نام پژوهشگر: شهاب شهیدانی
فردین نجف علی آبادی جهانبخش ثواقب
چکیده احداث کاروانسراها در ایران از تاریخچه ای بسیار طولانی برخوردار می باشد. بنابر گواهی و شواهد موجود در منابع ،کشور ایران در ساخت این بنا از سایر ملل متمدن آن روزگار پیشقدم تر بوده است. کارآمدی و توجّه به ساخت کاروانسراها نقش بسزایی در رفت و آمد کاروان های تجاری و رشد تجارت در کشور داشته است.به رغم احداث کاروانسراها در اغلب ادوار تاریخی ، کاروانسراسازی در عصر صفویه به طور چشمگیری افزایش یافت. هدف از انجام این پژوهش ، بررسی تحولاتی است که کاروانسراها در عصر صفوی به خود دیده است.در این رساله سعی شده ضمن تبیین موضوع و تحلیل عوامل موثر در این تحولات ، به بررسی جایگاه کاروانسراها در عصر صفویه و نقش آن در رشد تجارت پرداخته شود. در این دوره و به دنبال بروز برخی وقایع مهم از جمله؛فتح قسطنطنیه توسط عثمانیان و مسدود شده راه های تجاری سابق جهان شرق با غرب ، عصر اکتشافات جغرافیایی ، روی کار آمدن شاه عباس اول که سخت مشتاق برقراری روابط تجاری با ملل همسایه و اروپایی بود و...، شاهد رشد تجارت در کشور هستیم.بدون شک ،اقدامات زیربنایی شاه عباس از جمله ؛ برقراری امنیت ، ساخت جاده های مناسب ، اعطای آزادی های مذهبی به اقلیت های دینی و تسهیلات گمرکی تأثیر زیادی در جریان ورود تجار به کشور داشته است.با ورود کاروان های تجاری به ایران به امر شاه کاروانسراهای متعددی جهت اقامت اینان ساخته شد. مهم ترین کارکرد این بناها،کارکرد اقتصادی بود که در پی آن ، دولت به یک منبع درآمد دست می یافت و زمینه های پیشرفت فعالیت های تجاری در کشور فراهم می شد.همچنین کاروانسرا به علت وسعت زیادی که داشت در عملیات نظامی و استقرار سپاهیان مورد استفاده قرار می گرفت و گاه محل اقامت و استراحت شاهان و امراء بود که بدین ترتیب کارکرد نظامی – سیاسی به خود می گرفت.علاوه بر این از کاروانسراها به عنوان مکانی جهت اجرای مراسمات مذهبی استفاده می شد و از این حیث کارکرد مذهبی می یافت.از آن جا که کاروانسراها پذیرای حضور افراد مختلفی از اقلیت ها و ملیت های گوناگون در خود بودند،لذا این مکان مرکزی مهم جهت برخورد افکار و اندیشه ها به شمار می رفت. کلید واژه ها : معماری ایرانی-اسلامی ، کاروانسراها، کارکردها، صفویان.
مریم بهمنی جهانبخش ثواقب
چکیده اساس این پژوهش بر طرح این پرسش مهم مبتنی است که مدارس دینی اصفهان در عصر صفویه چه تأثیری در گسترش و تثبیت تشیع در ایران داشته است ؟ چنان که می دانیم سیاست مذهبی سلسله صفویه بر محور رسمیت بخشی و تقویت مذهب تشیع در ایران استوار بود. تحقق این امر مستلزم به کارگیری ابزارها ، راهکارها و شیوه های مناسبی بود که هدف نهایی آن می بایست تغییر وضعیت مذهبی جامعه ازتسنن به تشیع ، تثبیت و نهادینه شدن آن در همه ی عرصه های زندگی باشد.با طرح این سیاست که حضور عالمان شیعی را برای تعیین مبانی فقهی حکومت و ترویج و تبلیغ مذهب شیعه در بستر جامعه و عرصه ی زندگی مردم ، ضروری نمود مدارس دینی به عنوان پایگاه فعالیت عالمان و مرکز نشر مبانی اندیشه ای و هدایت فعالیت های فکری و تبلیغی مورد توجه حکومت صفوی قرار گرفت . در نتیجه مدرسه سازی رشد چشمگیری را درشهرهای مختلف و به ویژه اصفهان در عصر شاه عباس اول و جانشینان او پیدا کرد. این مدارس نقش مهمی را در عرصه ی تولید اندیشه ، ترویج و تثبیت تشیع در جامعه ، پرورش عالمان صاحب نام ، ایفا کرده و به مراکزی برای مقابله با اندیشه های مخالف ، بدعت گرا و بد دینی وحتی روشنگری در برابر فعالیت های میسیونرهای مسیحی ، تبدیل شدند .یافته های این پژوهش در این نکته است که مدارس مذهبی اصفهان از عوامل عمده ی ترویج اندیشه های شیعی و ظهور و بروز تحولات مهم فکری و فقهی در ایران عصر صفوی بوده اند و کارکرد آنها در حوزه ی اندیشه سازی ، رشد کلام و فقه و معارف شیعی ، تربیت عالمان دین و مقابله با اندیشه های معارض بوده است . شکل گیری این مدارس همچنین به نوعی همکاری دو جانبه نهاد مذهبی و نهاد سیاسی است که این تعامل حوزه ی دین و سیاست از یک سو به گسترش مدارس دینی این دوره انجامید و از سوی دیگر در تثبیت پایه های حکومت صفویه موثر افتاد . واژگان کلیدی : صفویه ، مدارس دینی ، تشیع ، اصفهان ، نظام سیاسی ، نهاد مذهبی .
