به منظور پی بردن به اثر دیابت مادر باردار بر روند تکاملی گنادها در زمان جنینی، نوزادی و بلوغ موش صحرایی، پس از اندازه گیری قند خون موش ها، جهت القای دیابت در24 قطعه ازموش های صحرائی بالغ ماده هم وزن و هم تعداد گروه کنترل، داروی آلوکسان مونوهیدرات به میزان 150mg/kg.bw بصورت داخل صفاقی تزریق گردید. چهار روز بعد موشهایی که گلوکز خونشان 220mg/dl یا بیشتر بود، به عنوان دیابتی در نظر گرفته شد. پس از تعیین سیکل تولید مثل موش ها، آنهایی که در مرحله پرواستروس بودند جهت جفت گیری با موش صحرایی بالغ نر سالم هم قفس گردیدند. پس از باردارشدن موش ها، گناد جنین ها از چهاردهمین روز جنینی تا اولین روز نوزادی و نیز بیضه ها و تخمدان های بچه موش های یک ، دو و سه ماهه و نیز تخمدان مادران هر دو گروه خارج گردید و پس از انجام مراحل تهیه بافت، میانگین تعداد سلول های جنسی در گناد جنین ها، تعداد سلول های اسپر ماتوژنیک و اووژنیک در نوزاد یک روزه، تعداد سلول های اسپرماتوگونی، سرتولی، لیدیگ، تعداد و قطر لوله های اسپرم ساز دربیضه و تعداد فولیکولهای آغازین در تخمدان تا مرحله بلوغ، تعداد و اندازه فولیکولهای در حال تکامل و جسم زرد در مرحله بلوغ جنسی، مقایسه نسبت کورتکس به مدولا در تخمدان و ضخامت کپسول بیضه و تخمدان، تعیین گردید. نتایج: ماکروزومی در هر دو جنس نر و ماده ، افزایش تعداد سلول های جنسی که در جنین مذکر معنی دار بود، کاهش سطح سرمی هورمون های fsh، lh و تستوسترون در جنس نر، کاهش تعداد سلول های اسپرماتوگونی، سرتولی، لیدیگ بیضه، کاهش قطر و افزایش تعداد لوله های اسپرم ساز و کاهش ضخامت کپسول بیضه، کاهش تعداد فولیکول های در حال تکامل و تغییرات هیستوپاتولوژیکی سلول های لیدیگ و لوتئال جسم زرد در بچه های مادران دیابتی نسبت به سالم. تحت تاثیر دیابت مادر، ارگانل های سلول های گناد ها صدمه دیده و از تعداد سلول ها و نیز از مقدار ترشح هورمون ها توسط سلول های مترشحه کاسته می شود و این می تواند عمل کرد سیستم تناسلی را تحت تاثیر قرار دهد.

امروزه با تنوع شرایط بهره برداری و همچنین نصب تعداد زیادی منابع تولید از جمله منابع تولید پراکنده در سیستم های توزیع مدرن، مدل سنتی کنترل ولت-وار، تضمین کننده حاشیه ای امن برای پروفیل ولتاژ باس ها در مقابل تغییرات تند ولتاژ نیست. با افزودن پروفیل ولتاژ به تابع هدف، گرچه مساله حاشیه امنیت ولتاژ تا حدودی فراهم می شود لیکن منجر به عملکرد اضافی ادوات کنترلی خواهد شد. در این تحقیق یک مدل جدید کنترل ولت-وار با هدف بهبود پروفیل ولتاژ و حداقل کردن تلفات توان اکتیو کل شبکه توزیع در کمترین تعداد کلید زنی تجهیزات، ارائه شده و از الگوریتم ژنتیک چند هدفه برای تعیین عملکرد کنترل استفاده شده است. از آنجایی که کنترل ولت وار برای بار پیش بینی شده یک روز بعد اجرا می شود، زمان اجرای الگوریتم بسیار مهم و بحرانی خواهد بود. در همین راستا برای بهبود سرعت الگوریتم، در این تحقیق یک روش جدید برای تجزیه و تحلیل مساله پخش بار شبکه های توزیع ارائه شده است. روش پیشنهادی از دو مرحله تشکیل می شود. در مرحله اول الگوریتم با استفاده از داده های ورودی، ساختار شبکه توزیع را شناسایی و نتایج آن در یک بردار به نام بردار شاخه ها قرار می گیرد که تعداد درایه های آن برابر با تعداد شاخه ها است. در مرحله دوم، با بهره گیری از الگوریتم رفت و برگشتی که بر قانون جریان و ولتاژ کیرشهوف و بردار شاخه ها استوار است، به ارزیابی ولتاژ گره ها به صورت تکراری می پردازد. یک برنامه کامپیوتری برای پیاده سازی این طرح حل پخش بار توسعه داده شده است. این برنامه برای چند شبکه توزیع عملی با ساختار شعاعی و با اندازه و آرایش مختلف اجرا شد و نتایج نشان می دهد که روش پیشنهادی ضمن داشتن دقت کافی، از نظر محاسباتی سریع و کارامد است. این روش دارای ویژگی های همگرایی بسیار عالی و سرعت بالا است. بنابراین سرعت بالای آن بهره وری این الگوریتم را برای مطالعات بهینه سازی شبکه های توزیع که به دفعات نیاز به اجرای برنامه پخش بار می باشد، افزایش می دهد. به منظور نمایش توانایی الگوریتم کنترل بهینه ولت وار روزانه، شبیه سازی روی سه شبکه توزیع شعاعی با تولید پراکنده از نوع توربین بادی (ژنراتور القایی) پیاده سازی شده است.

در شبکه های توزیع مدرن که در آن از تجهیزات جدید ، تولیدات پراکنده و اتوماسیون مورد استفاده قرار گرفته است ، در موضوع بازیابی بار مسایل جدیدی مطرح شده است که نیازمند بررسی بیشتر است. مساله ی بازیابی در شبکه های توزیع، از دهه ی 80 میلادی مورد توجه جدی محققان بوده است. در این پایان نامه مساله ی بازیابی برای رویداد انواع خطاها همچنین مساله ی بازیابی گام به گام در شرایط clpu، در شبکه های توزیع با وجود تولیدات پراکنده، فرمول بندی و برنامه بازیابی با استفاده از الگوریتم ژنتیک بدست آمده است. نرم افزار بازیابی، نوشته شده در محیط matlab ، شامل تعدادی زیرتابع و تابع است. اطلاعات شبکه در محیط اکسل وارد می شود و توسط یک تابع به محیط matlab فراخوان می شود. برای بدست آوردن برنامه ی کامل بازیابی، کارهای زیر انجام شده است:1- انجام پخش بار و ارزیابی شعاعی بودن شبکه برای آرایشهای مختلف.2- فرمولبندی مساله برای بدست آوردن آرایش جدیدی از شبکه توسط الگوریتم ژنتیک جهت بازیابی ناحیه بی برق از طریق فیدرهای سالم و تولیدات پراکنده.3- بدست آوردن الگوریتم های لازم جهت بازیابی بار برای انواع خطاها از جمله خطا در تولیدات پراکنده در حین اجرای برنامه ی بازیابی. در شرایط clpu که نیاز است تغذیه بخش های ناحیه بی برق به صورت پله ای انجام شود، مهمترین هدف، تغذیه تمام شبکه در حداقل زمان است به گونه ای که توان مجاز از ترانسفورمر پست کشیده شود. در این پایان نامه، چگونگی و میزان تاثیر تولیدات پراکنده بر بازیابی پله ای بار نیز فرمول بندی شده، سپس جهت بدست آوردن ترتیب و زمان کلیدزنی با وجود تولیدات پراکنده، نرم افزاری در محیط matlab نوشته و بر روی شبکه ی نمونه پیاده سازی شده است.

