چه تأثیری بر خلاقیت و کارآفرینی در اداره بهره برداری نفت و گاز گچساران دارد؟
شاهرخ ملک زاده اکبرعلی بیگلو
چکیده ندارد.