سمیرا اسدیان فعلی شهاب شهیدانی
بورژوازی اروپای غربی سده ی نوزدهم به قدرت مسلط سیاسی،اقتصادی و اجتماعی جهان تبدیل شده بود.تکامل نیروهای مولد علمی و صنعتی ، میل بازاریابی در مقیاس جهانی را تشدید نمود؛ و در پی آن استعمار زاده شد.مقارن این وضعیّت ایران با اقتصاد معیشتی ، حکومت استبدادی ،جامعه ای مملو از تنوع قبیله ای ،زبانی ، مذهبی با تحمل قرن ها عقب ماندگی به محل تصادم و تخاصم حادثه انگیز نیروهای رقیب اروپای استعماری تبدیل شد.تجاوز ارضی روس به ایران و پی بردن ایرانیان به ضعف نظامی خویش ، آغازی بر روابط بعدی آنان در دنیای مترقی شد.در پی آگاهی از پیشرفت های دنیای جدید، اصلاحاتی در ایران به ویژه در عرصه ی سیاسی آغاز شد. تنویر افکار عمومی سبب تلاش مردم برای کسب حقوق خویش ، در نهایت منجر به انقلاب مشروطیّت شد.اصفهان نیز که تکاپوی مشروطه خواهی را از سر گذرانده بود؛ به عرصه ی دگرگونی و ایجاد موسسات جدید تمدنی از جمله روزنامه نگاری آزاد پا گذاشت. هرچند فضای سیاسی جدید،باعث رویکرد خاص نشریات اصفهان در مشروطه ی اول مانند الجناب ، انجمن مقدس ولایتی اصفهان ، جهاد اکبر،فرج بعد از شدت ، انجمن بلدیه اصفهان، ناقوربه مسایل سیاسی و شهری اصفهان شده بود؛ امّا این جراید از انعکاس اخبار غرب غافل نبودند.آزادی محدود مطبوعات در دوره ی مشروطه اوّل، باعث توجّه مدیران جراید به روزنامه نگاری و آزادی بیان در اروپا شد.پرداختن این نشریات به سلطه ی اقتصادی غرب بر تجارت ایران و اصفهان و ارایه راه حل هایی چون تحریم کالاهای خارجی و تأسیس شرکت های تجاری برای مبارزه با آن از مطالب مهم منتشره بود. موضوع استعمار سیاسی غرب در مشرق زمین و به طور مشخص قرارداد1907میلادی روس و انگلیس در تقسیم ایران به شدّت مورد نقد مطبوعات اصفهان قرار گرفت. ارایه اطلاعات ناقص از آداب اجتماعی و مذهبی غرب با توجّه به حضور فراوان اقلیت های مذهبی در اصفهان و معرفی چند اختراع قدیمی در غرب از جمله مطالبی که درزمینه غرب و اروپا در نشریات این دوره ی اصفهان منتشر می شد.در این میان ، تنها درج مطلبی کوتاه و بدون تحلیل در یکی از جراید، به نقش فلاسفه در تحوّلات غرب، شایان توجّه است. کلید واژه ها: غرب ، مشروطه ی اوّل ، مطبوعات، اصفهان
قدرت منصوری عبدولی سید ابوالفضل رضوی
با تأمل در اوضاع سیاسی – اجتماعی و اقتصادی ایران پس از ورود به اسلام به طور اعم و اوضاع دوران ایلخانان به طور اخص متوجه تغییرات همه جانبه ای در این دوران نسبت به ادوار پیش از آن می شویم ، به عبارت دیگر با شواهد بسیاری که محققان و مورخان نشان داده اند ادوار تاریخی ایران پس از اسلام تا قرن هفتم را اگرچه می توان با فراز و نشیبهای فراوانی نشان داد اما واقعیت این است که این ادوار از لحاظ اقتصادی و اجتماعی کمابیش مشابه بوده و تحولی اساسی در بنیان های اجتماعی و اقتصادی رخ نداده بود و از طرف دیگر به یاری علومی چون روانشناختی اجتماعی و جامعه شناسی ادبیات می توان به طرح این ادعا پرداخت که رابطه ای عمیق میان رویکردهای ادبی شاعران و نویسندگان با اوضاع سیاسی و اقتصادی – اجتماعی حاکم بر عصر آنان برقرار بوده و این ارتباط ، آگاهانه یا ناآگاهانه در سبک های ادبی یا رویکردهای ادبی نویسندگان ، خود را نشان داده است. آنچه که با کمترین تردید می توان مطرح نمود این است که هر دوره ای که استبداد سیاسی و عدم مدارا با مخالفان و انتقادگران ، در رأس سیاست حکومتگران قرار داشته است ، شاعران و نویسندگان به هیچ عنوان جرأت و جسارت انتقاد را نداشته و در بهترین حالت ، انتقادات و اعتراضات و عقده های گره خورده ی خود و جامعه ی خود را در لفافه ی پوشش های ادبی همچون طنز – ایهام – کنایه و ... ابراز داشته اند که برترین نمونه ی چنین حالتی را می توان در اشعار شاعران قرن چهارم تا نیمه ی قرن ششم هجری یافت که شاخص ترین شاعران این روش را شاید بتوان خیام نیشابوری دانست . البته در همین زمان نیز برخی از متفکران و نویسندگانی چون ناصرخسرو پیدا می شدکه برای اهداف والای انسانی خود و ایستادگی در مقابل نابرابریها و ستم ها از جان و هستی خود مایه گذاشته و بدون واهمه در برابر اربابان ستمگر دنیا لب به شکایت می گشود اما این عملکرد وی به قیمت هموار نمودن سختی ها بر خود ممکن بود . دوران پیش از ایلخانان نه تنها استبداد و خودکامگی شان را در خود جای داده بود بلکه بدتر از آن ، شاعرنوازی های اغلب سلسله ها باعث شده بود که متملق ترین و بی عقیده ترین نویسندگان دور اربابان حلقه زنند و صرفاً به خاطر منافع مادی و اجتماعی شخصی خود ، چشم بر حقایق تلخ اجتماعی بپوشند و شاهان را مرکز مدار عدالت بدانند و رعایا را ثناگو و خدمتگزار و شاکر اربابان خود قلمداد نمایند و با این مجیزه گویی ها ، چشم شاهان را بیش از پیش بر واقعیات اجتماعی ببندند و لذا در چنین فضایی تقریباً ناممکن می نماید که شاعری یا نویسنده ای لب به انتقاد از ارباب خود بگشاید و او را از خود برنجاند چرا که اصولاً چنین شاعران مداح و ثناگویی نمی توانستند درد جامعه را درک کنند و اگر هم چنین آگاهی و درکی از دردها و عقده های فروخورده ی جامعه داشتند به خاطر حفظ منافع مادی خود دست به چنین عملی می زدند و می کوشیدند تا شاهان و اربابان خود را همچنان در توهمات و خود شیفتگی های خود