چکیده ندارد.

در بسیاری از بازارهای برق در سراسر جهان علی رغم رقابتی شدن بخش تولید و توزیع، بخش انتقال همچنان بصورت انحصاری بهره برداری می شود. در یک صنعت انحصاری قیمت گذاری مبتنی بر هزینه، اساس قیمت گذاری است. لذا هدف اصلی در قیمت گذاری انتقال براساس این دیدگاه تعیین ارزش خدمات انتقال و سپس تخصیص آن به استفاده کنندگان به طریقی است که هزینه های انجام شده برگشت داده شود. دیدگاه قیمت گذاری گرهی مبتنی بر قیمتهای نهایی یکی از بهترین روشهای قیمت گذاری انتقال به جهت ارائه سیگنال به بازیگران جهت استفاده موثر از شبکه است. ولی این روش قادر به پوشش کامل هزینه های انتقال نمی باشد. برای حل این مشکل بایستی قیمت باسها از مقدار نهایی به نحوی به مقدار جدید تغییر داده شود تا دیدگاه قیمت گذاری گرهی قادر به پوشش کامل هزینه های انتقال گردد. هدف اصلی این رساله، ارائه روشهایی جهت محاسبه قیمت باسها است تا هزینه های انتقال براساس دیدگاه قیمت گذاری گرهی تخصیص داده شود. در این رساله، قیمت باسها به نحوی تنظیم می شود تا ضمن کمترین انحراف از قیمت های نهایی، کل هزینه های انتقال پوشش داده شود و همچنین سهم کل بارها (یا ژنراتورها) از هزینه های انتقال در یک نسبت از قبل تعیین شده، قابل کنترل باشد. یکی دیگر از مطالعات مورد نیاز در مساله تخصیص هزینه انتقال، انجام آن برای یک شبکه ناحیه بندی شده است. نواحی می توانند شبکه انتقال یک کشور در انتقال بین المللی و یا بخشهای محلی انتقال در شبکه یک کشور باشند. در این رساله الگوریتمی جهت تخصیص هزینه انتقال در شبکه چند ناحیه ای براساس دیدگاه قیمت گذاری گرهی توسعه داده شده است. اقتصاددانان نیز مساله عدم پوشش هزینه ها توسط روش قیمت گذاری هزینه نهایی در یک صنعت انحصاری را برای سالهای زیادی مورد مطالعه قرار داده اند که بهترین نظریه در این زمینه، نظریه قیمت گذاری رمزی است. در این رساله روش جدیدی جهت محاسبه قیمت جدید باسها جهت پوشش هزینه انتقال براساس مفهوم نظریه رمزی ارائه شده است.

توان راکتیو یکی از سرویس های جانبی شبکه برق به شمار می رود که نقش مهمی در ارتباط با بهبود پایداری خصوصاً پایداری ولتاژ، در سیستم قدرت بازی می کند. در سیستم های قدرت مدرن که همواره تحت استرس بهره برداری می-شوند، پایداری ولتاژ اهمیت بیشتری پیدا می کند، بنابراین می بایست تا جایی که ممکن است، حاشیه پایداری افزایش یابد. در این پایان نامه، مکان و ظرفیت بهینه جبرانساز استاتیکی به منظور بهبود پایداری ولتاژ و کاهش قدرت بازار راکتیو تعیین شده است. بنابراین دو شاخص، شاخص پایداری استاتیکی ولتاژ به عنوان شاخص فنی و شاخص قدرت بازار راکتیو به عنوان شاخص اقتصادی، در نظر گرفته شده است. در این پایان نامه به منظور نزدیک شدن به شرایط واقعی سیستم قدرت، عدم قطعیت بار نیز لحاظ شده است. مسئله بهینه سازی نهایی با استفاده از الگوریتم تکاملی پیشنهادی، حل شده و نتایج حاصل از آن نیز با الگوریتم ژنتیک مقایسه شده است.

نیاز روزافزون به انرژی الکتریکی، محدود بودن منابع سوخت فسیلی و افزایش آلودگی های زیست محیطی، استفاده از منابع انرژی پاک همچون انرژی باد را در صنعت برق به امری ضروری و اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است. توربین های بادی سرعت متغیر به دلیل کیفیت توان بهتر به سرعت در حال جایگزینی به جای توربین های بادی سرعت ثابت هستند و از طرف دیگر ژنراتورهای dfig نیز به دلیل توانایی تزریق و کنترل توان راکتیو و عدم نیاز به بانک های خازنی، موارد استفاده بیشتری را به خود اختصاص داده اند. همچنین، افزایش ظرفیت مزارع بادی موجب شده است که شبکه انتقال جریان مستقیم ولتاژ بالا مبتنی بر مبد ل های منبع ولتاژ vsc-hvdc یکی از گزینه های ارجح جهت انتقال توان این منابع به مسافت های دوردست باشد. وجود کنترل کننده های توان اکتیو و راکتیو جهت کنترل توان خروجی توربین بادی مبتنی بر dfig و نیز وجود کنترل کننده های ولتاژ، توان اکتیو و راکتیو جهت کنترل ولتاژ و توان انتقالی خطوط vsc-hvdc، زمینه ی ایجاد تداخل این کنترل کننده ها را با یکدیگر و با سایر مدهای سیستم همچون مدهای پیچشی توربین-ژنراتور و مدهای کنترل کننده های سیستم قدرت فراهم می کند. با توجه به پیامدهای نامطلوب تداخل، نظیر کاهش عمر محور ناشی از خستگی و حتی شکست آن، در این پایان نامه تداخل کنترل کننده های نام برده با سایر اجزای توربین-ژنراتور بادی، مخصوصا مدهای پیچشی، بررسی شده است. از آنجایی که توربین بادی مورد مطالعه از نوع سرعت متغیر می باشد، تاثیر تغییر سرعت روتور بر روند یکنوایی مدهای پیچشی نیز بررسی شده است. به علاوه، تاثیر تغییر برخی از پارامترها نظیر بار محلی نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. به منظور مطالعه و تحلیل پدیده ی تداخل از روش تحلیل مدال مبتنی بر خطی سازی معادلات سیستمِ مورد مطالعه حول نقطه ی تعادل پایدار استفاده شده است. نتایج بدست آمده، حاکی از تداخل کنترل کننده های نام برده با مدهای پیچشی و سایر مدهای سیستم مورد مطالعه می باشد.

