نام پژوهشگر: حبیب اله سعیدی نیا
حسن عبدالخانی حمید اسدپور
خلیج فارس را می توان از هر نظر، کانون رویدادها و تحولات دانست که با دقت در موقعیت سیاسی، اقتصادی این آبراه مهم و حساس بیشتر متوجه این امر می شویم. یکی از ظرفیت های موجود در این حوزه قومیت های مختلف می باشند، که با نگاهی تخصصی به نقش آنان در تحولات اقتصادی و سیاسی خلیج فارس متوجه می شویم که تا حدود زیادی تأثیر گذار بوده اند. حتی با اشاره به یک تیره از این اقوام می توان راهی به سوی روشن کردن ابهامات موجود و تاریکی تاریخی این قسمت از رویدادها و حوادث باز نمود، که البته در این راستا روند سیاسی و اقتصادی آنان وگرایش خاص مذهبی و نیز خط مشی که در روابط دریایی وگرایش آنان به قدرت نظامی، همه و همه در تحولات خلیج فارس قابل تأثیر و تشریح می باشند. بنابراین در این راستا جواسم را می توان از دیدگاه جدید به عنوان گروهی دارای سبک طایفه ای ویژه در تشکیل قدرت محلی نیرومند مطرح نمود. به نوعی آنان از اوائل قرن هجدهم تا دو ده? اول قرن نوزدهم یعنی دوره اسکان تا ظهورشان در خلیج فارس، با تأثیر پذیرفتن از دو عامل داخلی و خارجی به عنوان یکی از عناصر اصلی در تحولات منطقه نقش ویژه ای ایفا نمودند. از آن جایی که جواسم مدت طولانی تحت کنترل دولت صفوی بوده اند و با تضعیف تدریجی و در نهایت انقراض حکومت صفویه در ده? چهارم قرن 17م/12ه ق، بر اثر عوامل خارجی از جمله درگیری با ازبکان و دولت عثمانی و بخصوص تهاجمات افغان ها، از فرصت استفاده نموده شروع به نفوذ و تأثیر گذاری بیش از پیش در تحولات خلیج فارس کردند. با ظهور نادرشاه نیز تحرکات جواسم با سرعت محدود تری دنبال شد اما پس از مرگ نادرشاه می توان گفت که آنان تا اوائل دوره قاجار از ناوگان دریایی و قدرت نسبتا قویی بر خوردار شدند تا جایی که در این دوره بر تنگه هرمز نیز تسلط موقتی پیدا کردند. اما با افزایش نفوذ برخی از کشورهای اروپایی بخصوص انگلیس در خلیج فارس و پر رنگ شدن نقش سیاسی آنان، موجب ایجاد و افزایش فشار دولت بریتانیا علیه جواسم و در ادامه منجر به کاهش توسعه قدرت جواسم و عقد قراردادهای مختلف از جمله قرارداد1820م با مضمون تحت الحمایگی جواسم شد. این قرارداد در سال های بعد موجب کسب استقلال کامل جواسم و تشکیل کشوری مستقل به نام عمان متصالح گشت.
مینا عبدی حبیب اله سعیدی نیا
بندر بوشهر در سواحل جنوبی ایران و در کرانه های خلیج فارس با سابقه تمدنی که به عهد تمدن عیلامی می رسد، قرار گرفته است. جایگاه تجاری این بندر از دوره نادرشاه افشار مورد توجه خاص قرارگرفت، هرچند که قبل از آن نیز دارای فعالیت اقتصادی بوده است. اوج شکوفایی تجاری این بندر در دوره قاجاریه است که به دنبال افول بندر عباسی به عنوان بزرگترین بندر تجارتی کشور به فعالیت پرداخته است. موقعیت تجاری برتر این بندر با روی کار آمدن رضاشاه و توجه خاص وی به توسعه بنادر خوزستان دچار تغییراتی شد و جایگاه خود را به عنوان بزرگترین بندر تجاری جنوب ایران از دست داد اما همچنان به فعالیت اقتصادی اش ادامه داده است. مساله پژوهش حاضر بررسی و تبیین مناسبات اقتصادی و سیاسی بندر بوشهر با مراکز مختلف اقتصادی در دوره پهلوی اول است. سوال پژوهش حاضر این است که مناسبات اقتصادی، سیاسی بندر بوشهر با دیگر مراکز اقتصادی چه تاثیری در تجارت خلیج فارس در دوره رضاشاه داشته است. با این فرض که علی رغم رونق اقتصادی بنادر خوزستان در دوره مورد مطالعه، مناسبات اقتصادی و سیاسی بندر بوشهر همچنان نقش موثری در تجارت خلیج فارس ایفا نموده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تاریخی با تکیه بر تکنیک های اسنادی، کتابخانه ای و میدانی و با نگرش تاریخ اقتصادی تنظیم و ارائه گردیده است.
مرضیه جهاندیده حبیب اله سعیدی نیا
در اوایل قرن بیستم میلادی دنیا به ارزش نفت این مایه حیاتی برای صنعت پی برد و به دنبال آن کشورهای اروپایی از جمله انگلستان که پیشرو در این امر بود به تکاپوی کشف نفت در سراسر جهان افتاد.اما افزایش مصرف نفت برای تامین انرژی، پیامدهای مهمی در پیدایش و توسعه شهری به همراه داشت.در سال ش/ 1091 م بود که تلاش های مهندس انگلیس به همراه گروهش در تپه های جنوب غربی ایران به ثمر رسید و اولین چاه نفت مسجد سلیمان شروع به فوران کرد و به دنبال آن شرکت نفت ایران انگلیس جهت استخراج و – بهره برداری از این منبع غنی تاسیس شد. با کشف نفت در اوایل قرن بیستم در جنوب غربی ایران ، صنعت به همراه شهر نشینی به این ناحیه وارد شد و به زودی بیابانهای لم یزرع آبادان و منطقه کوهستانی خالی از سکنه مسجد سلیمان تبدیل به بزرگترین و پیشرفته ترین شهرهای خاورمیانه شدند و این شهرها به همراه دیگر شرکت شهرهای نفتی در مناطق نفت خیز – جنوب منشاء تحولات عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شدند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی پیدایش و روند توسعه و تأثیر گذاری های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این شهرک های نفتی را در مناطق نفت خیز جنوب ایران مورد بررسی و تبیین قرار دهد. مسئله این پژوهش بررسی و تبیین اهمیت ایجاد شرکت شهرهای نفتی و پیامدهای سیاسی،اقتصادی و - اجتماعی آن در مناطق نفت خیز جنوب ایران در دوره رضا شاه می باشد. سوال پژوهش حاضر آن است که ایجاد شهرک های نفتی در مناطق نفت خیز جنوب ایران چه تأثیراتی بر ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن مناطق داشته است و بر این فرض مبتنی است که کشف نفت و ایجاد شرکت شهرهای نفتی در مناطق نفت خیز جنوب ایران موجب ایجاد فضای جدید شهری و تغییر اساسی در - ساختارهای سیاسی اقتصادی و اجتماعی در این مناطق شده است. - روش مورد مطالعه در این پژوهش تاریخی و با تکیه بر تکنیک های اسنادی، کتابخانه ای و میدانی می باشد که با نگرش تاریخ اقتصادی اجتماعی تنظم و ارائه شده است.
حبیب اله سعیدی نیا -
چکیده ندارد.