بگذارند. واقعیت این است که در چنین حالتی ، کمتر اتفاق می افتد که شاعر انتقادگر و مصلح بیدار و آزادیخواهی از دل وابستگان دربار بیرون آید و یا به سلک آنان وارد نشود چرا که توجه شاهان و امتیازهای فراوانی که آنان برای شاعران گسترده بودند از یک سو و استبداد و نا واقع گری و تملق پروری شاهان از سویی دیگر ، به خودی خود عامل بسیار مهمی بود تا کمتر شاعری فکر و احساس انتقاد و آزادیخواهی و مبارزه ی با ناعدالتی ها در ذهن و قلبش ظهور کند. اما با ورود به دوره ی ایلخانان با توجه به تغییری که در فضای سیاست و اقتصاد و اجتماع – که همگی تابعی از نگرش ایلخانان بود – بوجود آمد در عرصه ی ادبیات تحولی اساسی دیده شد. پس از هجوم چنگیز به ایران و مناطق غربی « قراقروم » به نظر می رسید که سرزمین خوارزمشاهیان ، با توجه به ویرانگریهای عظیمی که در شهرها و روستاها به وجود آمده بود دیگر هیچگاه این ویرانی ها امکان ترمیم پیدا نکند ؛ به ویژه این که خوی وحشی مغولان چنین دیدگاهی را تقویت می نمود اما چهل سال پس از هجوم چنگیز یکی از نوادگان وی به نام هولاکو در 654 هجری وارد ایران شد و دولتی را بنا نهاد که اگرچه تا حدود زیادی یادآور سنن و قوانین و رسومات مغولان بود اما به دلایل گوناگون از جمله یاری جستن از دولتمردان ایرانی در عمل رویکرد کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته و در عصر وی و جانشینانش تغییرات بزرگی در عرصه های اقتصادی – اجتماعی مملکت به دنبال سیاست های خاص آن به وقوع پیوست . در دوره ی آنان نه تنها در عرصه ی اقتصادی بلکه در عرصه ی هنرهای معماری – موسیقی –نقاشی و ... در برخی از شاخه های علمی نیز حرکت های بزرگی دیده شده تا جایی که برخی از متفکران ، این عصر را به عنوان رنسانس ایرانی تعبیر کرده اند . در دوره ی اول ایلخانان که آن را به عصر نامسلمانی ایلخانان تعبیر کرده اند ( 694-654 ) در زمینه ی ادبیات فارسی تغییرات کمی و کیفی محسوسی دیده می شود که از لحاظ کمی میتوان به خلق تواریخ منثور فراوانی اشاره کرد که در این دوران به وجود آمده اند اما از نظر کیفی آنچه که قابل تأمل است و تقریباً از نظر محققان پنهان مانده است این است که دوره ی نامسلمانی ایلخانان باید یکی از شاخص ترین ادوار ادبیات انتقادی ایران دانست ؛ همان گونه که دوره ی مشروطه و دهه ی سوم دوران پهلوی را می توان از این نظر قابل بررسی دید . واقعیت این است که استقرار دولت ایلخانان توانست از ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی گام بزرگی را بردارد و نه تنها به جبران و ترمیم خرابی های دوران هجوم مغولان بپردازد بلکه حتی شاید دوران ایلخانان را از لحاظ اقتصادی به ویژه اقتصاد شهری ، برتر از اغلب ادوار پیش از قرن هفتم دانست ؛ چرا که اساساً هیچ ارتباط معقول و مستدلی میان بهبود اوضاع اقتصادی و مدارای حکومت نسبت به انتقادگران وجود ندارد اما با این حال با مطالعه ی وضعیت قرن هفتم در دوره ی نامسلمانی ایلخانان متوجه می شویم که همان عللی که باعث بهبود اوضاع اقتصادی مملکت شد همان علت نیز فرصتی را فراهم آورد تا شاعران و نویسندگان زیادی پیدا شوند که بدون واهمه به انتقاد از وضعیت موجود سیاسی و اقتصادی عصر ایلخانان بپردازند و آن علت همان مدارایی بود که دولت ایلخانان ناآگاهانه با ورود خود به ایران ، با خود آورده بود . اما بدون تردید وجود دولتمردان ایرانی با دخالت های موثر و سازنده ی خود در ساختار سیاسی دولت ایلخانان به مدارای ناآگاهانه دولت ایلخانان جهت داده و آنها را در مسیر آگاهانه ای سوق دادند که مدارا و تحمل انتقاد شاعران معترض را می توان پیش از آن که به خود ایلخانان نسبت داد ، آن را عملکرد آگاهانه دولتمردان ایرانی دانست . به هر روی پوربهای جامی یکی از شاعرانی است که در اواسط قرن هفتم در سایه ی همین خاندان های ایرانی زیسته و با وجود ستایش و مدح آنان ، به خوبی فهمیده بود که این اختیار را دارد که بدون هیچگونه مجازات و تهدیدی ، به انتقاد از عملکردهای دولتمردان ایلخانان و حتی ایرانی بپردازد و سیاستهای اقتصادی ایلخانان را به باد انتقاد ببندد . وی وضعیت مالیات گیری دوره ی ایلخانان را تا حدی به باد تمسخر گرفت که اشعار وی کاملاً پوشیده از اصلاحات مالیاتی آن عصر و مذمت عوامل مالیات گیری است . در نهایت باید گفت که رویکرد انتقاد آمیز اشعار پوربهای جامی به واسطه ی فضای باز سیاسی دولت ایلخانان و مدارای آنان نسبت به انتقادگران بود و از سوی دیگر به علت عدم التفات ایلخانان نسبت به شاعران درباری و حتی عدم فهم زبان فارسی از سوی آنان بود . لذا همین بی توجهی ناآگاهانه ی ایلخانان نسبت به شاعران مداح باعث شد که شاعران این زمانه مانند عصر غزنویان در رفاه نبوده و بیش از آن که شاعری متنعم و درباری باشند بیشتر همرنگ و و همدرد جامعه باشند بنابراین با روی کار آمدن دولت ایلخانان ، عوامل بسیاری در عرض هم قرار گرفتند و این عصر را یکی از برترین ادوار ادبیات انتقادی نمودند ، دوره ای که پوربهای جامی بدون اغراق ، پس از سیف فرغانی مهمترین کسی است که زبان و کلام خود را در خدمت اصلاح و انتقاد به کار گرفته و بر خلاف عصر عبید زاکانی و حافظ شیرازی ، از زبانی صریح و بدون ایهام برای مبارزه با ستم های سیاسی و اجتماعی استفاده نموده است .