تداخل میان جبران کننده ی توان راکتیو استاتیکی (svc) و سیستم توربین-ژنراتور نیروگاه ها (بخصوص نیروگاه های حرارتی)، تحریک مُدهای پیچشی را به دنبال داشته و سبب وارد شدن آسیب جدی به اجزای محور می گردد؛ که نتیجه ی آن کاهش قابل توجه طول عمر محور توربین-ژنراتور می باشد. برای سیستم قدرت که یک سیستم غیرخطی از مرتبه ی بالا می باشد، در تحلیل پدیده ی تداخل svc با سیستم مکانیکی توربین-ژنراتور، اطلاعات بدست آمده از تحلیل خطی کافی نبوده (خصوصا در شرایطی که سیستم قدرت تحت استرس باشد) و لذا باید با استفاده از تحلیل های غیرخطی این پدیده را مورد مطالعه قرار داد. در این رساله برای اولین بار با استفاده از روش های تحلیل غیرخطی نرمال فرم و سری مُدال تداخل میان اجزای محور توربین-ژنراتور و svc بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور ابتدا معادلات دینامیکی اجزای سیستم قدرت مورد مطالعه فراهم شده است و با در نظر گرفتن بسط تیلور مرتبه ی اول معادلات سیستم و استفاده از تحلیل مُدال خطی، مقادیر ویژه ی سیستم و اجزای مرتبط با آنها تعیین گردیده است. سپس با استفاده از بسط تیلور مرتبه ی دوم معادلات اجزای سیستم، پاسخ تقریب مرتبه ی دوم نرمال فرم و سری مُدال بدست آمده و بر مبنای آنها شاخص های تداخل غیرخطی تعریف شده اند. با استفاده از این شاخص ها تداخل غیرخطی پیچشی svc در شرایط مختلف عملکرد سیستم ارزیابی و تحلیل شده است. همچنین به منظور بررسی اثرات فیزیکی تداخل غیرخطی از شبیه سازی در حوزه ی زمان گشتاور اعمال شده به اجزای محور توربین-ژنراتور استفاده شده است. با توجه به رشد روز افزون بکارگیری نیروگاه بادی، پدیده تداخل در این نیروگاه نیز در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است. در انتها به منظور کاهش تداخل غیرخطی svc بر مبنای روش تحلیل غیرخطی یک کنترلر کمکی برای svc طراحی گردیده است.

همزمان با گسترش روزافزون استفاده از انرژی باد به صورت فراساحلی و در نتیجه افزایش فواصل انتقال انرژی این نوع مزارع بادی به شبکه، استفاده از خطوط انتقال dcمبتنی بر مبدل های منبع ولتاژ ( vsc - hvdc ) به دلیل امکانات کنترلی منحصر به فرد آنها به عنوان یکی از گزینه های مناسب برای اتصال این نوع مزارع بادی به شبکه مورد توجه ویژه قرار گرفته است. سیستم مورد مطالعه در این پایان نامه مزارع بادی مبتنی بر ژنراتورهای القایی تغذیه دوگانه ( dfig ) است که توسط خط انتقال hvdcبه سیستم قدرت موجود در ساحل متصل شده است. با رشد روزافزون استفاده از انرژی باد، اکثر کشورها الزاماتی را برای اتصال مزارع بادی به شبکه در نظر گرفته اند که از این قوانین با عنوان مجموعه دستورالعمل های شبکه ای یاد می شود. مهم ترین این الزامات توانایی گذر از خطا و عدم قطع شدن مزرعه بادی از شبکه و نیز الزام به تزریق توان راکتیو به شبکه در حین خطا می باشد. در این پایان نامه ضمن بررسی عملکرد کنترلی سیستم در شرایط مختلف از جمله بررسی پاسخ سیستم به تغییرات سرعت باد، ارائه روش هایی به منظور بهبود عملکرد آن در شرایط وقوع خطا نیز مورد توجه قرار گرفته است. در این روش ها ضمن برآورده نمودن جدیدترین الزامات مدنظر اپراتورهای سیستم در ارتباط با لزوم کنترل توان راکتیو شبکه در حین خطا، به منظور کاهش توان مزرعه بادی در حین خطا و در نتیجه حفظ ولتاژ سیستم انتقال در محدوده مجاز، از روش کنترل ولتاژ مزرعه در حین خطا استفاده شده است. روش های پیاده سازی شده شامل روش کاهش ولتاژ مزرعه برای هر فاز در لحظه عبور از صفر بردار شار آن فاز، روش کاهش ولتاژ مزرعه به صورت پله ای و نیز روش کاهش نمایی ولتاژ مزرعه می باشد. با توجه به بروز مولفه های dc گذرا با دامنه بسیار بزرگتر از حد مجاز در جریان مزرعه در اثر کاهش ناگهانی ولتاژ و تحمیل استرس های الکتریکی و مکانیکی ناشی از آن به مجموعه ژنراتور و توربین، هدف از اعمال این روش ها کاهش سریع توان مزرعه در حین خطا و حفظ ولتاژ لینک dc در محدوده مجاز و نیز کاهش دامنه این مولفه های گذرا در جریان مزرعه می باشد. مقایسه ای بین روش های مطرح شده از نظر تاثیر به کارگیری هر روش در میزان اضافه ولتاژ های گذرای ایجاد شده در خط انتقال و نیز دامنه مولفه های گذرای موجود در جریان مزرعه انجام شده است.

مبحث کیفیت انرژی الکتریکی یا کیفیت توان یکی از موضوعاتی است که در سالیان اخیر به طور جدی مورد توجه بهره برداران و مصرف کنندگان شبکه های الکتریکی قرار گرفته است. تخمین زده می شود که خسارات ناشی از اغتشاشات کیفیت توان فقط در کشور امریکا همه ساله حدود 100 میلیارد دلار باشد. پیشرفت تکنولوژی موجب شده است انواع بارهای غیرخطی با ماهیت شکل موج های غیر سینوسی در شبکه پراکنده شوند. وجود این بارها موجب انحراف شکل موج از حالت ایده آل سینوسی گردیده و اغتشاشات کیفیت توان را پدید می آورد. از طرف دیگر امروزه بسیاری از بارها توسط سیستم های حساس الکترونیکی و میکروپروسسوری کنترل می گردند. این سیستم ها به اغتشاشات مختلف موجود در شبکه حساس بوده و عملکرد آنها به راحتی می تواند مختل گردد. همین اختلالات می توانند باعث خسارات هنگفتی گردند که در بالا به آن اشاره گردید. بنابراین سرمایه گذاری و مطالعه برای بهبود کیفیت توان و جلوگیری از خسارات فوق الذکر امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این پایان نامه به بررسی عملکرد سیستم بازیاب دینامیکی ولتاژ جهت بهبود کیفیت توان(فرورفتگی، برآمدگی، اغتشاشات و فلیکر ولتاژ) پرداخته شده است و محدوده پایداری آن به روش تحلیلی و شبیهسازی ارائه شده است و در نهایت جهت توسعه محدوده پایداری از یک فیلتر پایینگذر در مسیر سیگنالهای نمونه برداری ولتاژ، استفاده شده است.پس از بدست آوردن معادلات حاکم بر سیستم مورد مطالعه، محدوده پایداری و ناپایداری با توجه به تأثیر پارامترهای مختلف سیستم شامل مقاومت و راکتانس شبکه، پارامترهای فیلترها و ترانس بررسی می-شود و نتایج شبیه سازی با تحلیلی مقایسه خواهد شد. همچنین با توجه به اهمیت نقش بار در عملکرد dvr، بارهای مختلف و تأثیر آن بر پایداری مورد بررسی قرار گرفته است.

