نام پژوهشگر: مریم کامیاب
مریم کامیاب ابوالقاسم رادفر
ادبیات هر عصری، بازتاب فضای ویژ? آن عصر است. فاصله زمانی چهارده سال? بین 1285 و 1299 ه.ش. یعنی از زمان امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار تا سقوط احمد شاه و کودتای رضاخان، دورانی پر از تحول و اتفاق در جامع? ایرانی بوده است. امضای فرمان مشروطه که با رونق روزافزون مجلات و روزنامه ها همراه بود، فصل تازه ای را در ادبیات ایران گشود. ادبیات این دوره با زبان و قالب و محتوا و مفهومی نو، بستری جدید را برای عرضه شدن به مخاطب خود پیدا کرد. این مخاطب تود? مردمی بودند که طبقات میانی و حتی فرودست جامعه را تشکیل می دادند که اغلب سواد خواندن و نوشتن را نیز نداشتند و این بستر تعاد کثیر نشریات بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که آیا جنبه های ادبی مطبوعات مشروطه یعنی آن بخش از مطالب که در قالب نظم یا نثر طنزی عرضه شده است، توانسته در بسط مفهوم مشروطیت در بین عوام، پیشبرد انقلاب مشروطه و نزدیک ساختن تود? مردم به اهداف این انقلاب نقش تعیین کننده ای داشته باشد و اگر پاسخ این سوال مثبت است، اجرای این نقش چگونه و با استفاده از چه ابزارهایی بوده است. مطبوعات دوره مشروطیت با چاپ اشعار ملی و حماسی روحیه ملی گرایی مردم را تهییج می کردند و با انتقاد از وضع موجود در قالب طنز، زمینه را برای ابراز نارضایتی مردم فراهم می آوردند، مشکلات را نمایش داده و نواقص را تذکر می دادند و آن بخش از پشت پرده سیاست و اقتصاد که از چشم مردم عادی پوشیده بود و بر زندگی آنها تأثیر مستقیم داشت را برملا می کردند. اعتماد مردم به روزنامه ها و مردمی بودن نویسندگان و شعرای آنها بود که موجب می شد حرف این روزنامه ها بر دل و ضمیر همگان بنشید. بخش ادبی مطبوعات این دوره با استفاده از قالب و اوزان گوناگون در نظم، انتشار تصانیف و ترانه های مردمی، استفاده از زبان طنز در نظم و نثر و بیان مطالب و انتقادات در این لفافه، ساده نویسی و نزدیک کردن زبان نظم و نثر به زبان تود? مردم و با عرضه مفاهیم و محتواهای جدید در آثار ادبی که تا پیش از این در ادبیات ایران سابقه نداشت، سهمی بسزا در پیشبرد انقلاب مشروطه داشته اند.
مریم کامیاب عنایت الله توحیدی نژاد
چکیده ندارد.