غلامرضا ذوالفقاری جهانبخش ثواقب
چکیده: ولایت شروان به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی و ثروت سرشار نهفته در آن که نتیجه ی شکوفایی و رونق تجارت و کشاورزی بود، همواره این انگیزه را در دولت های همسایه ایجاد می نمود که به آن جا تازش داشته باشند. حکومت شروان شاهان از جمله حکومت های محلی ایرانی بود که بر این منطقه حکومت می کردند. با ورود اسلام به قفقاز، این ولایت نیز تابعیت اسلام را پذیرفت و اعراب توانستند سلاله ی شروان شاهی یزیدیان را تأسیس کنند، که به مرور این اعراب در فرهنگ اصیل ایرانی هضم شدند و علاوه بر حکومت شروان شاهی به بهرامیان و خاقانیان نیز اشتهار پیدا کردند. با تغییر رویه ی طریقت صفوی، از حالت «صوفیانه و انزواطلبی» به عرصه ی سیاسی و «دنیاطلبی و انزواگریزی» در زمان شیخ جنید، باعث تبعید او از اردبیل، که 11 سال به طول انجامیده گردید. شیخ جنید در طول این مدت توانست نیروی عظیمی از ترکان آناتولی را با خود همراه سازد، که به تبع آن باز شدن پای آن ها به عرصه ی سیاسی منطقه ی آذربایجان و شروان را به دنبال داشت. آذربایجان در این برهه از زمان زیر سلطه ی حکومت مقتدر قراقویونلوها بود. در این میان، موقعیت ممتاز جغرافیایی شروان به عنوان مدخل ورود به منطقه ی چرکس ها، نقش حیاتی در راستای اهداف شیوخ صفوی داشت، که در پی رسیدن به این آمال، برخوردهای نظامی چندی بین صفویان و شروان شاهان به وجود آمد. این درگیری ها باعث کشته شدن دو تن از شیوخ صفوی، جنید و پسرش حیدر گردید. همین عامل نقطه ی عطفی در مناسبات سیاسی و نظامی طرفین را تشکیل داد. با ورود شاه اسماعیل به عرصه ی سیاست، شروان نقطه ی شروع اقدامات سیاسی او و محل آزمایش توان نیروهایش گردید. در پی این زدوخوردها ولایت شروان تابع و خراج گذار صفویان شد. اما این رویه چندان طولی نکشید و در زمان شاه طهماسب اوّل ولایت شروان به یکی از ایالات ایران تبدیل شد. اما به دلیل ریشه دار بودن حکومت شروان شاهی در این ولایت باعث می گردد که صفویان برای اداره ی این سرزمین با چالش هایی از سوی احفاد شروان شاهی مواجه می شوند. این پژوهش از چند منظر به مناسبات سیاسی و نظامی صفویان با شروان شاهان می پردازد. یک مرحله، زمانی که هنوز دولت صفوی تشکیل نشده و صفویان فاقد حکومت مستقل با سرزمین مشخص بودند و شروان شاهان دارای قدرت متمرکز و از سوی قدرت های همسایه حمایت می شدند. دوم، زمانی که صفویان موفق به تشکیل دولت می شوند و بر ایران حکمرانی می کنند و دولت شروان شاهان موجودیت مستقل خود را از دست داد. از این زمان، تلاش های نافرجام بازماندگان سلاله ی شروان شاهی در راستای اعاده ی حکومت شروان شاهان صورت می گیرد. پژوهش حاضر می کوشد تا مناسبات سیاسی و نظامی صفویان با شروان شاهان را در طی این دو مرحله، دوره ی شیوخ و دوره ی پادشاهان بررسی و تحلیل نماید. واژگان کلیدی: شروان شاهان، شروان، صفویان
وحید حاصلی ایرانشاهی شهاب شهیدانی
چکیده : در اواخر قرن نوزدهم،در ارمنستان دو حزب سیاسی بنام « داشناکسیون » و « هونچاک » در راستای استقلال ارمنستان بوجود آمد. زمینه های شکل گیری این احزاب اگرچه با سیاست های امپراتوری روسیه و عثمانی و نیز دول اروپایی در قبال ارامنه مرتبط بود اما این تأثیر چندانی در روند کسب استقلال ارمنستان نگذاشتند و با حملات امپراتوری عثمانی و روسیه بیشتر اعضای این احزاب تبعید و آواره شدند. پیدایش انقلاب مشروطه در جامعه ی ایرانی امکان جذب این احزاب ارامنه را فراهم نمود که آنها از این طریق به مبارزه با روسیه و عثمانی و نیز پادشاه ایران(که وی را نماینده روس ها می دانستند) بپردازند، لذا احزاب ارامنه در جنگ های آذربایجان و رشت حضور چشمگیری داشتند.پس از استبداد صغیر و با فتح تهران احزاب ارمنی داشناک و هونچاک امتیازات مهمی در ساختار سیاسی دولت مشروطه بدست آوردند که از جمله باید به کسب«ریاست نظمیه» از سوی یپرم خان ارمنی اشاره کرد. اصولاً احزاب ارمنی به دو شکل نظامی و فکری- فرهنگی در مشروطه ی ایران تأثیر مهمی گذاشتند . از لحاظ نظامی،آنها در جنگ های متعدد علیه دشمنان مشروطه ی ایران ، از جمله محمدعلی شاه و برادرانش و نیز حامیان استبداد نقش قاطعی ایفا کردند و از لحاظ فکری، با ترویج اندیشه های حزبی « ناسیونالیستی » و « سوسیال دموکراسی» و کمک به ترویج مرامنامه و اندیشه های حزب دموکرات ایران موثر واقع شدند. بالاخره آنکه از لحاظ فرهنگی ، با انتشار چندین روزنامه ارمنی ، ایجاد مدارس ، نمایش خانه ، تئأتر و ... در ایران به ایفای نقش پرداختند . در کنار مردان ارمنی ، زنان ارمنی هم در رخدادهای عصر مشروطه شرکت کردند. با این وجود، احزاب داشناکسیون و هونچاک در ایران به واسطه تفاوتها و حساسیتهای مذهبی قومی مورد توجه قرار نگرفتند . از سوی دیگر علیرغم شایستگی نظامی و فکری آنها در ایران،نتوانستند در راستای خواسته های ملّی خود موثر واقع شوند و کوششهای آنها برای اهداف کلی تر ایجاد کشور مستقل ارمنستان بجای نرسید. با اینحال از لحاظ فکری وفرهنگی تلاش ها و پیامدهای حضور آنها در ایران ماندگارتر شد و به صورت بهتر و پویاتری خود را نشان داد .
فرزاد نظری ایلخانی آبادی شهاب شهیدانی
دولت های ایران و عثمانی را می توان واپسین دولت های بزرگ اسلامی دانست که طی چندین سده بر بخش بزرگی از جهان فرمانروایی کردند . این دولت ها که در تداوم سنن حکومت های شرقی – اسلامی مانند عباسی ، غزنوی و سلجوقی به وجود آمده بودند به نوعی در امتداد و تداوم بخش جوهره ی رفتار و سازمان حکومتی آنان بودند . هر گاه سخن از سنن حکومت های شرقی – اسلامی به میان می آید از دولت های ایران و عثمانی می توان به عنوان آخرین حلقه ی این رشته یاد کرد . سنتی بودن ساختار سیاسی این دولت ها در قیاس با تحولات عصر اکتشافات و رنسانس مطرح می شود که با توجه به شرایط دنیای جدید ، تحولی درونی و بنیادین در ساختار ها و فرهنگ سیاسی ایران و عثمانی رخ نداد و مناسبات ایران و عثمانی به عنوان دو واحد سیاسی مجزا در درون امت اسلامی بر شالوده ای نوین قرار نگرفت . لذا ساختار و سازمان این دولت ها تا پایان عمر آنها کما کان در چهار چوب سنن امپراتوری شرقی – اسلامی قابل تحلیل است . نخستین تماس های ایران و عثمانی با عداوت و کشمکش های ممتد آغاز شد اما با گذشت زمان و غلبه قدرت های استعمارگر اروپایی ایران و عثمانی در سراشیبی ضعف و سستی افتادند و توش و توان خود را در برابر اوضاع جدید ناشی از رنسانس و انقلاب صنعتی از دست دادند و به نوعی مدارای سیاسی با یکدیگر و پذیرش وضع موجود روی آوردند . اما وقوع انقلابهای مشروطه در ایران و عثمانی روابط دو کشور را در مدار تازه ای قرار داد و زمینه های جدیدی برای همکاری و همگرایی دو کشور فراهم شد . گفتمان مشترک مشروطیت ، استقرار حکومت قانون و مجلس ، مسائل مرزی ، گسترش تعاملات فرهنگی و روشنفکری ، مهاجرت و سکونت گروهی از اندیشمندان و آزادی خواهان ایرانی در استانبول ، درگیری مستقیم هر دو کشور در جنگ جهانی اول از جمله مسائلی بود که در فاصله ی پیروزی انقلاب مشروطیت ایران 1907م تا سال 1921م بستری از مناسبات تنگاتنگ بین دو کشور به وجود آورده بود . بنا براین پایان نامه ی حاضر می کوشد با استناد با منابع اصیل و دست اول به تحلیل و تبیین روابط ایران و عثمانی در فاصله سال های ( 1921- 1907 م ) در بعد سیاسی بپردازد ، ضمن این که از تحولات و دسته بندی قدرت های جهانی آن روز و تأثیر آن بر روابط مذکور که موجب شکل گیری و انعقاد پروتکل های تهران 1911 م و استانبول 1913 م گردید غفلت نمی ورزد .