ژنراتور القایی تغذیه دوگانه (dfig) بدلیل مزایای متعدد، بیشترین نوع ژنراتور مورد استفاده در توربین¬های بادی است. در این رساله بجای ساختار پشت-به-پشت از مبدل ماتریسی غیرمستقیم جهت کنترل ماشین استفاده شده است. مطابق استانداردهای جدید توربین¬های بادی ملزم به داشتن قابلیت lvrt هستند. بدین منظور، دو مکانیزم کروبار با ساختار جدید برای dfig مبتنی بر مبدل ماتریسی غیرمستقیم پیشنهاد شده است. در روش اول، که کروبار اتصال کوتاه نامیده شده است، گذر از خطا با استفاده از کلیدهای سمت اینورتر و سمت یکسوکننده و بی نیاز از هرگونه سخت¬افزار اضافی صورت می¬گیرد. سادگی پیاده¬سازی و ارزان بودن از ویژگیهای این روش می¬باشد. در روش دوم، کروبار جدید با استفاده از دیودهای موازی معکوس کلیدهای اینورتر سمت روتور به عنوان پل دیودی و تنها افزودن یک کلید و مقاومت در لینک dc مجازی تحقق می¬یابد. مزیت این روش، کاهش جریانهای خطا بدلیل افزایش مقاومت مدار روتور ژنراتور می¬باشد. همچنین در این حالت جهت بهبود میرایی دینامیک¬های سیستم در شرایط خطا، با استفاده از کنترل تطبیقی اقدام به تنظیم پارامترهای کنترل کننده می¬شود. برای بهبود پایداری گذرای سیستم و افزایش قابلیت lvrt با استفاده از روشهای کنترل مدرن، از کنترلر بهینه lqr استفاده شده است. بهینه سازی ماتریس¬های وزنی با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک انجام شده است. نتایج شبیه¬سازی نشان می¬دهند که عملکرد گذرای سیستم با استفاده از کنترلر lqr بهینه نسبت به استفاده از کنترلر pi بهبود می¬یابد. در بخش مبدل سیستم، روش جدیدی برای پیاده¬سازی مدولاسیون مبدل ماتریسی غیرمستقیم در این رساله پیشنهاد شده است. روشهای قبلی مدولاسیون پیچیده بوده و نیاز به ترکیب دو سخت¬افزار دارند، درحالیکه روش پیشنهادی جدید تنها با استفاده از یک سخت¬افزار قابل پیاده¬سازی است. نمونه آزمایشگاهی مبدل ماتریسی غیرمستقیم تنها با استفاده از یک میکروکنترلر ارزان بر مبنای روش پیشنهادی ساخته شد. درستی روش پیشنهادی با نتایج عملی تایید شد. پیاده سازی عملی سیستم dfig همراه با مبدل ماتریسی بر روی یک نمونه آزمایشگاهی انجام شد. بعد از پیاده¬سازی الگوریتم سنکرون شدن و با اتصال dfig به شبکه، توان اکتیو به شبکه تزریق و کارایی الگوریتم ردیابی حداکثر توان (mppt) بطور عملی آزمایش شد. همچنین، عملکرد dfig هنگام خطا و در حالت استفاده از کروبار پیشنهادی آزمایش شد. نتایج عملی، درستی روش پیشنهادی را تایید می¬کنند.

استفاده از نیروگاه های بادی به عنوان تامین کننده نیازهای رو به افزایش انرژی الکتریکی و یا جایگزینی برای منابع تولید مرسوم، در دو دهه اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفته است. بنابراین، بررسی همه جانبه مشکلات احتمالی ناشی از انرژی باد و یافتن روش هایی برای حل آن ها ضروری و حائز اهمیت فراوان است. یکی از این مشکلات، مربوط به ماهیت نوسانی و غیر قابل پیش بینی باد است؛ که منجر به نوسانات ناخواسته در توان الکتریکی خروجی توربین های باد می شود. توربین های مدرن مبتنی بر فناوری ژنراتورهای سرعت متغیر نوسانات توان کمتری نسبت به ژنراتورهای سرعت ثابت تولید می کنند. اما با فراگیر شدن استفاده از انرژی باد و افزایش میزان نفوذ آن در شبکه های قدرت، توان نوسانی بیشتری به شبکه تزریق می شود؛ این مساله می تواند مشکلاتی در زمینه کنترل فرکانس شبکه قدرت بوجود آورد. به عبارت دیگر، اگر سطح نفوذ انرژی باد زیاد شود، تولیدکنندگان سنتی در کنترل فرکانس شبکه و تثبیت آن دچار مشکل خواهند شد. لذا در این زمینه مطالعات بسیاری صورت گرفته و روشهای هموارسازی توان خروجی در سیستم های شامل ژنراتور سرعت ثابت و سرعت متغیر مبتنی بر مبدل پشت به پشت ارائه شده است. با توجه به مزایای مبد ل های ماتریسی و امکان بکارگیری آن ها در توربین های باد متصل به dfig، برای اولین بار در این رساله نوسانات توان خروجی توربین باد متصل به dfig بر مبنای ساختار مبدل ماتریسی مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، روش های کنترلی ارائه گردیده که منجر به هموارسازی توان خروجی و حفظ استحصال حداکثر توان خواهد شد. جهت ارزیابی کمی میزان نوسانات توان خروجی و درجه هموارسازی و همچنین بهینگی توان برداشتی از باد، دو شاخص جدید معرفی شده است. این شاخص ها در حوزه فرکانس محاسبه می شوند. با توجه به اینکه مطالعه انجام شده در این رساله مربوط به بازه فرکانسی چند صدم تا یک هرتز است، برای بدست آوردن دقت کافی در محاسبات نیاز به انجام شبیه سازی ها در بازه های چند صد ثانیه ای است. از طرف دیگر، به دلیل فرکانس کلیدزنی بالای مبدل ماتریسی و در نتیجه زمان بر بودن شبیه سازی، یک مدل دینامیکی برای مبدل ماتریسی معرفی شده است که سرعت شبیه سازی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. دقت مدل پیشنهادی بر اساس نتیجه شبیه سازی های انجام شده در محیط نرم افزاری pscad/emtdc و همچنین یک نمونه آزمایشگاهی، مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور طراحی یک الگوریتم هموارسازی موثر، بازه های فرکانسی حساس در سیستم تک ناحیه ای و دو ناحیه ای شامل واحدهای حرارتی و آبی شناسایی شده است. علاوه بر این، تاثیر پارامترهای مختلف توربین و ژنراتور، نوع مبدل (ماتریسی و پشت به پشت) بر نوسانات توان خروجی بررسی شده است. یک نمونه آزمایشگاهی از توربین باد متصل به dfig و مبدل ماتریسی فراهم و الگوریتم هموارسازی پیشنهادی بر روی آن اعمال و نتایج تحلیل شده است.

تجدید ساختار در صنعت برق با اهداف ایجاد رقابت در تولید برق و درنتیجه کاهش قیمت برق، افزایش بازدهی شبکه قدرت و بهبود سرویس دهی و کیفیت برق در سیستم قدرت مطرح شده است. در این حالت با توجه به تمایل شرکت کنندگان در بازار استفاده از خطوط انتقال به حداکثر خود می¬رسد که این عامل احتمال عملکرد سیستم در حدود ظرفیتی خطوط انتقال با حاشیه پایداری پایین و درنتیجه وقوع تراکم در خطوط انتقال را افزایش می¬دهد. لذا لزوم مدیریت تراکم بیش از پیش اهمیت می¬یابد. با توجه به اهمیت این موضوع در این پایان¬نامه روش¬های مبتنی بر بکارگیری منابع تولید پراکنده و پاسخگویی بار جهت مدیریت تراکم استفاده شده است. استفاده از منابع تولید پراکنده در شبکه¬های تجدید ساختار یافته در حال گسترش است. جایابی این منابع از دیدگاه¬های مختلف مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق جایابی بهینه نصب منابع از دیدگاه کاهش تلفات و بهبود شاخص تراکم خطوط صورت گرفته است. همچنین در سیستم¬های قدرت مدرن اخیراً برنامه های مدیریت مصرف برق همانند برنامه پاسخگویی بار مورد توجه قرار گرفته است. اجرای این برنامه¬ها باعث حفظ سرمایه¬های ملی و تامین رفاه عمومی، کاهش قیمت کالاهای تولیدی، کاهش آلودگی محیط زیست و نهایتاً ارتقا کیفی شرایط زندگی خواهد شد. لذا در ادامه در مرحله دوم پس از نصب منابع تولید پراکنده، با بهره گیری از برنامه پاسخگویی بار به کاهش تراکم پرداخته شده است. در این مرحله با فرض وجود بارهای پاسخگو و استفاده از مدل اقتصادی برای پیش¬بینی رفتار این نوع از بار¬ها به مدیریت تراکم در حضور منابع تولید پراکنده در شبکه پرداخته شده است. روش پیشنهادی با استفاده از الگوریتم بهینه¬سازی pso روی شبکه 30 باسه ieee پیاده سازی شده و مقایسه¬های لازم انجام گرفته است.

با توجه به نگرانی جهانی در خصوص تغییرات آب و هوایی لزوم تأمین مداوم انرژی الکتریکی، بکارگیری منابع تجدیدپذیر در تمامی کشورها رو به افزایش است. ازمیان منابع متعدد، انرژی باد دارای اهمیت بسزایی است، لذا سطح نفوذ آن بشدت رو به افزایش است. در روند رو به رشد بکارگیری توربین¬های توان بالا و سرعت متغیر، مبدل¬های چند سطحی واسط¬های مناسبی هستند. از طرفی در صورت افزایش سطح نفوذ، ضروری است که تداخل دینامیکی آن¬ها با شبکه¬ی اصلی مورد بررسی قرار گیرد. از جمله¬ی این موارد، بررسی اثرات آن¬ها بر امنیت، پایداری و کیفیت توان شبکه است. همانطور که می¬دانید این مبدل¬ها منجر به تولید هارمونیک و نوسان توان می¬شوند که می¬توانند کیفیت توان را در نقطه اتصال خدشه¬دار نمایند. در این پایان¬نامه بر مبنای مبدل¬های چند سطحی ارائه شده در مقالات، توپولوژی جدیدی از مبدل چند سطحی پیشنهاد شده است که از نقطه نظر کیفیت توان، عملکرد مطلوبی دارد. مبدل پیشنهادی شامل یک مبدل mmc1 سه سطحی و یک مبدل npc/hb2 پنج سطحی است. مبدل پیشنهادی به نیروگاه بادی مبتنی بر dfig3 و pmsg4 اعمال شده و شبیه¬سازی¬ها در محیط pscad انجام گرفته است. همچنین مقایسه¬های لازم صورت گرفته و برتری مبدل پیشنهادی نشان داده شده است. در هر دو توپولوژی سیستم کنترل یکسانی استفاده شده است تا ریپل ولتاژ و جریان گردشی به خوبی کنترل شود و همچنین امکان مقایسه فراهم گردد.

در طی دو دهه اخیر، توسعه مدارها و تجهیزات توان بالا شرایط تجدیدنظر در مورد استفاده از تکنولوژی تبدیل توان مستقیم ac/ac را فراهم کرده است. در این بین مبدل های ماتریسی از اهمیت ویژه ای بر خوردارند. مبدل های ماتریسی به دو گروه مبدل های ماتریسی مستقیم (dmc) و مبدل های ماتریسی غیر مستقیم (imc) طبقه بندی می شوند. مبدل ماتریسی غیر مستقیم از دو بخش مجزاء تشکیل شده است؛ یکسوکننده منبع جریانی چهار-ربعی و اینورتر منبع ولتاژی متداول دو سطحی. کلیه مبدل های ac/ac در هر لحظه ولتاژ فازی را تولید می کنند که جمع لحظه ای آن ها صفر نیست. به عبارت دیگر در این حالت ولتاژ مد مشترکی تولید می گردد که در واقع در شرایط تعادل همان مولفه توالی صفر در سیستم سه فاز است. در رابطه با ولتاژ مد مشترک در مبدل های ac/ac حالت ایده آل صفر بودن این ولتاژ است تا ولتاژ فازهای خروجی متعادل و متقارن بدست آید. اما در عمل این موضوع به هیچ وجه امکان پذیر نیست. بنابراین تمام تلاش های که در تحقیقات و مقالات اخیر صورت گرفته است در راستای حداقل سازی آن بوده است. در این رابطه دو راه کار اصلی جهت کاهش ولتاژ مد مشترک در تحقیقات ارائه شده است. اولین راه حل در راستای کاهش ولتاژ مد مشترک استفاده از سخت افزارهای اضافی و جانبی از قبیل فیلتر پسیو، کنسل کننده های فعال یا فیلترهای تداخلی الکترومغناطیسی است. از نتایج و تا حدودی معایب این روش افزایش حجم، وزن و هزینه مبدل است. راه حل دوم براساس تحقیق در راستای تکنیک های مدولاسیون مبدل جهت کاهش این ولتاژ است. استفاده درست و مناسب از استراتژهای مدولاسیون نیز حداقل سازی ولتاژ مد مشترک cmv در مبدل های مستقیم ac/ac را قابل دستیابی می کند. بنابراین یکی از عوامل تاثیر گذار در ولتاژ مد مشترک را می توان حالت های سوئیچ زنی بخش های یکسوکنندگی و اینورتری و میزان ولتاژ ورودی نام برد. به منظور کاهش ولتاژ مد مشترک و همچنین بهبود ضریب توان ورودی در مبدل ماتریسی غیر مستقیم، ابتدا استفاده از سیستم کنترل پیش بین پیشنهادی ارائه می شود. این روش بر مبنای مدل فضای حالت می باشد که علاوه بر دقت بسیار بالا در پیش بینی مقادیر جریان خروجی و توان راکتیو جذب شده از شبکه، دارای سرعت مناسبی نیز می باشد. درستی عملکرد روش پیشنهادی با نتایج شبیه سازی نشان داده می شود. در ادامه روش های پیشنهادی مبتنی بر مدولاسیون svm بهبود یافته ارائه می شود. رابطه بین ولتاژ مد مشترک و حالت های سوئیچینگ مبدل imc به طور واضح توضیح و استراتژی مدولاسیون svm اصلاح شده جهت کاهش ولتاژ مد مشترک ارائه می شود. نتایج نشان می دهد که روش های پیشنهادی قادرند مقدار پیک cmv را بدون تاثیر پذیری از نسبت انتقال ولتاژ و فرکانس خروجی مبدل imc بطور قابل ملاحظه ای کاهش دهند.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