بتول نوری شهاب شهیدانی
انقلاب مشروطیت فصل مهّمی در تاریخ تحّولات سیاسی – اجتماعی ایران به شمار می رود طی این دوره بسیاری از مفاهیم و باورهای سنتی که سالیان دراز در عرص? سیاست و اجتماع ایرانی حاکمیت داشت جای خود را به مفاهیم نوینی چون آزادی ،مشروطه ، قانون ومجلس داد.انقلاب مشروطیت تبلور جریان اصلاح طلبی بود که از دوره فتحعلی شاه قاجار آغاز، در دور? ناصرالدین شاه عمق و شتاب یافت و سرآنجام در دور? مظفرالدین شاه به سال 1324 ه.ق/1906م به بارنشست . افراد و گروههای مختلف، رویکرد متفاوتی به این فرایند داشتند. محمد علی شاه به عنوان ولیعهد قبل از مشروطه و اولین پادشاه مشروطه در ایران از جایگاه ویژه ای در تحوّلات این عصر برخوردار است. اگر چه وی دور ? ولیعهدی خود را در دارالسلطنه تبریز یعنی یکی از مهمترین مراکز آزادیخواهی ایران سپری کرد اما با جانشینی بجای مظفرالدین شاه در تهران حضور یافت. محمدعلی شاه پس از صدور فرمان مشروطه نقش های متفاوتی در برابر نظام جدید ایفا نمود ، ابتدا از مشروطیت حمایت کرد و خود اجازه صدور فرمان مشروطه را از پدرش، مظفرالدین شاه گرفت اما چندی بعد به علل و دلایلی مختلف به مخالفت با مجلس و نظام نوین اقدام کرد که در نهایت مخالفت های وی به دشمنی و انهدام مجلس آنجامید .محمدعلی شاه با به توپ بستن مجلس استبداد را به ایران وتهران بازگرداند که در این راه روسها وی را یاری بسیار دادند. هر چند توانست تعدادی از آزادیخواهان را کشته و بسیاری را تبعید نماید ونیز با اعلام مجلس صوری قصد فریب مردم را داشت اما مردم تهران زیر بار نرفته و به مبارزه با محمد علی شاه ادامه دادند. مردم تهران با اقداماتی از قبیل: بستن مغازه ها و دکاکین، پخش شبنامه ها که در روشن کردن افکار عمومی بسیار حائز اهمیت بود به مبارزه با استبداد ادامه دادند. تعدادی از مردم تهران نیز با بست نشینی در صحن حضرت عبدالعظیم (ع) و پناه بردن به بعضی از سفارتخانه ها اعتراض خود را نسبت به حکومت محمدعلی شاه نشان دادند. طبقات مختلف اجتماعی تهران از جمله روحانیون، بازرگانان وحتی شاعران و نویسندگان تهران در خاتمه دادن به عصر استبداد صغیر تلاش های مجدانه ای نمودند که در نهایت با کمک و همراهی سایر مردم ،آزادیخواهان بر محمدعلی شاه و دولت مستبدش پیروز گشتند و بار دیگر آزادی را به ایران بازگردانده و محمد علی شاه را از کشور اخراج نمودند. کلید واژه:استبداد صغیر ،انقلاب مشروطه ،مجلس ،تهران ،محمد علی شاه ،انجمن
سمیرا قلاوند جهانبخش ثواقب
با تشکیل دولت صفویه در آغاز سده ی دهم هجری( 907ه..ق.) مناسبات جدیدی میان ایران با همسایگان خود در شرق و غرب کشور نظیر عثمانیان، اوزبکان و گورکانیان هند، رقم زده شد که وجه غالب آن، درگیری های نظامی و کشمکش و ستیزه بود. در میان این دولت ها، تنش میان صفویان با اوزبکان و عثمانیان شدیدتر بوده و این ستیزه ها، جنگ های مهمی را بین طرفین شکل داد. درگیری های اوزبکان با صفویان از همان آغاز منجر به جنگ سرنوشت ساز مرو میان محمدخان ( شیبک خان ) اوزبک و شاه اسماعیل صفوی شد(916ه. ق) و دامنه ی این منازعات در دوره های بعد نیز ادامه یافت. این درگیری ها بیشتر بر سر ولایت خراسان بود که از نظر سوق الجیشی و اقتصادی مهم بود و اوزبکان قصد تصرف آن را داشتند و صفویان نیز برای حفظ آن و تثبیت مرزهای شرقی، بارها به مقابله ی آنان شتافتند. در حاکمیت شاه صفی نیز مرزداران و سرداران اوزبک بارها خراسان را مورد تاخت و تاز قرار داده و دست به تهاجم و قتل و غارت زدند. در نتیجه شاه صفی با تغییر سیاست مدارا و نرمش اولیه ی خود، در برابر اوزبکان موضع شدیدتری گرفت و سرداران او سرانجام توانستند اوزبکان را شکست داده و آنان را وادار نمایند که به برقراری مصالحه در رابطه-ای مسالمت آمیز تن در دهند . در این رساله، علاوه بر بررسی زمینه ها و عوامل خصومت و ستیزه های دیرینه ی صفویان و اوزبکان، به منازعات این دو همسایه در دوره زمامداری شاه صفی ( 1052 – 1038 ه..ق. ) به ویژه بر سر ایالت خراسان پرداخته شده و ضمن بررسی عوامل درگیری ها و شرح تهاجمات مکرر اوزبکان، روند رابطه ی این دو قدرت با یکدیگر در این دوره تبیین شده است. یافته ی این پژوهش نشان می-دهد که علاوه بر تفاوت دیدگاه های مذهبی و پیشینه ی دشمنی و نزاع دیرینه ی دو دولت ، ایالت خراسان به سبب موقعیت راهبردی در شرق ایران، اهمیت تجاری – اقتصادی، گستره ی سرزمینی و چشم انداز طبیعی، حیات شهری و بازارهای برخوردار از مصنوعات و ملزومات، عامل عمده ای در تهاجمات مکرر اوزبکان به این ایالت در عهد شاه صفی و شکل گیری درگیری های مکرر بین صفویه و اوزبکان در این دوره بوده است. بنابراین، سیاست اوزبکان نسبت به خراسان تهاجم مکرر به قصد تصرف سرزمینی یا غارت و چپاول در راستای استحکام پایه های حکومت خود بود و سیاست صفویه دفاع در برابر تهاجمات با مصون-سازی سرحدات و تشکیل سپاه ویژه ی خراسان و حفظ این ایالت مهم در حوزه ی حاکمیتی خویش بوده است.