در طراحی و احداث پستهای فشار قوی، یکی از مهمترین مسائلی که باید مد نظر قرار گیرد، طراحی سیستم زمین حفاظتی مربوط به آن است. در شرایط اتصال کوتاه، عبور جریان از سیستم زمین، باعث ایجاد گرادیانهای ولتاژ در سطح زمین شده که در اینصورت نقاط مختلف سطح زمین نسبت به هم و نسبت به زمین مرجع دارای اختلاف پتانسیل می شوند. چنانچه طراحی سیستم زمین بطور دقیق انجام نشود، ممکن است این ولتاژها به حدی برسند که ایمنی افراد را در محل به خطر بیندازند. تاکنون روشهای مختلفی جهت طراحی سیستم زمین پستها ارائه شده است. در این تحقیق ضمن مرور این روشها، یک روش برای طراحی سیستم زمین بهینه ارائه می گردد. کارهای انجام شده در این تحقیق شامل دو بخش است. ابتدا اثر عوامل مختلف بر ایمنی سیستم زمین بررسی می شود. این بررسی برای شرایط مختلف انجام و نتایج مقایسه می گردد. آگاهی از میزان تاثیر عوامل مختلف بر پارامترهای ایمنی سیستم زمین جهت یک طراحی مناسب مفید است. در بخش بعد بعنوان هدف اصلی تحقیق، طراحی سیستم زمین حفاظتی بهینه به کمک الگوریتم ژنتیک ارائه می شود. هدف این است که بتوان طراحی را طوری انجام داد که علاوه بر اینکه شرایط ایمنی طبق استاندارد برآورده می شود، تا حد امکان در هزینه های سیستم زمین نیز صرفه جویی شود. در این تحقیق در تکمیل مطالعات قبلی که در آنها تنها طول کل هادیهای سیستم زمین بعنوان متغیر بهینه سازی در نظر گرفته شده است، یک بهینه سازی جامع با در نظر گرفتن پارامترهای مختلف موثر بر ایمنی سیستم زمین بعنوان متغیرهای بهینه سازی ارائه می شود. این مطالعه برای شرایط مختلف سیستم زمین و خاک همگن و دولایه انجام و نتایج مقایسه گردیده است. بر اساس نتایج بدست آمده، استفاده از این روش باعث کاهش قابل توجه هزینه های سیستم می شود. آنالیز سیستم زمین بوسیله نرم افزار cdegs انجام می شود که یکی از معتبرترین نرم افزارها در زمینه تحلیل سیستم زمین در دنیاست. بررسیهای صورت گرفته بدین ترتیب است که یک لینک کامل بین نرم افزارهای matlab و cdegs ایجاد شده است که تبادل اطلاعات، بصورت اتوماتیک بین آنها انجام می شود.

به منظور بررسی ساختار ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک قلب در شترمرغ، 14 عدد قلب شترمرغ 5/1 ساله نر تهیه و مورد مطالعه قرار گرفت. در مطالعه میکروسکوپیک از مقاطع 6 میکرونی جهت میکروسکوپ نوری، مقاطع نازک جهت میکروسکوپ الکترونی ترانسمیشن و ایمونوسیتوشیمی و مقاطع انجمادی جهت هیستوشیمی استفاده گردید. نتایج حاصله نشان داد که قلب شترمرغ و سیستم هدایتی آن دارای ویژگی های مورفولوژیک به شرح زیر است: قلب مخروطی شکل شترمرغ در قفسه سینه در کیسه پریکارد قرار می گیرد و پریکارد فیبروزی به عنوان رباط جناغی- پریکاردی ادامه می یابد و به جناغ سینه متصل می شود. بندهای ارتباطی شامل سلولهای پورکینژی بین عضلات شانه ای در دهلیز راست وجود دارد. تعدادی از عضلات شانه ای توسط یک ورقه سفید فیبروزی، حاوی ستونهایی از سلولهای پورکینژ، به کف دهلیز راست اتصال می یابند. اتصالات دریچه ماهیچه ای دهلیزی- بطنی راست بوسیله پایه عضلانی ضخیم و اتصال تیغه ای چپ به ترتیب به دیواره جداری بطن راست و دیواره بین بطنی وجود دارد. دو سیاهرگ ششی راست و چپ بطور جداگانه در سقف دهلیز چپ باز می شوند. مودریتور باندهای متعدد در جایگاههای مختلف بطن راست و بطن چپ وجود دارند. دریچه دهلیزی- بطنی چپ سه لتی است. دیواره قلب از ساختار بافتی متشکل از سه لایه اندوکارد، میوکارد و اپیکارد تبعیت می کند و تعداد زیادی از سلولهای پورکینژی در لایه زیر اندوکارد در تمامی نواحی قلب باستثنای ناحیه محدودی از سینوس سیاهرگی در مجاور دیواره بین دهلیزی، سطح دهلیزی دریچه سینوسی- دهلیزی و ناحیه ابتدایی دیواره بین بطنی وجود دارد. سلولهای پورکین‍ژ بصورت تکی، تجمعی و یا زنجیره ای در یک یا چند ردیف سازماندهی شده اند و سلولهای پورکینژ بوسیله بافت پیوندی دارای غلاف می شوند. سلولهای پورکینژ بداخل لایه میوکارد پیشروی نموده و سرخرگهای کرونر را در بیشتر نواحی همراهی می کنند. صفحات پلکانی، اتصال دهنده سلولهای عضلانی در لایه میوکارد قلب، دارای ساختار پیچیده ای می باشند. چین خوردگی غشای سیتوپلاسمی به داخل سلول وجود دارد، ولی پیشروی زیادی نمی کند که بتواند با شبکه سارکوپلاسمی همراه گردد. در سلولهای پورکین‍ژی نیز تیوبولهای t وجود ندارد. در سارکوپلاسم بعضی از سلولهای عضلانی لایه میوکارد، قطعاتی از میوفیبریل در فرم غیر واقعی بنام لپتومر وجود دارد که در امتداد میوفیبریلها و یا در نزدیک سارکولما مشاهده می گردند. در سلولهای پورکینژ نیز ساختار لپتومر مشاهده می شود. در سلولهای عضلانی لایه میوکارد، پلاکهای اتصالی میوفیبریلی مشاهده نشد، ولی در سلولهای پورکینژی، تعداد کمی از این پلاکها وجود دارند. بافت پیوندی هسته مرکزی طنابهای وتری در ناحیه پروکسیمال از نوع سست، در ناحیه میانی از نوع متراکم منظم و در ناحیه دیستال از نوع متراکم نامنظم است. گره سینوسی- دهلیزی در زیر لایه اندوکارد در سطح دهلیزی، قسمت انتهایی دریچه سینوسی- دهلیزی چپ و تمامی دریچه سینوسی- دهلیزی راست سینوس سیاهرگی در دهلیز راست می باشد که سه نوع سلول عضلانی تخصص یافته بنام سلولهای پی، ترانزیشنال و بینابینی پارانشیم آنرا تشکیل داده اند. گره دهلیزی- بطنی در لایه اندوکارد یک سوم سمت چپ سطح دهلیزی دریچه دهلیزی- بطنی راست مجاور حلقه لیفی قرار دارد. گره مذکور از سلولهای عضلانی تخصص یافته کوچک تشکیل شده است که بطور پراکنده در شبکه ای از بافت پیوندی سست قرار می گیرند. دسته ی دهلیزی- بطنی یا هیس در لایه اندوکارد سطح دهلیزی دریچه دهلیزی- بطنی راست در محل اتصال دریچه به دیواره بین بطنی ادامه می یابد. این دسته شامل ردیفهایی از سلولهای پورکینژی می باشد. دسته ی دهلیزی- بطنی در قسمت عمقی سمت راست ابتدای دیواره بین بطنی به سه شاخه راست، چپ و ضمیمه یا راجعه تقسیم می شود که شاخه راست ادامه دسته هیس بوده و ضخیمتر می باشد. پراکندگی پایانه های عصب واگ در دریچه دهلیزی- بطنی راست بیشتر از میوکارد دهلیزها و بطنها می باشد. گره سینوسی- دهلیزی میزان بیشتری از کولین استراز نسبت به گره دهلیزی- بطنی دارد.