کبری مهدی نسب شهاب شهیدانی
چکیده ایران عصر قاجار در معادلات سیاسی کشورهای قدرتمند اروپایی از جمله انگلستان از جایگاه بسیار مهمّی برخوردار بود. در این دوره با ظهور ناپلئون و تشدید رقابت های استعماری قدرت های بزرگ با یکدیگر، کشور ایران به دلایلی نظیر همسایگی با هندوستان اهمیّت بیشتری در این رقابت ها پیدا نمود، زیرا در این میان ایران به منزله ی معبری استراتژیک برای دفاع از هندوستان تلقّی شد. از این رو دشمنان انگلستان هم چون فرانسه و روسیه که در اندیشه ی تصرّف هندوستان بودند، معبر ایران را برای دست یابی به هندوستان، آسان ترین و مناسب ترین راه می پنداشتند. با این اوصاف، ایران برای انگلستان دارای اهمیّت زیادی شد. پس برای کنترل رفتار سیاسی و دیپلماتیک ایران لازم بود تا تاریخ، تمدّن و فرهنگ این کشور مورد شناسایی و ارزیابی قرار گیرد. از این رو انگلستان تعدادی از مأموران سیاسی خود را با عناوینی هم چون پزشک، باستان شناس، بازرگان، سیاح و بسیاری از عناوین دیگر به ایران فرستاد تا برای رسیدن به اهداف خود، ایران را مورد بررسی قرار دهند. این مأموران وظیفه داشتند تا تاریخ، فرهنگ و سایر جنبه های زندگی ایرانیان را مورد بررسی قرار دهند. آن ها نیز با تلاش خود علاوه بر اوضاع اجتماعی، اوضاع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران را مورد بررسی قرار دادند که باعث شد تا آثار مهمّی را از خود به جا گذارند. آن چه در این میان برای آن ها ضرورت داشت، بررسی اوضاع اجتماعی ایران بود که این مأموران توانستند در راستای تحقّق اهداف خود، اوضاع اجتماعی ایران را به دقّت مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. این مأموران آن جنبه هایی از زندگی اجتماعی مردم ایران را مورد بررسی قرار دادند که امکان داشت در آینده، مورد استفاده ی آن ها قرار گیرد. در آثاری که از آن ها به جا مانده مواردی از قبیل: زبان، خوراک، پوشاک، اوضاع جغرافیایی و جمعیّتی و بسیاری مسائل دیگر به چشم می خورد. از این رو می توان گفت که آثار به جا مانده از آن ها در رابطه با تاریخ اجتماعی ایران از ارزش زیادی برخوردار هستند، زیرا این گونه آثار حاصل مشاهدات نویسندگان آن ها بوده اند. واژگان کلیدی: ایران، انگلستان، قاجاریه، سفرنامه ها، ایران شناسی
نعمت علی نژاد جهانبخش ثواقب
تأسیس تلگراف در ایران به عنوان یک ابزار ارتباطی بین نواحی مختلف کشور، از تحولات بزرگی بود که در اطلاع رسانی سریع و به هنگام بسیار موثر بود. این ابزار ارتباطی هم در خدمت حکومت جهت ارسال فرامین و احکام حکومتی به مناطق مختلف نقش ایفا می کرد و هم به سرعت می توانست مردم مناطق مختلف کشور را در جریان حوادث قرار داده و بویژه در جنبش های اجتماعی عصر قاجار نظیر جنبش تنباکو، و انقلاب مشروطیت و استبداد صغیر در آگاهی بخشی، هماهنگی نیروهای مردمی و برانگیختگی آنان در جریان جنبش ها به نحو مطلوب تأثیر گذار بود. نقشی که تلگراف و تلگرافهای ارسالی در جریان جنبش های اجتماعی این دوره در بسیج مردمی علیه رژیم قاجار داشت به حدی بارز است که این پدیده ی جدید تمدنی را یکی از عوامل مهم در پیروزی این جنبش ها و تغیر مسیر جریانات اجتماعی در جهت منافع مردم ایران بتوان قلمداد کرد. در این پژوهش، نقش تلگراف در جنبش های اجتماعی ایران از آغاز تأسیس آن در ایران تا استبداد صغیر در زمان محمدعلی شاه قاجار بررسی و تحلیل می شود. اساس این پژوهش براین پرسش قرار دارد که پدیده ی تلگراف چه تاثیری در روند جنبش های اجتماعی ایران دوره ی معاصر داشته است؟ یافته ی این پژوهش آن است که تلگراف بعنوان یک ابزار اطلاع رسانی جدید، نقش به سزایی در ایجاد هماهنگی رهبران جنبش ها و نیز تسریع روند این گونه حرکت ها داشته و یکی از عوامل مهم پیروزی جنبش های اجتماعی تاریخ معاصر بوده است در تبیین این موضوع، ضمن بررسی عوامل سیاسی و اجتماعی بروز جنبش های اجتماعی معاصر و تاریخچه ی ورود تلگراف به ایران و نقش تلگراف در جنبش تنباکو و نیز جنبش مشروطیت و سپس روند آن از شروع اولین مجلس ملی تا به توپ بسته شدن آن پرداخته شده است.