در دو دهه اخیر کشورهای متعددی تجدید ساختار را در صنعت برق تجربه کرده اند. این تجدید ساختار صنعت برق را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است. یکی از مهمترین این چالشها برنامه ریزی سرمایه گذاری در بلند مدت می باشد. به علت محدودیت های متعدد و عدم قطعیت های مرتبط با محیط بازار برق، بعضی از سیستمهای الکتریکی در سراسر دنیا دچار الگوهایی از رشد و رکود در سرمایه گذاری شده اند. این امر در برخی کشورها به قیمتهای بسیار زیاد برق منجر شده است که علت آن عدم کفایت ظرفیت الکتریکی نصب شده می باشد. در این راستا پرداخت ظرفیت به عنوان روشی مطرح گردیده که می تواند اطمینان بیشتری جهت بازگشت سرمایه برای شرکتهای سرمایه گذار ایجاد کند. این رساله بر اساس روش دینامیک سیستم، مدلی جدید برای تحلیل بلند مدت سرمایه گذاری در بازار برق ارائه می دهد. در مدل پیشنهادی مهمترین عوامل موثر بر برنامه ریزی بلند مدت درنظر گرفته شده است. مدل به شکل موثری برای بررسی نقش پرداخت ظرفیت ثابت و متغیر (قراردادهای تضمینی ظرفیت) در بازار بکار می رود. در این راستا الگوریتمی معرفی شده است که توسط آن کنترل سطح رزرو در بلند مدت امکان پذیر می گردد. در الگوریتم پیشنهادی پارامترهای مهمی مانند مدت زمان تأخیر برای ساخت واحدها، تخمین تقاضا و رشد ظرفیت در طول مدت ساخت درنظر گرفته شده که تصمیم گیری جهت تغییر میزان پرداخت ظرفیت را تحت تأثیر قرار می دهد. مدل قابلیت آن را دارد تا جهت بررسی استراتژیهای موثر بر نوسانات بلند مدت سرمایه گذاری، توسط سیاستگذاران بازار به کار گرفته شود.

در این پایان نامه، ابتدا انواعی از تشدید مرتبه اول بین مقادیر ویژه، موسوم به تشدید قوی و تشدید ضعیف و تأثیر تداخلهای مودال ناشی از آنها بر شاخصهای خطی و رفتار دینامیکی سیستم قدرت، بطور کلی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس بطور خاص، شرایط نزدیک به تشدید قوی در سیستم قدرت دو ناحیه ای چهار ماشینه با استفاده از تحلیلهای مودال خطی مورد مطالعه قرار گرفته و تأثیر تداخلهای مودال ناشی از این شرایط بر پایداری مود بین ناحیه ای و نحوه عملکرد pssهای سیستم در این شرایط بررسی شده است. همچنین، مسأله تعیین ماشین مناسب برای عملکرد موثر pss بر مود بین ناحیه ای در شرایط متأثر از نزدیکی به تشدید قوی، با استفاده از تحلیلهای مودال خطی و غیرخطی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحلیلهای غیرخطی با استفاده از دو روش شکل نرمال و سری های مودال، در قالب نقدی بر دو مقاله به چاپ رسیده و در این باره، ارائه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که پدیده نزدیکی به تشدید قوی می تواند باعث تداخل شدید مودها شود و تأثیر قابل توجهی بر پایداری سیگنال کوچک سیستم قدرت داشته باشد. نوع و شدت این تأثیر به موقعیت نقطه کار سیستم نسبت به نقطه تشدید وابسته است. این امر در مورد عملکرد pss بر مودهای بین ناحیه ای بسیار قابل توجه است. به طوری که بکارگیری pss بر روی ماشین نامناسب، باعث کاهش میرایی یا ناپایداری این مودها می گردد. از سوی دیگر، با بکارگیری pss بر روی ماشین مناسب و تنظیم مناسب بهره آن، می توان به بیشترین میرایی مود بین ناحیه ای در نقطه تشدید دست یافت. بررسی مسأله تعیین ماشین مناسب برای کاربرد pss در شرایط متأثر از نزدیکی به تشدید قوی نشان داد که روشهای خطی متداول و استفاده از عامل مشارکت غیرخطی، در تشخیص ماشین مناسب دچار خطا می شوند و قابل استفاده نیستند. در این مورد نشان داده شد که تنها، استفاده از قسمت حقیقی عامل مشارکت خطی منجر به پاسخ صحیح خواهد شد. این شاخص حاوی اطلاعات کامل از تأثیرات نزدیکی به تشدید قوی بر مود بین ناحیه ای و بر عملکرد pssهای سیستم است.

تامین توان راکتیو از مهمترین سرویسهای جانبی می باشد که در افزایش امنیت و قابلیت اطمینان شبکه نقش بسزائی دارد. در سیستم های قدرت پیشرفته ، بررسی پایداری ولتاژ و ارزیابی حاشیه امنیت ولتاژ برای اجتناب از بروز ناپایداری و پدیده فروپاشی ولتاژ بسیار ضروری است. این مسئله درمحیط تجدید ساختار یافته، از نقطه نظر امنیت و اثرات اقتصادی ناشی از آن، از اهمیت بیشتری برخوردار است. از مسائل مهم در این زمینه نحوه قیمت گذاری توان راکتیو در محیط رقابتی است که ضمن حفظ امنیت سیستم، سیگنال اقتصادی مناسبی برای سرمایه گذاران و بهره بردار سیستم فراهم نماید. موضوع اصلی این رساله قیمت گذاری توان مقید به امنیت ولتاژ از دیدگاه بازار محور می باشد. لذا روش جدیدی برای قیمت گذاری بازار محور توان های اکتیو و راکتیو مقید به امنیت ولتاژ ارائه می گردد. در این روش، جهت قیمت گذاری توان راکتیو، تابع هزینه جدیدی پیشنهاد و بر اساس آن قیمت گذاری انجام می شود. این قیمت گذاری برای توان های اکتیو و راکتیو بطور همزمان صورت می گیرد و هزینه تلفات با تعیین سهم هر ژنراتور در تلفات اکتیو و راکتیو لحاظ می گردد. سپس، قیمت گذاری توان مقید به امنیت ولتاژ از دیدگاه بازار محور در قالب یک مسئله بهینه سازی چند هدفه با حداکثر سازی همزمان رفاه اجتماعی و فاصله تا فروپاشی ولتاژ مطرح می گردد. همچنین، ضمن محاسبه شاخص قدرت بازار راکتیو و با توجه به روش تحلیلی، ضرایب وزنی تابع هدف بصورت مناسب تعیین می گردند. توجه به انتخاب ضرایب وزنی مناسب سبب می گرددد تا شرایط بهینه بگونه ای تعیین گرددد که علاوه بر جلوگیری از قدرت بازار، سیستم از امنیت مناسبی برخوردار باشد وبازار به سمت انحصار حرکت نکند. از طرف دیگر، قیمت گذاری لحظه ای توان های اکتیو و راکتیو از دیدگاه بازار محور در بازار لحظه ای و در بازه زمانی 15 دقیقه صورت می پذیرد. با توجه به تغییرات مداوم بار، در قیمت گذاری بازار محور توان مقید به امنیت ولتاژ، ارزیابی امنیت ولتاژ و محاسبه نقطه بحرانی شبکه باید سریع و بلادرنگ باشد. برای نیل به این منظور، در روش پیشنهادی، به جای حل کامل مسئله پخش بار، معادلات غیر خطی پخش بار صرفا در ناحیه ضعیف ولتاژ حل می شوند. برای حل معادلات مذکور از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. با توجه به ماهیت محلی بازار راکتیو، با تقسیم سیستم قدرت به نواحی کنترل ولتاژ و لحاظ نمودن شاخص قدرت بازار، قیمت گذاری بازار محور توان های اکتیو و راکتیو مقید به امنیت ولتاژ به صورت محلی انجام و تحلیل مناسبی ارائه می شود.

چکیده ندارد.

شترحیوانی است که بخوبی در شرایط کویری ایران پرورش می یابد برای بررسی مطالعه بیشتر در سیستم تولیدمثل این حیوان،پنج رحم آبستن از کشتارگاه شتر واقع در شهرستان یزد تهیه شده جهت بررسی ماکروسکوپی مورد مطالعه قرار گرفتند. دراین بررسی ابعاد تخمدان، لوله رحمی، شاخهای رحم،سرویکس ،واژن و همچنین وجود ویاعدم وجود فولیکول، جسم زرد و جسم سفیدروی تخمدانها،حجم مایع آمنیون وآلانتویز،شاخ آبستن،وزن و جنس جنین مورد بررسی قرار گرفت .بعلاوه بلافاصله پس از ذبح حیوان، از جفت شتر جهت مطالعه میکروسکوپی نوری و الکترونی نمونه هایی تهیه گردید.باتوجه به جسم زرد در روی تخمدانهای راست و چپ مشخص گردید که 2 مورد از 5 نمونه مورد آزمایش مهاجرت جنین از شاخ راست به شاخ چپ صورت گرفته بود.در شتر برخلاف دیگر حیوانات ، درتمام موارد آبستنی جنین درشاخ چپ قادر به رشد و نمو است برخلاف سایر نشخوارکنندگان،جفت شترازنظر پخش خمل برروی کوریون از نوع منتشر میباشد.در مطالعه میکروسکوپ نوری، بااستفاده از رنگ آمیزی هماتوکسیلین -آئوزین مشخص گردید که 6 لایه بین خون مادر و خون جنین وجود دارد،بنابراین جفت شتر از نوع اپیتلوپوکوریال میباشد.بندناف در شتر محدود به آمنیون بوده (مانند گاو و گوسفند) و حاوی 2 شریان، 2 وریدویک اوراکوس میباشد.بااستفاده از رنگ آمیزی اختصاصی ورهوف مشخص گردید که میزان زیادی از الیاف الاستین در جفت شتر موجوداست در مطالعه میکروسکوپ الکترونی د درجفت شتر همانند گاو و گوسفند علاوه بر سلولهای تک هسته ای، سلولهای درشت دوهسته ای نیز در لایه تروفوبلاست مشخص گردیده است .

این مطالعه در دو بخش ماکروسکوپی و میکروسکوپی در جنین 43 روزه جنین 52 روزه. سگ نوزاد، سگ شش ماهه (بلوغ جنسی) و سگ بالغ (بلوغ جسمی) صورت پذیرفته است. در بخش ماکروسکوپی، روند رشد تکاملی ستون مهره ای و نخاع شوکی بصورت کلی و ناحیه ای، ضریب رشد آلومتریک نخاع شوکی نسبت به ستون مهره ای بصورت کلی و ناحیه ای، نقطه اختتا نخاع شوکی در داخل کانال مهره ای مورد مطالعه قرار گرفته است.در قسمت میکروسکوپی، قطر عرضی و قطر عمومی نخاع شوکی، قطر عرضی و قطر عمودی مجرای اپاندید. نسبت ماده خاکستری به ماده سفید نخاع شوکی، قطرهسته و قطر پریکاریون سلول عصبی.

در این مطالعه تغییرات کمی و کیفی عناصر مختلف نخاع شوکی گربه های نر از دوران جنینی تا بلوغ بررسی گردید. این تغییرات بصورت ماکروسکوپی و میکروسکوپی در 2 گروه جنینی شامل جنین های 37 روزه ‏‎(mid stage)‎‏ و جنین های 52 روزه ‏‎(late stage)‎‏ و 3 گروه سنی بعد از تولد شامل نوزاد یک روزه، 6 ماهه (بلوغ جنسی) و بالای یکسال (بلوغ جسمی) مورد اندازه گیری قرار گرفتند.نتایج حاصله بیانگر افزایش طول ستون مهره ای و طول نخاع شوکی از دوران جنینی تا بلوغ می باشند. بیشترین طول ستون مهره ای در کلیه گروههای سنی به ناحیه دمی تعلق داشته سپس نواحی سینه ای، کمری، گردنی و نهایتا ناحیه خاجی بیشترین طول را نشان می دهد. در حالیکه بیشترین طول نخاع شوکی به ناحیه سینه ای اختصاص داشته و سپس نواحی کمری، گردنی، خاجی و نهایتا ناحیه دمی از بیشترین طول برخورداد می باشد. بیشترین ضریب رشد آلومتریک در کلیه گروههای سنی به استثنای گروه سنی بالای یکسال به ناحیه گردنی و در گروه بالغ به ناحیه سینه ای اختصاص دارد در حالیکه کمترین ضریب رشد در کلیه گروههای سنی مربوط به ناحیه دمی است. محل اختتام نخاع در جنین 37 روزه در ثلث خلفی مهره دوم خاجی، در گروه سنی 6 ماهه در ثلث میانی مهره دوم خاجی و در گروه سنتی بالای یکسال در ثلث قدامی مهره دوم خاجی می باشد. از دوران جنینی تا بلوغ بر قطر عمودی و عرضی نخاع شوکی افزوده می شود. بیشترین قطر عمودی و عرضی نخاع در تمامی گروههای سنی در ناحیه گردنی و کمترین قطر در ناحیه دمی دیده می شود. کانال مرکزی در دوران جنینی کم عرض و کشیده است ولی رفته رفته به سمت بلوغ از ارتفاع آن کاسته شده و بر عرض آن افزوده می شود. میزان ماده خاکستری در دوران جنینی بیشتر از ماده سفید می باشد ولی با افزایش سن این نسبت معکوس می گردد. قطر پریکاریون و هسته نورونهای حرکتی از جنین 37 روزه تا گروه سنی 6 ماهه افزایش می یابد. ولی از گروه سنی 6 ماهه تا بالای یکسال کاهش قطر را نشان می دهند. تعدادی نورونهای حرکتی شاخ پشتی و شاخ شکمی نخاع شوکی از جنین 37 روزه تا مرحله نوزادی افزایش یافته ولی از این مرحله به بعد کاهش تعداد مشاهده می شود اما پاره ای از سگمنتها نتایج متغیری را نشان می دهند. تعداد سلولهای گلیال، از جنین 37 روزه تا گروه سنی 6 ماهه افزایش می یابند ولی از 6 ماهگی به بعد کاهش تعداد سلولی مشاهده می گردد. اجسام نیسل از دوران جنینی به سمت دوران بلوغ افزوده می شوند. در گروه سنی بالای یکسال علایم پیری به صورت ظهور گرانولهای لیپوفوشین و دژنره شدن اکسونها نیز مشاهده شد. استطاله های آستروسیتها و به تبع فیلامنتهای بینابینی درون آنها تا زمان تولد تشکیل نمی شوند ولی در گروه سنتی 6 ماهه و بالای یکسال بر تراکم استطاله ها و فیلامنتهای بینابینی نشاندار شده افزوده می شود.