منیره خشخاشی مقدم شهاب شهیدانی
چکیده موضوع این پایان نامه بررسی تجارت خارجی ایران دردوره افشار و روابط تجاری بین ایران و کشورهای دیگر است. سقوط اصفهان، پیامدها و اثرات نا مطلوبی در جامعه ایران بر جای گذاشت که بهای آنرا مردم ایران بخصوص اهالی اصفهان پرداختند. در این بین هر حاکمی با دیدن وضع موجود علم مخالفت برافراشت و ادعای سلطنت کرد. بویژه شخصی به نام نادر که توانست اوضاع ایران را سامان دهد و حکومتی جدید در ایران بوجود آورد، اما جنگ های مداوم او باعث شد اوضاع ایران نا امن شود که بر روابط سیاسی و اقتصادی این دوره تاثیر منفی گذاشت. در این دوره امنیت راه ها و مرزها از بین رفت و ضربه های جبران ناپذیری بر بازرگانان داخلی و خارجی وارد شد. دوران حکومت نادر، به رغم ایستادگی و مقاومت مردم ایران در برابر افغانها، دورهای از ایستایی و سکون جامعه بود که فعالیتهای اقتصادی را در این زمان با محدودیت مواجه می ساخت. اگر چه این دوران با جنگهای پی درپی همراه بود اما امکاناتی کم برای رونق تجارت و بازرگانی و احیای آن در ایران پدید آمد که با موفقیت چندانی همراه نبود و امید مردم و کمپانیهای تجاری خارجی را نسبت به صلح پایدار و احیای اقتصاد بارور نساخت. زیرا نادر اهداف بزرگ نظامی را در نظر داشت و تا زمان دست یافتن به آرزویش نه تنها به امر بازرگانی خارجی بلکه به معیشت و اقتصاد مردم هم فکر نمی کرد. در زمان ظهور نادر خلیج فارس دورانی از آشفتگی سیاسی و اقتصادی را تجربه می کرد. دورانی که حضور روز افزون کمپانی هند شرقی هلند و انگلیس بر بنادر و جزایر خلیج فارس سایه افکنده بود. این امر باعث ایجاد نا امنی در سواحل ایران و برتری تجاری بصره نسبت به بنادر ایرانی شده بود. بیشتر روابط اقتصادی و تجاری در این دوره به کمپانی های هند شرقی محدود می شد و در بعضی مواقع که اوضاع بهتر بود ارتباط با کشورهای روسیه و عثمانی و چین هم بصورت محدود وجود داشت. زمان حکومت نادر، بیشتر به جنگ گذشت که غنائمی هم به دست آورد که به جای استفاده از آن برای بهبود اوضاع اقتصادی ایران در کلات ذخیره شد و علاوه بر آن مالیات جدید بر مردم تحمیل کرد که موجب نارضایتی در بین آنها شد و شورشهایی را در پی داشت و سر انجام هنگامی که برای خواباندن یکی از این شورشها عازم خبوشان بود در فتح آباد قوچان کشته شد، گر چه او توانست ایران را از بدترین مرحله نجات دهد و به عزت برساند اما بجای تامین یک رفاه پایدار برای مردم خسارات جانی و مالی زیادی برای مردم به جای گذاشت و این باعث شد که مرگ نادر هم تاسف و اندوه کسی را در پی نداشت.
سمیرا شفیعی علویجه جبار رحمانی
خوشنویسی از مهمترین هنرهای اسلامی است و بی گمان در طول تاریخ تمدن اسلام شریف ترین و معنوی ترین هنری است که توسط مسلمانان به کار گرفته شده است . راز این عظمت و اعتبار درواقع چیزی جز پیوند خوشنویسی با کلام وحی و قرآن نیست. نگارش آیات قرآن با زیبایی تمام و عمل به آیات همواره دغدغه خوشنویسان بوده و لذا در سنت خوشنویسی اسلامی روند تعلیم و انتقال دستاوردهای هنرمندانه خوشنویسان با مولفه ها ، باورها و اعمال خاصی همراه شده است . شکل گیری تصوف به طور رسمی از دوره مغول و به وجود آمدن فرقه های فتوت از قرن هشتم آغاز شد و غرض ایشان از داشتن همچین تشکیلاتی و حفظ جمعیت خود وا داشتن طبقه عام به رعایت اخلاق حسنه و ترک عادات ذمیمه بود. آنها مرام و آداب و احکام و علائم خاصی داشتند که در کتبی به نام فتوت نامه مدون می کردند.)مقاله سید رضی موسوی :1390) در بررسی متون فتوت نامه ها ، نمونه های تدوین یافته از یک نظام کامل تربیتی که منجر به آفرینش های عظیم هنری شده است ، دیده میشود. با دقت نظر در این اصول ، میتوان به راه حل های منطقی برای آموزش های هنرهای سنتی در زمان حال رسید. آموزش این متون بیشتر معطوف به بعد روحانی انسان است تا بعد جهانی.تحلیل مجموعه رسالات فتوت نامه ها می تواند مبنای اندیشه ای خاص هنرمندان ایرانی را که آثار شگرف و بدیعی در زمینه هنر ایرانی – اسلامی به وجود آورده اند تا میزان قابل توجهی مشخص و راه را برای درک بهتر مولفه های آموزشی هنرهای سنتی ایرانی باز کند. (مقاله بهمن فیزابی:1387) در بررسی متون فتوت نامه ها که مربوط به پردازش و آموزش شاگرد است باید مایه اساسی کار از متون اصلی استخراج شود ، در مرتبه دوم باید یک نظام کاملا" تربیتی را به دست دهد و همه اجزا و اندام هایی که در ساختمان این نظام مورد نیاز است فراهم شده باشد(بهمن فیزابی:1387). تحت تاثیر متون فتوت نامه ها ، خوشنویسان ،رسالاتی در زمینه خوشنویسی برای صنف خود نگارش کردند که طبق آن خود را ملزم به رعایت آن آداب می دانستند و به تعلیم و تربیت می پرداختند که بیشتر این رسالات در دوره صفوی تدوین شد و اکثر آنها به شیوه های نظری و عملی ، هر دو در راستای هم توجه نشان دادند .
مریم پورافتخاری شهاب شهیدانی
کودتای سوم اسفند 1299ش. نقطه آغاز حضور رضاخان در عرصه ی سیاسی کشور بود . حضوری که با فرماندهی قزاق ها و وزارت جنگ آغاز و به تاج گذاری او به مقام سلطنت در 1304 ش. منتهی شد که تا 1320 ش. ادامه یافت. رضاشاه در این دوران بیست ساله تلاش کرد با شکل دادن دولتی مرکزی و مقتدر و الگوبرداری از تحوّلات کشور های اروپایی ساختار سیاسی ، اجتماعی ، قضایی و آموزشی را اصلاح کند تا چشم اندازها و فرصت های داخلی وبین المللی تازه ای برای ایران فراهم شود. اقدامات اصلاحی او در عرصه های مختلف آثار و نتایج و واکنش های متفاوتی را در بر داشت. یکی از راه های بررسی این پیامدها و واکنش ها ، مطالعه ی نشریات و روزنامه های منتشرشده در این دوره است . پژوهش حاضر در صدد بررسی بازتاب حیات اجتماعی ایران در هفته نامه آشفته است که در حقیقت از پیشگامان نشریات طنز و فکاهی در شهر مشهد می باشد. این نشریه در دوران خفقان پهلوی اول در بین سال های 1308 تا 1309ش. منتشر می شده است. مطالب این نشریه با قلم سید عمادالدین عصار ملقب به ع. راصع ، سردبیر و مدیر مسئول آن تهیه می شده است. بیشتر مطالب منتشر شده در آشفته ، با زبان طنز و اغلب با رویکردی انتقادی اوضاع نابسامان آن روز ایران را مورد نقد قرار می دهد و از این جهت بازخوانی آنها برای شناخت اوضاع اجتماعی ایران در این دوران از اهمیت بالایی برخوردار است .
مینا شاهرخی شهرکی جهانبخش ثواقب
ایل بختیاری از دوره ی صفویه و پس از آن همواره نقش مهمّی در تحوّلات تاریخی ایران ایفا نموده است. اوضاع سیاسی آشفته ی پایان صفویه فرصتی را برای ایل بختیاری فراهم کرد تا با حضور در عرصه ی حوادث به تکاپوهایی در زورآزمایی قدرت دست برنند. ایل بختیاری در زمان حکومت نادر شاه افشار نقش فعّالی در تحولات سیاسی موجود داشتند، امّا با سیاست تند و خشنی که نادر در برابر آن ها در پیش گرفته بود نتوانستند کاری از پیش برند و ناگزیر به فرمانبرداری در برابر نادر شدند. پس از مرگ نادر طوایف بختیاری که در جا به جایی ایلی نادر به خراسان کوچ داده شده بودند به خاستگاه اصلی خود بازگشته و به سرکردگی روسای خود، علی مردان خان و ابوالفتح خان بختیاری تلاش کردند تا سلطنت را از افشار به بختیاری منتقل کنند، امّا در این مبارزه نهایتاً خوانین بختیاری از گردونه ی قدرت حذف و زورآزمایی ایل بختیاری برای رسیدن به حکومت ناکام ماند. در این میان کریم خان زند با غلبه بر بختیاری-ها و سایر رقبا دولت زندیه را با مرکزیّت شیراز تأسیس کرد. در این رساله با تأکید بر این فرضیه که خوانین بختیاری در آرایش قدرت پس از مرگ نادر یکی از نیروهای اصلی در کشمکش ها و تنازعات داخلی بودند به تحلیل تکاپوهای ایل بختیاری با محوریّت علی مردان خان برای تصاحب تاج و تخت و دست یابی به قدرت و سلطنت در ایران پایان صفویه تا قدرت یابی کریم خان زند پرداخته شده است.
فرخ لقا جمشیدی حسن آبادی شهاب شهیدانی
چکیده: خراسان با وسعتی از خوار ری تا کوه های هندوکوش و از دریای خوارزم تا رود سند، یکی از بزرگترین ایالات امپراتوری تیموری محسوب می شد.از آنجا که بخش اعظم لشکرکشی های تیمور، به نحوی از خراسان عبور می کرد، این ایلات از حملات تیمور آسیب فراوانی را متحمل شد. پس از حمله تیمور، بلافاصله بازسازی مناطق آسیب دیده، ازجمله خراسان، در رأس امور قرار گرفت. تیمور به اهمیت اقتصاد برای مملکت واقف بود و با تجار و پیشه وران مساعدت می کرد. بدین جهت در تعمیر پل ها، کاریزها، رباط ها، امنیت راه ها و هر چیزی که به تسهیل در امر تجارت کمک می کرد، کوشا بود. وی جهت تشویق مردم به زراعت، مقرراتی راجع به مالیات و طریقه وصول آن وضع نمود و در بعضی مواقع مالیات ها را تخفیف می داد، اما قبل از مشاهده نتایج این اقدامات، درگذشت و حکومت به شاهرخ رسید. با روی کار آمدن شاهرخ(حک:807-850ه.ق)، تلاش مضاعفی برای بهبود اوضاع اقتصادی خراسان آغاز شد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا وضعیت اقتصادی و اجتماعی خراسان در عهد حاکمیت شاهرخ را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش نشان می دهد که با روی کار امدن شاهرخ تیموری، دوره ی با شکوهی در قلمرو تیموریان ،خاصّه در خراسان پدیدار گشت. دراین دوره خراسان علاوه بر آنکه به مرکز تصمیم گیری های سیاسی و نظامی در ایران تبدیل شد؛ بلکه فرصت آن را یافت تا در عرصه های فرهنگی و اقتصادی نیز به خوبی بدرخشد. علاوه بر امنیت نسبی که شاهرخ تیموری در خراسان ایجاد کرده بود انجام یک سری اصلاحات برای بهبود و ترقی اوضاع حکومت ضروری بود بنا براین سلطان برآن شد تا با انجام اقداماتی در امور مختلف به ویژه در زمینه اوضاع اقتصادی و اجتماعی، جامعه را به سوی پیشرفت وترقی سوق دهد.شاهرخ به منظور احیای جامعه به حمایت های مالی و معیشتی از طبقات مختلف مانند مشایخ صوفی، علما وسادات، تجار و پیشه وران پرداخت چرا که می دانست اهتمام به رفاه و اسایش خلق موجبات بهبود اوضاع کلی جامعه را به دنبال دارد .علاوه بر سلطان ، شاهزادگان تیموری و نهاد دیوان سالاری این دوره نیز در امور اجتماعی و اقتصادی، اصلاحات زیادی به انجام رسانیدند. کلید واژه: شاهرخ، خراسان، اقتصاد،کشاورزی، تجارت، اوضاع اجتماعی، نظام پولی.
محسن توسلی دینانی شهاب شهیدانی
کتیبه به عنوان یکی از عناصر تزیینی، اعتبار بخشی و اطلاع رسانی در معماری اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. دو عنصر مهم در شناخت کتیبه در دو حوزه معماری و خوشنویسی قابل بررسی می باشد، در حوزه معماری از اجزای مهم تشکیل دهنده ابنیه اسلامی که نقش ویژه ای در تزیّین آن دارد کتیبه می باشد، که در بیرون و داخل ساختمان در معرض دید، تعبیه و ساخته می شود و از جهت مصالح به کار برده شده و محل قرار گرفتن آن قابل بررسی است در حوزه خط به جهت اهمیّت خاص خوشنویسی نزد مسلمانان، از آن در تزیّین ساختمان های اسلامی استفاده می کردند. از این رو هم از جهت زیبایی ظاهری و نوع قلم و هم از جهت مضمون و محتوی قابل بررسی است. در اوایل قرن (نهم هـ ق/ پانزدهم میلادی) با ورود قلم نستعلیق به جای اقلام کوفی، ثلث و نسخ در تزیین کتیبه ها مضامین شعری در منقبت اولیاء و ائمه معصومین و نعت شاهان جای آیات قرآن و روایات معصومین (ع) را گرفت. بنابراین بررسی کتیبه های نستعلیق اطلاعات مهمی در خصوص معماری و خوشنویسی و جایگاه هنر در هر دوره به دست می دهد.
شهاب شهیدانی مهدی کیوان
چکیده ندارد.